eitaa logo
سوزستان
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
685 ویدیو
25 فایل
می‌نویسم آنچه را باید نوشت... دستنوشته های زهرا آراسته نیا ارتباط با من: @suzestan کانال اختصاصی اشعار: @ghatre_ashk
مشاهده در ایتا
دانلود
422.6K
⚜ یا امام رضا ع دلُم ، دلتنگ صحن دلرباته بییِس لف تُنگِ جِیلی اِشکنیده دمی تا عکس گنبدْتَ ببینم بووُم لف توپِ تالی گشکنیده کموتر بیدمه سی دلْ بِرارت أ کوچُکی سوزقبا پشت و پنامه دلم جلد مشَد أر بیسه آقا أ بالویی دعاها سوزقبامه خیابون امامه دوس دارم خیابونی که پرنور أ برارته أ اینچو قسمتم با تا ضریحت برم مه هر قدم هی ‌اسم مارته سرم صدقه سر خوار و برارت مو شیراز و قم و دسفیله گشمه أ عشقت سرخه کل سرزمینم مری دس پا دل ایران رشمه ترک بسه دلم تشنه س آقا سی أو خوردن أ اسموعیل طلویی حریم پاک تو دریاس ولله مُنَم ره ده بووم پیشِ تو مویی تن کِلْمه أ عَرسُم خیس خیسه نوشتم بیت شعری په نمِ دل اگرچه لایق درگاهتون نه قبولش کن شبیه شعر دعبل دلم تنگه دگه طاقت نداره ه چن ساله نگفتیشه که آیه؟ به مارت یا به سقا یا جوادت ندونه ور کجا خودشه پلایه مو خوندوم مه کتاب، خوار و برارون لِفِ مرغی به سمت تو ‌پریدِن چه مهری بینتون ونده خدا که غم و سختی رهه ور جون خریدِن أ خیر و برکت قوم و کسونت محبت پا گرفته مه دلامو شمو خوبه و خوبی رسمتونه که هر جا پاونه ری خیر علامو حدیث سلسله، ره مستقیمه ولایت حصن رب العالمینه دلم بند تونه که لف ضریحت اخیر یه روز بسازه مه مدینه تن شهرم پر زخمه أ موشک بفمه درد هرکه مونده بی کس دخیلت ضامن آهو، گپی کن به داد درد بچون یمن رس نصیبم کن تونو جد کریمت نشینُم کنج گوهرشاد یه شو دعا خونم، گویی ور مستجابه تیام ریزن به پا کل زائرون أو دعا کن وَرچِنه سامون هرکس که تخم جوره مِ دنیا بکاره دعا تو بِختره جون جوادت دعا کن تا خدا مَهدیشه آره ✍ زهرا آراسته‌نیا @arastehnia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ عرضه "منطقه پرواز ممنوع"، پرفروشترین فیلم نوجوان سینمای ایران 🔰 ویژه انتشار در 🚫 @mparvazmamnooe
ایول به تو آقای سپاهی، مشتی! تو صاحب قایق دلیرِ گشتی دنیا همه درگیر کویید است اما تو راهی عرصه فضایی گشتی 🔺 🔺 @arastehnia
💐 بسم الله الرحمن الرحیم به اسم تویی که بهترینی. به اسم تویی که مهربانی‌ات را چشم‌هایت فریاد می‌زنند. به اسم تویی که برق نگاهت می‌شود لبخند روی لب بندگانت. به اسم تویی که پیچش گلبرگ‌ها به دلم چشمک می‌زند عاشق بودنت را. امسال هم بیدار شدم تا بنشینم روی سفره رزقت و روزه بگیرم فرمانت را. دستم را بگیر که می‌دانم این سرانگشتان مهربان خودت بود که روی گونه‌ام کشیدی و زیر گوشم خواندی: «بیدار شو! دلتنگت هستم.» آخر من کجا دلبری به دل‌انگیزی و عاشقی تو بیابم که دلش برای چون منی هم تنگ شود؟! من، همان منِ عاصیِ حرف‌گوش‌نکنِ اعصاب‌خردکن! تو، چقدر می‌توانی خوب باشی که همه من بودنم را به رویم نیاوری و باز هم بیایی پای بیدار کردنم؟! بچه می‌شوم در برابرت و با ذوق می‌پرم به آغوشت، دست‌هایم را حلقه می‌کنم دور گردنت و بلند بلند می‌گویم: «خدایا، دوستت دارم.» ✍ زهرا آراسته‌نیا @arastehnia Instagram.com/arastehnia
