🔴 میروی جانم به قربانت ولی آنجا چرا!
طبق خبرهای منتشر شده بنا ست تغییراتی در مدیریت شهرستان های استان خوزستان صورت گیرد که یکی از آنها انتصاب جناب آقای محمد حیدری، سرپرست فعلی فرمانداری ویژه #دزفول به سرپرستی فرمانداری ویژه #خرمشهر است.
نگاهی به سابقه حضور ایشان در فرمانداری دزفول نشان میدهد، با اینکه شهرستان دزفول در افکار عمومی جزء شهرستان های آرام کشور محسوب میشود اما متاسفانه در این مدت با تنشهایی روبرو شد که به دید مردم تنها با یک مدیریت قوی اصلا به وجود نمیآمدند یا به سرعت و آرامش خاتمه پیدا میکردند اما...
مواردی مثل اعتراضات صورت گرفته در ماجرای تابلوی ورودی شهر که با کمال تأسف و تعجب به جان باختن عزیزانی نیز انجامید آن هم بر سر مسئلهای که به سادگی و از طریق رایزنیهای مدیریتی میتوانست بدون حتی درگیر شدن ذهن مردم حل شود.
حالا و درست بعد از آرام شدن اغتشاشات آبان ماه که اتفاقا در خرمشهر نمود زیادی هم داشت، و در آستانه انتخابات مجلس که به طور طبیعی التهاب آفرین است، فردی با سابقه نه چندان خوب مدیریتی به سرپرستی شهر مرزی و مهمی مثل خرمشهر منصوب میشود. از ته دل باید گفت، خدا به خیر کند!
@arastehnia
حاصل تَکرار 😐
یافتم جایی که خوابیدن خوش است
حاصل تَکرار را چیدن خوش است
حرف بی خود می زند شفافیت
بر سر خوان اند و بلعیدن خوش است
عکس سلفی ابتدای راه بود
پای آن ها لایک کوبیدن خوش است
مثل تضمین است امضای کری
تیترهای شاذ چاپیدن خوش است
چون خریت آرکاییک و خز است
پس به جایش لفظ شرقیدن خوش است
گر که سوزانده بخاری بچه ای
بی خیالش چانه خاریدن خوش است
وزن چادر درد دارد پس از آن
سود بردن بعد، نالیدن خوش است
چون نظارت روی ورزش لازم است
در تب فوتبال روسیدن خوش است
خلق و خدمت هم که کلا لامهم!
توی روی خلق فحشیدن خوش است
بر اف ای تی اف نهادن همّ خویش
کارگر را هم که نادیدن خوش است
قصه برجام را تایید و بعد
در پسابرجام زاییدن خوش است
چونکه مجلس خانهی این ملت است
توی این خانه تمرگیدن خوش است 😄
✍ زهرا آراسته نیا
@arastehnia
پ ن۱: ممنون از اون عده نماینده هایی که شامل حال این شعر نمیشن
پ ن۲: خداییش لطفا نماینده هایی بفرستیم مجلس که شأن جایگاهشونو بدونن!
#روز_مجلس
#شعر_طنز
با کرشمه، با ادا، با عاطفه
هی براش تبلیغ کردی اون دفه
هرچیه این حاصل تَکرار توست
پس سلبریتی، گلم، لطفا خفه!😏
زهرا آراستهنیا
#تَکرار
#صدای_آبان۹۸
#سلبریتی_بیسواد
#بدبختمون_کردن_اینا_خرداد۹۶ 😖
@arastehnia
در آن زمان که زمین محو عشق دیدن بود
و جاده در تپش تا خدا رسیدن بود
حماسه معنی چشمان عاشق یک زن
و اشک خم شده آماده چکیدن بود
شکوه واژه ی #عصمت میان هر دفتر
به نون والقلم آغاز شعر چیدن بود
همیشه اوج لطافت، همیشه زن؛ ریحان
شمیم عطر نجابت به باغ میهن بود
سفیر مهر و غرور و شهادت و عرفان
چه حس و حال عجیبی! چقدر بی من بود!
