eitaa logo
🚩 یاران اربعینی
28.5هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
10.2هزار ویدیو
132 فایل
اولین و تخصصی ترین کانال اربعین انچه برای سفر به عتبات در طول سال نیاز دارید خصوصا زمان اربعین فقط ادمین تبادل و تبلیغات @Adminarbaeeniy ادرس صفحه اینستاگرام @arbaeeniy_yaran
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ امام زمان (ع) در صحرای عرفات‌ 🔖 قسمت اول ⭕️ این تشرّف از مهم‌ترین و روح‌افزاترین رویدادهای زندگانی مرحوم فشندی (ره) است. تشرّف حاضر، به‌سبب بعضی از جنبه‌های منحصر به فرد که به برخی از آنها اشاره خواهد شد مورد توجّه تعداد زیادی از شیفتگان امام عصر (ع) می‌باشد. ☑️آیت اللّه ناصری دولت‌آبادی ماجرای این تشرّف را خود، مستقیما از زبان حاجی شنیده و در کتاب «آب حیات» آورده است. همچنین جناب قاضی زاهدی نیز آن را از زبان خود آن مرحوم شنیده و در کتاب خود نقل کرده است. ما اینک تلفیق دو روایت را جهت تتمیم آن، برای خوانندگان محترم می‌آوریم. 🔰 حاج محمّد علی فشندی تهرانی می‌گوید: 🕋 سال اوّلی که به «مکّه مکرّمه» مشرّف شدم، از خدای مهربان در آنجا خواستم که توفیق دهد تا در سال‌های بعد نیز، تا بیست سفر به مکّه بیایم تا شاید امیر الحاج و امام زمان (ع) را هم زیارت کنم. خداوند هم توفیقی بخشید و منّتی نهاد که من علاوه بر آن بیست سفر، چند بار دیگر نیز موفّق به زیارت خانه خدا شدم. سالیانی بود که به همراه کاروانی به عنوان خدمه و کمکی کاروان مشرّف می‌شدم تا اینکه در سالی [ظاهرا ۱۳۵۳ ش.] مدیر کاروان به من اطّلاع داد که امسال از بردن من معذور است. شاید تصوّر و پندار او این بود که سنّ من رو به پیری رفته و نگران بود که نتوانم در کارهای خدماتی کاروان به او یاری برسانم. از شنیدن این خبر خیلی افسرده و پژمرده شدم. 🕌 بنابراین به سوی «مشهد مقدّس» حرکت کردم تا دست توسّلی به دامان سلطان طوس، حضرت رضا (ع) بزنم و از ایشان بخواهم که سفر معنوی حج را امسال نیز نصیب من کند. در حرم، خیلی منقلب و مضطرب بودم و به سختی می‌گریستم و از آن حضرت، برآورده شدن حاجت خود را می‌خواستم. پس از زیارت جانانه، به قصد بازگشت به «تهران» با آن حضرت وداع کرده، از حرم خارج‌ شدم. در این حین، سیّدی مرا صدا زد و فرمود: ▫️ آقا! سفر شما را حضرت حجّت (ع) امضا کردند و فرمودند: 🔶 «به حاج محمّد علی بگو برو! منتظر تو هستند!» ▫️ من از سیّد پرسیدم: 🔹 خود حضرت این سخن را فرمودند؟ ▫️ سیّد گفت: 🔸 «بله!» ▫️ من نیز بدون درنگ به منزل خود در «تهران» بازگشتم. به محض آنکه به خانه رسیدم، همسرم با عجله گفت: 🔸 «این چند روز را کجا بودی؟ مرتّب از کاروان زنگ می‌زنند و می‌خواهند شما را همراه خود ببرند.» ▫️ من هم بلافاصله به مدیر کاروان مراجعه کردم و پرسیدم: 🔹 شما که نیّت بردن مرا نداشتید، حالا چه‌شده که می‌خواهید مرا هم در این سفر همراه کنید؟! ▫️ مدیر کاروان سربسته اشاره کرد که از تصمیم قبلی خود پشیمان شده و می‌خواهد من نیز در این سفر طبق معمول سال‌های گذشته به عنوان خدمه با او همراهی کنم. به هر ترتیب، به عنوان کمکی کاروان، به «مکّه» مشرّف شدیم. شب هشتم ماه که فردای آن روز حاجیان می‌باید در «عرفات» باشند، مدیر کاروان مرا خواست و گفت: 🔸 «وسایل کاروان را زودتر از دیگر کاروان‌ها به «منا» منتقل کن و در عرفات در کنار «جبل الرّحمه» خیمه‌ها را برپا ساز تا کاروان ما در بهترین جای ممکن سکنا گزیند.» 🚙 من نیز فورا لوازم و خیمه‌ها را با اتومبیلی به آنجا منتقل کردم؛ ⛺️ چادرها را برافراشتم و فرش‌ها را گستردم. 👮🏽‍♂ در این حال یکی از شرطه‌های سعودی (پلیس‌های عربستان) نزد من آمد و به زبان عربی گفت: 🔸 «چرا حالا آمدی؟ اینجا که کسی نیست!» ▫️ من هم با زبان عربی شکسته بسته که تقریبا در این سفرها آموخته بودم بدو گفتم: 🔹 برای انجام مقدّمات کار، زودتر آمدم. ▫️ گفت: 🔸 پس امشب نباید بخوابی! ▫️ پرسیدم: 🔹 چرا؟ ▫️ گفت: 🔸 «به خاطر اینکه ممکن است دزدانی پیدا شوند و به وسایل حجّاج دستبرد بزنند یا اینکه شما را بکشند. باید خیلی مراقب باشی!» ▫️ با شنیدن این سخنان، ترس عمیقی وجود مرا فرا گرفت. در این حال به یاد حضرت ولیّ عصر (ع) افتادم. به آن حضرت التجا و پناه بردم و پیوسته و پیاپی نام مقدّس آن قبله عالم را بر زبان می‌آوردم. می‌گفتم: 🔹 یا حجّه بن الحسن ادرکنی! یا خلیفه اللّه الاعظم أغثنی! (ادامه دارد) قسمت دوم 👈اینجاست👉 🔶کانال یاران اربعینی تنها کانال تخصصی اربعین در ایتا https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
هدایت شده از 🚩 یاران اربعینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای اطعام غدیر برنامه‌ریزی کردید؟ ❤️غذا نذری عید غدیر نذری محبته... اثرش از ۱۰۰تا سخنرانی بیشتره!😢 شما هم در اطعام غدیر موکب العباس علیه السلام سهیم شوید شماره کارت
6037697656168165
بنام رضایی- کریمی رو شماره کارت بزنید تا کپی بشه
🚩 یاران اربعینی
♦️یادمه سال 74مسول کانون فرهنگی نور پایگاه باب الحوایج کاشان بودم طرح نماز گذاشته بودیم برای بچه ها
🔺مسجد و جذب نوجوانان ✍ادمین 🔶 سلام خدمت همه مسولین فرهنگی شهرمان خصوصا سربازان جبهه فرهنگی جنگ نرم در هیات امنا وامامان جماعت مساجد . 🕌 ضمن تشکر و قدر دانی از مجاهدت همه عزیزانی که در این جهاد فرهنگی از عمران مساجد تا اقامه نماز زحمات فراوانی میکشند. 👈این روزها لزوم توجه ویژه به محیط مسجد ضروری است . به قول عزیزی به اندازه یک عمر انسان طول میکشه تا مسجدی ساخته بشه و با هزاران خون دل از مردم ، خیرین، آجر به آجر ،جمع میشه تا بنای مسجدی ساخته بشه و با صرف میلیاردها تومن ،مسجد که مهمترین مرکز فرهنگی برای اقامه نماز و احیا شعائر الهی است مهیای تیم جدید اعم از امام جماعت ، هیات امنا ،شورای فرهنگی و پایگاه بسیج شود . 🛺 این تیم جدید به مثابه راننده ای است که ماشین مدل بالا و گران قیمتی را در دست دارند و باید ماشین را رانندگی کنند . مسلما اگر راننده ماهر نباشد و به آداب و قوانین رانندگی با این ماشین آشنا نباشد به زودی مسافرین و ماشن را به ورطه تباهی خواهد کشاند. ✌️جان کلام اینکه :عناصری که یک مسجد پویا ، منسجم و جذاب را تشکیل میدهد ، مسلما سوای از زرق و برق ها و فرش نو ،نور ، صوت و ...است . در کنار آن دیگر عناصر انسانی خلاق و مسول ،زیرمجموعه هایی شامل خادم ،مکبر ،موذن ،قاری،کفشداری ،سیستم صوت و ... را شامل میشود ، و چنانچه در انتخاب و آموزش ایشان دقت نکنیم با برخوردهای سلیقه ای و دور از آداب مسجد توسط برخی ممکن است ضررهای جبران ناپذیری به وجاهت و جایگاه مسجد وارد شود. 🙏 در مطلب قبل 👈اینجا 👉 که ریپلای شده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت نگاشتم ، بازخوردهای خوبی گرفتم. اما انچه متاسفانه حقیر را به نگارش این متن وا داشت برخورد نسنجیده خادم مسجدی با نوجوانی ۸ ساله عاشق مسجد و هیات است که متاسفانه در زمانی اتفاق افتاده که همه داعیه داران فرهنگی متفق القولند که راه برون رفت از معضلات اجتماعی کنونی جذب جوانان به مساجد است. صد البته حضور پیران و سالخوردگان در مساجد لازم و ضروری است اما انچه باید مورد توجه قرار گیرد آینده مسجد است که توسط همین کودکان ساخته میشود . اما ماجرا ... نوجوانی ۸ ساله و خوشرو تنها ، ظهر روز تابستان وارد مسجدی نزدبک منزلشان می شود و چون می بیند نماز شروع شده و مکبر ندارند میکروفن را دست گرفته و تکبیر نماز را با صدای کودکانه و بدون غلط میگوید. 