eitaa logo
انوار الهی💥
284 دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
15.3هزار ویدیو
269 فایل
حال خوش را با ما تجربه کنید💖
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ‌فضیلت و اهمیت غسل جمعه 🔵 پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: 🌕 هر کس موفق شود چهل جمعه پشت سر هم غسل کند بدنش در قبر متلاشی نشده و نخواهد پوسید. 🔺 اهمیت غسل جمعه تا حدی است که برخی فقیهان در قرون گذشته آن را واجب دانسته‌اند. @anvar_elahi
9.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حقیقت تسبیح حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🎤 حجت الاسلام‌والمسلمین ماندگاری @anvar_elahi
‌∞♥∞ ای که میدانی ندارم ، غیر درگاهت «پناهی» دیگر ازمن برمگردان، روی خود، گاهی «نگاهی» ‌ @anvar_elahi
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌∞♥∞ رو شاد ڪردن ڪار هر ڪسے نیست.... ☝️🏼ڪسے ڪه بیست و چهار ساعته امام زمان رو شاد ڪنه خدا باهاش چیڪار میڪنه...؟😍 ❣ @anvar_elahi
مداحی_آنلاین_با_همه_لحن_خوش_آواییم.mp3
2M
‌∞♥∞ یا صاحب الزمان(عج) 🍃با همه لحن خوش آواییم 🍃در به در کوچه تنهائیم 💔 @anvar_elahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌∞♥∞ بنویسید امیدِ دلِ زهرا مهدی‌ست... چاره‌ی کار همه مردم دنیا مهدی‌ست... شعر خوانی در محضر @anvar_elahi
‌∞♥∞ کاش این جمعه دل عرش چراغان بشود... یوسفِ آل علی راهی کنعان بشود... بانگِ جاء الحقِ جبریل بپیچد به فلک... آسمان قاریِ این آیه ی قرآن بشود... تشنه ی بارش یک لحظه نگاهش هستیم... دیده باید که پُر از حضرت باران بشود... میرسد عاقبت آن روز که با بیرق نور... ازافق حضرت خورشید غزلخوان بشود... عشق معناشده در تاب و تبِ منتظران... کاشکی ندبه ی ما در خور ایشان بشود... @anvar_elahi
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥حسادت🔥 🍃پیامبر ص فرمودند : حسادت به انسان ضرری نمیرساند تا زمانی که زبانش یا رفتارش را طبق حسادتش نچرخاند 🍃طبق حسادت نصیحت نکنید حسادت صفتی است که همه درگیرش هستند 🍃پیامبر ص فرمودند : 🔥حسد و ایمان (هرگز) در دل یک نفر با هم جمع نمی‌شوند. (مستدرک، ج ١٢، ص١٨) @anvar_elahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• قدرت نور امام زمان(عج) 🍀 🌸سلامتی وتعجیل درفرج مولاصاحب الزمان عج صلوات🌸 @anvar_elahi
✨﷽✨ 🔴در شهری که موش آهن می‌خورد، کلاغ هم کودک می‌برد ✍بازرگانی به قصد سفر و تجارت راهی شهر دیگری بود و تصمیم گرفت برای اینکه در این سفر ضرری متوجه او نشود، مقداری از سرمایه خود را در شهر باقی بگذارد. بنابراین با آن مقدار سرمایه مقداری آهن خرید و آن‌ها را نزد دوست خود به امانت گذاشت چون فکر می‌کرد آهن وزنش زیاد و قیمتش کم است و کسی به فکر دزدیدن آن نمی‌افتد. پس از آنکه بازرگان از سفر بازگشت، قیمت آهن زیاد شده بود و بازرگان فکر کرد بهتر است به سراغ دوستش برود و آهن‌ها را از او پس بگیرد. اما دوست قدیمی او که به فکر خیانت افتاده بود، آهن‌ها را در جای دیگری پنهان کرده بود و زمانی که بازرگان نزد او رفت و آهن‌ها را طلب کرد، با ناراحتی گفت: دوست عزیز، من واقعاً متاسفم اما من آهن‌های تو را در گوشه‌ای از انبار نگه می‌داشتم، تا اینکه روزی برای کار دیگری به انبار رفته بودم، متوجه شدم موشی در انبار بوده که تمام آهن‌ها را خورده است.مرد بازرگان فهمید که دوستش قصد دارد او را فریب دهد، اما اندیشید حرف حسابی زدن فایده ندارد و باید با حیله‌ای او را شرمنده سازد. بنابراین گفت: بله، من هم شنیده‌ام که موش آهن دوست دارد، تقصیر من است که فکر موش را نکرده بودم. دوست بازرگان با خود فکر کرد حالا که این مرد احمق حرف مرا باور کرده، بهتر است او را برای ناهار دعوت کنم تا دوستی خود را به او ثابت کرده و تردید را از او دور کنم. بازرگان نیز دعوت دوست خائن خود را پذیرفت. اما زمانی که از خانه او خارج می‌شد، فرزند کوچک دوستش را که نزدیک خانه در حال بازی بود، بغل کرد و به خانه برد. او به همسرش سفارش کرد تا فردا از کودک به خوبی مراقبت کند و فردای آن روز برای صرف ناهار به خانه دوستش رفت. دوست خائن که از گم شدن کودک بسیار نگران و ناراحت بود، گفت: دوست عزیز، من شرمنده شما هستم اما امروز مرا معذور بدارید، چون فرزند کوچکم از دیروز گم شده و بسیار نگران و پریشان هستم. بازرگان که منتظر این سخنان بود، گفت: اما من دیروز، زمانی که به خانه می‌رفتم، فرزند شما را دیدم که کلاغی او را به منقار گرفته بود و با خود می‌برد.دوست خائن او که پریشان‌تر شده بود، فریاد زد:آخر چطور امکان دارد کلاغی که وزنش نیم‌ من نیست، کودکی را که وزنش ده من است، بلند کند و بپرد؟ مرا مسخره کرده‌ای؟ بازرگان بلافاصله پاسخ داد: تعجبی ندارد. در شهری که موش می‌تواند آهن بخورد، کلاغ هم می‌تواند کودکی را ببرد. دوست او که پی به داستان برده بود با پریشانی گفت: حق با توست. فرزندم را بیاور و آهنت را بستان، من به تو دروغ گفتم.بازرگان که دیگر ناراحت نبود، در پاسخ گفت: بله، اما این را بدان که دروغ تو از دروغ من بدتر بود زیرا من برای پس گرفتن حق خود، مجبور به دروغگویی شدم، اما تو قصد خیانت به من را داشتی. 📚کلیه و دمنه @anvar_elahi