عروس شهر شهیدان سپید بخت شد و
تمام عرش مهیای کل کشیدن بود
زهرا آراستهنیا
پ ن: شهیده عصمت پور انوری، شهید شاخص سال، الگوی مناسبی برای دختران و زنان ایرانی ست. یکی از هزاران زن مقاوم دزفول که اگر نبودند #دزفول «پایتخت مقاومت ایران اسلامی» نمیشد
پ ن۲: #انگار ۱۹ آذر کنگره ای کشوری برای بزرگداشت این شهید در دزفول برگزار میشه
@arastehnia
#دلنوشته
دلم غزل میخواهد.
از صبح که بیدار شدهام در و دیوار سرم شعر میبارند اما واژههایم با قلم غریبی میکنند. درست مثل بچهای که دلش شیر میخواهد اما آنقدر غر زده که حالا نای شیرخوردن ندارد.
گاهی حسودیام میشود به واژهها! کاش یکی هم انقدر دلتنگ و بیقرار آمدن من میشد.
یکی بود که بال بال بزند تا بیایم بنشینم روبرویش و او سیر درکم کند و بعد آنقدر با من یکی بشود که تا دنیا دنیا ست نامش بخورد پای شعری که من بوده ام.
امروز از آن روزهایی ست که مگر غزل به دادم برسد. از آن صبحهایی که میتوانست با چای شیرین شود اما حالا پر است از بغضهای ناگاهی که حرفها را بغل کردهاند و نه شعر میشوند نه با هیچ مذاکره ای تحریم گلویم را پایان میدهند.
اینجا، در مرز من، سیاست یعنی عشق. تنها تدبیر ممکن عاشق شدن است. نه لبخند جواب میدهد نه حتی دستهای پشت پرده.
گلوی شعرخواه من تنها و تنها یک عالمه گریه ی عاشقانه را میطلبد.
غزل جان، آزادت خواهم کرد.
✍ زهرا آراستهنیا
@arastehnia
یک
امروز صبح دعوت بودم به نشست صمیمی بانوان فعال دزفول با سرکار خانم اصلانی، رئیس بسیج جامعه زنان کل کشور
به دلیل اینکه ابتدا باید اکران فیلم منطقه پرواز ممنوع برای دانش آموزان را آغاز میکردم کمی دیر رسیدم از حاضرین که برنامه های اجرا شده را پرسیدم گفتند : «چیزی از دست ندادی! قرائت قران، سرود ملی، خوشامدگویی مسئول دزفول که وسطش رسیدی و حالا هم سخنرانی خانم اصلانی». به شوخی گفتم: «پس خیلی هم صمیمی نبوده!»
سخنان خانم اصلانی پیرامون الگوی ابداعیشان از زن نه شرقی نه غربی و حضور بانوان در اجتماع بود...
اَسرا، دختر هشتماهه ام که این چند روز پا به پا یا بهتر است بگویم پا به آغوش من در تمام ۱۴ اکران فیلم در جاهای مختلف شهر و درجلسات با آقایان مسئول مختلف و در سرما و زیر باران و صبح زود و نیمه شب حضور داشت، حالا هوس بازی کرده بود و البته کمی هم خوابش میآمد. نق نق میکرد و از اسباببازیاش صداهای خفیفی درمیآورد. بغل دستی ام شکلاتی داد دستش و میگفت بذار بازی کنه، بچه ست! ولی من برای اینکه یکوقت صدایش بلندتر نشود رفتم ته سالن. صدای هیس هیس بقیه بلند شده بود. تصمیم گرفتم اسنپ بگیرم و بروم اما گوشیام هنگ کرده بود و طول کشید.
یکی گفت: «خانم آراستهنیا اگه میخواید برید تو اتاق بغل!» من هم گفتم چشم و وسایلم را برداشتم و کلا رفتم. از در حیاط که خارج میشدم به خانمی که دم دربود گفتم: «بهشون بگو الکی دم از ولایتمداری نزنن! نمیتونن صدای یه بچه رو توی جلسهشون تحمل کنن اون هم وقتی که رهبر میگه نهضت فرزندآوری داشته باشید!»
