eitaa logo
حقایق
370 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1هزار ویدیو
92 فایل
مسابقات فرهنگی و مناسبتی ارسال شبهات وشرکت در چالش ها و مسابقات کانال @shahadat_313 *عزیزان فعلا تبادل نداریم*
مشاهده در ایتا
دانلود
34-Mahe-mobarake-ramezan-ra-ba-ehteram-nam-bebarid-hojatoleslam-rafiei(www.rasekhoon.net).mp3
6.8M
📝 ماهِ را با احترام یاد کنید 👤 استاد   •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
قسمت هفتم و هشتم ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
* قسمت هفتم* 《 ادامه شب قبل 》 گفتم ؛ 《 نه من دشمن تو هستم نه تو دشمن منی . دشمن ما آنجاست ببین از بس منور زده دیگر آن روستا احتیاج به برق ندارد . من و تو باید با هم برویم آن منورها را خاموش کنیم . آن نور را من و تو باید برای مردم بتابانیم . ما جوان ها باید آزاد کنیم اینجا را.. 》 گفتم روزی برسد که به من بگویی خواهر من بنشین توی خانه من میروم میجنگم . اسلحه مرا میگیری میروی اسرائیلی ها را بکشی . گفت 《 می‌شود برویم خانه این خانم چای بخوریم ؟ 》 صاحبخانه گفت ؛ 《 الان می کشند تو را.. 》 طرف به سربازهای زیر دستش نگاه کرد گفت《 شما بروید بیرون بایستید ! 》 یکی من گفتم یکی او ... گفتم 《 آن کسی که به تو خط می دهد از ما نیست . هویت ندارد . چه برسد به اینکه بخواهد به تو یا ما هویت بدهد . کسی که اصالت دارد ، ریشه دارد ، خاک دارد ، سرزمین دارد ، هویت دارد تویی ، نه آنی که تو را کرده سپر بلای خودش ... 》 یاسر عرفات را می‌گفتم .. گفت《 کُلت برای تو کم است باید با کلاشینکف بکشمت . باید ۳۰ تا گلوله توی سرت خالی کنم.. 》 گفتم اگر من دشمنتم ، عیبی ندارد شلیک کن . ولی مطمئن باش من با گلوله ی تو یا هر کس دیگری نمی میرم ... گذشت.. یک روز توی کلاس بودم داشتم بحث فرهنگی می کردم که آمدند گفتند یکی از برادرها کارم دارد . رفتم دیدم آنجا نشسته است ... گفتم سلام علیکم . گفت علیکم السلام . گفتم خوش آمدی .. گفتم دیدی من دروغ نمی‌گویم ؟ دیدی گفتم تو برادر مایی ؟ مسئول من گفت شما مگه با خواهرمان آشنایی دارید ؟ گفت 《 من قرار بود بکشمش ولی نتوانستم .. 》 بار آخر بهش گفته بودم امتحانش ضرری ندارد بیا یک بار هم که شده به حرف من گوش کن ... گفته بود چیکار کنم ؟ گفته بودم《 بیا دکتر چمران ما را هم ببین با او حرف بزن فقط یک بار 》 گفتم دکتر مصطفی را دیده ای ؟ گفت 《 نه 》 رفتم با دکتر صحبت کردم گفتم کی آمده . نگفت بگو بیاید بالا . گفت 《 الآن خودم میام پایین با او حرف می زنم 》 آمد گفت《خوش آمدی 》 نشستند با هم به حرف زدن . دکتر وسط حرف هایش خندید و گفت《 این دیار مال شماست . من ایرانی‌ام . فقط مهمانتان هستم... 》 با همین رفتارش خیلی ها را جذب کرد . به ما هم خیلی چیزها یاد داد . ما که بلد نبودیم بچه بودیم . از کجا می دانستیم باید اینطور رفتار کنیم . همه چیز را از او یاد گرفتیم . حتی یاد گرفتیم پدرهایمان را جذب کنیم توی گروه های خودمان . کسانی که تا روسری های بزرگ مان یا لباسهای خاص مان را می دیدند میگفتند ؛《 خطرناک است درشان بیاورید . می آیند همه ما را می کشند ... 