😔 متاسفانه بعد نماز خادم مسجد جلو کودک را می گیرد که کی به تو اجازه داد میکروفن برداری و ...؟؟ و با حرف زشتی ، پشت گردن کودک میزند و اینکه برو گم... دیگه مسجد نیای....😒 😭کودک گریه کنان در گرمای این روزهای تابستان شهر به خانه برمی گردد و می گوید دیگه مسجد نمیرم.....😢 👌 البته با پی گیری مادر کودک امام جماعت عذر خواهی کرده و از کودک دلجویی شده اما ... 🔶 ضمن احترام به همه زحمت کشان، عجبم از این بداهت و .. ، این همه خرج کرده ایم مسجد ساخته ایم و اما کلید و خدمت به مسجد را بعضا به کسانی داده ایم که هیچ درکی از فرهنگ و آداب کار فرهنگی ندارند. 🔺این سطور را نگاشتم تا تلنگری باشد برای متولیان فرهنگی شهر و مساجد تا در انتخاب ها دقت کنند خادمی مسجد موهبتی است الهی ، که حضرت زکریا در کهولت و با همسری نازا برای فرزند دار شدن نذر کرد که اگر فرزند دار شد او را خادم مسجد کند و نام او را یحیی گذاشت حضرت یحیی که در کودکی به مقام نبوت رسید . ▪️مقایسه کنید حال برخی مساجد ما را با انچه باید باشد.▪️ و من الله توفیق https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
30.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤 من ایرانم و تو عراقی 🎙 محمدحسین پویانفر ۷ تیر سالروز شهادت شهید بهشتی و شهدای حزب جمهوری گرامی باد 🔶کانال یاران اربعینی تنها کانال تخصصی اربعین در ایتا https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥در این انقلاب آنقدر کار هست که می‌توان انجام داد؛ بی‌آنکه هیچ پست، سمت، حکم و ابلاغی در کار باشد... ۷تیر سالروز شهادت شهید بهشتی و شهدای حزب جمهوری گرامی باد https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
هدایت شده از 🚩 یاران اربعینی
enc_16216955681743199841059.mp3
1.9M
هر روز تا اربعین مداحی های اربعینی ۴۲ یه جا ذخیره کنید تو پیاده روی اربعین با هندزفری گوش کنید🕌 ارزو شده مشهد هم برای همه دعا کنید تا حاجت روا بشن https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
✨ امام زمان (ع) در صحرای عرفات‌ (تشرفی از حاج محمد علی فشندی) 🔖 قسمت دوم 🌌 تصمیم گرفتم شب را نخوابم. به همین جهت برای نماز و نافله شب وضویی ساختم و به نماز ایستادم. آن شب در آن بیابان تنهایی، به یاد امام زمان (ع) حال خوشی پیدا کردم. ⛺️ در همین حال صدای پایی شنیدم و به دنبال آن، پرده ی چادر کنار رفت. ✨ آقایی در آستانه خیمه بعد از سلام فرمود: 🔶 «حاج محمّد علی تنها هستی؟» ▫️ عرض کردم: 🔹 بله آقا، تنهایم! ▫️ و ناخودآگاه از جا برخاستم و پتویی را چند لا کرده، زیر پای آقا افکندم. آقا نشست و فرمود: 🔶 «حاج محمّد علی! خوب جایی را برای سکونت کاروان انتخاب کرده‌ای! این‌جا همان جایی است که جدّم حسین بن علی (ع) در روز عرفه خیمه زده بودند!» ▫️ بعد فرمودند: 🔶 «حاج محمّد علی! یک چایی درست کن!» ▫️ عرض کردم: 🔹 «اتّفاقا همه وسایل چای فراهم است جز چای خشک که آن را از «مکّه» نیاورده‌ام.» ▫️ فرمود: 🔶 «شما آب جوش تهیّه کنید، چای خشک آن بر عهده من!» ☕️ آب که جوش آمد، مقداری چای (که در حدود صد گرم بود) به من مرحمت‌ کردند. چای که دم کشید و آماده شد، فنجانی به ایشان تعارف کردم. نوشیدند و فرمودند: 🔶 «شما هم بفرمایید!» ▫️ من هم با اجازه آقا، فنجانی از آن چای