❤️السلام علیک یا بقیه الله فی أرضه
آخرِماه شد و ماه نیامد آخر😔
بیست و نه سحرناله زدیم آه نیامد آخر
با کلافے سر بازارنشستیم ولے
حیف شد یوسفم از چاه نیامد آخر😔
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🛑همراهان گرامی!
در2 ساعت باقیمانده تا پایان ماه مبارک رمضان،فرصت را غنیمت شمرده،
برای فرج و سلامتی مولایمان،حضرت صاحب الزّمان (ع) سر سفره افطار دعا کنیم.
🌸🍃پس همه با هم دعای سلامتی و فرج را هنگام #افطار و همچنین #ساعت_۲۲ زمزمه میکنیم به نیت تعجیل در فرج مولایمان امام زمان علیه السلام ان شاءالله .
@emamgharib
هدایت شده از 〖سفـࢪهآسمانے!〗
1087080_221(1).mp3
8.06M
🎧 قرائت سوزناک دعای افتتاح❣
🎤 #حاج_مهدی_سماواتی
🎼هرشب از ماه مبارک رمضان همه باهم دعای افتتاح را زمزمه میکنیم به نیت فرج مولایمان امام زمان علیه السلام
🙏 التماس دعـــا از روزه داران
@emamgharib
〖سفـࢪهآسمانے!〗
❤️السلام علیک یا بقیه الله فی أرضه آخرِماه شد و ماه نیامد آخر😔 بیست و نه سحرناله زدیم آه نیامد آ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام
روزتان منوربه ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(ص)
به رسم ادب هرروز:
السلام علی رسول الله وآل رسول الله
السلام علیک یابقیة الله(عج)
السلام علیک یااباعبدالله الحسین(ع)
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا (ع)
جمیعاورحمت الله وبرکاته..
@emamgharib
#سلام_امام_زمانم❤️
«عید» ما دیدن رخسار مه توست بیا
عالمی چشـم بـه راه سپه توست بیا
ای که یک گوشه نگاهت غم عالم ببرد
ایـن دلم منتـظرِ «یک نگه»توست بیا
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌸
@emamgharib
✳️منتظران ظهور
#مناسبتی_عید_فطر
و لله الحمد... الله اکبر علی هدانا...
✍ تو را سپاس دلبرم...
برای تک تک ثانیه هايي که کام دلم را به طعم ع ش ق... شیرین کردی...
❄️تو را سپاس... حبیبم..
برای همه آن سفره هايي که فقیرترینی چو مرا نیز، در کنارشان، پذیرفتی...
❄️تو را سپاس... برای لمس لبان ترک خورده اهل عشق، که قرن ها پیش، تشنگي را برای عشق بازی با تو ، انتخاب کرده بودند ...
❄️تو را سپاس... که دلم را تطهیر کرده ای..
که چشمانم را...بیدار کرده ای...
که دستانم را تا خودت...بالا کشانده ای....
❄️تو را سپاس... که من نیز...مسافر پرواز، در رمضان دیگری بوده ام...
هر چند که بالهایم شکسته بود...
اما... اشک های همسفرانم... و مناجات هم سفره گانم ...مرا نیز، از زمین، بلند کرده بود...
❄️تو را سپاس.... برای هر "بک یا الله"... که تمام تو را، به یکباره در وجود من... نازل می کرد...
❄️تو را سپاس... برای قنوت هایی که در انتظار منند...
قنوت هايي که مرا تا درآغوش کشیدن آسمان تو... پرواز می دهند...
قنوت هايي که به نام نامی "کبریایی " تو...جان می گیرند...؛
اللهم اهل الکبریا و العظمه...
❄️تو را سپاس، همه سرمایه من...؛
مهمانی ات....بی نظیر بود....
آنقدر که هر شکری، شکر دیگری را می طلبد...
❣فقط.... می ماند... یک التماس... ؛
نعمتت را تمام کن...خدا
و قنوت فردایمان را...به اجابت حضور یگانه آفتاب زمین... مزین نما....
یا مجیب دعوت المضطرین...
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
@emamgharib
4_532578057827946502.mp3
3.77M
📻✨🌙✨📻
🎥 #کوتاه_و_شنیدنی
🔊 #عیدفطر⁉️
روزه جایزه دادن خدا به مهمانهایش
🎤👤 حجت الاسلام منظوری امامزاده
♨️ پیشنهاد ویژه برای دانلود
🕊 #تأثیر_گذار
@emamgharib
📻✨🌙✨📻
نغمه ریزید غیاب
مه نو آخر شد
باده خرم عید است
که در ساغر شد
روز عید است
سوی میکده آیید به شکر
که ببخشند هر آنکس
که در این دفتر شد
🌹عید سعید فطر بر شما مبارک🌹🎊
@emamgharib
✨✨✨✨✨✨✨✨
〖سفـࢪهآسمانے!〗
✳️منتظران ظهور 🌸 سلام بر ابراهیم 💥قسمت دوازدهم : يدالله ✔️راوی : سيد ابوالفضل كاظمي 🔸ابراهيم در
✳️منتظران ظهور
🌸 سلام بر ابراهیم
💥قسمت سیزدهم : حوزه حاج آقا مجتهدي
✔️راوی : ايرج گرائي
🔸سالهاي آخر، قبل از #انقلاب بود. #ابراهيم به جز رفتن به بازار مشغول فعاليت ديگري بود.