》 خانم غاده مثل ما نبود . دست به قلم بود . شعر و مقاله در مجله و روزنامه می‌نوشت . خانواده اش هم ثروتمند بودند . از آنها که هر یکی دو ماه ماشینی تازه با رنگی خاص زیر پایشان است . پشتوانه مذهبی شان هم مادربزرگش بود که اول در فلسطین زندگی می کرده با همسر و دو دخترش ، و وقتی خواستگار برای دخترش پیدا میشود و قرارش را برای روز عاشورا میگذارد ، خودش و دخترش سوار اسب می شوند می آیند از مرز می گذرند ، و می رسند به صور و همان جا می‌ماند . او یکی از زن هایی بود که پوشیه می زده ، در خانه اش عزاداری حسینی برپا می کرده . خانم غاده از کودکی در دامن چنین مادر بزرگی بزرگ میشود و حافظ دعا و قرآن و دست به قلم ... همین قدرت قلم بود که باعث آشنایی و ازدواجش با دکتر شد .... من فقط اتاقشان را یادم هست در همان موسسه ، که کمدی قدیمی و کهنه در آن بود . با تختی که زیرش جعبه میوه بود و رویش فیبری نازک و تشکی ابری ... پرده که اصلا نداشتند اگر هم بود پارچه ای قدیمی و چرک مُرد بود به طوری آویزان کرده بودند که هر لحظه ممکن بود بیفتد ... خیلی رنج کشیدند تا به هم رسیدند ولی رسیدند ... آرامشی که در صورت دکترمصطفی بود و ماند ، حالا من در صورت خانم غاده میبینمش . من از خانم غاده خیلی خاطره دارم . با هم میرفتیم توی روستاهای مرزی . رفتنی راه مان باز بود . البته نه آن طور که بی خطر باشد . تعقیب مان می‌کردند . اسلحه به دست و مواظب می‌نشستیم کنار پنجره آماده بودیم تا اگر رد شدند و تیراندازی کردند ماهم ماشه ی اسلحه مان را بچکانیم جوابشان را بدهیم ... یا اگر سرعت می‌گرفتند زیگزاگ می رفتیم سرعت می‌گرفتیم تا از تیررس شان دور باشیم ... خودشان بارها اعتراف کرده بودند که حریف ما نمیشوند .. برگشتنی راه مان را با مواد منفجره می‌بستند تا پیاده شویم و آنها هم تیراندازی کنند ... راه را بر می گشتیم یا می پیچیدم توی فرعی ، یا دور میزدیم برمی‌گشتیم ... دکتر مصطفی میگفت ؛ 《 خوب از خطر جستید خسته نباشید... 》 می گفتیم ؛《 شما از کجا می دانید ؟ 》 فقط می‌خندید .... ادامه دارد ،،،،،
" قسمت هشتم " 《 ادامه شب قبل 》 بارها اسرائیل شروع کرد به بمباران موسسه و دکتر فقط به ما می گفت زود برویم بچه های کوچک را از فلان اتاق برداریم ببریم توی زیرزمین ... بچه ها میگفتند《 دکتر تنها می ماند . توروخدا بگذارید پیشش بمانیم 》 می گفتم ؛ شما چطور می خواهید بمانید؟ می گفتند 《 می‌رویم می ایستیم جلو دکتر تا گلوله بخورد به ما ... 》 بیشترشان کوچولو بودند . نه مادر داشتند نه پدر ... ۴۵۰ نفری می شدند . هیچ کس هیچ وقت ندید دکتر اگر آنجا بود تنهایشان بگذارد یا در آشپزخانه اتاق خودش از غذای پخته خودش بخورد ... همیشه با بچه ها غذا می خورد . اگر هم سرما می‌خورد و ما اصرار می کردیم برایش سوپ بگذاریم می گفت 《 بروید ببینید بچه ها امروز چی دارند 》 می رفتیم می دیدیم می آمدیم می گفتیم ؛《 فقط سیب زمینی و نمک 》 میگفت ؛ چیز دیگری ندارید ؟ میگفتیم 《 روغن زیتون هم هست 》 می‌گفت ؛ این که خیلی از سرم زیاد است . همان سیب زمینی و نمک را بردارید بیاورید ... زمستان لبنان ، بخصوص کنار دریا ، همیشه طوفانی بود و سرد . ما هم امکاناتی نداشتیم که بچه ها را گرم کنیم . فقط همان پتویی بود که رویشان می انداختیم .. صبح ‌ها سر کلاس می رفتم پیش بچه ها می گفتم ؛ 《 دیشب خیلی سرد بود شماها که سرما نخورده اید ؟ 