هدایت شده از
1087080_221(1).mp3
8.06M
🎧 قرائت سوزناک دعای افتتاح❣
🎤 #حاج_مهدی_سماواتی
🎼 همه باهم دعای افتتاح را زمزمه میکنیم به نیت فرج مولایمان امام زمان علیه السلام
🙏 التماس دعـــا از روزه داران
@emamgharib
هدایت شده از
✳️منتظران ظهور
🌺داستان زنی که به مقام رضای الهی رسید
خیلی زیباست..حتماً بخونین🌹
❇️روایت شده که روزی حضرت عیسی (ع) در مناجات به خداوند سبحان عرض کرد خدایا میخواهم یکی از دوستان خود را به من معرفی کنی؟ خطاب رسید: به فلان جا برو که آن جا از دوستان ما زندگی می کنند!
🔶حضرت به آن مکان رفت پیرزنی را دید که نه چشم دارد و نه دست و پای (سالم) و حشرات به بدن او چسبیده اند. ذکر زبانش الحمد الله علی نعمائه و الشکر علی آلانه بود حضرت از حالت آن زن تعجب کرد نزدیک رفت و به او سلام نمود. زن گفت: علیک السلام یا روح الله. فرمود: ای زن تو هرگز مرا ندیده ای چگونه نام مرا بر زبان جاری می کنی؟ گفت: آن دوستی که تو را به سوی من فرستاده، تو را نیز به من معرفی کرده است. حضرت فرموده: تو نه چشم داری و نه دست و پای(سالم). پس برای چه به این شکر الهی مشغول هستی؟ عرض کرد: الحمد الله دلی ذاکر، زبانی شاکر، تنی صابر دارم و خدا را شکر می کنم چون که هر چه وسیله معصیت بوده از من گرفته اگر چشم داشتم ممکن بود به نامحرم نگاه کنم و اگر دست داشتم با آن لقمه حرام می خوردم و اگر پای سالم داشتم از پی لذات نامشروع میرفتم. این نعمتهایی که به من داده و به هیچ کس نداده است.
🔷حضرت فرمود: چه کسی در این مکان بر تو رسیدگی می کند؟ عرض کرد آن کسی که هفت آسمان به او تعلق دارد. فرمود: آرزوی تو در این عالم چیست؟ گفت: دختری دارم که به حد بلوغ رسیده و او گاهی دل و فکرم را مشغول می کند و از یاد خدا غافل می شوم. از حق تعالی می خواهم که این مشکل را حل کند تا دل و فکرم همیشه به یاد آفریدگار هستی باشد.
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2311716878C52740aaed2
فوروارد یادت نشه
هدایت شده از
@emamgharib
الهی
در این شبهای عزیز ولحظات معنوی
به زندگی ما
و همه عزیزانمان
وهمه هموطنانمان
وهمه مسلمانان وخوبان عالم
سلامتی و برکت بده
خدایا
میدانی که این روزها
دلمان بیشتر از همیشه
احساس نزدیکی به تو را دارد
پس دلمان را بیشتر به
نور خود منور گردان
نماز وروزه هاتون قبول
✨شبتون بخیر
هدایت شده از
سلام مهربان پدرم ، مهدی جان
این روزهای معطر نورانی ، در امتزاج سحرآمیز و آسمانیِ دعا و عطش و انتظار ، دلخوشم که با تو روزه ام ، با تو افطار می کنم و با تو عطشناکی ام را به یاد لبهای تشنه ی جدت متبرک می کنم ...
ای کاش بازمی آمدی پدر .
کنار سفره های افطار ، جای بزرگت چقدر خالیست ...
@emamgharib
هدایت شده از
✳️منتظران ظهور
👌👌حکایت بسیار زیباااا
✅امام سجاد علیهالسلام:
مردى با خانواده خود سوار كشتى شد، و در دریا به حركت درآمد، كشتى شكست، و از سرنشینان آن جز همسر آن مرد كسى نجات نیافت.
زن بر تخته پارهاى قرار گرفت و موج دریا او را به یكى از جزیرههاى میان آب برد.
در آن جزیره مرد راهزنى زندگى مىكرد كه هر عمل حرامى را مرتكب شده بود، و به هر فعل قبیحى دامن آلوده داشت
ناگهان آن زن را بالاى سر خود دید به او گفت:
آدمى زادى یا پرى؟
زن گفت: آدمم
دیگر سخنى نگفت، برخاست و قصد كرد که عمل حرامی را با زن انجام دهد.
زن به خود لرزید
راهزن سبب را پرسید
زن با دست اشاره كرد از خدا مىترسم
راهزن گفت: تاكنون چنین عملى مرتكب شدهاى؟
زن پاسخ داد به عزّتش سوگند نه
مرد راهزن گفت: با اینكه تو مرتكب چنین خلافى نشدهاى از خدا مىترسى درحالیكه من این كار را به زور به تو تحمیل مىكنم،
به خدا قسم من براى ترس از حقّ سزاوارتر از توام!
راهزن پس از این جرقّه بیدار كننده برخاست و در حالیكه همّتى به جز توبه نداشت به نزد خاندان خود روان شد.
در راه به عابدی برخورد و به عنوان رفیق راه با او همراه گشت، آفتاب هر دوى آنان را آزار داد،
عابد به راهزن جوان گفت:
دعا كن تا خدا به وسیله ابرى بر ما سایه افكند، وگرنه آفتاب هر دوى ما را از پاى خواهد انداخت!
جوان گفت: من در پیشگاه خدا براى خود حسنهاى نمىبینم، تا جرات كرده از حضرتش طلب عنایت كنیم.
عابد گفت: پس من دعا مىكنم تو آمین بگو
جوان پذیرفت،
عابد دعا كرد، جوان آمین گفت
ابرى بر آنان سایه انداخت، در سایه آن بسیارى از راه را رفتند، تا به جایى رسیدند كه باید از هم جدا مىشدند، به ناگاه ابر بالاى سر جوان به حركت آمد.
عابد گفت: تو از من بهترى، زیرا دعا به خاطر تو به اجابت رسید.
داستانت را به من بگو
جوان برخورد خود را با آن زن تعریف کرد.
عابد به او گفت:
بخاطر ترسى كه از خدا به دل راه دادى تمام گناهانت بخشیده شد، باید بنگرى كه در آینده نسبت به خداوند چگونه خواهى بود.
📚 #عرفان_اسلامي_شرح_جامع
#مصباح_الشريعة_ومفتاح_الحقيقة_ج١
🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃
http://eitaa.com/joinchat/2311716878C52740aaed2
فوروارد یادت نشه