💎معاون آموزش حوزه علمیه خراسان:
📝ابلاغ رشته تخصصی زبان و ادبیات عربی با گرایش ترجمه بلاغی
🏫«قرارگاه زبان و ادبیات حوزه علمیه خراسان»
🆔 @Arabicliteraturehozehkh
🔹حجتالاسلام والمسلمین سید حمید علوی آزیز در گفتگو با خبرنگار روابط عمومی حوزه علمیه خراسان، با اعلام این خبر گفت: رشتهی تخصصی سطح چهار « زبان و ادبیات عربی با گرایش ترجمه بلاغی » در جلسه یک صدوبیست و پنجم شورای عالی تصویب و برای سال تحصیلی 1401 - 1400 ابلاغ شد.
🔸وی تصریح کرد: کاربردی سازی ادبیات در علوم اسلامی، تقویت روحیه نوآوری و تولید علم، تقویت قدرت تحلیل و نقد مسائل زبانی و ادبی، توجه به تقویت مطالعات زبانی و ادبی با رویکرد میانرشتهای، ایجاد نگرش صحیح به نقش ادبیات در تحقق تمدن نوین اسلامی، توجه به نخبهگرایی، توجه به احیای میراث کهن ادبیات، تأکید بر تفکر انتقادی، خلاقانه، آیندهپژوهانه و سیستمی و تقویت رویکرد مسئله محوری در آموزش، ازجمله موارد راهاندازی این رشته در حوزه علمیه خراسان است.
🔹معاون آموزش حوزه علمیه خراسان، با اشاره به اینکه این رشته باهدف توسعه و گسترش زبان و ادبیات در بدنه علمی حوزه با رویکرد ترجمه بلاغی در راستای گسترش مرزهای دانش با توجه به نقش ادبیات عربی در فهم متون علوم دینی، راهاندازی شده، افزود: تربیت مدرس و پژوهشگر در عرصه زبان و ادبیات عربی، تأمین و تربیت کادر علمی مجرب درزمینهٔ ادبیات عربی و درک و انتقال پیام متون دینی و ادبیات شیعی، از دیگر اهداف راهاندازی این رشته است.
🔸وی بابیان اینکه تعداد واحدهای درسی این دوره 114 واحد میباشد، گفت: داوطلبان برای کسب مدرک سطح چهار این رشته باید 60 واحد فقه و اصول، 44 واحد تخصصی که 18 واحد آن به رساله اختصاص دارد، 8 واحد پیشنیاز و 2 واحد درس اختیاری، را بگذرانند.
🔹حجتالاسلام والمسلمین علوی آزیز در پایان به شرایط پذیرش این رشته نیز اشاره و ابراز کرد: فارغالتحصیلان سطح 3 یا کارشناسی ارشد رشته ادبیات عرب، علوم قرآنی و زبان و ادبیات فارسی میتوانند پس از قبولی در آزمون کتبی و مصاحبه علمی، در این دوره شرکت کنند.
🏫«قرارگاه زبان و ادبیات حوزه علمیه خراسان»
🆔 @Arabicliteraturehozehkh
💎متن مصاحبه علمی حجت الاسلام سلامی، از استادان شرکت کننده در طرح ارزیابی و رتبه بندی استادان زبان و ادبیات عربی حوزه علمیه خراسان
🔹استاد رضایی: در ابتدا پیشینه ای از مراحل تحصیل و تدریس خودتان بیان فرمائید؟
🔸استاد سلامی: در سال 1369 وارد حوزه علمیه شدم و مدت سه سال در مدرسه حاج آقای دیانی بودم . بعد از آن به محضر آقای حجت هاشمی خراسانی رفته و کتاب های «مختصرالمعانی» و «حاشیه ملا عبدالله» و بخشی از کتاب «صمدیه» را، در محضر ایشان خواندم. بعد از آن در مدرسه گوهرشاد در درس آیت الله سید محمد جواد سبزواری بودم و سپس در دانشگاه رضوی در رشته علوم قرآن و حدیث پذیرفته شدم. کارشناسی و ارشد خود را از این دانشگاه رضوی گرفتم که استاد خیاط نیز استاد مشاوره بنده بودند و موضوع پایان نامه بنده، «اتحاد و همبستگی از دیدگاه قرآن و حدیث» بود.
