✔️ آیت الله میرزا کاظم قاروبی تبریزی(ره):
🔸 در فلسفه همسنگی برای خود نمیبینم، اما تاکنون هیچ اشکالی را با فلسفه رد نکردهام. فقط خواندهام برای این که نگویند: آشیخ! تو که فلسفه نخواندهای چه میگویی!
📚 سینای معرفت ص48
@antifalsafeh | آنتیفلسفه
آیتالله خویی و ترک تدریس اسفار
إني كنت برهة من الزمان مشتغلا بتدريس الأسفار ثم تنبهت بعون اللّه و منه بأن أدنى الضرر و الفساد الناشئ منه أن الإنسان المشتغل به لا يهتم بالآثار النبوية و الأحاديث الإمامية و يزعم أنها قشريات موهونة فتركت تدريسها تمسكا بالأئمة الطاهرة (صلوات اللّه عليهم أجمعين)
آیت الله خویی:
مدتی مشغول به تدریس اسفار بودم، سپس به لطف الهی متوجه شدم که کمترین ضرر و فساد ناشی از آن، این است که فردی که به فلسفه اشتغال دارد اهتمام به آثار نبوی و احادیث امامان علیهم السلام ندارد تا آنجا که می پندارد آنها (احادیث ائمه علیهم السلام)قشریات و ضعیف هستند!!
به این جهت، تدریس اسفار را رها نمودم و به ائمه طاهرین صلوات الله علیهم متمسک شدم.
📚منبع:
أصول مهذبة ص۲۸-۲۹/غلامحسین مجتهد تبریزی/ناشر:چاپخانه طوس/چاپ اول مشهد
@antifalsafeh | آنتیفلسفه
ترجمه و شرح خطبه توحیدیه امام رضا علیه السلام
خرید از انتشارات دلیل ما
ارسال به سراسر کشور
۱۰٪تخفیف
https://dalilema.ir/17334-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%88-%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D9%88%D8%AD%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85.html
@antifalsafeh | آنتیفلسفه
🔸 خداوند نه «متناهی» است و نه «نامتناهی»، زیرا «تناهی» از اوصافِ کم است و در مورد خداوندِ متعال به کار نمیرود.
🔹 تناهی و عدم تناهی، ملکه و عدم ملکه است.
@antifalsafeh | آنتیفلسفه
برهانِ استحاله خلق لا من شیء برای مخلوقات
سوال: آیا انجام خلق لا من شیء توسط یک موجود مقداری و دارای اجزاء مانند انسان یا فرشته و... مُحال است؟
۱. پاسخ اجمالی: بله. مُحال است؛ خلق لا من شیء یعنی خلق بدون استفاده از چیزی، ماده اولیه ای یا مایه گذاشتن از ذاتِ خودِ خالق، صرفا در رابطه میان خدای(غیرمقداری) و جهانِ مقداری و برای ایجادِ اشیاء جهانِ متجزی ثابت است و نه غیر آن و دلایلِ عقلی و نقلی معتبر بر آن گواهی دارد. در این پست ما تلاش میکنیم دو برهان بر مُحال بودن خلق لا من شیء توسط غیر از خداوندِ متعال تقریر کنیم.
۲. پاسخِ تفصیلی سوال:
الف. استدلالِ اول:
موجودِ متجزی مانند انسان و فرشته اگر بخواهد چیزی خلق کند، یعنی با اعمالِ قدرت خود بخواهد چیزی پدیدآورد از سه حالت و فرض خارج نیست:
١. از قدرت ها و انرژی های درون خود خلق میکند.
٢. از ماده ای که در اختیار او قرار داده اند، خلق میکند.
٣. لا من شیء خلق میکند.
در صورتِ اول و دوم "قدرتِ" بر خلق محدود است. یعنی به تناسبِ مقدارِ معینِ انرژی و ماده ای است که فرد در اختیار دارد.
اما در مورد سوم "قدرتِ بر خلق محدود نیست" چون از شئ عددی و مقداری(انرژی و ماده) برای ساخت و ساز مایه گذاشته نشده؛ موجودی قدرتش محدود نیست که "متجزی" نباشد. فتامل.
