eitaa logo
آنتی فلسفه/نقدفلسفه‌وعرفان
314 دنبال‌کننده
166 عکس
19 ویدیو
7 فایل
نقد فلسفه و عرفان نشر معارف قرآن و عترت ادمین @yamahdy100
مشاهده در ایتا
دانلود
التحذير من الفلسفة والعرفان❗ يتردد بين الإخوة من الدارسين والمتدينين كلام حول الفلسفة والعرفان ويدخل في محوره جمع منهم ظانين أن فيه حقيقة المعرفة ووسائل القرب من الله تعالى وتدور رحى هذا المجال حول أناس في مختلف البلاد حتى في النجف الأشرف التي لها موقفها المعروف منه وحيث شاعت دراسة هذه الأمور و نشرت ودعمت حيث وسائل النشر المتاحة اليوم لا تكلف شيئًا فوجب التحذير من هذا الطريق البعيد كل البعد عن طريق ال البيت صلوات الله عليهم وهو من منابع السنة وان غلفه بعض المحسوبين على الشيعة فهذا لا يعطيه مشروعيّة بل تشتد الحاجة إلى بيان بطلانه و ابتعاده عن الطريق الصحيح للمعرفة الدينية والله المستعان ... ✍️ الشيخ حيدر الوكيل @antifalsafeh | آنتی‌فلسفه
4_5875293322787949939.MP3
12.3M
آنتی فلسفه معانی معرفت الله بالله @antifalsafeh | آنتی‌فلسفه
‼️ تبلیغاتی بزرگ اما سست تر از تار عنکبوت!! ✖️ حتما می دانید که جماعت فلسفه زده همیشه و همه جا می گویند که فلسفه است که جواب به شبهات زنادقه را می دهد و اگر فلسفه نباشد نمی شود جواب به شبهات زنادقه را داد پس باید حتما فلسفه باشد تا به داد دین برسد !!! ⁉️ سوال اول ما اینست که فلسفه دقیقا کدام یک از شبهات زنادقه را جواب داده است؟ به جای تکرار ادعا های پوچ حداقل یک مثال به ما ارائه بدهید چرا فقط و فقط تکرار ادعا می کنید؟ ⁉️ سوال دوم ما اینست که دقیقا کدام شبهه بر ضد دین است که منشا آن فلسفه نباشد؟ هر چه شبهه درباره وجود خدا و صفات خدا و حدوث عالم و جبر و... است که آن ها را زنادقه می گویند، فلسفه دقیقا همان ها را گفته است. 💠 بر تک تک افراد لازم است که علم خود را بالا ببرند تا از تبلیغات سست تاثیر نپذیرند. @antifalsafeh | آنتی‌فلسفه
🔎 شیوه صحیح استفاده از برهان نظم ❌ زیاد می بینیم که معمولا مسلمان ها - چه اهل علم و چه غیر اهل علم - برای اثبات وجود خدا و صفاتش به برهان نظم استدلال می کنند اما چون شیوه درست استدلال را نمی دانند دچار اشکال می شوند به طوری که در نهایت بعضی می گویند برهان نظم نارسایی دارد و نمی تواند به طور کامل وجود خدا را ثابت کند و بعضی دیگر می گویند برهان نظم خدایی را نمی تواند ثابت کند بلکه فقط برای اینست که فطرت انسان ها را بیدار کند!! همه این ها بابت اینست که خیلی ها شیوه صحیح استدلال به نظم را یاد نگرفته اند. ✏️ باید به این نکته مهم و دقیق توجه داشته باشیم که اگر شخص استدلال کننده توانست ثابت کند این عالم منظم معدوم بود موجود شد در این صورت وجود خالق نظم دهنده ثابت می شود ولی اگر نتوانست ثابت کند که این عالم منظم معدوم بود موجود شد، در این صورت نمی تواند خالق نظم دهنده را ثابت کند. پس استدلال به نظم زمانی فایده بخش است که به حدوث عالم ضمیمه شده باشد و الا هیچ فایده ای ندارد. 