eitaa logo
پایگاه تخصصی نقد عرفانهای کاذب
10.2هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
265 فایل
پایگاه تخصصی مقابله با عرفان های کاذب و دشمن شناسی ارتباط با ادمین: فاطمه میرزاییان، پژوهشگر عرفان های کاذب مسئول شبکه کشوری خواهران مجمع فرق و ادیان خاتم الاوصیاء، مدرس حوزه،مشاور،عضو جمعیت بانوان فرهیخته،عضو مجمع مبلغات تهران @f_Mirzaeeyan
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت علامه امینی(ره) صاحب الغدیر بود که : ایشان در شب عاشورا مدام صدقه میداده و میفرمودند:"در این ایام فشار زیادی بر قلب حضرت صاحب(عج) وارد میشود." امشب و فرداشب صدقه به نیت سلامتی امام زمان عج فراموش نشود. ذکر صد صلوات به نیت سلامتی ایشان ان شاالله🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹وقتی مفتی روی آنتن زنده، حقانیت امام علیه السلام را فریاد می زند "هر کس در روز اندوهگین نباشد، است" بجز حتی بعضی ها نیز شیفته (ع) هستند.. قابل توجه که بجای جذب همه مسلمانان و حتی جهانیان بر محور امام حسین به دنبال دفع و ستیزه است.. قضاوت با شما... https://eitaa.com/antihalghe
دبیرکل حزب الله لبنان سید حسن نصرالله در پایان سخنرانی شب عاشورا: 🔺امروز آمریکا و اسرائیل می خواهند خیمه ما را محاصره کنند، عمود این خیمه امام خامنه ای و مرکز آن جمهوری اسلامی ایران است که مانند خیمه امام حسین تحت محاصره قرار گرفته است. این خیمه ما، امام ما و حسین ماست. در این نزاع بی طرفی معنا ندارد یا باید با حسین باشی یا با یزید...ما تصمیم گرفته ایم که حسینی باشیم ... 🔺امشب و فردا به ترامپ و نتانیاهو اثبات می کنیم که تحت هر شرایط در کنار حسین می مانیم و اگر حسین زمان ما بگوید بیعت را از شما برداشتم، ما در میدان می مانیم و می گوییم: ای فرزند امام حسین تو را تنها نمی گذاریم. https://eitaa.com/antihalghe
اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد علیهم السلام .😭
📝 نقد مقاله «آیینه عاشورا» نوشته محمدعلی طاهری بسم الله الرحمن الرحیم 📌در این نوشتار قصد دارم به نقد مقاله آیینه عاشورا محمد علی طاهری بپردازم، اما قبل از آن نظر خوانندگان عزیز را به دو مقدمه مهم جلب می‌کنم تا بتوانند به دید روشنی از آنچه در پی خواهد آمد، دست یابند: 🔺1. تفکر التقاطی چیست؟ التقاط در لغت به معنای برچیدن و از زمین برداشتن است و تفکر التقاطی اصطلاحی است که به نحوه‌ای خاص از اندیشیدن اطلاق می‌شود، اهل اندیشه و نظر این سخن را که "هر اندیشمندی شایسته است در حوزه تخصصی خود به اظهار نظر بپردازد" می‌ستایند و معتقدند: "آنجا که مباحث رنگ تخصصی به خود می‌گیرد، باید از کارشناسان هر فن نظرخواهی کرد". ولی گاه در مقام عمل کسانی یافت می‌شوند که بدون توجه به قاعده عقلانی فوق در زمینه‌های گوناگون که قطعأ همگی آنها در حوزه تخصص ایشان نیست، به اظهار نظر می‌پردازد. این‌گونه افراد از میان دیدگاه‌هایی که در هریک از زمینه‌های مختلف ارائه شده، نظری را پسندیده و برمی‌گزینند و بدون توجه به زیرساخت‌های فکری دیدگاه گزینش‌شده، مجموعه‌ای از نظریات را به عنوان تفکر خویش انتخاب و به دیگران عرضه می‌کنند که گاه با اندکی دقت، ناهمگونی و حتی تناقض در میان اجزای این تفکر به‌راحتی قابل شناسایی است. به عنوان نمونه از مطالعاتی که در زمینه روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، سیاست، حقوق، فلسفه، عرفان، دین و... داشته‌اند، مجموعه‌ای از نظریات که هریک برگرفته از گرایش خاصی است، فراهم می‌آورند؛ البته این مجموعه بر اساس سنجش‌های دقیق و موشکافی در زیربناهای فکری نظریه‌ها و درنظرگرفتن سازگاری و ناسازگاری آنها به دست نیامده، بلکه آنچه به مذاق این تدوین‌کننده خوش‌تر آمده، قبول شده و در کنار سایر نظریات قرار گرفته است. بزرگ‌ترین اشکال این‌گونه اظهارنظرهای غیرکارشناسانه، ناسازگاربودن آنها با یکدیگر است که به دلیل همین ناسازگاری در اجزاء یا حتی تناقض میان آنها نمی‌تواند مجمو عه‌‌ای منسجم از افکار صحیح پدید آورد. بنابراین "تفکر التقاطی" در اصطلاح عبارت است از مجموعه‌ای از نظریات که از گرایش‌های متفاوت و گاه متناقض برگرفته شده و در کنار هم گرد آمده است و چون بنیان‌ها و زیرساخت‌های این گرایش‌ها و نظریات ناهمگون یا در مقابل هم‌اند (به عنوان نمونه، برخی برخاسته از مکاتب "انسان‌محور یا اومانیسم"، برخی برخاسته از مکاتب "خدامحور"، برخی برگرفته از گرایش مبتنی بر "اصالت فرد"، برخی برگرفته از گرایش‌های مبتنی بر "اصالت جمع"، پاره‌ای برآمده از "لیبرالیسم" و سکولاریسم" و پاره‌ای مبتنی بر "دین‌محوری "هستند)، دارندگان تفکر التقاطی گاه به ورطه پلورالیسم و نظریه "همه‌صدقی ادیان و اندیشه‌ها" درافتاده‌اند. در جامعه اسلامی ما نیز به‌ویژه در قرن اخیر، این تفکر (تفکر التقاطی) میان کسانی که قوت فکر و قدرت تحقیق علمی لازم را ندارند، رایج شده است. کم نیستند کسانی که از یک‌سو مسلمان‌اند و در مقام سخن حاضر نیستند دست از تمامیت اسلام و عقاید دینی بردارند، اما از سوی دیگر سخت شیفته نظریات دیگران در زمینه‌های مختلف‌اند و در عین حال نه در مسائل دینی تخصص لازم را دارند و نه در همه زمینه‌هایی که در آن به اظهار نظر پرداخته‌اند.   🔺1-1. مفهوم "اجتهادبه‌رأی" در اسلام در روایات اسلامی نیز تعبیری به عنوان "اجتهاد‌به‌رأی" وجود دارد که عبارت است از پیش‌داوری و تمایلات شخصی در استنباط.  انسان قبل از پژوهش در هر مسأله‌ای ممکن است دارای یک سلسله پیشینه ذهنی و تمایلات شخصی باشد که اگر در مقام تحقیق آنها را کنار نگذارد، نتیجه به‌دست‌آمده از پژوهش بالطبع ناب و بی‌پیرایه نخواهد بود؛ از این رو دخالت‌دادن برخی انگیزه‌های درونی مانند شهرت‌طلبی، کسب محبوبیت و جایگاه اجتماعی یا منافع شخصی در برداشت از دین که انسان را وامی‌دارد تا به گونه‌ای احکام و معارف دینی را توجیه و تفسیر کند که در نهایت به نفع خواسته‌های نفسانی او باشد؛ نه برداشت بی‌طرفانه و حقیقت‌طلبانه از آن. نتیجه این اجتهاد‌به‌رأی، بدعت در دین و برداشت التقاطی از مفاهیم و منابع دینی است و این نظریات نوعأ از مکاتب و گرایش‌های غیر دینی و یا حتی ضد دینی در ذهن فرد حاصل می‌آید؛ وگرنه اگر اینها نیز برآمده از دین و بخشی از آن بودند، هرگز نمی‌توانستند با بخش‌های دیگر در تنافی باشند. 🔺2-1. تفکر التقاطی و اجتهادبه‌رأی در اندیشه‌های طاهری متأسفانه آقای محمدعلی طاهری دارای چنین تفکری است و این تفکر به‌روشنی در کتاب‌ها و آموزه‌های کتبی و شفاهی ایشان در عرفان حلقه دیده می‌شود که جای بحث مفصل دارد. از آنجا که ایشان تخصصی در مباحث دینی و علوم اسلامی ندارد، واردشدن ایشان به این حوزه، این تفکر را در ذهن او ایجاد کرده و به برداشت‌های غلطی از مفاهیم دینی دچار شده‌اند (مانند واردشدن ایشان در حوزه‌های دیگر از جمله پزشکی، روان‌شناسی، عرفان،
فلسفه و... و حتی در این حوزه دچار تناقضات فاحشی شده‌اند که ذهن دقیق و آگاه مخاطبان متخصص، قادر به شناخت این تناقضات می‌باشد. این مقدمه برای شناخت تفکر محمد علی طاهری طرح شد تا با این شناخت، نگاه دقیق و آگاهانه‌تری به آثار او و از جمله این مقاله داشته باشیم و اکنون مقدمه دوم: 🔺2. استحباب عزاداری بر سیدالشهداء علیه السلام یکی از موضوعاتی که دشمنان شیعه به آن پرداخته‌اند و مورد هجوم قرار داده‌اند، مسئله عزاداری بر سیدالشهداء علیه السلام است؛ زیرا آنان به‌خوبی به تأثیر فرهنگ عاشورا در جریان تشیع پی برده‌اند و می‌دانند مبارزه با تشیع، جز با مبارزه با فرهنگ عاشورا و نهضت حسینی به سرانجام نخواهد رسید. حال در این میان کسانی مانند وهابیت آشکارا به مخالفت با عزاداری بر ائمه و بزرگان دین و به‌ویژه سرور و سالار شهیدان (ع) پرداخته‌اند و آن را یکی از بدعت‌های شیعیان می‌دانند و کسانی نیز مانند طاهری زیرکانه و موذیانه در ظاهری زیبا و در قالب الفاظ دل‌نشین فرهنگ عزاداری را زیر سوال می‌برند. 🔺1-2. برخی روایات اسلامی در این مورد قبل از پرداختن به متن مقاله باید خواننده عزیز، توصیه و تأکید پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) در بزرگداشت عاشورا و عزاداری و گریه بر امام حسین (ع) را مورد توجه قرار دهد. برای اثبات استحباب گریه و عزاداری بر حضرت اباعبدالله (ع) و برای تبیین اینکه در این ایام، کاری غیر از عزاداری و گریه شایسته نیست و نباید با توجیه و استدلال بی‌پایه و اساس (آن‌طور که نویسنده مقاله گفته)، به شادی و  پایکوبی پرداخت، چند نمونه از روایات اهل بیت (ع) را می‌آورم تا خواننده عزیز بداند که اهل بیت (ع) بر مصائب جدشان گریه و عزاداری می‌کردند و کاری غیر از این را در این ایام شایسته نمی‌دانستند: 1. وقتی پیامبر اکرم (ص) دختر خویش فاطمه (س) را به مصائب اباعبدالله (ع) مطلع ساختند، حضرت زهرا (س) به‌شدت گریستند و فرمودند: پدر جان این مصائب در چه زمانی اتفاق می‌افتد؟ پیامبر (ص) فرمودند: زمانی که نه من و نه علی [ع] و نه تو هیچ‌یک نباشیم؛ پس گریه حضرت زهرا (س) شدت یافت و فرمود: پس چه کسی بر او اقامه عزا می‌کند؟ پیامبر فرمودند: ای فاطمه! زنان امتم بر زنان اهل بیتم و مردان امتم بر مردان ایشان گریه خواهند کرد و گروه‌گروه عزای او را در هر سال تجدید می‌کنند؛ پس در قیامت تو زنان را و من مردان را و هرکس بر مصائب حسین گریه کرده است را دستگیری کرده و با شفاعت خویش وارد بهشت می‌سازیم (بحارالانوار44/292). 2. ابن عباس در روایتی طولانی نقل کرده است که چون از صفین بازمی‌گشتیم، گذر امام علی (ع) و اصحاب آن حضرت به سرزمین نینوا افتاد؛ سپس آن حضرت با صدای بلند مصائبی را که در این زمین بر اهل بیت (ع) خواهد رسید، بیان کرد و آن‌قدر گریستند که از هوش رفتند (امالی شیخ صدوق، مجلس 87، صفحه 940). 3. حضرت رضا (ع) فرمودند: پدرم چون روز عاشورا می‌رسید، در آن روز محزون و گریان بودند و می‌فرمودند: امروز روزی است که حسین (ع) در آن کشته شده است (بحار الانوار 44/284). این‌گونه روایات که تعداد آن بی‌شمار است، همگی در پی اثبات این مدعاست که اهل بیت (ع) خود بر مصائب خویش، بیش از همه عزاداری و گریه می‌کرده‌اند و در سخن دشمنان این فرهنگ، چیزی جز القاء شبهه و ایجاد تفرقه و توهین به مقدسات و مخدوش‌کردن اذهان برای بی‌ارزش نشان‌دادن این عمل چیز دیگری نهفته نیست. 