به عبارت دیگر، موجودی که از قدرتِ خود برای خلقت مایه می گذارد می تواند به اندازه قدرتِ خود خلق کند(فرض اول)، و موجودی که از ماده ای که در اختیار دارد برای خلقت مایه می گذارد می تواند به اندازه همان ماده خلق کند، مثلا با بوم رنگ و قلم نمی تواند ساختمانِ واقعی بسازد(فرض دوم).
اما اگر بخواهد لا من شئ خلق کند چون از چیزی مایه نگذاشته، قدرتش قابل زیاده و نقصان نیست(فرض سوم)؛ به عبارت اُخری، اگر برای خلقت از چیزی استفاده شود، به ظرفیتِ همان چیز می توان خلق کرد، و به زیاده و نقصان آن چیز، ظرفیتِ خلقت هم بالا پایین می شود. اما وقتی در خلقت از چیزی استفاده نشود یعنی لا من شیء باشد، دیگر زیاده و نقصان معنایی ندارد چون از چیزی نیست که آن چیز زیاده و نقصان بپذیرد.
خلاصه: خالق لا من شیء موجودی است که ایجاد تمام حدود برای آن علی السویه است و چنین قدرتی زیاده و نقصان پذیر نیست. مخلوق، محدود است و قدرتش هماره قابل زیاده و نقصان است، پس خالق لا من شیء نتواند بود.
نتیجه: در نتیجه خالق لا من شیء قدرتش بر خلق کردن محدود نیست و وقتی محدود نباشد عددی هم نیست وقتی قدرت عددی نباشد، ذات چنین خالقی هم عددی و متجزی نیست. و ما میدانیم تنها ذاتِ بدون اجزاء و مقدار و غیر عددی که قدرتش عین ذات اوست همانا ذات خداوند متعال میباشد و تمام مخلوقاتِ خداوند مانند انسان، فرشته و ... ذاتی مقداری و حادث دارند و قدرتشان دارای زیاده و نقصان بوده و متجزی میباشد.
ب. استدلالِ دوم:
ما به بداهت میدانیم که تمام مراحل انجام یک فعل توسط مخلوق از تحلیل و ارزیابی های ذهنی تا تصمیم گیری و صدور فرمان به بدن و انتقال انرژی توسط جوارح و در نتیجه اعمالِ قدرت مستلزم تغییر در ذات موجود متجزی است.
حال دو فرض را مطرح میکنیم: موجودِ متجزی و مقداری برای ایجاد چیزی:
۱. یا در درون ذاتش تغییری ایجاد نمیشود. اگر موجود متجزی، بدون تغییر درونی(اعمالِ قدرت) چیزی را لا من شیء بخواهد به وجود آورد، لازمه اش "معلولِ بدون علت" است؛ زیرا در این فرض در حقیقت اعمال قدرتی توسط فاعلِ متجزی صورت نگرفته است؛ و تحقق معلول بدون علت مُحال است.
۲. یا در درون ذاتش تغییری ایجاد میشود. اگر با اراده و حرکت درونی(اعمالِ قدرت) چیزی ایجاد میکند، آن معلول با علت رابطه ذاتی خواهد داشت و پیدایش معلول با مایه گرفتن از ذاتِ علت خواهد بود؛ که در این صورت خلقت انجام شده یک خلق من شیء است و نه لا من شیء(فتامل!) و اگر بگوییم رابطه ذاتی ندارد باز مستلزم معلول بدون علت است. اما باید توجه داشت نفس همین اشکال در مورد خدای متعال وارد نیست، چون او ذاتی مجرد و منزه از حرکت و سکون و حالات و قبل و بعد است تا گفته شود خداوند برای انجام فعل نیازمند حرکت درونی میباشد.
@antifalsafeh | آنتیفلسفه
استاد شیخ جواد طوبایی(تولیت امامزاده سیداسماعیل تهران):
مراجع حوزه نجف اجازه تدریس فلسفه و حکمت را نمیدادند زیرا معتقد بودند تا پایههای اعتقادی یک طلبه مستحکم نشود نباید فلسفه بخواند زیرا خطر انحراف عقیدتی او میرود.