🔸استاد سلامی: این مطالب بیانی از دوره تحصیلات بنده بود. اما نسبت به تدریس، در چند مدرسه تدریس داشته ام: مدرسه امام محمد باقر (ع)، مدرسه ولیعصر کرمانیها، مدرسه حضرت مهدی (عج) که آن زمان زیرنظر حاج آقای امامی بود و در دو شهر خارج از مشهد نیز تدریس داشته ام. سه سال از 1382 تا 1385 به عنوان استاد اعزامی در منطقه صالح آباد تربت جام و هم اکنون 5 سالی است که در بجنورد می باشم.
🔹استاد عبدالله پور: بفرمائید چه درس میدهید؟
🔸استاد سلامی: من رشته ادبیات را انتخاب کردم و این انتخاب در پی دلیل بود. چون بنده رشد و موفقیت طلبه را در سالهای ابتدایی دانسته که شالوده فکری او شکل می گیرد. حال اگر بتوانیم در این سه سال طلبه را به کارهای علمی واداشته، در این صورت طلبه می تواند موفق باشد!بنده نیز که دو سه کلمه یادگرفته ام می گویم خداوند خیر بدهد به حاج آقای جلالی و اکبرنیا که در سال های اول و دوم استاد بنده بودند و درکنار درس، اخلاقیات داشتند و این امر خیلی موثر بود. به همین دلیل در پی گرفتن مجوز تدریس رشته های دیگر نبودم و اگر مدرسه نیز به من پیشنهادی بدهد، رد میکنم.
🔸استاد سلامی: بنده برای عمر طلبه ارزش قائل بوده و بسیار تلاش میکنم. ولی برخی افراد، تدریس های مختلفی دارند ولی دغدغه ی طلبه را ندارند.
بنده زمانی که در مشهد بودم کتاب هدایه ی آقای شیرافکن را دو بار تصحیح کرده و در چندین صفحه برای ایشان فرستادم، ایشان نیز اکثرآنها را اصلاح و اعمال کردند. در کتاب هدایه بحثی در مسئله ظروف است که متن آن به اشتباه وارد شده بود و زمانی که در بجنورد بودم در کلاس مغنی بحث این مطلب را بحث کردیم در مواقع این چنینی، مشکل از جانب طلبه نیست، استاد باید این امر را درک کرده و متوجه آن باشد. استاد اشتباه به طلبه آموزش داده که سر کلاس مغنی که داشتیم بحث کردیم؛ این اشکال در چاپ های قبل از سال 93 وجود داشت. پس از دوبار تصحیح کتاب «هدایه» استاد شیرافکن در مقابل از ما تشکر کردند. همچنین کتاب «جواهرالبلاغة»! که اگر چاپ های سال قبل از 94 را مشاهده و با چاپ 95 مقایسه کنید، متوجه خواهید شد. بنده دو مرتبه اشکالاتی از این کتاب را در چندین صفحه همراه با دلیل برای دفتر تدوین متون حوزه فرستادم و آقای جزائری تشکر فرمودند.
🔹 استاد رضایی: در حال حاضر مشغول به چه کاری هستید؟
🔸استاد سلامی: در حال حاضر بیشتر به مطالعه و تحقیق در تفسیر قرآن و نهج البلاغه مشغول هستم. سال گذشته برای آقای حمید محمدی نقدهایی به صورت محدود نوشته و ارسال کردم، البته ارتباط برقرار کردن با ایشان با توجه به مشاغلی که دارند کمی سخت است.
🔸استاد سلامی: الان هم دغدغه ام این است تا علاوه بر جنبه های درسی از لحاظ غیر درسی نیز مشکلات طلاب را برطرف کنم. چون استادان با توجه به ارتباط مستقیمی که با طلاب دارند نسبت به آموزش و مدیریت از مسائل و مشکلات آنها آگاه تر می باشند. حال اگر بتوانم مشکل را رفع کنم، تلاشم را می کنم، اما در صورت نیاز به کمک گرفتن از آموزش و مدیریت، از آنها نیز کمک می گیرم.
🔹استاد کندری: نگاه شما به علوم ادبی نسبت به دیگر علوم چگونه است؟
🔸استاد سلامی: ادبیات مادر علوم است، طلبه در هر رشته ای که بخواهد در آینده مشغول شود، اگر در ادبیات ضعف داشته باشد، چندان موفق نخواهد شد.