》 می‌گفتند ؛ نه ..... یکی گفت ؛ دکتر خودش آمد لحاف را روی من انداخت من دیدمش ... دیگری گفت《دستش را گذاشت رو پیشانی من گفت چرا تب کردی ؟ 》 هرکسی ادعا میکرد دکتر دیشب اومده بالا سرش یا با او حرف زده یا جایش را مرتب کرده یا دلداریش داده .... به خودم می گفتم مگر ما دیشب چند تا دکتر داشتیم که وقت کرده بالای سر تمام بچه ها برود ؟ صبح مطمئن بودم دکتر دیشب نخوابیده .. میرفت به بچه‌های ۱۴ سال به بالا می گفت ؛ برویم آن تکه زمین را سبزی بکاریم .. برای تنوع غذای بچه ها می رفت لباس کارگری می پوشید می آمد به بچه ها می گفت شما هم بپوشید ... همه باهم زمین را بین می‌زدند ، سبزی می‌کشتند . درست در کنار آموزش‌های نظامی ... دکتر گفت ؛ باید نهال زیتون هم بکاریم . چون گران بود می‌شد بفروشیم . من و خانم غاده و خواهرهای دیگر بارها به او گفتیم 《 مگر زمین خریده اید که تویش باغ زیتون بزنیم ؟ 》 می‌گفت ؛ هر درخت زیتونی که عمل بیاید با پولش می‌توانیم چند تا نارنجک بخریم یا کلاشینکف ...تعدادمان آن روزها خیلی کم بود . دکتر داشت جوری تربیت مان میکرد یاد بگیریم کارهای بزرگی در پیش داریم . در آموزش نظامی ما دخترها خیلی حساس بود .. اغلب فتیله های انفجاری تی‌ان‌تی را مثال می زد و ظرافت‌های ما زن ها را که می توانیم برویم دور از چشم دشمن آنها راخنثی کنیم . توی دوره نظامی گفتم می خواهم بشینم پشت دوشکا شلیک کنم . گفت《خوب نیست تو این سن کَر بشوید》 گفتم ؛ یعنی چه ؟ گفت ؛ صدایش خیلی زیاد است . میرفتم پشت دوشکا می نشستم شلیک می کردم . هیچ وقت ازش نشنیدم اسرائیلی‌ها را دشمن خاک ما بدانند همیشه میگفت ؛ آنها دشمن قرآن شما هستند این را یادتان نرود .. من توی جلسه های گروه یاسر عرفات یا گروههای عربی دیگر خیلی میرفتم بحث میکردم . همه آنها معتقد بودند کاری از دستمان بر نمی آید . دلیلشان هم تعداد کم ما بود . می آمدند توی سنگر هایمان به ما حمله می کردند از آنها اسیر می‌گرفتیم . همیشه هم آنها را می بردیم در خود موسسه نگهشان می داشتیم .. دکتر می گفت ؛ صبحانه برایشان برده اید ؟ نصف شب از بچه‌ها میپرسید نکند ضعف کرده باشند ؟ میپرسید دستتان را که رویشان بلند نکرده اید ؟ یا توهین که نکرده اید ؟ بدانید اینها مسلمان هستند . فقط دشمن نگذاشته روی خط اصولی حرکت کنند . می نشست کنارشان ، دختر و پسر فرقی نمی‌کرد ، با آنها حرف میزد . میگفت ؛《راه توبه باز است . برگردید . خدا شما را می پذیرد ...》 این حرف‌ها را به کی میزد؟ به کسانی که می دانستیم تویی اعدام دوستانمان ، یا انفجار خانه هایمان ، یا اغفال دختر های ما نقش داشته اند . و جالب اینکه می‌آمدند چه از آنها چه از مردم عادی . بیشترشان هم می‌گفتند ؛ 《 از کجا شروع کنم .. ؟》 یا به من سخت ترین مسئولیت را بدهید .. یا بفرستیدم هرجا که پرخطرتر است .... ادامه دارد ،،،،