تقريباً کسي از آن خبر نداشت. خودش هم چيزي نميگفت. اما كاملاً رفتار واخلاقش عوض شده بود. ابراهيم خيلي معنويتر شده بود. صبحها يک پلاستيک مشكي دستش ميگرفت و به سمت بازار ميرفت. چند جلد #کتاب داخل آن بود.
🔸يكروز با موتور از سر خيابان رد ميشدم. ابراهيم را ديديم. پرسيدم: داش ابرام کجا ميري؟!
گفت: ميرم بازار. سوارش کردم، بين راه گفتم: چند وقته اين پلاستيک رو دستت ميبينم چيه!؟ گفت: هيچي کتابه!
بين راه، سر کوچه نائب السلطنه پياده شد. خداحافظي کرد و رفت. تعجب کردم، محل کار ابراهيم اينجا نبود. پس کجا رفت!؟
🔸با كنجكاوي به دنبالش آمدم. تا اينکه رفت داخل يك مسجد، من هم دنبالش رفتم. بعد در کنار تعدادي جوان نشست و کتابش را باز کرد.
فهميدم دروس حوزوي ميخوانه، از #مسجد آمدم بيرون.
🔸از پيرمردي که رد ميشد سؤال کردم: ببخشيد، اسم اين مسجد چيه؟ جواب داد: حوزه حاج آقا مجتهدي با تعجب به اطراف نگاه کردم. فکر نميکردم ابراهيم #طلبه شده باشه. آنجا روي ديوار حديثي از #پيامبر نوشته شده بود: «آسمانها و زمين و فرشتگان، شب و روز براي سه دسته طلب آمرزش ميکنند: علماء ،کسانيکه به دنبال #علم هستند و انسانهاي با سخاوت .»
🔸شب وقتي از زورخانه بيرون ميرفتم گفتم: داش ابرام حوزه ميري و به ما چيزي نميگي؟
يکدفعه باتعجب برگشت و نگاهم کرد. فهميد دنبالش بودم. خيلي آهسته گفت: آدم حيفِ عمرش رو فقط صرف خوردن و خوابيدن بکنه. من طلبه رسمي نيستم. همينطوري براي استفاده ميرم، عصرها هم ميرم بازار ولي فعلاً به کسي حرفي نزن.
🔸تا زمان #پيروزي انقلاب روال کاري ابراهيم به اين صورت بود. پس از پيروزي انقلاب آنقدر مشغوليتهاي ابراهيم زياد شد که ديگر به کارهاي قبلي نميرسيد.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
@emamgharib
کاش عیدی مرا نقدی دهند 🌸
روزیم را دیدن مهدی دهند🌸
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج
پایان یک ماه بندگی🌸
یک ماه دلدادگی
یک ماه نور و روشنایی🌸
یک ماه صفا و برکت🌸
بر همگان مبارک باد🌸
@emamgharib
✳️منتظران ظهور
🔴از دست دادن تمام فیوضات معنوی فقط با یک زخم زبان!
✳️نقل است که:مرحوم آقا شیخ رجبعلی خیاط (رضوان الله علیه)با عده ای به کربلا مشرف شده بودند. در میان آنان یک زن و شوهری بودند.
💠یک روز که از حرم پس از انجام زیارت بیرون آمده و بر می گشتند، این زن و شوهر با فاصله قابل ملاحظه ای از شیخ و در پشت سر ایشان راه می رفتند...
♻️در میان راه در ضمن صحبتی که بین آنها می شود، آن خانم یک نیشی به شوهرش زده و سخنی آزار دهنده به وی می گوید.
🔵هنگامی که همه وارد منزل و آن محل استراحت می شوند و آقا شیخ رجبعلی به افراد (به اصطلاح) زیارت قبولی می گوید؛
🔰به آن خانم که می رسد، می فرماید: تو که هیچ، همه را ریختی زمین!
🌀آن خانم می گوید: ای آقا! چطور؟! من این همه راه آمده ام کربلا؛ مگر من چکار کرده ام؟!
فرمود: از حرم آمدیم بیرون، نیشی که زدی، همه اش رفت!
⛔️یعنی همه نور معنوی و فیوضاتی که از زیارت کسب کرده بودی، با این عملت از بین بردی!
📒از فرمایشات استاد فاطمی نیا
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
@emamgharib