🏫«قرارگاه زبان و ادبیات حوزه علمیه خراسان»
🆔 @Arabicliteraturehozehkh
🔹استاد کندری: می توانید نمونه ای از تاثیر ادبیات بر علوم دیگر را بیان کنید؟
🔸استاد سلامی: بله طلبه ای که فقه و اصول میخواهد بخواند، وقتی متن را نتواند درک کند، مبتدا و خبر را نتواند تشخیص بدهد، چگونه می خواهد نتیجه ی فقهی بگیرد؟! بنده بعضی اوقات ناظر امتحان بوده ام، طلبه ای که فقه و اصول میخواند، درگیر سوالات «ترجمه کنید» است و وقتی نتواند ترجمه کند فقه و اصول به چه کارش می آید؟! به نظرم بایستی مرکز مدیریت حوزه علمیه اختیاری را به مدرسه و استاد بدهد که اگر طلبه ای نیاز داشته باشد، دروس آن را افزایش بدهند؛ چه اصراری است که طلبه باید در طول چند سال مشخص دروس مقدماتی خود را تمام کند، اما متاسفانه جو روانی به گونه ای پیشرفته است که اگر طلبه ای یک سال عقب بماند دچار نوعی سرخوردگی می شود و این جو حاکم به جهت روحی روانی بسیار تاثیر گذار است.
🔹استاد رضایی: غیر از کتاب هایی که ذکر فرمودید، کتاب دیگری نیز تصحیح داشته اید؟
🔸استاد سلامی: به نوعی درباره هرکتابی که تدریس داشتم، مطالبی را نگاشته ام. در سال 94 که به بجنورد رفته بودم، در طرح سفیران هدایت یک جلد از کتاب آقای شجری را به جهت تدریسی که داشتم نیز اشکالاتی را جمع کرده بودم. منشأ این اشکالات یا از جانب شاگردان به سبب اشکالاتی که مطرح می کنند ویا از خود بنده به جهت مطالعات مختلف و بررسی شروح و حواشی است.
🔸استاد سلامی: بنده مراجعاتی را که انجام می دهم و به همراه دلیل آن ثبت می کنم. علاوه براین شاگردانم نیز اشکالاتی را مطرح می کنند و بنده به جهت دفع این اشکالات، تمام شروح و حواشی و کتاب های مرتبط را نگاه میکنم. وقتی بنده برای آقای شیرافکن اشکالاتی را فرستادم، چرا حرفم را قبول کرد؟ چون همراه با دلیل آوردم که در چاپ جدید آقای شیرافکن مثالش را عوض کرد. موضوع بحث را در خاطر ندارم اما مثال ایشان دو وجه داشت در صورتی که محل بحث بایستی تنها یک جواب می داشت و بنده از تفسیر مجمع البیان دلیل بر آن آوردم. درحال حاضر نیز پیگیر این امور هستم. حتی آقای جزائری و آقای شیرافکن بیان فرمودند که اگر نقدی را داشتی برایمان بفرست.
🔹استاد رضایی: مکالمه نیز کار کرده اید؟
🔸استاد سلامی: زمان تحصیل در دانشگاه مکالمه کار می کردم، اما بعدها باتوجه به اینکه زمینه ای نداشت، رها کردم.
🔹استاد عبدالله پور: منبع شناسی خاصی درکتب ادبی داشته اید؟
🔸استاد سلامی: بله! بنده بسیاری از کتاب های عربی را می شناسم و به برکت دانشگاه و اساتید زبده ای که داشتیم حتی با کتاب های غیر علمی نیز آشنا هستم.
🔹استاد عبدالله پور: از منابع بلاغی، به خصوص چند مورد که روزآمد باشد را نام ببرید؟
🔸استاد سلامی: خدمت شما عرض شود که اگر کسی بخواهد کتاب «جواهرالبلاغه» را متوجه شده و درک کند باید به کتاب مختصر، مطول و شروح التلخیص مراجعه نماید. طلبه های قدیم که مختصر و مطول را خوانده اند، می دانند رشته بحث چه می باشد. علاوه بر این در تفاسیر به شاهد مثال های ذکر شده از آیات یا روایات نیز مراجعه و استفاده می کنم.
🔹 استاد عبدالله پور: چند مورد از آن ها را نام می برید؟
🔸استاد سلامی: در بحث قصر کتاب جواهر مثالی میزند که عبارت باشد از: «حور مقصورات فی الخیام»! شاگردم سوالی پرسید که ذهنم را مشغول کرد. کلمه «حور» بنده تا قبل از آن نمی دانستم جمع مکسر است و زمانی که «حور العین» گفته می شد، گمان می بردم که یک نفر بوده و مفرد است، به کتاب «تفسیر نمونه» مراجعه کردم و سپس دریافتم؛ اما وقتی شخص در پی یافتن نباشد، این مطالب درک نمی کند، در ذیل برخی شواهد در کتاب «جواهرالبلاغة» به تفسیر «التحریر و التنویر» مراجعه کردم و این کتابی بسیار پر محتوا است، اما متاسفانه اخیرا با این کتاب آشنا شدم.
