eitaa logo
آنتی نفوذ @Mohsen5541
2.7هزار دنبال‌کننده
31.8هزار عکس
12هزار ویدیو
93 فایل
ارتباط با ادمین Mohsen 5541@
مشاهده در ایتا
دانلود
آنتی نفوذ @Mohsen5541
پرونده /ویژه ⛔️برگی از زندگی شیخ حسن لاهوتی شیخی که فریب منافقین را خورد... بارگذاری در کانال ،ا
⛔️شیخی که فریب خورد شیخ حسن لاهوتی قسمت ششم پیوند محکم حسن لاهوتی با سازمان مجاهدین خلق از طریق فرزندش وحید لاهوتی سبب شد تا اولین نماینده‌ی امام خمینی در سپاه پاسداران که روزی امام او را نور چشمش می‌خواند، سرنوشتی شوم داشته باشد. با تندتر شدن فضای سیاسی در بهار ۱۳۶۰ و عزل بنی‌صدر از ریاست جمهوری، حسن لاهوتی مانند یک سمپات تمام عیار به حمایت از جریان ضد خط امام پرداخت. شیخ حسن لاهوتی البته از مدت‌ها پیش از ۳۰ خرداد با توجیه کسالت و بیماری در جلسات مجلس شورای اسلامی حاضر نمی‌شد، اما با توجه به اتفاقات پس از عزل بنی‌صدر ظهور رسانه‌ای نداشت. در خصوص مرگ شیخ حسن لاهوتی نیز می‌توان به گزارش دکتر سید شجاع‌الدین شیخ‌الاسلام‌زاده رجوع کرد که اولین شخصی بود که لاهوتی را در سلول معاینه کرد. شیخ‌الاسلام‌زاده که وزیر رفاه دولت هویدا نیز بود و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و سپس عفو شد، درباره‌ی شیوه‌ی خودکشی لاهوتی می‌نویسد: « در حدود ساعت ۷:۳۰ شب تاریخ ۶/۸/۶۰ که به اتفاق دکتر روح‌بخش و دکتر مفیدی و چند نفر از کارمندان بهداری مشغول خوردن شام بودیم، آقای قلعه‌بیگی پاسدار ۳۲۵ به اتاق آمد و کیف قهوه‌ای کوچک زیپ‌داری را ارائه نمود که داروهای آن را ببینم که آیا به بیمار می‌شود داد یا نه. داروها عبارت بودند از ایندرال، ایزوردیل و چند داروی فشار خون و چربی خون بود و در کیف ضمناً کارتی بود که نشان‌ دهنده‌ی تاریخ بستری شدن ایشان در بیمارستان قلب بود. در بین داروها شیشه‌ی کوچک سفیدرنگی بود که داروی گرد بلوری سفیدرنگ در آن بود و در شیشه از کارخانه بسته بود. از پاسدار پرسیدم این داروها مال کیست؟ ایشان اسم بیمار را نگفتند و اظهار داشتند مال شخص مطمئنی است. سر شیشه را باز کردم و مقداری به دکتر روح‌بخش دادم که مزه کردند و بسیار تلخ بود و دکتر مفیدی هم مزه کرد و گفت بسیار تلخ است. سر شیشه را بستم و در کیف گذاشتم. 📌روایت دقیق از مرگ شیخ حسن لاهوتی در حدود یک ساعت و نیم دیگر مرا فوری خواستند برای دیدن بیماری. پاسدار اظهار داشت که [بیمار] در حدود نیم ساعت قبل لیوان در دست به دستشویی رفتند و وقتی برگشتند پتو خواستند که دده شد. پاسدار اظهار داشت که چون چای به ایشان نداده بودم، در حدود ۵ دقیقه بعد چای برای ایشان بردم و چون در را باز کردم دیدم حالش به هم خورده و نفس به سختی می‌کشند. فوراً ایشان را معاینه [کردم] نفس به سختی می‌کشیدند و قلب ضعیف بود. اکسیژن داده شد و [ناخوانا] مصرف شد. فوراً از اورژانس آمبولانس خواستم و به بیمارستان قلب تلفن زدم و جا گرفتم. کیف دارو را باز کردم. همه‌ی داروها بود جز شیشه‌ی سفیدرنگ. به بهداری تلفن زدم که ببینند آیا روی میز من هست یا نه که نبود. فوراً به دکتر مفیدی تلفن زدم که فوراً به اتاق من رفت و گفت که دارو آنجا نیست. به دکتر روح‌بخش تلفن زدم و او هم اظهار کرد که شیشه را در کیف گذاشتیم. تمام اتاق را گشتیم و شیشه نبود و حتی توالت را هم دیدیم و شیشه نبود. آمبولانس آمد و در تمام مدت ما ماساژ قلب می‌دادیم و اکسیژن می‌دادیم. [او را] به بیمارستان رساندیم. در قسمت سی‌سی‌یو وسایل نصب شد. قلب نمی‌زد. مدتی به ایشان ماساژ دادند و آمپولی هم در قسمت فوقانی راست قفسه‌ی صدری برای تزریق وارد کردند که بعداً محل آن در موقع کالبد شکافی معلوم بود. چون متأسفانه اقدامات انجام شده مفید واقع نشد، به زندان برگشتیم. روز بعد پرونده بیمار را از بیمارستان گرفتیم که نشان دهنده‌ی انفارکتوس قلبی در چند بار بوده است. جسد جهت کالبد شکافی به پزشکی قانونی برده شد که من هم حضور داشتم. پسر ایشان که گویا دندانپزشک است تشریف آوردند و من عین ماوقع و حتی مفقود شدن شیشه‌ی گرد را به ایشان توضیح دادم. پس از برگشت جز اثاثیه ایشان یک شیشه والیوم که در آن گرد سفیدرنگی وجود داشت که شبیه همان گردی بود که در شیشه ذکر شده، وجود داشت. تمام این مطالب در بیمارستان قلب، دکتر پزشکی قانونی، رئیس پزشکی قانونی متخصص سم‌شناسی بزشکی و پسر ایشان اظهار شده و تمام این مطالب با حضور پاسدار انجام شده و گاهی هم دکتر وصولی‌پور حضور داشت. به غیر از موارد ذکر شده هیچ فرد دیگری چه تلفناً و چه حضوری مطلبی از من نپرسیده است و برای این که مطالب تحریف نشود، عین ما وقع جهت ثبت در پرونده تقدیم می‌گردد.» https://eitaa.com/antinofoozeqom
