eitaa logo
انوار الهی💥
284 دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
15.3هزار ویدیو
269 فایل
حال خوش را با ما تجربه کنید💖
مشاهده در ایتا
دانلود
✍انتظار داری کارت هم پیچ نخورد؟! محقق عالی قدر استاد فاطمی نیا فرمودند: یکی از علما - که از دنیا رفته است. از یکی از صلحا برایم تعریف می‌کرد که یک نفر گفته بود: من در قسمت بایگانی اداره ای کار می‌کردم و پرونده‌های متعدد و بعضا بسیار مهم می‌آمد و ما در قسمت بایگانی قرار می‌دادیم. یک روز پرونده ی بسیار مهمی به دستم رسید. چند روزی که گذشت متوجه شدم آن پرونده گم شده است. هر چه گشتم پیدا نشد. در آن گیر و دار که کاملا نا امید شده بودم، به بنده خبر دادند: چون شما مسئول پرونده‌ها هستید اگر تا چند روز دیگر پیدا نشود، حکمی که در مورد شما اجرا می‌شود یا اعدام است یا حبس ابد؛ از این رو نزد یک نفر اهل دل رفتم، ایشان دستور ختمی فرمودند که انجام بده. همان توسل را انجام دادم. روزی که قرار بود نتیجه بگیریم از پرونده خبری نبود با ناراحتی از منزل بیرون آمدم تا نزدیکی خیابان «مولوی» رفتم. دیدم پیرمردی جلو آمد و گفت: آقا؛ مشکل تو به دست آن شخص - که عرق چین به سر دارد و در حال رفتن است - حل می‌شود. بدون توجه به این شخص با شنیدن این کلمات دویدم و دامن آقا را گرفتم و گفتم: آقا جان! به دادم برس، گفته اند مشکلم به دست شما حل می‌شود. پیرمرد نگاهی به من کرد و گفت: خجالت نمی کشی؟ حالتی بهت زده و متعجب داشتم. ایشان فرمودند: چهار سال است شوهر خواهرت از دنیا رفته، یک مرتبه هم به خواهرت و بچه هایش سر نزده ای، انتظار داری کارت هم پیچ نخورد؟! تا نروی و رضایت آنها را جلب نکنی، مشکلت حل نمی شود. بعد از شنیدن صحبت پیرمرد بلافاصله به منزل خواهرم رفتم. وقتی در زدم و خواهرم متوجه شد من هستم، گفت: چطور است بعد از چهار سال آمده ای؟! گفتم: خواهر! از من راضی شو. بچه هایت را از من راضی کن. بعدا برایت تعریف میکنم، غلط کردم. آن گاه رفتم مقداری هدیه گرفتم و آوردم و آنها را راضی کردم. فردا که به اداره برگشتم، به من خبر دادند که ص: 122 پرونده پیدا شده است. این پیرمرد عرق چین به سر، عارف بزرگ مرحوم شیخ رجبعلی خیاط بود! [1] ---------- [1]: کرامات معنوی / 72، •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅ به‌دوش گرفتن بار سنگین نیازمندان، دلت را سبک می‌کند ✍در یک شب سرد زمستانی، تاجر ثروتمندی به زیارت امام رضا (علیه‌السلام) مشرف شد. هر روز به حرم می‌آمد اما دریغ از یک قطره اشک. دل سنگین بود و هیچ حالی نداشت. با خودش فکر کرد که دیگر فایده‌ای ندارد. به همین خاطر، برای برگشت بلیط هواپیما گرفت. هنوز تا پرواز، چند ساعتی وقت داشت. در کوچه‌ای راه می‌رفت که دید پیرمردی بار سنگینی روی چرخ‌دستی‌اش گذاشته و آن را به سختی می‌برد. تاجر کمکش کرد و هم‌زمان به او گفت: مگر مجبوری این بار سنگین را حرکت بدهی؟ پیرمرد گفت:ای آقا! دست روی دلم نگذار، دختر دم‌بختی دارم که برای جهیزیه‌اش مانده‌ام. همسرم گفته تا پول جهیزیه را تهیه نکرده‌ام به خانه برنگردم. من مجبورم بارهای سنگین را جابه‌جا کنم تا پول بیشتری در بیاورم. تاجر ثروتمند، همراه پیرمرد رفت و بارش را در مقصد خالی کرد و بعد هم به خانه او رفت. وقتی به خانه پیرمرد رسید، فهمید که زندگی سختی دارند. یک چک به اندازه تمام پول جهیزیه و مقداری هم برای سرمایه به پیرمرد داد. وقتی از آن خانه بیرون می‌آمد، خانواده پیرمرد با گریه او را بدرقه می‌کردند. پیرمرد گفت: من چیزی ندارم که برای تشکر به شما بدهم. فقط دعا می‌کنم که عاقبت‌به‌خیر شوید و از امام رضا (علیه‌السلام) هدیه‌ای دریافت کنید. تاجر برای زیارت وداع به حرم مطهر برگشت تا بعد از آخرین سلام، به فرودگاه برود. وقتی وارد حرم شد، چشم‌هایش مثل چشمه جوشید و طعم زیارت با حال خوش و با معرفت را چشید. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹داستان آموزنده🌹 برای یکی از شهدا مراسم گرفته بودند. دوستی گفت، با ابراهیم و چند نفر از رفقا جلوی مسجد ایستاده بودیم. پیرمردی جلو آمد. او را نمی‌شناختم، پدر شهید بود. همان که ابراهیم پسرش را از بالای ارتفاعات آورده بود. سلام کردیم و جواب داد. لحظاتی بعد گفت آقا ابراهیم ممنونم، زحمت کشیدی، اما پسرم از دست شما ناراحت است! لبخند از چهره همیشه خندان ابراهیم رفت. چشمانش گرد شده بود. بغض گلوی پیرمرد را گرفته بود. چشمانش خیس از اشک بود و بعد ادامه داد که : شب گذشته پسرم را در خواب دیدم. می‌گفت در مدتی که ما گمنام و بی‌نشان بر خاک جبهه افتاده بودیم، هر شب مادر سادات، حضرت زهرا(سلام الله علیها) به ما سر می‎زد، اما از وقتی پیدا شدم، دیگر چنین خبری نیست. می‌گویند شهدای گمنام مهمانان ویژه حضرت صدیقه هستند. دانه‌های درشت اشک از گوشه چشمان ابراهیم روان بود. ابراهیم گمشده‌اش را پیدا کرده بود؛ گمنامی. ابراهیم همیشه می‌گفت خوشگل‌ترین شهادت را می‌خواهم. اگر جایی بمانی که کسی تو را نشناسد، خودت باشی و مولا هم بالای سرت بیاید و سرت را به دامن بگیرد، این خوشگل‌ترین شهادت است. سرانجام ابراهیم هادی در 22 بهمن سال 61 پس از پنج روز که در کانال کمیل واقع در فکه مقاومت کرد، در عملیات والفجر مقدماتی، بعد از فرستادن رزمندگان باقی مانده به عقب، تنهای تنها با خدا همراه شد. دیگر کسی او را ندید. او همیشه از خدا می‌خواست که گمنام بماند؛ چرا که گمنامی صفت یاران خداست. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. ابراهیم سال‌هاست که گمنام و غریب در فکه مانده تا خورشیدی برای راهیان نور باشد. [برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم] •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🎆حضـرت علـی (علیـه السـلام): 💓«خـوشا بحـال آن ڪس ڪه در نـامه عملش، 💓درزیـر هـر گنـاه یڪ استغفـار ثبـت شده بــاشد». 📚 بحارالانوار ج ۵ ص ۳۲۹ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: خردمند، بر تلاش خود تکیه می‌کند نادان، بر آرزوهایش تکیه می‌کند 📚 غررالحكم حدیث ۱۲۴۰ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر ده چيز بين مردم ترك شود ، ده چيز ديگر جاي ان را ميگيرد...