🔹استاد عبدالله پور: التحریر و التنویر را ندیده بودید؟!
🔸استاد سلامی: علاوه بر اینکه خودم ندیده بودم، استادی هم به ما معرفی نکرده بود و بنده در فضای مجازی با این کتاب آشنا شدم.
🔹استاد عبدالله پور: دیگر از تفاسیر بلاغی چه عناوینی را به یاد دارید؟
🔸استاد سلامی: من تفسیر کشاف را نداشتم، البته در مدرسه ترجمه اش بود اما عربی آن را نداشتند برای همین این کتاب را خریدم.
🔹استاد عبدالله پور: چه کسی ترجمه کرده است؟
🔸استاد سلامی: در خاطرم نیست اما بنده ترجمه آن را نپسندیدم، چون بعضی از چیزهایی که ما دنبالش هستیم، در ترجمه فارسی یافت نمی شود. البته به عنوان کتاب کمکی خوب است! بنده نیز بعضی از وقتها از آن استفاده می کنم؛ اما متن عربی علاوه براینکه دریچه ای برای فهم عمیق است، باعث کشف منابع و مآخذ بسیاری از تفاسیر دیگر می شود و این امر نمایانگر جایگاه این کتاب خواهد بود.
🏫«قرارگاه زبان و ادبیات حوزه علمیه خراسان»
🆔 @Arabicliteraturehozehkh
🔹استاد عبدالله پور: از تفاسیر بلاغی دیگر نام ببرید؟ آیا المیزان تفسیری بلاغی است؟
🔸استاد سلامی: المیزان تفسیری قرآن به قرآن است که نکات بلاغی هم دارد، در همین مورد بحثی در آیه «ثمّ انّ علینا حسابهم» است و ایشان با ملا فتح الله کاشانی اختلافی در ذیل این آیه دارند. تفسیر ملا فتح الله کاشانی به زبان فارسی است که دارای نکات بلاغی نیز می باشد. اما متاسفانه طلبه ها آگاهی نسبت به آن ندارند؛ در همین آیه ملا فتح الله کاشانی می فرماید این آیه دلالت بر حصر دارد، اما علامه طباطبایی این مفسر بزرگ که هر چه در شان ایشان بازگو کرده اند، به جا و صحیح بوده است چنین دلالتی را در این آیه نفی می کند؛ البته برای درک ابعاد آراء ایشان بسیار باید کار کرد که اگر اساتید طلاب را تشویق به تحقیق و پژوهش کنند و بر این امر اهتمام داشته باشند، ایصال به مطلوب و اکمال نعمت است و اگر در زمان خود بنده نیز چنین می بود بسیار بهتر و پسندیده تر می بود. اما متاسفانه شرایط اینگونه نبود!
🔹استاد عبدالله پور: به مجمع البیان نیز مراجعه می کنید؟
🔸استاد سلامی: در مجمع البیان نیز نکات بلاغی به صورت پراکنده وجود دارد که اگر تفحص شود،نکات زیبایی پیدا خواهد شد! به عنوان نمونه برای من یک نکته ای جالب بود که در بحث تشبیه در برخی از آیات قرآن کریم علاوه بر «مثل»، «کاف» زائده نیز ذکر شده است، مانند: «مثلهم کمثل الذی استوقد نارا». من از استادی که مقداری بر بلاغت علم داشته بود، پرسیدم اما ایشان خوب نتوانست بنده را قانع کند که یک کدام از این دو زائده است، البته از آقای حجت هاشمی نیز سوال کردم به این صورت که روضه ی ایشان شرکت کرده و آخر جلسه یک سوال این چنینی پرسیدم. بنده هرکجا کسی را پیدا کنم که عالم باشد فرصتی ایجاد می کنم تا از ایشان استفاده کنم؛ بعداز آن به تفسیر مجمع مراجعه کردم که در آنجا تصریح کرده به زائده بودن شده بود؛ حال بنده دلیلی محکم دارم تا به شاگردم مطلبی را بگویم.