سلام علیکم در مسابقه دهم ۸۹نفر از شرکت کننده ها پاسخ صحیح دادند ومتاسفانه ۶ نفر جواب را بعد ازساعت ۲۱ارسال کردند و معذوریم از پذیرش جواب مسابقه جزء دهم: ویژگی مردان وزنان باایمان در آیه ۷۱سوره توبه اینچنین امده است: ✅مردان و زنان باایمان ،ولی و یارو یاور یکدیگرند؛امربه معروف،ونهی از منکرمیکنند؛نماز را برپا می دارند؛وزکات را می پردازند؛وخدا و رسولش را اطاعت میکنند؛بزودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار میدهد؛خداوند توانا و حکیم است. عزیزانی که پاسخ صحیح ارسال داشتند پیام ذیل برایشان ارسال شد سلام علیکم شما در روز دهم کد... دارید تا پایان ماه مبارک با ما همراه باشید •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴دعای روزیازدهم ماه مبارک رمضان 🔹 اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَيَّ فِيهِ الْإِحْسَانَ، وَ كَرِّهْ إِلَيَّ فِيهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيَانَ، وَ حَرِّمْ عَلَيَّ فِيهِ السَّخَطَ وَ النِّيرَانَ، بِعَوْنِكَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ. 🔺 خدایا در این ماه نیکی را پسندیده من گردان، و نادرستی ها و نافرمانی ها را مورد کراهت من قرار ده، و خشم و آتش برافروخته را بر من حرام گردان، به یاری ات ای فریادرس دادخواهان.
صبحتان بخیر که با آمدنتان لحظه لحظه زندگیمان به خیر مي شود... السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ
‏مأموریت فرزند نوپای شما در زندگی این است که به موجودی مستقل تبدیل شود. پس زمانی که از لحاظ رشدی به مرحله‌ای رسید که توانست اسباب‌بازی‌هایش را در سر جای خود قرار دهد، بشقابش را از روی میز غذا بردارد و ببرد و خودش لباس بپوشد، بگذارید این کارها را خودش انجام دهد. سپردن مسئولیت به بچه‌ها برای عزت‌نفس‌ آنها (و سلامت روانی شما) لازم است.
زمان خصوصی با فرزندم .... از بهترین و موثرترین راهکارها برای تقویت رابطه والدین با فرزندان می توان از « زمان خصوصی » نام برد . در این روش ، در طول روز دو نوبت و هر بار 20 دقیقه به فرزندتان اختصاص دهید . شما اعتقاد دارید که تمام وقت تان اختصاص به فرزندتان دارد و این صحیح است . اما : منظور از « زمان خصوصی » ، رابطه ای دو سویه بین شما و فرزندتان است كه در اين زمان هر فعالیتی كه او دوست دارد و برايش لذت بخش است با او انجام دهيد . •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• والدینی که در تربیت فرزندشان باهم هماهنگ نباشند و مدام در خانه تنش هایی در این رابطه ایجاد کنند در این هنگام نوجوان هم کاری را که دوست دارد، انجام می دهد و این باعث می شود نوجوان احساس آرامش نکند و به دوستان نامناسب پناه ببرد. کودکان برای كامل كردن زندگی ما به دنیا نيامده اند... آنها براي جبران نقصها و برآوردن آرزوهای ما نيامده اند. آنها برای اينكه ما را به بزرگی و شهرت و افتخار برسانند، نيامده اند. آنها انسانهایی مستقل از ما هستند که از قضا، قرار است مدتی زندگيشان را در كنار ما و با ما بگذرانند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• چانه زدن و معامله كردن بی فایده ترین شیوه تربیتی است... مثلا به بچه ميگيد "اگر ۵ قاشق ديگه بخوری بهت شكلات ميدم" بچه يه قاشق ميخوره، نق نق ميكنه، شما خوشحاليد كه يك قاشق بيشتر خورده پس باهاش چانه ميزنيد كه بعد از دو قاشق ديگه شكلاتش رو ميگيره... اما بچه الان شكلاتش رو ميخواد و جيغ و نق نقش شروع ميشه... در نهايت فقط با يك قاشق بيشتر شكلات رو ميگيره... يادتون باشه اغلب در چنين معامله هايی بچه ها برنده ميشن! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