آنتی نفوذ @Mohsen5541
پرونده /ویژه ⛔️برگی از زندگی شیخ حسن لاهوتی شیخی که فریب منافقین را خورد... بارگذاری در کانال ،ا
⛔️شیخی که فریب خورد شیخ حسن لاهوتی قسمت هفتم 👈یکی از مهمترین اسناد موجود در پرونده‌ی شیخ حسن لاهوتی، دست خط او درباره‌ی خودکشی فرزندش، وحید لاهوتی است. وی در این دست خط، فرزند منافقش را در زمره‌ی شهیدان دانست. وی سپس به جمهوری اسلامی به شدت حمله کرده و کشته شدن فرزندش را نه از سوی تاج به سرهای سلطنتی! بلکه از جانب عمامه به سرهای فریبکار قلمداد کرد. لاهوتی همچنین با تکیه بر مثلت زر و زور و تزویر شریعتی، ادعا می‌کند که اکنون حاکمیت وقت اضلاع زر و زور را زیر عبای تزویر جمع کرده و کارهایی می‌کند که ستمگران تاریخ امثال آن کارها را کمتر کرده بودند! این دست خط گواهی بسیاری از مدعاهاست و نشان بطلان شماری ادعاهای دیگر است، اما با توجته به اهانت‌های بیشمار این نامه و تعابیر توهین‌آمیز آن، رمز عبور از انتشار آن خودداری می‌کند. 👈اسدالله تجریشی که از نزدیک‌ترین دوستان شیخ حسن لاهوتی بود، مرگ وی را خودکشی می‌داند و در این باره می‌گوید: « بعد از مدت‌ها که آقای لاهوتی از سپاه خارج شد و با سران مملکت اختلافاتی پیدا کرد، به من زنگ زد که فلانی من در بیمارستان بستری‌ام و ناراحتی قلبی دارم،‌ نمی‌خواهی به دیدنم بیایی؟ من هم برایش پیغام دادم که انشاءالله دیدار من و تو در قیامت و ما همدیگر را نخواهیم دید. چون مسعود رجوی و افرادش برای وی گل برده و او را در چنگ و بال خودشان گرفته بودند، من دوست نداشتم ببینمش. 👈یکی از دوستان که مسئول گروه ضربت بود نقل می‌کرد که آقای لاجوردی حکم داده بود که بروید آقای لاهوتی را بیاورید. ما هم به اتفاق پسرش وحید به در خانه‌شان رفتیم، ولی هر چه در زدیم ایشان در را باز نکرد و گفت اگر مزاحم شوید، می‌روم پشت تیربار و یکی را زنده نمی‌گذارم. با آقای لاجوردی تماس گرفتیم و کسب تکلیف کردیم. ایشان گفت در را بشکنید و وارد شوید.می‌خواستیم در را بشکنیم که در را باز کرد. 👈وارد منزل که شدیم، دیدیم سه تا تیربار، چند قبضه ژ۳ و تعدادی دلار و نامه‌ها و مکاتباتی با مسعود رجوی روی میزش هست. وحید را هم با خودمان برده بودیم تا منزل را بگردیم. وحید به من گفت در کانال کولر پشت‌بام یک چیزهایی هست، برویم آنها را هم برداریم. خانه‌شان سه طبقه بود. ما را برد پشت‌بام و از غفلت ما سوء استفاده کرد و خودش را از بالای بام به زمین پرتاب کرد و یک مرتبه مخش ریخت روی زمین و از دنیا رفت. 👈آقای لاهوتی آمد و نگاهی کرد. خیلی تحت تأثیر پسرش بود و گفت: من آماده‌ام، ببریدم، ولی قلبم درد می‌کند، برویم داروی قلبم را بردارم. گفتیم: برو بردار. رفت سر جعبه‌ی داروها، یک چیزی ریخت کف دستش و خورد و گفت برویم. توی ماشین که گذاشتیمش بعد از چند دقیقه دیدم دارد جان می‌دهد. سریع تماس گرفتیم که ایشان زهر خورده، آنجا آماده باشید. پزشک آمد و هنگامی که رسیدیم معاینه کرد و گفت ایشان مرده و علت مرگ هم مشخص شد که مرگ موش بوده است.» 👈گفتنی است حمید لاهوتی فرزند حسن لاهوتی و داماد اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در گفتگویی به نقل از مرحوم سیداحمد خمینی، نظریه‌ی خودکشی را تأیید کرده است. این مسئله با توجه به رابطه‌ی نزدیک سیداحمد خمینی و شیخ حسن لاهوتی قابل توجه است. حمید لاهوتی در پاسخ به این سؤال که آیا مسئله‌ی مسمومیت را با سیداحمد خمینی مطرح کرده است، می‌گوید: « درباره‌ی مسمومیت هم سید احمدآقا می‌گفت که شاید ایشان خودکشی کرده‌اند.» (پایان ) https://eitaa.com/antinofoozeqom