🔹استاد عبدالله پور: صاحب مجمع در آغاز نمی خواست تفسیر بنگارد، بلکه قصدش این بود که یک دوره انواع علوم قرآن را بنویسد! لذا عنوان کتاب ایشان نه «مجمع البیان فی تفسیر القرآن»، بلکه «مجمع البیان لعلوم القرآن» است؛ لذا مقدمه دراز دامن مجمع، چونان مقدمه دوازده بند تفسیر صافی در علوم قرآن است. به تفسیر «البحرالمحیط» ابوحیان الاندلسی نیز مراجعه ای داشته اید؟
🔸استاد سلامی: مجمع البیان دریاست، نکات ناب و احادیث زیبایی در آن ذکر شده است! اما نسبت به تفسیر البحر المحیط خیرمراجعه ای نداشتم.
🔹استاد رضایی: «حورالعین» که فرمودید چه کلمه ای است؟
🔸استاد سلامی: «حور» جمع «احور» و «حوراء» و «عین» جمع «اعین» و «عیناء» است.
🔹 استاد رضایی: صرف کنید از اول تا صیغه ششم؟
🔸استاد سلامی: «احور»، «احوران»، «احورون»، «حوراءٌ»، «حوراءان» و «حوراوان»، «حورائات».
🔹استاد رضایی: سه اشکال داشت! «احورُ»، «احوران»، «حُور»! چرا که جمع سالم ندارد. چون شرط جمع مذکر سالم این است که مونث آن با «تاء» باشد! سپس «حوراءُ» چون غیر منصرف است، تنوین نمی گیرد! همچنین «حوراوان» دو وجهی نیست بلکه یک وجه دارد، اگر الف ممدود باشد قلب به واو میشود و بعد صیغه ششم که مثل صیغه سوم باز هم «حُور» می شود و هم جمع «احور» است و هم جمع «حوراء»! البته برای جمع مونث سالم شرطی ندارد و «حوراوات» نیز گفته می شود.
🔹استاد عبدالله پور: بفرمایید در مما «مما زرقنا هم ینفقون» ادماج در این بخش از آیه چگونه است؟ ابن عاشور می گوید و بنده از آن نقل میکنم.
🔸استاد سلامی: ادماج یکی از مباحث کم کاربرد است که الان حضور ذهن ندارم و باید مراجعه کنم.
🔹استاد رضایی: تبارش را بگویید؟ یعنی در کدام علم قرار دارد؟
🔸استاد سلامی: علم بدیع!
🔹استاد عبدالله پور: همینقدر کافی است. آرزوی توفیق و سربلندی!
🏫«قرارگاه زبان و ادبیات حوزه علمیه خراسان»
🆔 @Arabicliteraturehozehkh
🔸استاد سلامی: یک نکته دیگر عرض کنم، چون حاجآقای رضایی در کتب منتخب ادعیه حرم دستی داشته اند، الآن نگاه کنید بین بنیاد پژوهش ها و کتب منتخب ادعیه اختلافنظری هست و کسانی باید در پی آن باشند. در فرازی از دعای ندبه «یا ابن الاطائب المطهرین» «اطائب» و «اطایب» که در منتخب ادعیه حرم «اطایب» اما در نسخه بنیاد پژوهش ها «اطائب» بهکاررفته است، اما بر اساس آنچه از آقای ربانی در رابطه با کلمه «مقاییس» شنیده ام باید «اطایب» باشد!
🔹استاد عبدالله پور: از معجم مقاییس اللغة استفاده می کنید؟ یک خصیصه ممتاز در کتاب مقاییس را بگویید!
🔸استاد سلامی: خیلی کم مراجعه می کنم! «معجم مقاییس اللغة» به معانی مشترک می پردازد. «مقاییس» نیز که می گویند از «مقیاس» به معنای اصل است! یعنی یک واژه که چندین معنی برای آن ذکرشده را در معنای مشترکی که میان آن ها وجود دارد، جمع کرده است. بهعنوان نمونه ماده «جنّ» به معنای مخفی شد یا پنهان شد، «جنین» به معنای پوشیده و چندین کلمه دیگر، از این موارد را ذکر میکند.
🔹استاد عبدالله پور: عنوان این کتاب را میتوانید توضیح بدهید؟
🔸استاد سلامی: «مقاییس» جمع «مقیاس» که به آن اصل نیز میگویند، در کتاب «مقاییس اللغة» محوریتی که آن معنای مشترک باشد را بهعنوان اصل بیان می کند که در میان مشتقات آن ماده وجود دارد! مثال زدم واژه «جنّ» که مشتقات دیگری مانند: «جنین»، «اجنه» و ... دارد که تمامی این واژه ها خلاصه در این اصل معنایی می¬شود.