دو
برگشتم سالن آموزش و پرورش. اَسرا توی بغلم خوابیده بود. دو آقای همکارم کاپشنهایشان را درآوردند و پهن کردند زمین و گفتند: «بچه روبذار اینجا بخوابه اذیت نشید!» وقت ناهار که شد یکیشان سریع غذایش را خورد و آمد گفت: «اَسرا روبدید بغل من راحت غذاتونو بخورید».
پینوشت: چرا اکثر خانمها انقدر با هم نامهربان هستند؟
مهمنوشت: آهای همه آنهایی که از فرهنگ نان میخورید! فرهنگ با شعار درست نمیشود. هرچقدر هم جلسه برگزار کنید و دور هم از خوبی حضور زن در اجتماع به شیوه مورد قبول دین بگویید تا لوازمش را نپذیرید چیزی درست نمیشود.
زهرا آراستهنیا
@arastehnia
هدایت شده از مجموعه مردمی سینماوارثین
فیلم پرواز ممنوع 1.mp3
7.57M
🎤 گفتگوی گزارشگر #رادیو_دزفول با عوامل اجرایی اکران فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» در #دزفول
یکشنبه ۱۷ آذر ماه ۹۸
با ما همراه باشید 👇👇
@cinemavaresin
🎥 به بهانه اکران فیلم منطقه پرواز ممنوع
زهرا آراستهنیا / ده سال است که صدای عمار در فضای سینمایی و رسانهای کشور طنین انداز شده و جوانان این مرز و بوم ایستادند تا عمارهای رهبر باشند و حرف های حقِّ کمتر شنیده شده را خانه به خانه و شهر به شهر به گوش مردم برسانند آن هم با زبان تصویر.
بر آن شدیم تا فیلم های کوتاه و بلند و مستند و داستانی و انیمیشن و هرنوع دیگری را که حرف حقی برای گفتن دارند و در پروپاگاندای رسانهای این روزها مجالی برای دیده شدن نداشتند و زیر فشار بایکوت پولهای هنگفت غولهای رسانهای در آستانه خفه شدن بودند را با همتی انقلابی به گوشه گوشه کشور رسانده و پیش چشم های عدالتخواه مردم کوچه و بازار به نمایش بگزاریم.
باید ذائقه سینمایی مردم عوض میشد تا دوباره سینما به مفهوم والای هنر میرسید که معنای واژه هنر چیزی جزخوبمردی نیست.
در نگاه عمار، همه مخاطبند و همه اکرانکننده! هر بیننده ای میتواند و باید رساننده فیلم و پیام فیلم به دیگران باشد و بعدتر خودش فیلمساز حرف حقی دیگر.
و اکنون عماریها در نخستین تجربه فیلمسازی بلند سینماییشان به سراغ مهمترین گروه اجتماع که آمادهترین گیرنده برای پیام حق و مستعدترین گروه برای تغییر و پیشرفت و آیندهسازی که همان نوجوانان فهیم ایراناند رفته و فیلم سینمایی منطقه پرواز ممنوع را با نگاه ویژه به این قشر به پرده اکران رساندند.
منطقه پرواز ممنوع، فیلمی که تمام حرفهای حق این روزها را درخود دارد. از علم و جهاد و ادب و اقتدار و پیشرفت گرفته تا مقابله با نفوذ و دشمن داخلی و بیگانه.
منطقه پروازممنوع، از معدود فیلمهایی ست که نه تنها صحنهای برای سانسور ندارد بلکه هیچ پلان حوصلهسربری برای با سرعت ۲x دیدن هم در آن نمییابی و وقت دیدنش، یک ساعت و سی و شش دقیقه، میخکوب پرده سینما خواهی بود.
و چه دلنشین و دلخواه است دیدن خودِ حقیقی یک نوجوان ایرانی مسلمان روی پرده سینماهایی که خیلیها خودشان را به آب و اتش میزنند تا پیکسل به پیکسلش طعم هالیوود بدهد و عطر بالیوود!
اینجا اما ایران است و ایرانیهای متعهد حالا آمدهاند پای کار هنر هفتم و میلیارد میلیارد فروش یک فیلم ارزشی پاک، دهان خیلی از ایرانینشناسان را از تعجب باز گذاشته است.
به امید موفقیتهای بیشتر هنرمندان انقلابی
@arastehnia