‼️ ۱-دعا کم شود👈بلا نازل میشود ۲-صدقه ترک شود👈مرض ها زیاد میشود ۳-زکات ترک شود👈چهارپایان میمیرند ۴-حکومت ظلم کند👈خشکسالی میشود ۵-زنا زیادشود👈مرگ ناگهانی زیادمیشود ۶-قاضی خلاف حکم کند👈دشمن برشما مسلط میشود ۷-ربا زیاد شود 👈زلزله زیاد میشود ۸-عهد شکنی شود👈قتل زیاد میشود ۹-کم فروشی شود👈قحطی می آید ۱۰-امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، شرار بر ایشان مسلط میشود •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
☘ مردی خدمت حضرت امام کاظم (علیه السلام) شرفیاب شد و از مشکلات کاری به آقا شکایت کرد که : ☘ آقا جان کار من بسته شده و به هر کاری که متوجه می شوم و دست میزنم ، سودی نمی کنم و به هر حاجتی رو می آورم آن حاجتم روا نمی شود ، چه کنم؟ ☘ حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) فرمودند : بعد از نماز صبح ده مرتبه بگو : 🤲 «سُبْحانَ اللَّهِ الْعَظیمِ وَ بِحَمْدِهِ اَسْتَغْفِرُاللَّهَ وَ اَسْئَلُهُ مِنْ فَضْلِهِ» ☘ راوی گفت : چند صباحی بر این دعا مداومت کردم ، جمعی از هم محلی هایم نزد من آمدند و گفتند : ☘ مردی از اقوام شما مرده و غیر از تو وارث دیگری ندارد و بدین طریق به مال زیادی رسیدم و بی نیاز شدم. 📚 بحارالانوار ، ج 57 ، ص 199 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠 اسرافیل دوبار در صور خود میدمد💠 ✅ با توجه به آیات قرآن اسرافیل دوبار در صور خود میدمد، در مرتبه اول تمام کسانی که در آن زمان زنده‌اند، میمیرند و در مرتبه دوم است که همه زنده میشوند. 🔷 وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن‌ فِی السَّمَاوا'تِ وَ مَن‌ فِی الارْضِ إِلَّا مَن‌ شَآءَ اللَهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَی' فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنظُرُون َ(زمر ۶۸) 🔶 و در صور دميده‌ ميشود و تمام‌ كسانيكه‌ در آسمانها و در زمين‌ هستند هلاك‌ ميشوند مگر افرادی را كه‌ خداوند بخواهد. پس‌ بار ديگر در صور دميده‌ ميشود، در اين‌ هنگام‌ تمام‌ موجوداتِ هلاك‌ شده‌ زنده‌ ميشوند و به‌ حال‌ قيام‌ و وقوف‌ در آمده‌، در انتظار امر پروردگار هستند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍آیت‌الله بهجت(ره): عده‌ای همیشه می‌خواهند چیز تازه‌ای به آن‌ها ارائه شود، غافل از اینکه ما همه چیز داریم و همه چیز در نزد ما وجود دارد، باید بدانیم که هرکدام از ما تا هدف و مقصد اعلی مسافتی داریم، و این مسافت در افراد، متفاوت است و هرکس مسافتی تا مقصد خود دارد، لذا باید سعی کنیم این مسافت را زیاد و بار خود را گران‌تر و سنگین‌تر نکنیم. گناهان موجب ازدیاد بار و بُعد مسافت ما تا مقصد است، وگرنه بسیار باید استغفار و تلاش نمود تا به جای اول و مسافت اولی برگردیم. ملاحظه این مطلب خیلی مهم است که به‌واسطه آن، راه‌های سعادت به روی ما گشوده می‌شود: «هرکه در طوفان بگیرد دامن تسلیم یار...». 📚 در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۵۶ ‌‌‎‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•