〖سفـࢪهآسمانے!〗
✳️منتظران ظهور ⚫️در ظهر عاشورا چه گذشت..(قسمت دوازدهم) 🔴السلام علی عبدالله الحسین الطفل الرضیع
✳️منتظران ظهور
⚫️در ظهر عاشورا چه گذشت...(قسمت سیزدهم)
⚫️السلام علی عباس ابن علی،قمر بنی هاشم
🌹حضرت اباالفضل علیه السلام سی و چهارسال با امام حسین علیه السلام زندگی کرد.
✨ از بس زیبا بود اورا قمر بنی هاشم مینامیدند، مردی قوی و شجاع و تنومند بود که وقتی بر اسبان تنومد هم سوار میشد پاهایش به زمین کشیده میشد.
🔴 قمر بنی هاشم در میدان جنگ
🌺حضرت ابوالفضل وقتی همه ی برادرانش را به جنگ فرستاد و به شهادت رسیدند به خدمت امام حسین علیه السلام آمد و و اجازه میدان خواست.
🌺امام علیه السلام فرمود: تو پرچمدار منی،اگر کشته شوی دیگر دشمن بر من چیره میشود...
🌸ابوالفضل علیه السلام عرض کرد: برادر سینه ام تنگ شده و از زندگی سیر شده ام.
✨امام فرمود: پس قدری آب برای این کودکان که صدای العطششان بلند شده است بیاور.
🌹سقای کربلا مشک بدوش انداخت و سوار اسب شد و مقابل صف دشمن ایستاد و بعد از نصیحت آنها گفت: این حسین پسر رسول خداست که با او جنگیدید و اهل بیت و یارانش را کشتید .
لااقل زنان و فرزندانشان را اب دهید که دلهای آنان از تشنگی میسوزد.
🔥شمر ملعون صدا زد:
پسر ابوتراب اگر تمام دنیا آب باشد و در اختیار ما،قطره ای از آن را به شما نمیدهیم مگر اینکه بیعت یزید را بپذیرید.
✨قمر بنی هاشم از انها مأیوس شد سپس بعد از کسب اجازه از برادر وارد شریعه فرات شد و و تمام نگهبانان آنجا را دور کرد.
💥 مشک را پر از آب کرد و تا خواست کفی از آب بنوشد یاد تشنگی لبهای خشک اباعبدالله افتاد و آب را خالی کرد. سپس از شریعه خارج شد نگهبانان اطرافش را گرفتند...
🔴شهادت حضرت عباس علیه السلام
⚡️سپاهیان که تحمل ضرب شصت اورا نداشتند از جلوی راهش پراکنده میشدند تا اینکه زید ابن ورقا از پشت درخت دست راست قمر بنی هاشم را قطع کرد و بعد حکیم بن طفیلی دست چپش را...
🌺 حضرت عباس سریع مشک را به دندان گرفت و خواست سریع حرکت کند تا آب را به لب تشنگان حرم برساند که ناگهان تیری بر مشک آب اصابت کرد و آب روی زمین ریخت...
🌷 در این لحظه دیگر حضرت اباالفضل ناامید شد و متحیر وسط میدان مانده بود که دشمن به چشمانش تیر زد و با عمود آهنین بر فرق مبارک کوبید چنان که از اسب بر روی زمین افتاد و فریاد زد: برادر مرا دریاب...
🌺 امام حسین علیه السلام خود را به نعش برادر رسید و اورا دست بریده و چهره مجروح و شکسته و چشمان تیر خورده یافت.
✨امام با کمر خمیده کنار نعش برادر ایستاد و چون قدرت ایستادن نداشت در کنارش بر روی زمین نشست و شروع به گریه کرد تا اباالفضل علیه السلام جان به جان افرین تسلیم کرد.
🌾آنگاه فرمود: الان کمرم شکست و چاره ام از هم گسست...
🌹سپس حسین علیه السلام که نمیتوانست عباس را به خیمه شهدا ببرد با چشمانی اشکبار به سوی خیمه ها برگشت . سکینه به استقبال پدر آمد و پرسید: عمویم چه شد؟
امام فرمود: شهید گردید...
✍ادامه دارد..
@emamgharib1
▪️▪️🌹▪️▪️🌹▪️▪️🌹▪️▪️🌹▪️
📗ابصارالعین ص29
📕کامل 394
📒نفس المهموم ص348
📘حیات الحسین 274/3
4_6021424847685420988(1).mp3
961.4K
صوتی دعای فرج
👌👌 بسیار زیباااا
سهم هرکدام از دوستان شرکت کننده ۱۴ مرتبه در شبانه روز هست .
اجرتون با مادر سادات حضرت زهرا سلام الله
@emamgharib1
9.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرالزّمان (قسمت اول)
👈 با توجه به این روایت شما برای نجات در آخرالزمان، چه تصمیمی اتخاذ مینمایید؟!
@emamgharib1
✳️منتظران ظهور
⚡﷽⚡
#دلنوشته
سلامایغایببینشان❣
ای بهانه ی تمام گریه هایم
ای آقای ندیده ام...✋
تمام هستي ام را خاك قدمت مي كنم
تا شايد نظرى به جاده دلم بيندازى ،❤
چرا كه تو آفتاب☀️ يقينى،
كه اميد فرداها هستى...
تو بهار رؤيايى كه مانند طراوت گل سرخ🌹
مي مانى و نرم و سبز و لطيفى ...
تو معنى كلمات آسمانى هستي كه
دستهايش براى آمدنت به زمين دعا
مي كند.💚
اى تجسّم مهربانى
غيرت آفتاب☀️و جلوه زيبايى ماه 🌙تو
را توصيف مي كنند
و نفس آب تو رامعنى مي كند
و نبض خورشيد تو را وصف مي كند.😍
خوب مي دانم كه تو مي آيى؛😘
آرى تو مي آيى همانطور كه وعده كرده اى
و آنگاه است....🤲
كه كلمه انتظار را از لغتنامه ها پاك
خواهيم كرد.
پس اى تمام زيبايى!
بيا تا براى هميشه فريادرس عاشقان
موعود باشى.🤲
🌼یا ابا صالح المهدی ادرکنی🌼
💚اللهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ💚
🌹 #تعجیل_درامر_فرج_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺ
#و_عجل_فرجهم🌼
─┅═ೋ❅♥️❅ೋ═┅─
@emamgharib1
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرالزمان (قسمت دوم)
👈 برای نجات، راهی جز رسیدن به منجی نداریم
💎 اعجاز های علمی کلام اهلبیت نشون میده که این کلام زمینی نیست و ماورائیه
👌پس اگه راهکار و دستوری برا نجات ما میفرمایند، یقین داشته باشیم که همان دستور، کلید نجات ماست.
✨
@emamgharib1