تحدیر_+جزء+یازدهم+قرآن+کریم+.mp3
4.15M
( ) جزء قرآن کریم با صوت استاد معتز آقایی زمان :30 دقیقه •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
سوالات یازدهم سوال اول:  کدام آیه در مورد لزوم تفقه و اجتهاد در دین می‌باشد؟ ۱) ۱۰۵ توبه ۲) ۱۰۹ توبه ۳) ۱۲۲ توبه ۴) ۲۴ یونس  سوال دوم: متن زیر ترجمه کدام آیه می باشد؟ " پیامبری از میان شما به سویتان آمد که رنج های شما برای او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مومنان رئوف و مهربان است" ۱) ۱۲۳ توبه ۲) ۱۲۵ توبه ۳) ۱۲۸ توبه ۴) ۴۰ یونس  سوال سوم:  کدام یک از آیات جزء یازدهم، قرآن کریم را شفا هدایت و رحمت برای مومنین معرفی کرده است؟ ۱)یونس ۵۷  ۲) ۱۱۸توبه ۳) ۳ هود ۴) ۳۸یونس  سوال چهارم: آیه ۱۱۷ سوره توبه که از آن به عنوان "ساعه العسره" یاد می‌شود اشاره به چه مطلبی دارد؟ ۱) غزوه تبوک ۲) جنگ احد ۳) لیله المبیت ۴) جنگ بدر پاسخ سوالات امشب را تا ساعت ۲۱ برای ای دی @shahadat_313 ارسال بفرمایید •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) 💢خاص روزه بگیر‼️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
سلام علیکم در مسابقه یازدهم ۱۰۵ نفر از شرکت کننده ها پاسخ صحیح دادند ومتاسفانه حدود ۲۰نفر جواب اشتباه یا بعد ازساعت ۲۱ارسال کردند و معذوریم از پذیرش جواب مسابقه جزء یازدهم سوال ۱==» ۳ سوال ۲==» ۳ سوال ۳==» ۱ سوال ۴==» ۱ عزیزانی که پاسخ صحیح ارسال داشتند پیام ذیل برایشان ارسال شد سلام علیکم شما در روز یازدهم کد... دارید تا پایان ماه مبارک با ما همراه باشید •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
همین الان شبکه افق
📣مناجات خوانی شبکه یک هم اکنون از حرم حضرت معصومه سلام الله علیها🙏 التماس دعای فرج
فاطمه زهرا میرزایی انتشار این عکس هدیه شما به فاطمه زهرا خانم ان شاءالله برای همه ما دعا کنند منتظر عکسهای شما روزه اولی ها هستیم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
4_5877553549327469461.mp3
4.09M
( ) جزء قرآن کریم با صوت استاد معتز آقایی زمان :30 دقیقه •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
دوازدهم کدام یک ازموارد زیر جزء چهار آیه پی درپی، روگرداندن قوم عاد ازحق،  نیست؟ الف-جایگزین شدن امتی دیگر به جای امت سرکش و ضرر ندیدن پیامبرِ انجامِ وظیفه کرده ب-نجات پیامبرقوم و افراد ایمان آورده به او ج-صیحه آسمانی وبی حس و حرکت و خاموش شدن ابدی قوم سرکش و منکر د-مبتلاشدن قوم به عذاب غلیظ و مورد لعنت قرار شدنشان مهلت ارسال ساعت ۲۱ به ای دی @shahadat_313 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/154927142C0314aaa68c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا