*قسمت پنجم*
《 ادامه شب قبل 》
ازدواجم هم همین طور بود . در ایران پیش آمد . با همین آقای امیر کمالی . پدر و مادرم و خواهرها و دوستام همه میگفتند 《 هیچ فکر کرده او کی هست ؟》می گفتم 《 نه 》 میگفتند《 مگر میشود 》میگفتم 《 هدف فقط مهم است 》...
میگفتم 《 من یا او وقتی زیر سایه دکتر بودیم دلمان می خواست فریادی باشیم که هرگز خاموش نشود ..چه در ایران باشیم که در لبنان . همه ما داریم درد میکشیم همه ما زخمی یک دشمن هستیم ..》
میگفتم《 نباید یکی مان برود دنبال طبیب ؟ بگذارید من بروم . حتی اگر این کار یک عملیات انتحاری باشد بگذارید این عملیات را من تنها انجام بدهم .》 میگفتند《مگر او چی دارد که بقیه ندارند ؟》
بار اولی که دیدمش داشت توی برج شمالی برای ما سخنرانی میکرد . ما گریه میکردیم بچههای ایرانی به حال ما گریه می کردند . میگفتم 《 همه یک دلیل کافی نیست ؟ 》
فقط هم من نبودم که چنین حسی داشتم . کاش آن کماندوی آمریکایی زنده بود میرفتید با او هم مصاحبه میکردید می فهمیدید من چی می گویم . اسمش عیسی بود . مادرش جزو تیم امنیتی کاخ سفید بود و خودش کماندو . خدا نور به قبرش ببارد . حوالی سال ۶۰ بود از سپاه تماس گرفتند و گفتند ؛ 《 شخصی اینجاست که شما را میشناسد آمریکایی است .》اسمش را که گفتند گفتم میشناسمش ..
ندیده بودمش فقط اسمشو شنیده بودم . از زبان بچه های لبنانی مقیم آمریکا اسمش را شنیده بودم . به آنها گفته بود 《 می خواهم شهید شوم یا در ایران یا در لبنان . نمیخواهم آمریکا بمانم . 》
رفتیم آوردیمش . قدبلند بود و ورزیده و البته سیاهپوست ..
گفتم 《 این زخمها چیه روی صورتت ، عیسی ؟》 گفت 《 بچههای سپاه زدند منو فکر میکردند من یکی از خلبانهای گمشده طبس هستم ...》 نه فارسی بلد بود نه عربی . گفت 《 به انگلیسی می گفتم به خدا من آمده ام پیش دکتر چمران بمانم بجنگم . خسته شده ام از آمریکا . منتها نمی فهمیدند چه میگویم همین طور من را میزدند .》
گفتم دکتر چمران از کجا میشناسی ؟ گفت《 وقتی دانشجو بودم کتابش را خوانده ام از اسلام حرف زده بود و شیعه و امام زمان ... قبل از خواب به جمله هایی فکر میکردم که دکترمصطفی خیلی آن را تکرار کرده بود . گفته بود《 بیا ای مهدی بیا ای صاحب زمان 》 من این جمله را به انگلیسی آنقدر گفتم تا خوابم برد . توی خواب صدایی شنیدم گفتم که هستی ؟ گفت تو که را صدا زدی ؟ من همانم . حالا عیسی بلند شو بیا . صدایش برایم خیلی دلنشین بود . گفتم چطور بیایم آقا ؟ خطرناک است . من کماندوی آمریکایی هستم . نمیتوانم از اینجا پایم را بگذارم بیرون . گفت خطری نیست بلند شو بیا . من راه را برایت باز کرده ام 》
عکس هایش را در سراسر آمریکا چاپ میکنند و به خیلی جاها می چسبانند و می فرستند تا نتواند از مرز خارج شود ..گفت ؛《 مادرم اولین کسی بود که گفت باید اعدام شود . خودم را رساندم به لبنان و به بچههای دکتر .گفتند رفته ایران .. 》 هفت هشت روزی می شد که ایران بود . رفت اهواز پیش دکتر ..
میگفتند دکتر میبوسیدش و میگفت《 گریه نکن تو حتماً شهید می شوی 》 عیسی گریه میکرد میگفت ؛ 《دلم می خواهد یا اینجا یا لبنان به خاطر اسلامی که گفتی شهید شوم .》
دکتر میگفت نگران نباش کسی که اینقدر سختیها را به خاطر عقیده اش تحمل بکند به هر چیزی که آرزویش را داشته باشد میرسد این را هم خودش وعده داده همان خدایی که به خاطرش از آمریکا بلند شده ای آمده ای ایران . اصرار داشت برود قدس بجنگد یا بمیرد . دکتر گفت 《 نه الان وقتش نیست به موقعش میفرستند لبنان یا هر جا که خواستی ..
