هدایت شده از آرامش زندگــی مـن
👳♂یکی از علما حرف خوبی میزد، میفرمود:
✨خداوند متعال میتونه همهی عالَم رو در یک لحظه خلق کنه ☝️
ولی در شش روز آفرید،
6⃣فِی سِتَّة اَیَّام.
🔹برای اینکه به ما نشون بده همه چیز زمان میبَره.
خلقت عالَم به دست پروردگار عالَم هم زمان میبَره.
🗯اصلاً خدا اراده کرده زمان رو تعبیه کنه در عالَم وجود✔️
🗓ایام هم که میفرماید منظور این روزهای معمولی علیالقاعده نیست، اون روزهاییست که معلوم نیست بین هر کدوم چند میلیارد سال زمان فاصله است.
♦️ شناختن زمان به عنوان یک موجود هولناک، قدرتمند، مؤثر در از بین بردن شادیها و غمها...
یکی از معرفتهای بسیار مهم هر انسانیه.☘
💠ببینید غمها رو انسان چجوری میتونه با استفاده از زمان برطرف کنه.
❓ اصلاً غم چجوری تولید میشود؟
با ما همراه باشید...
#مدیریت_زمان 47
آرامش زندگی من👇
🆔 @Calmness
هدایت شده از آرامش زندگــی مـن
از جانان جدا نشویم_۱۶۹.mp3
2.49M
☀️از سرچشمه ی هستی،امام عصر ارواحنا فداه) جدا نشویم...
استاد فرحزاد
معرفت امام
آرامش زندگی من👇
🆔 @Calmness
هدایت شده از آرامش زندگــی مـن
🔴 أینَ المُعَدُ لِقَطعِ دابرِ الظَّلَمَة
🔵 کجاست آن که برای برچیدن ریشه ظالمان عالم مهیا شده
📚 فرازی از دعای ندبه
آرامش زندگی من👇
🆔 @Calmness
هدایت شده از آرامش زندگــی مـن
9.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺زندگی پس از زندگی
✴️ دیدار با نور امامزمان عجلاللهفرجه
هر روز هم بشنویم باز لذت دارد و تکراری نیست
آرامش زندگی من👇
🆔 @Calmness
🌸🍃🌸🍃
🎗#بدون_تو_هرگز ۳۸
📢‼️ این داستان واقعی است !!
🎬 این قسمت | وَ جَعَلنا
و جعلنا خوندم .. پام تا ته روی پدال گاز بود .. ویراژ میدادم و میرفتم !!
حق با اون بود .. جاده پر بود از لاشه ماشینهای سوخته... بدنهای سوخته و تکه تکه شده ..
آتیش دشمن وحشتناک بود .. چنان اونجا رو شخم زده بودن که دیگه اثری از جاده نمونده بود ..
تازه منظورش رو می فهمیدم .. وقتی گفت : دیگه ملائک هم جرات نزدیک شدن به خط رو ندارن ... واضح گرا میدادن .. آتیش خیلی دقیق بود!!
باورم نمیشد .. توی اون شرایط وحشتناک رسیدم جلو ..
تا چشم کار میکرد شهید بود و شهید ..
بعضیها روی همدیگه افتاده بودن .. با چشمهای پر اشک فقط نگاه میکردم .. دیگه هیچی نمیفهمیدم .. صدای سوت خمپارهها رو نمیشنیدم .. دیگه کسی زنده نمونده که هنوز میزدن!!
چند دقیقه طول کشید تا به خودم اومدم .. بین جنازه شهدا دنبال علی خودم میگشتم ..
غرق در خون .. تکه تکه و پاره پاره .. بعضیها بیدست .. بیپا .. بیسر ..
بعضیها با بدنهای سوراخ و پهلوهای دریده .. هر تیکه از بدن یکیشون یه طرف افتاده بود .. تعبیر خوابم رو به چشم میدیدم ..
بالاخره پیداش کردم .. به سینه افتاده بود روی خاک .. چرخوندمش .. هنوز زنده بود .. به زحمت و بیرمق، پلکهاش حرکت میکرد .. سینهاش سوراخ سوراخ و غرق خون .. از بینی و دهنش، خون میجوشید .. با هر نفسش حباب خون میترکید و سینهاش میپرید!!
چشمش که بهم افتاد .. لبخند ملیحی صورتش رو پر کرد .. با اون شرایط .. هنوز میخندید!!
زمان برای من متوقف شده بود ...
سرش رو چرخوند .. چشمهاش پر از اشک شد .. محو تصویری که من نمیدیدم .. لبخند عمیق و آرامی، پهنای صورتش رو پر کرد .. آرامشی که هرگز، توی اون چهره آرام ندیده بودم .. پرش های سینهاش آرام تر می پشد .. آرام آرام... آرامتر از کودکی که در آغوش پر مهر مادرش .. خوابیده بود ...
#ادامه_دارد ...
@anvar_elahi
❣
❣🖇❣
❣🖇❣🖇❣
❣🖇❣🖇❣🖇❣
🎆✨🌙--------------------🌟
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
اللهم عجل لولیک الفرج
@anvar_elahi
┅─✵🍃✨﷽✨🍃✵─┅
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد...
@anvar_elahi