💠 به این آیه خوب توجه کنید: {افلا ینظرون الی الابل 👈کیف خلقت} معنای آیه طور می شود: پس آیا نگاه نمی کنید به شتر 👈چگونه خلق شده است؟. ✅ اگر کسی به شتر نگاه کند و اسرار و لطائف بدن شتر را هم درک کند، اما عقیده نداشته باشد که شتر معدوم بود موجود شد، به هیچ فایده ای در خدا شناسی نمی رسد اما اگر عقیده داشت که این شتر معدوم بود موجود شد ثابت می شود که خالقی بوده که او را خلق کرده آنوقت است که شخص به شتر دقت می کند و به چگونگی خلقت شتر پی می برد یعنی تا حدودی می فهمد که خدا با چه اسرار و لطائف و دقائقی این شتر را خلق کرده است. @antifalsafeh | آنتی‌فلسفه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✔️ آیت الله میرزا کاظم قاروبی تبریزی(ره): 🔸 در فلسفه هم‌سنگی برای خود نمی‌بینم، اما تاکنون هیچ اشکالی را با فلسفه رد نکرده‌ام. فقط خوانده‌ام برای این که نگویند: آشیخ! تو که فلسفه نخوانده‌ای چه می‌گویی! 📚 سینای معرفت ص48 @antifalsafeh | آنتی‌فلسفه
آیت‌الله خویی و ترک تدریس اسفار إني كنت برهة من‌ الزمان مشتغلا بتدريس الأسفار ثم تنبهت بعون اللّه و منه بأن أدنى الضرر و الفساد الناشئ منه أن الإنسان المشتغل به لا يهتم بالآثار النبوية و الأحاديث الإمامية و يزعم أنها قشريات موهونة فتركت تدريسها تمسكا بالأئمة الطاهرة (صلوات اللّه عليهم أجمعين) آیت الله خویی: مدتی مشغول به تدریس اسفار بودم، سپس به لطف الهی متوجه شدم که کمترین ضرر و فساد ناشی از آن، این است که فردی که به فلسفه اشتغال دارد اهتمام به آثار نبوی و احادیث امامان علیهم السلام ندارد تا آنجا که می پندارد آنها (احادیث ائمه علیهم السلام)قشریات و ضعیف هستند!! به این جهت، تدریس اسفار را رها نمودم و به ائمه طاهرین صلوات الله علیهم متمسک شدم. 📚منبع: أصول مهذبة ص۲۸-۲۹/غلامحسین مجتهد تبریزی/ناشر:چاپخانه طوس/چاپ اول مشهد @antifalsafeh | آنتی‌فلسفه
ترجمه و شرح خطبه توحیدیه امام رضا علیه السلام خرید از انتشارات دلیل ما ارسال به سراسر کشور ۱۰٪تخفیف https://dalilema.ir/17334-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%88-%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D9%88%D8%AD%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85.html @antifalsafeh | آنتی‌فلسفه
🔸 خداوند نه «متناهی» است و نه «نامتناهی»، زیرا «تناهی» از اوصافِ کم است و در مورد خداوندِ متعال به کار نمی‌رود. 🔹 تناهی و عدم تناهی، ملکه و عدم ملکه است. @antifalsafeh | آنتی‌فلسفه
برهانِ استحاله خلق لا من شیء برای مخلوقات سوال: آیا انجام خلق لا من شیء توسط یک موجود مقداری و دارای اجزاء مانند انسان یا فرشته و... مُحال است؟ ۱. پاسخ اجمالی: بله. مُحال است؛ خلق لا من شیء یعنی خلق بدون استفاده از چیزی، ماده اولیه ای یا مایه گذاشتن از ذاتِ خودِ خالق، صرفا در رابطه میان خدای(غیرمقداری) و جهانِ مقداری و برای ایجادِ اشیاء جهانِ متجزی ثابت است و نه غیر آن و دلایلِ عقلی و نقلی معتبر بر آن گواهی دارد. در این پست ما تلاش میکنیم دو برهان بر مُحال بودن خلق لا من شیء توسط غیر از خداوندِ متعال تقریر کنیم. ۲. پاسخِ تفصیلی سوال: الف. استدلالِ اول: موجودِ متجزی مانند انسان و فرشته اگر بخواهد چیزی خلق کند، یعنی با اعمالِ قدرت خود بخواهد چیزی پدیدآورد از سه حالت و فرض خارج نیست: ١. از قدرت ها و انرژی های درون خود خلق میکند. ٢. از ماده ای که در اختیار او قرار داده اند، خلق میکند‌. ٣. لا من شیء خلق میکند. در صورتِ اول و دوم "قدرتِ" بر خلق محدود است. یعنی به تناسبِ مقدارِ معینِ انرژی و ماده ای است که فرد در اختیار دارد. اما در مورد سوم "قدرتِ بر خلق محدود نیست" چون از شئ عددی و مقداری(انرژی و ماده) برای ساخت و ساز مایه گذاشته نشده؛ موجودی قدرتش محدود نیست که "متجزی" نباشد. فتامل. به عبارت دیگر، موجودی که از قدرتِ خود برای خلقت مایه می گذارد می تواند به اندازه قدرتِ خود خلق کند(فرض اول)، و موجودی که از ماده ای که در اختیار دارد برای خلقت مایه می گذارد می تواند به اندازه همان ماده خلق کند، مثلا با بوم رنگ و قلم نمی تواند ساختمانِ واقعی بسازد(فرض دوم). اما اگر بخواهد لا من شئ خلق کند چون از چیزی مایه نگذاشته، قدرتش قابل زیاده و نقصان نیست(فرض سوم)؛ به عبارت اُخری، اگر برای خلقت از چیزی استفاده شود، به ظرفیتِ همان چیز می توان خلق کرد، و به زیاده و نقصان آن چیز، ظرفیتِ خلقت هم بالا پایین می شود. اما وقتی در خلقت از چیزی استفاده نشود یعنی لا من شیء باشد، دیگر زیاده و نقصان معنایی ندارد چون از چیزی نیست که آن چیز زیاده و نقصان بپذیرد. خلاصه: خالق لا من شیء موجودی است که ایجاد تمام حدود برای آن علی السویه است و چنین قدرتی زیاده و نقصان پذیر نیست. مخلوق، محدود است و قدرتش هماره قابل زیاده و نقصان است، پس خالق لا من شیء نتواند بود. نتیجه: در نتیجه خالق لا من شیء قدرتش بر خلق کردن محدود نیست و وقتی محدود نباشد عددی هم نیست وقتی قدرت عددی نباشد، ذات چنین خالقی هم عددی و متجزی نیست. و ما میدانیم تنها ذاتِ بدون اجزاء و مقدار و غیر عددی که قدرتش عین ذات اوست همانا ذات خداوند متعال میباشد و تمام مخلوقاتِ خداوند مانند انسان، فرشته و ... ذاتی مقداری و حادث دارند و قدرتشان دارای زیاده و نقصان بوده و متجزی میباشد. ب. استدلالِ دوم: ما به بداهت میدانیم که تمام مراحل انجام یک فعل توسط مخلوق از تحلیل و ارزیابی های ذهنی تا تصمیم گیری و صدور فرمان به بدن و انتقال انرژی توسط جوارح و در نتیجه اعمالِ قدرت مستلزم تغییر در ذات موجود متجزی است. حال دو فرض را مطرح میکنیم: موجودِ متجزی و مقداری برای ایجاد چیزی: ۱. یا در درون ذاتش تغییری ایجاد نمیشود. اگر موجود متجزی، بدون تغییر درونی(اعمالِ قدرت) چیزی را لا من شیء بخواهد به وجود آورد، لازمه اش "معلولِ بدون علت" است؛ زیرا در این فرض در حقیقت اعمال قدرتی توسط فاعلِ متجزی صورت نگرفته است؛ و تحقق معلول بدون علت مُحال است. ۲. یا در درون ذاتش تغییری ایجاد میشود. اگر با اراده و حرکت درونی(اعمالِ قدرت) چیزی ایجاد میکند، آن معلول با علت رابطه ذاتی خواهد داشت و پیدایش معلول با مایه گرفتن از ذاتِ علت خواهد بود؛ که در این صورت خلقت انجام شده یک خلق من شیء است و نه لا من شیء(فتامل!) و اگر بگوییم رابطه ذاتی ندارد باز مستلزم معلول بدون علت است. اما باید توجه داشت نفس همین اشکال در مورد خدای متعال وارد نیست، چون او ذاتی مجرد و منزه از حرکت و سکون و حالات و قبل و بعد است تا گفته شود خداوند برای انجام فعل نیازمند حرکت درونی میباشد. @antifalsafeh | آنتی‌فلسفه
کتاب چرا عزاداری کنیم؟؟ ۶۰ت 09330443748 @yamahdy100 @antifalsafeh | آنتی‌فلسفه
استاد شیخ جواد طوبایی(تولیت امامزاده سیداسماعیل تهران): مراجع حوزه نجف اجازه تدریس فلسفه و حکمت را نمی‌دادند زیرا معتقد بودند تا پایه‌های اعتقادی یک طلبه مستحکم نشود نباید فلسفه بخواند زیرا خطر انحراف عقیدتی او می‌رود. @antifalsafeh | آنتی‌فلسفه