🌷 عیسی در لبنان شهید شد🌷 به دست یک عراقی بعثی ...
آمدن و رفتن عیسی به همه ما قوت قلب می داد . از او توقعی نبود این کار را بکند . از خودی ها بیشتر توقع بود . منتها آنها همیشه رو به روی ما بودند یا از پشت خنجر میزند . فالانژها هم نه . گروه های عربی بخصوص یاسر عرفات که حتی پول میداد به خودی ها بیاین دکتر را بکشند . یکی از آنها از همین معلم های موسسه بود . سه چهار سالی میشد که آن جا تدریس میکرد . دکتر متوجه شده بود که دارد در کلاسهایش کارهایی میکند ..
مثلاً میگوید چرا این جا مانده اید ؟ چرا نمیزنید بیرون ؟ شماها آزاد آفریده شده اید باید آزاد باشید ... خود بچه ها می آمدند به دکتر می گفتند .
می گفتند به ایشان بگویید نیاید سر کلاس ما . دکتر می گفت چرا ؟ بچه ها میگفتن چی گفته ...
ادامه دارد ،،،،
یک مشکلی وجود داره اینکه بعضی از شما بزرگواران با چند تا اکانت یک پاسخ را ارسال می کنید و خب مسلما خیلی تابلو هست و من می مونم که تذکر بدم یا نه و واقعا یکدفعه سه تا پاسخ اشتباه پشت هم یک مدل یا پنج تا پاسخ صحیح یک مدل
چون بنا بر اعتماد دارم وقتی یک نفر میگه نه کپی نکردم و یا فقط یک اکانت دارم قبول می کنم ولی خب شرعا راضی نیستم🌹
.بسم الله الرحمن الرحیم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اولین سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، حضرت صاحب الزمان (عج)
✨السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اَباصالحَ المَهدی یا خَلیفةَالرَّحمنُ و یا شَریکَ الْقُرآن اَیُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🦋 *چگونه میتوانیم از خدا تشکر کنیم و شکر او را به جای آوریم؟*
🌺🌿بهرین راه تشکر از خدا، استفاده صحیح از نعمتهای اوست.
🌹اگر از عمرت درست استفاده کنی
🤚🏼 از دستت در راه یاری دیگران
🤔از فکرت در راه یادگیری علم و دانش به کار بگیری
👀 از چشمت برای دیدن منظرههای زیبای دنیا و خواندن مطالب مفید استفاده کنی
👅 اگر با زبانت زیبا صحبت کنی
👂🏼 اگر با گوشهایت سخنان زیبا بشنوی
💪🏼 اگر با قدرتی که خدا به تو داده است، هر روز کار خوب انجام بدهی
🪶 شکر خدا را به جا آوردهای و به درستی از او تشکر کردهای🤲🏼
*گفتن «الحمدلله» ؛ «خدا را سپاس» خوب است؛ ولی بهترین تشکر از خدا، انجام دادن کارهایی است که خدا دوست دارد.*
سردار حجازی به لقاءالله پیوست
◼️روابط عمومی کل سپاه در اطلاعیه ای از عروج سردار حجازی جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه بر اثر عارضه قلبی خبر داد.
#رسول
🆔 https://eitaa.com/rasul313
✨﷽✨
✍عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود. روزی به آبادی دیگری رفت
عابد به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت. مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت: نه. گفت: فلان عابدبود، نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد. نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد، وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابد: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی نان دادی!
🔅امام جعفرصادق(عليهالسلام):
عمل خالص آن عملی است که دوست نداری درباره آن، احدی جز خدای سبحان از تو تعريف و تمجيد کند.
📚اصول کافی، ج 3، ص 26
تمام انتقادات درباره مسابقه دیروز را به دیده منت می پذیرم
ممنونم که ما را برای ارائه نظراتتون قابل می دونید
سوالات امروز به زودی ارسال خواهد شد 🌹
🔹بسم الله الرحمن الرحیم🔹
🔰کــــــارگاه مدیریت استرس
🔶استاد نعمانی مشاور ،مدرس و مبلغ
🔹روز دوشنبه ۳۰ فروردین
🕦راس ساعت ۳
🔶 کارگاه بصورت آنلاین در اسکای روم برگزار می شود.
🔹هزینه کارگاه با پرداخت معنوی ۱۰۰ صلوات سلامتی وفرج آقا امام زمان عج الله فرجه
لینک ورود به کارگاه🔽
https://online.lmskaran.com/ch/tadabborclasses
4_5859633829077059632.mp3
4.06M
#تحدیر ( #تندخوانی) جزء #ششم قرآن کریم با صوت استاد معتز آقایی
زمان :33 دقیقه
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
سوال #جزء ششم #قرآن
در آیه ۵۸ سوره مائده کدام مفهوم صحیح است؟
۱. نشانه افراد وطن فروش و سست ایمان، بازیچه و شوخی گرفتن نماز است.
✅۲. بی اعتنایی به نماز نشانه جهالت و بیخردی است.
۳. هردو گزینه صحیح است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کپشن_مهم 👇
«امام رضا(علیهالسلام)»:
لَیسَ شَیءٌ اَحبُّ اِلَی اللهِ مِن مُؤْمِنٍ تائِبٍ أَو مؤْمِنَةٍ تائِبَةٍ.
چیزی در نزد خدا محبوبتر از یک مرد یا یک زن توبهکننده نیست. (سفینه، ج ١، ص ١٢٦)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین شیوه تبلیغ برای روزه ماه مبارک رمضان:
افطار بازیکنان فوتبال در حین بازی در ترکیه
#ماه_مهمانی_خدا #رمضان
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
*قسمت ششم*
《 ادامه شب قبل 》
معلم اطلاع میدهد که ؛《 دارند به ما شک میکنند باید کار را تمام کنیم زودتر .》 اسمش را نمیبرم چون خانواده مشخصی در لبنان دارد از علما البته ... یا اصلیتی فلسطینی و مادری لبنانی . شبی که میخواست نقشه اش را عملی کند ماند توی موسسه ...
به دکتر گفت ؛《 می خوام امشب پیش بچههای خودم بخوابم پیش شاگرد هایم .》
دکتر گفت چی از این بهتر ؟ می مانی تا صبح با هم حرف می زنیم . دقیق یادم نیست دکتر چطور مطلع شد . می آید پیش طرف می گوید می خواهم تنها باهات صحبت کنم ... طرف خوشحال می شود که چه بهتر ! دکتر گفت چرا مکث می کنی ؟ من خیلی وقت است یعنی باید بگم سالهاست دوست دارم تنها با تو حرف بزنم ... خیلی حرف زدند . دکتر همه اش می گفته تو جوان خوبی هستی ... یا اشاره میکرده به تیرآهنی که دستش بوده میگفته《 دستت خسته شد . بگذار زمین خستگی در کن 》یعنی چی ؟ یعنی بزن مرا بکش . حتی به زبان آورده گفته از چی میترسی ؟ نترس . اینها همه بچه های خودت هستند شاگرد هایت هستند . طرف افتاده به گریه سرش رو گذاشته روی زانوی دکتر افتاده به گریه ... دکتر سرش را بلند کرده و بغلش گرفته گفته ؛《 حیف تو نبود که اینقدر خودتو اذیت کردی ؟ 》 طرف به خودش فحش داده گفته《 من سگم ، پستم ، رذلم 》اجازه بده بروم . بروم توی بیابان های اطراف . دکتر گفته ؛ 《 که چی بشه 》طرف گفته که خودم را بکشم من لیاقت این همه مهربانی را ندارم .
دکتر گفته《 حرفش را نزن تو از امشب یکی از بچه های منی 》 این رفتار را با بقیه دشمن هایش هم داشت با آنهایی که جذب گروههای سیاسی مخالف ما بودند . می رفت سرکشی می کرد یا اگر مریض بودن برایشان کادو میبرد . دعای شفا می خواند ، میبوسید شان . به یکی شان گفته بود من و تو در یک سنگریم ...
طرف گفته بود یک سنگر ؟
به ما هم یاد میداد میگفت سعی کنید وقتی وارد مجلسی می شوید به همه سلام صمیمانه کنید دین ما دین محبت و عاطفه است نه خشونت ... ما فقط در مقابل کفار مجبور به خشونتیم ... به همه ما دخترها و پسرها می گفت با هر کسی که جذب گروههای مخالف شد رفتار صمیمی داشته باشید .