🔹استاد عبدالله پور: حال اگر در این مقیاس جمع نشود چه؟ مؤلف تحت چه عنوانی به کار می برد؟
🔸استاد سلامی: نمی دانم!
🔹میگوید شاذ است! یعنی اگر نتوانست، معنای کاربردی را در یک اصلی که گاهی در یک اصل و گاهی در دو و یا سه اصل جای می گیرد را برگرداند! به عبارتی دیگر درجایی که نتوانسته باشد به آن گوهر معنایی برگرداند، می گوید این استعمال شاذ و نادر است! «الدلالة المحوریة» دلالت محوری در یک کلمه گاهی رجوع به یک اصل دارد و گاهی دو یا سه اصل و این مقاییس که فرمودید از مقیاس یعنی همان اصول که در کتاب ایشان ذکرشده است! اما مرحوم مصطفوی همه اینها را به یک اصل کاهش می دهد. یعنی گوهر معنایی یگانه و نه چندگانه و اگر نتواند به یکی از این اصول برگرداند البته اعتراف نمی کند ولی داخل در شاذ قرار میدهد.
🔹استاد رضایی: کانال قرارگاه را نیز دنبال میکنید؟ فایلهای صوتی را چطور؟
🔸استاد سلامی: بله بنده به همان ضابطه ای که ذکر کردم، پیگیری میکنم! البته نه اینکه همه را دنبال کنم! ولی برخی ها را مانند تفسیر جنابعالی را، بحثهای آقای ربانی بیرجندی که ایشان نیز بسیار با سواد هستند و متأسفانه ما طلاب مشهد برخلاف طلاب قم، قدر داشته هایمان را نمی دانیم! ایشان نیز یکی از همین داشته هاست که بسیار متواضع می باشند! البته به جهت مشغله های درسی و نیز امور مسجد که عمل به وظیفه آخوندیمان هست، نتوانسته ام که همه را گوش کنم! البته سوا لاتی را که داشته باشم نیز از طریق ارتباط با شما رفع می کنم.
🏫«قرارگاه زبان و ادبیات حوزه علمیه خراسان»
🆔 @Arabicliteraturehozehkh
#اطلاع_رسانی
💎«تحلیل انتقادی تفسیر التحریر و التنویر ابن عاشور»
🔹ارائه دهنده: استاد نجم الدین خلف الله ( استاد دانشگاه لوران فرانسه)
♨️استادان ناقد:
🔸حجت الاسلام و المسلمین استاد نجف علی میرزایی (پژوهشگر علوم قرآنی)
🔸استاد ابوالفضل خوش منش (عضو هیات علمی دانشگاه تهران)
📅 شنبه ۱۴۰۰/۰۱/۲۸ مصادف با چهارم ما مبارک رمضان
🕰ساعت ۱۸
🖇لینک ورود به جلسه:
https://www.skyroom.online/ch/csir.ut/enter
🏫«قرارگاه زبان و ادبیات حوزه علمیه خراسان»
🆔 @Arabicliteraturehozehkh
💻#معرفی_منبع درباره
#علوم_ادبی_و_اهمیت_آن #روش_شناسی #تحلیل_ادبی #استاد_محمد_عشایری_منفرد
🔉#صوتی_فارسی
💎روش شناسی تحلیل متن
👨🏫استاد محمد عشایری منفرد
🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است!
🏫«قرارگاه زبان و ادبیات حوزه علمیه خراسان»
🆔 @Arabicliteraturehozehkh
💻#معرفی_منبع درباره
#دانش_زبان_و_ادبیات_قرآن_کریم #علم_صرف_قرآن_کریم #تفسیر_ادبی_قرآن_کریم #استاد_عباس_عبدالله_پور
🔉#صوتی_فارسی
💎تفسیر صرفی قرآن کریم (از جلسه ۱۴ تا جلسه ۱۷) (صوتِ درس های قبلی، پیش از این در همین کانال بارگذاری گردیده و این درس ها ادامه دارد ....)
👨🏫استاد عباس عبدالله پور
🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است!
🏫«قرارگاه زبان و ادبیات حوزه علمیه خراسان»
🆔 @Arabicliteraturehozehkh