eitaa logo
‌〖سفـࢪه‌آسمانے!‌‌‌〗
628 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
992 ویدیو
72 فایل
هو‌المحبوب(((:🍃 السلام‌علیڪ‌یابقیہ‌اللّٰھ‌فی‌ارضه . . سر‌راهت‌در‌انتظار‌م‌برده‌هجرت‌صبر‌و‌قرارم جز‌ظهورت‌ای‌گل‌زهرا‌به‌خدا‌حاجتی‌ندارم !'
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️منتظران ظهور ❤ ❣سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش ◾بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش ❣سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی ◾به چشم کاسه ی خون وبه شال ماتم مـهـدی ❣سـلام من بــه مـحـرم  بـه کـربـلا و جـلالــش ◾به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش ❣سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب ◾بـه بــی نـهــایــت داغ  دل شـکــستــه زیـنـب ❣سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل ◾بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل ❣سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـامـت اکـبـر ◾بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر ❣سلام من به محرم به دسـت و بـا زوی قـاسم ◾به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم ❣سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره ی اصـغـر ◾به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره ی اصـغـر ❣سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه ◾بـه آن مـلـیـکـه،کـه رویش ندیده چشم مدینه ❣سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـاشـقـی زهـیـرش ◾بـه بـاز گـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش ❣سلام من بـه محرم  بـه مسـلـم و به حـبـیـبش ◾به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش ❣سلام من بـه محرم  بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب ◾بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب ❣سلام من به محـرم  به شـور و حـال عیـانـش ◾سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانش ❣السلام علیکم یا اهل بیت النبوة❣ 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 @emamgharib1
12.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈 کلیپی که هر عزادار 🏴 و غیرتمند ♻️ نسبت به امام حسین علیه السلام حتماً باید ببینه برسد به دست اونایی که ادعای سینه چاکی سیدالشهدا علیه السلام رو دارن @emamgharib1
✳️منتظران ظهور 💠 🎪 🔴از اول محرم تا روز عاشورا قصر بنی مقاتل... چهارشنبه اول محرم الحرام سال 61 هجری قمری 💠گروهی از اهل کوفه در این منزلگاه خیمه زده بودند. حضرت از آنها پرسید: ایا به یاری من می آیید؟ بعضی گفتند: دل ما رضایت به مرگ نمی دهد و بعضی دیگرگفتند: ما زنان و فرزندان زیادی داریم. مال بسیاری از مردم نزد ماست و خبر از سرنوشت این جنگ نداریم، لذا از یاری تو معذوریم. 💠حضرت به جوانان امر کرد که آب بردارند و شبانه حرکت کنند. امام(ع)همانگونه که سوار بر مرکب بود، مختصری به خواب رفت. پس از بیداری کلمه ی استرجاع(انا لله و انا الیه راجعون) را تکرار می کرد.« علی اکبر جلو رفت و علت را جویا شد؛ حضرت فرمود: اسب سواری جلو من در خواب ظاهر شد و گفت: این قوم شبانگاه در حرکت است و مرگ به استقبالشان می آید.» علی اکبر گفت:« پدرم! ایا ما بر حق نیستیم؟» حضرت فرمود:« سوگند به خدا که ما بر حقّیم.» علی اکبر گفت:« پس ما را باکی از مرگ نیست.» امام فرمود:« خدا تو را جزای خیر دهد.» 💠حسین(ع) در این منزل به عبیدالله جعفی چنین فرمود: پس اگر ما را یاری نمی کنی خدای را بپرهیز از این که جزو کسانی باشی که با ما می جنگد. سوگند به خدا اگر کسی فریاد ما را بشنود و ما را یاری نکند، خدا او را به رو در آتش می افکند. ادامه دارد.... 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 @emamgharib1
•••••°°⚫️°°•••• سماوری که به عشق حسین میجوشدب بخار رحمت آن جرم خلق میپوشد حدیث جنت و تسنیم سلسبیل مگوی خوشا کسی که ز چای حسین مینوشد @emamgharib1 ╲\╭┓ ╭ ⚫️ ┗╯\╲
مولای من حسین (علیه السلام) جان ! به عشق تو لباس عزا می پوشیم ؛ عنایتی بفرما آقا و لباس تقوا نیز بر تن ما بپوشان "ان شاء الله" @emamgharib1
🌺یابن الحسن. آسمان ابریست وقتی سخت میگیرددلت تکیه تکیه باعلم هاو کتل ها بیشتر کربلارا بانگاهت غرق باران میکنی گریه ات میگیرد اما روی تل ها بیشتر... به رسم هر همیشه انتظار. الهی عظم البلا⚡️ @emamgharib1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸سلام 🍀روزتون معطربه ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(ص) به رسم ادب هرروز: السلام علی رسول الله وآل رسول الله💖 السلام علیک یااباعبدالله الحسین(ع) السلام علیک یاعلی ابن موسی الرضا💚 جمیعاورحمت الله🌻 @emamgharib1
#سلام_مولای_مهربانم💗 قصه، بی حضور نفسهایت، نیمه کاره مانده قدم بگذار و متبرک کن شرح نا تمام زندگی را پای بگذار و آباد کن این دنیای لم یزرع را #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج❣ @emamgharib1
✳️منتظران ظهور 💠نتیجه بی احترامی به تربت کربلا❗️ 🔰مرحوم حاج میرزا حسین نوری در کتاب دارالسلام نقل فرموده که یکی از برادران من وارد منزل مادرم شده بود، در حالی که در جیب پایین او مهری از تربت حضرت سیدالشهداء علیه السلام بود. 🍃پس مادرم او را تنبیه نمود و گفت: تربت را در این جیب گزاردن، بی ادبی است و موجب استخفاف است و شاید در زیر رانت قطع شود و شکسته گردد.  برادرم گفت: تا به حال دو مهر تربت در زیر رانهای من واقع شده و شکسته گردید، پس متعهد شد که بعد از این مهر تربت را در جیب پایین نگذارد. 🍃پس پدرم علامه بعد از چند روز دیگر، در حالی که از این قضیه اطلاعی نداشت، در عالم رؤیا چنین دیه بود که حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کتابخانه ایشان وارد شد و در نزد او نشسته و اظهار مهربانی بسیاری با ایشان نمود و فرمود: که پسران خود را بطلب تا ایشان را جایزه و خلعت دهم. 🍃پدرم پنج پسر داشت. همه را  خواند و در جلوی آن حجره ای که حضرت تشریف داشتند ایستادند و در نزد آن حضرت پارچه ای گذاشته شده بود. پس یک یک را حضرت می طلبید و پارچه ای به عنوان خلعت به او می داد. چون نوبت به آن برادرم که مهر تربت در جیب پایین قبایش گذارده بود رسید، آن حضرت نظری غضب آلود به او کرد و رو به جانب پدرم فرمود: این پسر دو مهر از تربت قبر مرا در زیر رانش گذارده و شکسته. 🍃پس آن حضرت او را مانند برادران دیگر را در اندرون حجره نطلبید و خلعتش را نیز به خوبی آنها نداد، بلکه قاب شانه ای از ترمه در بیرون حجره از برای وی انداخت. پس پدرم خواب را برای مادرم نقل نمود. مادرم قضیه برادرم را برای ایشان ذکر کرد. پس پدرم از صدق رؤیای خود تعجب بسیار نمود. 📚چهل داستان از کرامات امام حسین (علیه السلام)؛ مصطفی محمدی اهوازی‏ 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 @emamgharib1