اندر احوالات پیام‌های بازرگانی سیما یا یکی پیامک نداد مرد! شدم بی حوصله از دست دنیا کنون روشن کنم تلویزیون را ببینم صحنه های عاشقانه بهشتی را بسازم توی خانه ببینم فیلم های سینمایی در این حال و هوای کرونایی سخنرانی ببینم حی و حاضر سپارم چشم بر سریال فاخر ولی اول بیاید دید تبلیغ که هر گل لاجرم دارد بسی تیغ پنیر لاکتیکی چیز عجیبی ست که حاوی مواد دل‌فریبی ست نه قافیه مهم است و نه وزنم اولین چیزی که واسه صباح مهمه سلامتی گاوه! به قبر شاعران شد لرزه برپا که ضعف و گل شده قافیه اینجا فروش کشک بادمجان جدید است ولی گوید ننه‌ش عمری خریده است! تمام لکه ها را اسپری برد دهان وامانده و مغزم تکان خورد میان باغ و با کلی افاده طرف کنسرو‌ ماهی را نهاده تو با این لاکچری، با این دک و پز بزن جوجی و درکن بعد قمپز گمانم درس لقمان درس دورتو ست که آداب ادب را کلهم شست بگفت از بوی ظرف میزبانش کنف کرده تمام بستگانش اگر که خسته ای یا بی بخاری اگر حتی تو پایی هم نداری... پیاده تا روی سرحال و چالاک پیامک ده، بخر از کفش تن تاک *** در این جا کم کمک خوابید چشمم ندیدم باقی سریال را هم😒 @arastehnia Instagram.com/arastehnia
۲ 🌸حرف زدن خوب است. گاهی فکر می‌کنم آدم اگر حرف نزند دق می‌کند، در خود می‌پوسد. اما من دلم می‌خواهد با تو حرف بزنم. دلـ⁦❤️⁩ـم می‌خواهد بنشینم کنارت و زل بزنم توی چشم‌های آشنایت و با ذوق برایت حرف بزنم. هی درد دل کنم و هی تو سربجنبانی و آرام بگویی: «می‌دانم، همه را می‌دانم» آن وقت است که تمام اصول روانشناسی مکالمه را دور می‌ریزم و عاشق همین «می‌دانم» گفتن‌های وسط کلامت می‌شوم. اصلا همین که تو می‌دانی کافی‌ست، گفتن من فقط بهانه است برای تکرار چندین باره ی دانستن تو. همینکه تو با آن همه خدایی‌ات از همه چیز من با این همه بندگی‌ام خبر داری برایم کافی‌ست. 🙏 خیالم راحت است به مهربانی‌ات. خیالم راحت است دلت نمی‌آید بدانی حالم بد است و بی‌خیال بمانی. ⚜حرف من که نیست! خودت گفته‌ای رحمت را بر نفست واجب کرده‌ای. دمت گرم! چقدر خواستنی هستی معشوق محبوب من! 🌹 گنجشک‌ها هر صبح نام تو را آواز می‌خوانند و برگ‌های درخت خانه مست سماع می‌شوند و من دلم غنج می‌رود از تکرار حضور نام زیبایی که تو هستی. اللهم إنی أسئلک بسمک ... @arastehnia 🌐suzestan.ir 🖇Instagram.com/arastehnia
💐۳ بسم الله الرحمن الرحیم چشمانم خواب‌آلودند. از تو چه پنهان دیشب خوب نخوابیده‌ام. مگر شیطان در بند نیست پس چرا شب‌بیداری‌های دیشبم روی موج موهای تو تنظیم نبود؟ اصلا این چه بساطی ست که راه انداخته‌ای؟! شیطانِ در بند دیگر چه صیغه‌ای است؟! 💠من که می‌دانم می‌خواستی قد ناسپاسی مرا به رخم بکشی و بگویی: «خب شیطان را هم برداشتم حالا ببینم دیگر گناهت را گردن که می‌اندازی!» دارم حس می‌کنم دستت را زیر چانه زده‌ای و مرا زیر نظر داری و هربار که خطا میکنم آرام سری تکان می‌دهی و آه کوتاهی می‌کشی. ولی می‌دانی همین هم مزه دارد. بخصوص آنجایی که می‌روم طرف پرتگاه و تو ناگهان نیم‌خیز می‌شوی و بی‌خیال تمام حرف‌گوش‌نکردن‌هایم، سریع دستم را می‌گیری و عقبم می‌کشی و محکم می‌افتم توی بغلت. اصلا تمام لذت آدم بودن به همین افتادن در آغوش گرم و امن توست. 🌹می‌خواهمت. حالا که باز هم نفس کشیدن در هوای سومین سحر ماهت را نصیبم کرده‌ای می‌خواهم روی ماهت را ببوسم که صورت تو بوسیدنی‌ترین جای دنیا ست آن هم در این روزهایی که می‌گویند نباید بوسید. چشم‌های خواب‌آلودم را می‌بندم که سرم روی سینه‌ی معشوقی‌ست که عاشـ❤️ــق‌تر از خود نیافریده و مهربانی‌اش هربار به من گریزپای جرأت بازگشت می‌دهد. ⚜️چشم‌هایم خواب‌آلود است، درست! ولی هرچقدر هم قایمشان کنم، تو که خوب می‌دانی آرام آرام گوشه‌شان خیس شده‌ است از شرمندگی. 😭 🙏آغوشت را از من مگیر، ای مونس بی پناهی شرمندگان! @arastehnia 🌐 Suzestan.ir Instagram.com/arastehnia
ای بهترینِ مودعوض‌کنندگان! متن و‌ طرح: کوثر سعیدفر Instagram.com/k.saeidfar @arastehnia
بداهه رمضانیه شاعران روزه‌دار راه‌راه در ایام قرنطینه گشوده باز خدا سفره‌های احسان را و بسته راه گناه و خطا و عصیان را اگرچه می‌کند ابلیس را خدا زنجیر منم که بسته‌ام از پشت دست شیطان را به زخم معدهٔ بنده اضافه شد کرونا چگونه تاب بیارم هجوم زخمان را؟ چگونه روزه بگیرم که هست باطل، چون گرفته لایه‌ای از دود شهر تهران را شمیم الکل و وایتکس، می‌برد هوشم ربوده از کفم الکل، خلوص ایمان را تمام دغدغه‌ام چیست؟ لحظه‌ی افطار که با حلیم، شکرپاش یا نمکدان را... چه روزه‌ای شود امسال در قرنطینه خورم به سفرهٔ افطار سهم مهمان را تمام بامیه‌ها را عیال یک‌جا خورد نهاده‌ام به جگر با فشار، دندان را جناب زولبیا، خود نماد تشویش است مُشَوشّانده گرانی حضرت، اذهان را شده‌ست نان و کباب و پیاز، یک رویا بیار عیال! پنیر و پیاز با نان را هوای گرم و عطش کرده بر تن مردان دوباره پاره عرق‌گیر و کهنه تنبان را میان خیل عبادات، من فقط خوابم ولی نوشته ملک، ذکر حی سبحان را دلم به وقت سحر، مطمئن و زیبا بود و داده جای درون خودش، امرسان را چگونه با شکم سیر می‌شود اصلا درست درک کنی حال مستمندان را؟ برای اینکه نچسبی به چسب نفس، ای دوست بچسب ماه خدا را! بچسب الان را! ✍ بداهه‌سرایان: مهدی امام‌رضایی، محمد علیان، محمود حسنی‌مقدس، زهرا آراسته‌نیا، صامره حبیبی، فهیمه انوری، طاهره ابراهیم‌نژاد، زاهده شاد، مینا گودرزی، زهرا فرقانی @arastehnia