🔴 اکنون نقد مقاله «آیینه عاشورا»: نتیجه نگاه طاهری، تغییر فرهنگ عاشورا از طریق توجیهات دلفریب و زیباست باید از خواننده محترم پرسید: آقای طاهری چه هدفی از نوشتن این مقاله داشته؛ امری که بین شیعه تقدس خاصی دارد و زیر سوال‌بردن آن تیشه به ریشه فرهنگ تشیع می‌زند؟! طاهری می‌گوید در این ماه غیر از عزاداری و سیاه‌پوشیدن کارهای دیگری هم می‌توان کرد؛ مثل هلهله و پایکوبی و پوشیدن جامه سرخ و زرد و سفید با توجیهات زیبا! (ضمن  آنکه اصلاً پوشیدن لباس سیاه "شریک جرم یزیدبودن" تعریف می‌شود و می‌گوید: "آیا این فکر لرزه بر اندام ما نمی‌اندازد و تصور شریک جرم‌بودن در ریخته‌شدن خون حسین (ع) خواب را از چشمان ما دور نمی‌کند؟" و با ارائه تصویری ناپسند از سیه‌پوشی ناخودآگاه میل به پوشیدن آن را کمرنگ می‌کند.) 🔸سوال من این است: آیا این خلاف روش اهل بیت (ع) نیست؟ آیا امامان معصوم (ع) نمی‌توانستند برای شهادت جدشان این توجیهات را بیان کنند و دستور به اقامه عزا و گریه بر جدشان ندهندو شیعه را به زحمت و تعب نیندازند؟ آیا در فرهنگ تشیع فلسفه عزاداری، فقط اندوه و ماتم بر شهادت جمعی از نیکان روزگار است که آقای طاهری خواسته‌اند با توجیهات زیبا و دلفریب، دل شیعه را تسلی دهد و بگوید با گریه و سیا‌ه‌پوشیدن خود را آزار ندهید، می‌توانید به حسین (ع) ارادت داشته باشید و سبز و سفید و سرخ هم بپوشید و هلهله و شادی هم بکنید؟! آیا این درک‌نکردن فلسفه عزاداری بر حسین ع
 نیست که ائمه ما آن‌قدر بر آن تکیه دارند؟ آیا این مقاله، برخاسته از تفکر التقاطی طاهری نیست که برداشت غلط خود از این فرهنگ را با چنین توجیهاتی به مخاطب القا می‌کند؟   فلسفه عزاداری عاشورا فراتر از برخی رفتارهای افراطی عوام‌گرایانه است طاهری در این مقاله همه شیعیان را مخاطب قرار داده؛ نه جمعی خاصی از شیعیان که ممکن است در عزاداری‌ها رفتارهای خلاف شرع و عرف انجام دهند و فرهنگ شیعه را زیر سؤال ببرند که ما هم بعضی رفتارها و اعمال انجام‌شده در عزاداری‌ها را تأیید نمی‌کنیم و معتقدیم باید کنار گذاشته شود تا موجب وهن تشیع نشود؛ اما آقای طاهری خطاب به همه شیعیان مطالب را عنوان می‌کند. امام حسین (ع) برای اقامه دین جدش و امر‌به‌معروف و نهی‌از‌منکر به شهادت رسید و شیعه با اقامه عزای او به همه دشمنان اسلام اعلام می‌کند که پیام او را دریافت کرده و ادامه‌دهنده راه اوست و پرچم او را برای مبارزه با ظلم و ستم و تحریف و بدعت و انحراف دین به زمین نمی‌گذارد. چرا سنت بلندکردن علم را در عزاداری‌ها زیر سؤال می‌برد؟ این سنت نشانه بلندبودن پرچم کربلا و عهد وفاداری شیعه به حسین (ع) و ابالفضل (ع) علمدار کربلاست؛ البته باز هم می‌گویم ممکن است عده قلیلی به نیت شهرت و خودنمایی این کار را بکنند؛ اما این را نمی‌توان منسوب به همه کرد و اصل این سنت پسندیده را زیر سؤال برد! 🔸سیه‌پوشی در عاشورا در نظر طاهری جالب است که وی برای پوشیدن جامعه سفید و زرد و سرخ، توجیهات زیبا می‌آورد، اما برای پوشیدن رنگ سیاه که سنت و عرف جامعه است و نشان عزاداری و ماتم بر سیدالشهداء (ع) است می‌گوید: "پوشیدن رنگ سیاه یعنی ما حسین (ع) را تنها گذاشته‌ایم و او مظلومانه به شهادت رسید و این لباس سیاه، نشانی است بر شریک جرم بودن ما در ریخته‌شدن خون آنها، آیا این فکر لرزه براندام ما نمی اندازد و تصور شریک جرم بودن در ریخته شدن خون حسین خواب را از چشمان ما دور نمی‌کند؟" با این توجیه طاهری برای پوشیدن رنگ سیاه! کدام شیعه عاشق حسینی حاضر است دیگر در عزای حسین لباس سیاه بر تن کند؟ آقای طاهری این فلسفه پوشیدن رنگ سیاه را از کجا آورده؟ آیا این تفکر غلط خودش نیست؟ و یا شاید قصد عوض‌کردن فرهنگ عزاداری را داشته و مرموزانه و زیرکانه با این توجیه اذهان را به پذیرش تفکرات ناسالم خود هدایت می‌کند؟ 🔸چرا شیعه را شریک جرم‌کشتن حسین (ع) می‌داند؟ در کدام منبع دینی آمده: شیعه در طول تاریخ محکوم به یاری نکردن حسین (ع) است و تا قیامت بر این جرم خود باید بگرید؟ آیا این درک نکردن فلسفه عاشورا نیست؟   🔰نادیده‌گرفتن بهار ظهور مهدی (عج) در جای دیگری از مقاله طاهری می‌گوید: "می‌توان زرد پوشید و گفت ما به خزان نشسته‌ایم؛ چراکه بعد از عاشورا بهار انسانیت، تابستان را پشت سر نگذاشته به خزان رسیده است". چه کسی و با چه مدرکی می‌تواند ادعا کند که با شهادت امام حسین (ع) بهار انسانیت خزان شده؛ پس می‌توان جامه زرد پوشید؟ آیا بعد از امام حسین (ع) انسان کاملی به صحنه روزگار نیامده؟ آیا حسین (ع) 9 فرزند از خود به یادگار نگذاشت که یکی پس از دیگری به امامت رسیدند و پرچمدار قیام حسین (ع) بودند و هرکدام نمونه انسان کامل بودند؟ آیا حسین (ع) فرزند حی و حاضری به نام مهدی (عج) ندارد که خون‌خواه حسین (ع) است و روزی قیام او را تکمیل خواهد کرد؟ پس انسانیت هنوز بهاری به نام مهدی (عج) دارد که نسیم حضورش در جامعه شیعه و  جهان بشریت می‌وزد. آیا این اهانت به حسین (ع)و فرزندان پاکش نیست؟   ⛔️شادی و پایکوبی به بهانه زنده‌بودن شهیدان؟! در ادامه مقاله می‌گوید: "می‌توان خندید و پایکوبی کرد و فریاد شهیدان زنده‌اند را سر داد و نشان داد که از اعماق وجود مسروریم؛ چراکه آنها نمرده‌اند و نزد خدا روزی آسمانی دارند و جاودانگی الهی متعلق به آنان است". آیا به بهانه زنده‌بودن شهیدان می‌توان در روز عاشورا خندید و شادی و پایکوبی کرد؟ پس چرا امام حسین (ع) روز عاشورا برای فرزندان و یارانش گریست و حضرت زینب (س) اقامه عزا کرد و حضرت سجاد (ع) 20 سال بر مصیبت پدرش گریست؟ آیا آنها نمی‌دانستند شهیدان زنده‌اند و نزد خدا روزی می‌خورند؟ آیا این همراهی با سپاه یزید نیست که با شهادت هریک از یاران حسین (ع) هلهله و شادی می‌کردند؟ فرق ما با یزیدیان چیست؟ لابد فلسفه شادی سپاه یزید هم همان بوده که طاهری گفته است!   💢پلورالیزم دینی در اندیشه‌های طاهری طاهری می‌گوید: "آری می‌توان هر کاری انجام داد، مهم آن است که در پس آن چه اندیشه‌ای نهفته است و اینکه انسان با چه طرز فکری به رسالت خود نگاه کرده و در چه جایی و با چه محتوایی آن را پیدا کند..." آیا این تأیید تفکر پلورالیزم دینی و قرائت‌های مختلف از دین نیست؛ تفکری که می‌کوشد تا دین را به عنوان  حقیقتی که تنها نزد خداست، طرح کند و اینکه هرگز بشر و حتی پیامبران (ع) را بدان راهی نیست و اینکه هر انسانی برداشت
خاصی از دین و وحی الهی دارد و آنچه در حوزه معرفتی انسان قرار می‌گیرد، تنها برداشت ذهنی و فهم بشری اوست؟ در این تفکر گفته می‌شود، پیامبر (ص) برداشتی مطابق با شرایط فیزیکی و اجتماعی و ارزش‌های زمان خود از وحی الهی و دین داشته و هرگز دین را آنچنان که نزد خداست، درک نکرده و چه بسا امروز به لحاظ پیشرفت علم، ما خود بهتر از ایشان از دین برداشت می‌کنیم. در عین حال اظهار می‌کنند آنچه در دسترس بشر قرار می‌گیرد، هیچ تضمینی بر صحت آن وجود ندارد؛ بنابراین هیچ‌کس حق ندارد ادعا کند فهم من از دیگری بهتر است؛ بر همین اساس همه برداشت‌ها در عین چندگانگی، جلوه‌هایی از حق است که همگی را به یک مقصد می‌رساند و در نتیجه دینی بر دین دیگر و تفکری بر تفکر دیگر ترجیح ندارد! آیا حرف طاهری تأیید این نظریه (پلورالیزم دینی) نیست؟ البته این تفکر در آثار دیگر طاهری و آموزه‌های شفاهی او نیز دیده می‌شود. 💠نتیجه‌گیری درست است که انسان باید پیام عاشورا را درک کند و مراقب باشد در طول زندگی با عملکرد ناصحیح خود در صف یزیدیان قرار نگیرد و حقیقت ناب را برایش لباس حق نپوشانند تا حاضر شود بر امام زمان خود شمشیر بکشد و خون او را به زمین بریزد، اما آیا مقاله طاهری خود تحریف حقیقت نیست؟ و مصداق آیه: وَلَاتَلْبِسُواْالْحَقَّبِالْبَاطِلِوَتَكْتُمُواْالْحَقَّوَأَنتُمْتَعْلَمُونَ (بقره 42) حق را لباس باطل نپوشانید و آن را پنهان نکنید؛ درحالی‌که می‌دانید (حق است) نمی‌باشد؟ مفاهیم دینی، شعر نیست که هرطور بیشتر به‌دلخواهمان  است و قشنگ‌تر به نظر می‌رسد، با آنها برخورد نماییم و به‌به و چه‌چه کنیم. این مفاهیم قانونمند و دارای چارچوب‌های مشخص‌اند؛ چراکه اگر قرار باشد، معیاری برای سنجش قرار گیرند یا هدایت به صراط مستقیم را رهنمون شوند، قاعدتاً نمی‌توانند بدون چارچوب و بی‌قاعده باشند. این مفاهیم را تنها کسانی می‌توانند تفسیر و تعبیر کنند که اولاً علم و آگاهی کاملی برای این‌کار داشته باشند و دوم اینکه تعابیر و تفاسیرشان تضادی با عقل و کتاب خدا نداشته باشد؛ به همین دلیل بر همه ما واجب است، وقتی با چنین متونی برخورد می‌کنیم، پیش از حظ‌بردن از کلمات زیبا و به‌ظاهر دلنشین آن به نقد موشکافانه و همه‌جانبه بپردازیم و از قِبَل هیچ نکته‌ای به‌سادگی عبور نکنیم. والسلام علی من التبع الهدی فاطمه میرزاییان 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی ✅تلگرام: https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TVM0pMtiezUgg ✅ ایتا: https://eitaa.com/antihalghe
⛔️⛔️معنویتی که از دل مدرنیسم و لیبرالیسم بیرون می آید. 🔻امروزه دو دسته شبه معنویت وارداتی در کشور ما فعال هستند. 🔻دسته اول که در زمره عرفان های کاذب قرار دارند و کهن و قدمی تر هستند مانند یوگا, بودیسم و تائو. دسته دوم شبه معنویت های جدید که معمولا نگاه روانشناسانه دارند و از عمر و عمق چندانی برخوردار نیستند مانند: وین دایر, شاکتی گواین, کاترین پاندر, اوشو, کوئیلو و... 🔻برخی از این افراد هنوز زنده هستند و برخی دیگر از دنیا رفته اند و احتمالا با دست پخت خود در عالم دیگر دست و پنجه نرم می کنند!! 🔻شبه معنویت های کهن نیاز به تحلیل و کاوش مجزایی دارند اما این عرفان های تقلبی است که در حال حاضر نیازمند کاوش و تامل بیشتر است. 🔻این نوع از شبه معنویت ها که با مدرنیسم و لیبرالیسم در هماهنگی هستند کاملا در هدف خود با عرفان حقیقی و حتی عرفان های کهن فوق الذکر تفاوت ماهوی دارند. 🔻هدف عمده در این جریان ها سازگار کردن افراد با فرهنگ لاابالی گری و سبک زندگی غربی است. آنها آمده اند تا تحمل افراد را در این دوران نسبت به ضد فرهنگ ها بیشتر کنند. 🔻اینگونه شبه معنویت ها برای یافتن حقیقت توسط پیروانشان ارزشی قائل نیستند و در واقع آنها را به این مسیر هدایت نمی کنند که دنبال حقیقت باشید و از اساس برای رشد و به کمال رساندن انسان بوجود نیامده اند. 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی ✅تلگرام: https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TVM0pMtiezUgg ✅ ایتا: https://eitaa.com/antihalghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دکتر رفیعی: فریب عرفان حلقه را نخورید!👌 مراسم بیت رهبری، شب شام غریبان ( شب یازدهم محرم 98) https://eitaa.com/antihalghe
⛔️⛔️بازی های مسموم و طعمه های معصوم 🔸از زمانی که عرفان های کاذب خود را در میان توده های مردم در سراسر دنیا به عنوان آیین و دین جدید مطرح کردند دیر زمانی نمی گذرد. در این حدود نیم قرن اخیر تا کنون بیش از 5000 تفکر و مدل مثلا معنوی بوجود آمده است. 🔸این شبه معنویت ها در رویکردی جدید به فکر عمیق تر کردن جایگاه خود در میان تمامی قشرها هستند و کودکان معصوم (که دنیا آنان بازی و تفریح است) در این برنامه جدید طعمه شبه معنویت ها قرار گرفته و مهره راحت تری برای تغییر هستند. 🔸سردمداران عرفان های بدلی از خلاء موجودِ نظارت فکورانه و دقیق در انتشار و تولید کتاب و بازی ها نهایت بهره برداری را انجام می دهند. 🔸پس از انتشار کتاب های متعدد اکنون اتاق فکر این قبیل جریان های انحرافی به میدان بازی کودکان نیز وارد شده و بازی هایی مطابق با افکار فرقه‌های خود روانه بازار می‌کند. 🔸در این بازی‌ها خودباختگی ایرانی- اسلامی و وابستگی به تمدن و علم غربی به وضوح برای کودکان بزرگنمایی شده است و هر آنچه مطالب ضد فرهنگ ایرانی اسلامی است را به راحتی در دسترس کودکان قرار می دهند. 🔸وجود چنین معظلاتی و غفلت از این مسئله مهم می تواند عقبه یک کشور را که کودکان و نوجوانان آن هستند از تفکرات انقلابی و اسلامی منحرف کند و از دیگر سو به ترویج اندیشه‌های فرقه‌ای و نهادینه شدن آن‌ها در اذهان نورستگان ایرانی بینجامد. 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی ✅تلگرام: https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TVM0pMtiezUgg ✅ ایتا: https://eitaa.com/antihalghe
💢اصول اعتقادی شیطان پرستان ▫️شیطان‌پرستان عموماً به خدایی که در ابراهیمی مطرح می‌شود اعتقادی نداشته و زندگی پس از مرگ و مسئله معاد را انکار می‌کنند.بسیاری از آنها از باورها و گرایش‌هاید ادیان الهی سرباز زده و بیشتر تمایلات خودپرستانه دارند. 🔻شیطان پرستان می‌کوشن لذت جویی را با جادوگری در‌امیخته و مروج ایمان به به عنوان نماد سرپیچی از جامعه مطیع و خداترس باشند.از نظر آنها سرکوب طمع،شهوت و نفرت کاملاً نادرست است. ❗️ به صورت افراطی تأکید بسیاری بر اشباع غرایز جنسی و نفسانی دارند و معتقدند باید ارزش‌های انسانی مانند خدامحوری،حقیقت گرایی و خیرگرایی را از یاد برد. https://eitaa.com/antihalghe
✅ اعترافات یک سالک: گفتگو با «پائولو کوئلیو» ▪️«پائولو کوئلیو» رمان‌نویس برزیلی است که داستان‌هایی با مضامین معنوی می‌نویسد. تقریبا تمامی آثار او به فارسی ترجمه و در داخل کشور منتشر شده است. کوئلیو در داستان‌هایش، تجربیات شخصی خود را به عنوان یک الگوی معنوی و برنامه راه‌گشا برای مخاطبان روایت می‌کند، تا آن‌ها را در تجربیات خویش سهیم کند و به سمت همان افق سوق دهد. کوئلیو می‌گوید: ▪️«در حقیقت من همه شخصیتهای رمانهایم هستم. در کیماگر من چوپان هستم… در کتابهای دیگر من همیشه شخصیت مرکزی هستم. بیشتر کتابهایم هر چند روایتهای ادبی هستند، تخیلی صرف نیستند. ماجراهای حقیقی هستند که من آنها را زیسته‌ام؛ حتی ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد، تجربه روایتشدهای از ماجرای وحشتناک بستریشدنم دربیمارستان روانی است.» ▪️بنابراین شناخت زندگی و تجربیات به اصطلاح معنوی پائولو کوئلیو می‌تواند ما را در فهم دقیق‌تری از آثارش یاری کند. 🔗 ادامه یادداشت در سایت جمن نیوز https://jamannews.ir/13980621934/ #یادداشت #کوئلیو
