📜📖📜
📖📜
📜
#رمان_چمران_از_زبان_غاده🕊🥀
#قسمت_دوازدهم ↩️
گفتم: مصطفی! بعد از همه این کارها که با شما کردند اینها را دارید می گویید؟ گفت: آن ها که کردند حق داشتند ، چون شما را دوست دارند ، من را نمی شناسند و این طبیعی است که هر پدر و مادری می خواهند دخترشان را حفظ کنند. هیچ وقت یادم نرفت که برای او این قدر ارزش بوده که من به مادر خودم خدمت کردم . بعد از این جریان مادرم منقلب شد .
مادرم میگفت : من اشتباه کردم این حرف را زدم . دیگر حرفم را پس گرفتم . باید خودش این کارها را برای شما انجام بدهد. چرا این قدر نازش می کنی .
مصطفی چیزی نگفت ، خندید . غاده به مادرش نگاه کرد.فکر کرد: حالا برای مصطفی بیشتر از من دل میسوزاند! و دلش از این فکر غنج رفت. روزی که مصطفی به خواستگاریش آمد مامان به او گفت: شما می دانید که این دختر که می خواهید با او ازدواج کنید چه طور دختری است ؟ او ، صبح ها که از خواب بلند می شود وقتی رفته که صورتش را بشوید و مسواک بزند کسانی تختش را مرتب کرده اند، لیوان شیرش را جلوی در اتاق آورده اند و قهوه آماده کرده اند . شما نمی توانید با مثل این دختر زندگی کنید ، نمی توانید برایش مستخدم بیاورید این طور که در این خانه اش هست . مصطفی خیلی آرام این را گوش داد و گفت: من نمی توانم برایش مستخدم بیاورم ، اما قول می دهم تازنده ام ، وقتی بیدارشد تختش را مرتب کنم و لیوان شیر و قهوه را روی سینی بیاورم دم تخت .
و تا شهید شد این طور بود.
حتی وقت هایی که در خانه نبودم در اهواز در جبهه ، اصرار می کرد خودش تخت را مرتب کند ، می رفت شیر می آورد. خودش قهوه نمیخورد ، ولی میدانست ما لبنانی ها عادت داریم ، درست می کرد . گفتم: خب برای چی مصطفی ؟ می گفت: من قول داده ام به مادرتان تازنده هستم این کار را برای شما انجام بدهم .
مامان همیشه فکر می کرد مصطفی بعد از ازدواج کارهای آن ها را تلافی کند ، نگذارد من بروم پیش آن ها ، ولی مصطفی جز محبت و احترام کاری نکرد و من گاهی به نظرم می آمد مصطفی سعه ای دارد که می تواند همه عالم را در وجودش جا بدهد و همه سختی های زندگی مشترکمان در مدرسه جبل عامل را .
خانه ما دو اتاق بود در خود مدرسه همراه با چهارصد یتیم، به اضافه این که آن جا پایگاه سازمان بود، سازمان امل . از نظر ظاهر جای زندگی نبود ، آرامش نداشت . البته مصطفی و من از اول می دانستیم که ازدواج ما یک ازدواج معمولی نیست . احساس می کردم شخصیت مصطفی همه چیز هست . خودم را نزدیک ترین کس به او می دیدم و همه آن هایی که با مصطفی بودند همین فکر را می کردند.گاهی به نظرم می آمد همه عالم در گوشه این مدرسه در این دو اتاق جمع شده ، همه ارزشهایی که یک انسان کامل ، یک نمونه کوچک از امام علی علیه السلام می توانست در خودش داشته باشد.
ولی غریب بود مصطفی ، برای من که زنش بودم هر روز یک زاویه از وجودش و روحش روشن می شد و اصلاً مرامش این بود . خودش را قدم به قدم آشکار می کرد. توقعاتی که داشت یا چیزهایی که مرا کم کم در آن ها جلو برد اگر روز اول از من می خواست نمی توانستم ، ولی ذره ذره با محبت آن ابعاد را نشان داد.
#ادامه_دارد........
📗از زبان همسرشان غاده
🌹به نیت شهید سردار سلیمانی و شهید چمران برای تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات بفرستیم😊
@anvar-elahi
📜
📖📜
📜📖📜
#۲۷ جهاد در راه خدا با چه چیزهایی می باشد؟👇
💫 تُومِنُونَ بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِی سَبِیِل اللهِ بِاَموالِکُم وَ اَنفُسِکُم ذلِکُم خَیرُ لَکُم اِن کُنتُم تَعلَمُونَ
معنی👈* به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جان هایتان در راه خدا جهاد کنید؛ این برای شما(از هر چیز) بهتر است اگر بدانید!💫
(سوره صف؛ آیه ۱۱)
🆔 @anvar_elahi
🎆✨🌙--------------------🌟
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
اللهم عجل لولیک الفرج
@anvar_elahi
┅─✵🍃✨﷽✨🍃✵─┅
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد...
@anvar_elahi
انوار الهی💥
#نکات_دعای_عهد 30 فَإِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسٰادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ
#نکات_دعای_عهد 31
محبوب دلها💕
فَأَظْهِرِ اللّٰهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمَّىٰ بِاسْمِ رَسُولِكَ..
🤲خدایا ولیات و فرزند دختر پیامبرت را که به نام رسولت نامیده شده، برای ما آشکار کن!
🔹اینکه آن حضرت را به اسم «ولی »میخونیم اشاره به صاحب اختیاری او در کل امور دین و دنیای مردم دارد.
🔸و خواندنش به اسم پسر دختر پیغمبر، به خاطر اینه که نسب آن حضرت به فاطمه زهرا(س) می رسه اگر چه با چندین واسطه.
🔹و مسمی بودن آن حضرت به اسم پیغمبر، اشاره است به اسم «م - ح - م - د»، که در روایات از اینکه صراحتا حضرت را با این اسم بخونیم منع شده ، به همین خاطر در این دعا هم ایناسم روبه طور واضح نیاورده.
👈و نکته این همنامی اینه که چنانکه پیغمبر اهل اصلاح عباد و بلاد بود، کسی هم که مسمی به اسم شریف اوست، اهل اصلاح بلاد و عباد هست پس تمنای ظهور او بجا و لازم هست.
💞و از طرفی چون دلها همه بسته به محبت پیامبر صلوات الله علیه و اله و ایمان به اوست، لهذا امام عصر هم (ع) معروف به آن جناب است،
🌍امااا سلطنت و جهان گیری امام عصر خیلی فراتر از سلطنت پیامبر می باشد، چنانکه کل عباد و بلاد را مسخر خواهد فرمود، در حالیکه پیامیر یک چهارم آن را هم مسخر نفرمودند.
یابنالزهرا ادرکنی💐
@anvar_elahi
🌼 صبحی گره از زمانه وا خواهد شد
💫 راز شـب تـار بـر مـلا خـواهـد شـد
🌼 در راه، عـزیـزی ست که با آمدنش
💫 هر قطب نما،قبله نما خواهد شـد
#السلامعلیکیابقیةاللہفی_ارضه ✋
#اَللّهُــمَّعَجـِّـللِوَلیِّــکَالفَــــرَج
سلام حضرت عشق صبحت بخیر
@anvar_elahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روی زمینه...
پر از نشانه است》》》
پر از آرامش...
پر از حال خووووب(:
@anvar_elahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 طعم شیرین ایمان
➖ حضورش رو تا حالا حس کردی؟
#تصویری
@anvar_elahi
┄━═✿♡﷽♡✿═━┄
#حدیث_روز
💠امام علی عليه السلام:
🔹ثَمَرَةُ التَّواضُعِ المَحَبّةُ ، ثَمَرَهُ الكِبرِ المَسَبَّةُ!
🔸ثمره فروتنى محبت، و ثمره تكبر ناسزا [شنيدن] است‼️
📚غررالحکم/حدیث۴۶۱۳
@anvar_elahi
مقام عرشی حضرت زهرا_8.mp3
14.09M
#مقام_عرشی_حضرت_زهرا "س" ۸
✨ بعد از نبیاکرم "ص"، جریان وحی قطع نمیشود، بلکه حضرت جبرئیل علیهالسلام، بر حضرت زهرا "س" وارد شده، و تمام برنامهی امامتیِ اهل بیت را تا ظهور امام زمان "عج" ، بر ایشان نازل فرموده است!
✦ بفرمودهی امام صادق ؛
تمام این اخبار آینده، که توسط جبرئیل نازل و توسط حضرت زهرا "س" املاء، و توسط امیرالمومنین"ع"؛ انشاء شده است، در کتاب "مصحف" فاطمه "س" آمده، که اکنون در نزد امام زمان علیهالسلام است!
https://b2n.ir/304434
#استاد_شجاعی 🎤
🆔 @anvar_elahi
💌 نامه آسمانی (۱)
💠 آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند.