اینها را من همیشه در سخنرانیهایم میگفتم . پروا نداشتم . به خصوص اگر ماه رمضان بود . یادم هست در حسینیه ای در جنوب لبنان برای مردم حرف میزدم . آنجا مثل اینجا نبود که پرده ای باشد و مرد و زن از هم جدا باشند . منبرها همیشه روبه روی در بودند من آنروز از ایمان و ترس حرف میزدم و به پدر و مادر ها می گفتم آیا می دانند پسرها و دخترهای شان در کدام مجلس شرکت می کنند و از کدام گروه اند . و حرف را میکشاندم به یاسر عرفات و دیگران و اینکه ایمان و ترس نمی توانند در یک جا جمع شوند و همه باید هوشیار باشیم . پدر و مادرها پریشان شدند و کسی آمد گفت 《 من می خواهم تو را بکشم همین الان 》
گفتم نمی توانی برادر من ...
گفت ؛ من برادر تو نیستم تو دشمن منی و من هم دشمن تو ...
گفتم این احساس توست که فکر می کنی من دشمنتم ...
گفت ؛ 《 مگه دیوانه شده ای ؟ 》
سکوت کردم و او خودش به خودش جواب داد ؛ 《 دیوانه ؟ نه نیستی با این حرفهایی که زدی معلوم است که دیوانه نیستی . تو فقط می خواهی از مرگ فرار کنی ...》
گفتم بیا باهم بریم آنجایی که دستمان را بگذاریم توی دست کسی که رضای خدا را می خواهد ...
گفت《 همه اش مزخرف ، همهاش خرافات 》
گفتم تو برادر منی ...
خندید دوستم گفت ؛ 《 نجاح ! اینها یا خُل هستند یا خُل بازی در می آورند ... 》
گفتم حاضرم شرط ببندم که اگر دستت را بگذاری روی کلتت باز هم نمی توانی شلیک کنی ...
گفت چرا ؟ گفتم نمی توانی . کلتش را آورد بالا لوله اش را گرفت طرف پیشانی ام گفت ؛ 《 حالا چه میگویی ؟ باز هم می خواهی شرط ببندی ؟ اصلاً سرچی شرط میبندی ؟ 》
گفتم ؛《 جانم 》
زل زد توی چشمهایم سکوت کرد ...
ادامه دارد ،،،،،
👆قسمت ششم ....
#مرگ_از_من_فرار_می_کند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
#روزه_اولی_عزیز
محیا خانم
انتشار این عکس
هدیه شما به محیا خانم
ان شاءالله برای همه ما دعا کنند
#مسابقه
منتظر عکسهای شما روزه اولی ها هستیم
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
حقایق
سوال #جزء ششم #قرآن در آیه ۵۸ سوره مائده کدام مفهوم صحیح است؟ ۱. نشانه افراد وطن فروش و سست ایمان
سلام علیکم طاعات و عبادات شما مقبول درگاه حق تعالی ان شاءالله
در این مسابقه بالغ بر ۱۰۰ نفر شرکت داشتند که 77 پاسخ صحیح دریافت شد
و این پاسخ برای عزیزان ارسال گردید
سلام علیکم
شما در روز ششم کد .... دارید
تا پایان ماه مبارک با ما همراه باشید
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
07.mp3
8.42M
🔊 صوت| قرائت جزء هفتم
#تحدیر (تندخوانی)
🎤استاد معتزّ آقایی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
سوال #جزء هفتم #قرآن
بنابر آیات شریفه ی سوره مائده سرسخت ترین دشمنان جهان اسلام چه کسانی هستند؟
۱. بت پرستان
۲. مسیحیان
۳. یهودیان
با ذکر آیه
مهلت ارسال تا ساعت 21
#مسابقه
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 دوست داری بعد از مرگ، چه رفتاری باهات بشه؟
◀️استاد شجاعی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
*🔴بازپخش مستند روشنگرانه «پایان بازی» امشب ساعت ۲۳:۲۰ از شبکه ۳ (بعد از فوتبال پرسپولیس)*
*آیا در مذاکرات وین هم طرح از پیش نوشته شده آمریکایی ها، دیکته می شود؟*
*ماجراهای پشت صحنه گروه بین المللی بحران چیست؟*
*#پایان_بازی*
*#مذاکره*
*#برجام*
*👈کسانی که این مستند را ندیدند حتما ببینند و نشر حداکثری کنید تا همه ببینند*