🔴برای آشنایی با نقد هندوییسم و یوگا این پیج را دنبال کنید👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیعت جوانان لبنانی با مقام معظم رهبری در ۱۳ محرم!👌 حالا باید فهمید چرا دشمن سعی در تضعیف جایگاه ولایت فقیه را دارد،رمز وحدت جهان اسلام رهبری دینی,آگاه،بصیر وشجاع است! https://eitaa.com/antihalghe
🔴‏ضرب سکه یادگاری در اسرائیل با چهره کوروش بزرگ و پرزیدنت ترامپ توسط سازمان معبد مقدس و به پاس خدمات ایشان به یهودیان‼️ ❓کوروش پرستان پاسخگو باشند!! https://eitaa.com/antihalghe
🔴 بزرگان عرفان های بدلی نتیجه تیمارستان و اعتیاد 👈یکی از مهم ترین و ابتدایی ترین ویژگی های هر فرقه ای خصوصیات لیدر و موسس گروه و فرقه است. 👈 در میان مهم ترین نویسنده ها و موسسان شبه معنویت های چند ده ساله اخیر افراد زیادی یافت می شوند که خود روزی دچار بحران بوده و شکست های متعددی را در زندگی تجربه کرده اند. 👈خانم دبی فورد که امروزه در کشور ما چند اثر از وی به فارسی ترجمه شده است از اعتیاد خود یاد می کند. در جایی دیگر وی از شکست و بی اخلاقی ها در ازدواج می گوید. 👈او حتی این سابقه را در خانواده خود هم مطرح می کند که والدین او نیز از هم جدا شده و خانواده ای از هم پاشیده داشته است و در واقع مفهومی به نام خانواده را درک نمی کند. 👈پال توئیچل رهبر و موسس اکنکار نیز از به هم ریختگی روانی و اعمال دیوانه وار خود در جوانی یاد می کند. 👈بعد از این فرد هارولد کلمپ اداره کننده اکنکار می شود و او هم بارها در بیمارستان های روانی بستری می شود. 👈هارولد کلمپ زمانی برای رفتن به یک برنامه خیالی و با توهم فراوان خود را از بالای یک پل به رودخانه پرتاب می کند و چند وقت در بیمارستان بستری می شود. 👈وی بارها به جرم نقض قوانین اجتماعی و اخلال در نظم عمومی دستگیر می شود و در انتها قاضی پرونده او, حکم بستری شدن هارولد کلمپ را در تیمارستان امضا می کند!!! 🔸شاکتی گواین که در میان رهبران زن آوازه قابل توجهی دارد، استفاده فراوان خود از مواد توهم زا را مطرح می کند. او گذشته خود را پر از افسردگی و بحران روانی توصیف می کند و از اینکه در سه سالگی شاهد طلاق پدر و مادر خویش بوده رنجیده خاطر شده است. 🔸اکهارت توله که طبق برخی گزارشات مشهورترین فرد در میان مدعیان رهبری در عرفان های دروغین لقب گرفته است دوران کودکی خود را دوران اندوه و ناراحتی وصف کرده است. 🔸به خصوص زمانی که در آلمان می زیسته والدینش با هم دعوا می کنند و سرانجام از هم جدا می شوند و سپس احساس بیگانگی از محیط خشن و ناسازگار مدرسه را تجربه می کند. 🔸وی جوانی خود را مملو از حس دشمنی با همه چیز و احساس بی معنایی و در نتیجه افسردگی معرفی می کند، به گونه ای که بیزاری از خود و احساس نکبت بار بودن زندگی و تکرار این جمله که - دیگر حالم از خودم به هم می خورد - را از حالات خود می شمارد. ➕پی نوشت: گواین، زندگی در روشنایی ص 3 تا 5 و راه تحول ص 131 توله، نیروی حال ص 9 /رهپویان هدایت 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی ✅تلگرام: https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TVM0pMtiezUgg ✅ ایتا: https://eitaa.com/antihalghe