📒 بخشی از نامه ۳۱ #نهج_البلاغه
✨✨کانال انوار الهی✨✨
4_5931481437868918394.mp3
1.03M
#تفسیر
#سوره_بقره
✅آیه ی_10
1. در دل منافقین بیماریست و خداوند اونو افزایش میدهد
2. اگه روح مریض شد... هی گسترش پیدا میکند مثل یه جرقه که جنگل ها رو آتیش میزنه
3. نقاق هم همینجوره .. رشد پیدا میکنه ... مثل سرطان بدخیم!!!
واگه توبه نکنیم سیاهیش بیشتر میشه
4 .تو خانواده ها اگه یه عیبی بوده... کتمان کنیم و تمومش کنیم ...خلاف رو باید زود کتمان کنیم
#حاج_آقا_قرائتی
@anvar_elahi
#ادامه_ی_ مباحث_گذشته⬇️
🔵 راه های به دست آوردن فتوای مجتهد↘️
🔸شنیدن از خود مجتهد؛
🔸شنیدن از دو یا یک نفر عادل ؛
🔸شنیدن از یک نفر مورد اطمینان؛
🔸دیدن در رساله ی مجتهد که اشتباه نداشته باشد؛
#ان_شاء_ الله_ادامه_ش_فردا
🆔 @anvar_elahi
⚡️#مواظب_باشیم_عاق_اولاد_نشویم⚡️
خدا ما را #عاق_والدین_وعاق_ اولاد قرار ندهد.
عاق والدین که معلوم است. یعنی کاری نکنیم که پدر و مادر از ما ناراضی باشند. اما خیلی ها عاق اولاد را نمی دانند. اگر شما به پسرت#حرام دادی خورد، عاق اولاد شده ای. اگر #اسم_بد روی #پسرت گذاشتی، او در قیامت جلویت را خواهد گرفت، که مگر #حسن و #حسین چه عیبی داشت که روی من نگذاشتی؟
📚 طرق دوست(نشر یازهرا سلام الله علیها) ص ۲۰
✨✨✨
🆔 @anvar_elahi
🔴 خواص بی خاصیت‼️
🚨هشدار از خيانت به بيت المال
✅ همانا من، به راستی به خدا سوگند می خورم، اگر به من گزارش كنند كه در بيت المال خيانت كردی، كم يا زياد، چنان بر تو سخت گيرم كه كم بهره شده و در هزينه عيال، درمانده و خوار و سرگردان شوی! با درود.
📜 نامه ۲۰ #نهج_البلاغه
#کانال انوار الهی🌟🌟
📜📖📜
📖📜
📜
#رمان_چمران_از_زبان_غاده🕊🥀
#قسمت_سیزدهم ↩️
چیزهایی در من بود که خودم نمی فهمیدم و چیزهایی بود که خجالت می کشیدم پیش خودم حتی فکرش را بکنم یا بگویم ، ولی به مصطفی می گفتم . او نزدیکتر از من به من بود . بچه های مدرسه هم همینطور . آنها هم با مصطفی احساس یگانگی می کردند. آن موسسه پایگاه مردم جنوب بود، طوری که وقتی وارد آن می شدند احساس سکینه می کردند. مصطفی حتی راضی نبود مدرسه ، مدرسه ایتام باشد. شب ها به چهار طبقه خوابگاه سر میزد و وقتی می آمد گریه می کرد ، می گفت: ما به جای اینکه کمک کنیم که اینها زیر سایه مادرشان بزرگ شوند، پراکنده شده اند. خوابگاه مثل زندان است ، من تحمل ندارم ببینم این بچه ها در خوابگاه باشند . یادم هست اولین عید بعد از ازدواجمان که لبنانی ها رسم دارند و دور هم جمع می شوند، مصطفی موسسه ماند ، نیامد خانه پدرم .
آن شب از او پرسیدم: دوست دارم بدانم چرا نرفتی ؟ مصطفی گفت: الان عید است . خیلی از بچه ها رفته اند پیش خانواده هاشان . اینها که رفته اند، وقتی برگردند ، برای این دویست، سیصد نفری که در مدرسه ماندند تعریف می کنند که چنین و چنان . من باید بمانم با این بچه ها ناهار بخورم ، سرگرم شان کنم که این ها چیزی برای تعریف کردن داشته باشند. گفتم: خب چرا مامان برایمان غذا فرستاد نخوردی؟ نان و پنیر و چای خوردی . گفت: این غذای مدرسه نیست . گفتم: شما دیر آمدید . بچه ها نمی دیدند شما چی خورده اید. اشکش جاری شد ، گفت: خدا که می بیند .
#ادامه_دارد........
📗از زبان همسرشان غاده
🌹به نیت شهید سردار سلیمانی و شهید چمران برای تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات بفرستیم😊
@anvar-elahi
📜
📖📜
📜📖📜