۴ از تو چه پنهان حسودی‌ام گل می‌کند وقتی می‌بینم جیرجیرک‌ها زودتر از من عاشقانه‌هایشان را آواز کرده‌اند. درست همان وقتی که من خواب بودم، درست همان وقتی که بیدار شدم و تندتند سفره سحری را مهیا می‌کردم، درست همان وقتی که در فکر تنظیم زمان برای خوردن آخرین لیوان آب بودم، جیرجیرک‌ها مشغول عشق‌بازی با تو بودند. من، منِ همیشه مغرورِ خوداشرف‌مخلوقات‌پندار، از جیرجیرک‌ها هم عقب افتاده‌ام. زمین و زمان دست به دست هم داده‌اند تا بفهمانندم آنقدرها هم چیز علیه‌السلامی نیستم! با یک ویروس تمام دودوتا چارتای اقتصاد و کار و مدرسه ام به هم‌ می‌ریزد و حالا هم این جیرجیرک‌های سیاه زشت کوچک که در دل‌بری از تو با من کل گذاشته‌اند. می‌بینی عزیزم؟! می‌بینی به چه روزی افتاده این مخلوق مغرورت؟! باشد! هرچه تو بخواهی. هرچه تو بگویی. ممنونم بخاطر عظیم‌ترین ابتلاهایت. ممنونم به خاطر عجیب‌ترین ابتلاهایت. از این بدترش هم که باشد باز هم شکرت. جای شکر هم دارد این که دلم را با یک جیرجیرک آنچنان بلرزانی که از لرزشش به نقطه امن آغوشت پناه ببرم. اصلا این دل‌لرزه‌ها همه تمرینی‌ست برای لرزه ی عظیم روز رستاخیز. تو از آن معلم‌هایی هستی که آموزشت و تمرین‌های کلاست هیچگاه تعطیل‌بردار نیست و سیستم «شاد» کلاست هیچ‌گاه قطعی ندارد و اصلا شاد بودن یعنی حضور همیشگی در کلاس تو. فقط، لطفا پاسخ‌های مرا به آزمون‌هایت برای همیشه در پی‌وی خودت نگه‌ دار و آبروی این شاگرد تنبلت را نریز، ای بهترین سامان‌دهنده سامانه‌های عالم. @arastehnia 🌐 Suzestan.ir Instagram.com/arastehnia
32.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 تایم‌لپس تصویرسازی تقدیم به طراحی و اجرا: کوثر سعیدفر 🌐 Instagram.com/k.saeidfar @arastehnia
💐 ۵ 🔸آرام آرام ورق می‌زنم برگ‌هایی را که لیاقت در آغوش کشیدن حرف‌های تو را دارند. فکر کن! بین این همه کتابی که حرف‌های عجیب و غریب این و آن را در خود دارند، این ورق‌ها لایق حرف‌های پروردگار عالم شده‌اند. ✅من که فکر می‌کنم کار، کار درختی ست که مادر این کاغذهاست. لابد یک روزی سایه ای نثار رهگذری خسته و یا میوه ای تقدیم کودکی گرسنه کرده است که حالا خیرش به این کاغذها رسیده. 🌹خط به خطش را نوازش می‌کنم، خوشا به حال کاغذی که حتی نوازشش پاکی می‌خواهد. گوشم را نزدیک می‌آورم، صدای توست که تک تک حروف را برایم زمزمه می‌کند و من همه را می‌فهمم، انگار نه انگار که عربی نمی‌دانم! مگر می‌شود زبان معشوقت را نفهمی؟ اصلا عاشقی رسم‌الخط خودش را دارد و تنها وقتی حرف‌های معشوق را فهمیدی یعنی عاشقی. ⚜️این‌طور نگاهم نکن! می‌دانم خیلی وقت‌ها حتی ترجمه کلامت را نفهمیده ام. ولی به خودت قسم حتی آن وقت‌ها هم عاشقانه دوستت داشته‌ام. صدایت هنوز در گوشم می‌پیچد و من مست می‌شوم و سرم میافتد روی شانه‌ات. 💠ببین باز هم کار دست خودت دادی با این بنده‌نوازی‌ات! منِ سربه‌هوا کم بود، حالا باید منِ مست را هم تحمل کنی! انگشت‌هایت را حس می‌کنم روی گونه‌های دلتنگی‌ام. درست همین حالا که یکی یکی بدی‌هایم توی ذهنم رژه‌ می‌روند، درست همین حالا که پرده‌پوشی‌هایت دفعه به دفعه به یادم می‌آیند، درست همین حالا که ذره ذره از خجالت آب می‌شوم، خوشحالم که صدای گرمت آنقدر مستم کرده که هیچ کس را جز خودت نشناسم و نخواهم. ❤️مهربان همیشگی‌ام، ممنونم که بودنت را به من می‌چشانی. ✍ زهرا آراسته‌نیا @arastehnia