@antifalsafeh | آنتیفلسفه
فقها، متکلمین و فلاسفه
چه کسی نفهمیده است؟ و باید از چه کسی اخذ کرد؟
تمامی مجتهدان معارف اسلام با قدم عالم و یکی بودن خالق و مخلوق و صدور عالم از ذات خدا و جبر و تشبیه و سنخیت و... مخالفند و آنها را کفر مسلم و واضح و آشکار میدانند. و این دلیل بر این است که هیچیک از کسانی که مدافع فلسفه و عرفان در مقابل عقاید دینیاند مجتهد در اسلام نیستند وگرنه هرگز به عقاید مناقض با مبانی اسلام معتقد نمیشدند.
برخی فلاسفه و عرفا ادعای تخصص در این مسائل میکنند و شیفتگان ایشان هم باورشان میشود در حالیکه کسانی که از کلام و اعتقادات برهانی مکتب مطلعند کاملا متوجه میشوند که آن کس که نفهمیده پذیرفته است خود ایشانند نه مخالفان ایشان.
اصولا باید دانست که نظر کسانی که در فلسفه و عرفان متخصصند هیچگونه اعتبار و ارزشی ندارد، همانطور که نظر متخصصان در وهابیت یا مسیحیت یا بودائیت هیچ ارزشی ندارد مگر اینکه در معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام بر اساس فقه المعارف و کلام و اعتقادات شیعی تخصص داشته باشند که البته در این صورت هیچ نیازی به شاگردی نزد هیچ وهابی یا مسیحی یا بودایی نخواهند داشت بلکه این علمای سایر مذاهب و مکاتبند که حتی در فهم واقعی دین و مکتب خودشان نیاز به علمای مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام دارند، و اینان همان متکلمان و فقهای آگاه به معارف مکتبند نه کسانی که عمرشان را در فلسفه و عرفان یا وهابیت یا بودیسم یا... سپری کرده و آیات و روایات را هم تأویل باطل میکنند.
@antifalsafeh | آنتیفلسفه
سفارش علامه مامقانی.m4a
635.5K
#رادیو آنتیفلسفه
سفارش علامه مامقانی به فرزندش
پرهیز از مراجعه به کتب فلسفی
@antifalsafeh | آنتیفلسفه
🔹علامه مامقانى در توصيهاى به فرزندش نسبت به مسائل اعتقادی ميگويد:
اولين چيزى كه بر تو واجب است اين است كه به اصول دينت بپردازى و با ادلّهى قاطع پايههاى اعتقادى و يقين به خالق خودت و انبياء (علیهما السلام) و اوليائش را محكم كنى زيرا كه تو مانند حيوانات نيستى.!!
غرض من اين نيست كه دنبال علم كلام و #فلسفه بروى و به كتابهاى اين دو علم مراجعه كنى بلكه تو را شديداً منع ميكنم چون در بين اين كتب مطالب فريبندهاى هست كه چه بسا تو را از اهل جهنم ميكند حتى حديث از اهلبيت (علیهم السلام) هست كه از هرگونه مراجعه به اين دو علم منع ميكند.
بلكه غرض من مراجعه به كتب عقايد مرحوم علامه مجلسى(قدس سره) و مانند آن است...
📚مرآة الرشاد
@antifalsafeh | آنتیفلسفه
اوج وحدت شخصی وجود
عرفان در نهایتِ بحث وحدت وجود به همه خدایی رسیده و اصلا چیزی غیر از خود در عالم نمیبیند👇
"فما فی الوجود الا انا"
در عالم وجود هیچ چیز نیست مگر من.
📚فتوحات(ابن عربی) ج۳ ص۴۱۹
من ذا الذی ترتجیه بعدک
وأنت في الحالتین وحدک
فانظر الیه به تکن هو
فکل ما فیه فهو عندک
📚فتوحات(ابن عربی) ج۳ ص۳۱۹
@antifalsafeh | آنتیفلسفه