رسیدن به آدامسِ وسط آبنبات چوبی، خنکی اون طرف متکا، خندیدن بچه از ته دل به اداهات، راه رفتن روی جدول بغل خیابون، رسیدن به نون بستنی قیفی، نوشتن روی شیشه بخار گرفته ماشین، رسیدن به کارامل وسط بستنی شکلاتی، تعطیلی مدارس بعد از اومدن برف زیاد، خوردن شلیل و هلو و زرد آلو زیر باد کولر و دیدن فیلم مورد علاقت وسط تابستون، داشتن تو دقیقا همین حسارو به همین قشنگی به من میده :)
تو مگه قراره چند بار زندگی کردن رو تو دنیا تجربه کنی؟!
بیشتر از یکبار؟! معلومه که نه !
پس چرا سعی نمیکنی لذت ببری؟! چرا سر چیزایی کوچیک خودتو ناراحت میکنی !؟
چرا زندگیو سخت میگیری؟!
-دوباره میپرسم :
مگه تو قراره چند بار زندگی کنی :)
آنقدر که از دست دادن چیزی ما را افسرده می کند از داشتن همان چیز احساس خوشبختی نمی کنیم
و این ذات آدمیزاد است !
آرامجای .
سیوش کن : мое солнце به معنی خورشید من ! -واژهیروسی
سیوشکن : Моя душа
به معنی روح و نفس و وجود من !
-واژهیروسی
آرامجای .
به سان رود که در نشیب دره سر به سنگ میزند رَونده باش؛ امید هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش ... #شع
با اینکه دلش بسته به دل های دگر بود
دیوانه دلم باز گرفتار دلش بود !
#شعرگرافی