نوشیدم که لذّت خوبی برای من داشت. در این‌وقت، دو جوان زیباروی نورانی (در روایت‌های قاضی زاهدی چهار جوان) جلوی چادر آمدند و همان‌جا با احترام ایستادند و به آقا سلامی عرض کردند. آقا از من خواستند که به ایشان چای تعارف کنم. من نیز اطاعت کردم و برایشان چای بردم. آنان چای را نوشیدند. آقا از من خواستند که چای دیگری نزد ایشان ببرم که من نیز دوباره چای برای آن دو جوان بردم. در این‌وقت آقا به آنان فرمود: 🔶 «شما بروید!» ▫️ آنان نیز خداحافظی کرده و رفتند. در این هنگام، آقا نگاهی به من کردند و سه‌بار فرمودند: 🔶 «خوشا به حالت حاج محمّد علی!» ▫️ گریه راه گلویم را بست. عرض کردم: 🔹 از چه جهت؟ ▫️ فرمود: 🔶 «چون امشب کسی برای بیتوته در این بیابان نمی‌آید. امشب شبی است که جدّم امام حسین (ع) در این بیابان آمده است.» ▫️ بعد فرمود: 🔶 «دلت می‌خواهد نماز و دعای مخصوصی را که از جدّم رسیده، بخوانی؟» ▫️ عرضه داشتم: 🔹 بله آقا جان! ▫️ فرمود: 🔶 «برخیز و غسلی به‌جا آور و وضو بگیر!» ▫️ عرض کردم: 🔹 هوا طوری است که نمی‌توانم با آب سرد غسل کنم. ▫️ فرمود: 🔶 «من بیرون می‌روم، تو آب را گرم کن و غسل نما!» ▫️ من هم بدون اینکه متوجّه قضایا باشم و اینکه این آقا کیست، مقداری آب را گرم کردم و غسل و وضویی ساختم. چون از غسل فارغ شدم، آقا به خیمه برگشتند و فرمودند: 🔶 «حالا دو رکعت نماز با این کیفیّت که می‌گویم بخوان: بعد از حمد [در هر رکعت‌] یازده مرتبه سوره توحید را بخوان که این نماز جدّم امام حسین (ع) در این مکان است.» ▫️ و بعد از نماز فرمودند: 🔶 «جدّم، امام حسین (ع) در این بیابان، دعایی خوانده است که من آن را می‌خوانم. تو هم با من بخوان!» ▫️ اطاعت کردم. دعای آقا نزدیک به بیست دقیقه به درازا کشید و در حال دعا، اشک از چشمان مبارکش مانند ناودان فرو می‌ریخت. هر جمله‌ای را که می‌خواند، در ذهن من می‌ماند و من فورا آن را حفظ می‌کردم. دیدم عجب دعای خوبی بود و چه مضامین عالی و بالایی دارد. من با اینکه با کتاب‌های دعا آشنا بودم، امّا تاکنون به چنین دعایی برنخورده بودم. در همین وقت به ذهنم رسید که فردا برای روحانی کاروان مضامین این دعا را بخوانم تا او آنها را یادداشت کند. به محض خطور این فکر در خاطر من، آقا فرمودند: 🔶 «این دعا مخصوص امام (ع) است و در هیچ کتابی نوشته نشده و کسی غیر از امام نمی‌تواند آن را بخواند و از یاد تو نیز می‌رود!» ▫️ با گفتن این سخن، ناگهان تمامی عبارات دعا از ذهن، زبان، خیال و خاطر من محو شد و حتّی کلمه‌ای از آن در ذهن من باقی نماند. (ادامه دارد) قسمت اول 👈 اینجاست 👉 🔶کانال یاران اربعینی تنها کانال تخصصی اربعین در ایتا https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
هدایت شده از مداحی ناب
enc_16284582120263393065246.mp3
5.31M
ابروی دو عالم ناب ترین مداحی ها اینجاست👇 https://eitaa.com/joinchat/1861222786Cc9e81ff8e1
khotbe ghadir part2.mp3
2.19M
خوانش پیامبر اکرم 2️⃣🔶بخش دوم خطبه : فرمان الهی برای اعلان ولایت امیرالمومنین علیه السلام قسمت اول 👈اینجاست👉 🌸 ۴ روز تا 🔶کانال یاران اربعینی تنها کانال تخصصی اربعین در ایتا https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
⏱روز شصت و سوم: امروز ۷ تیر ۱۴۰۲ ⏱ ۶۹ روز مانده به اربعین ‌ عزیز همراه ما باشید برای برنامه ریزی بهتر ♦️۸۰ توصیه کاربردی برای ۸۰ کیلومتر پیاده روی اربعین 🔶 بخش بیست و پنجم 🕌توصیه‌های مهم سفر اربعین ۵۸- از استفاده از راه‌های میانبر و نامتعارف و اعتماد به افراد یا رانندگان ناشناس برای رسیدن به کربلا خودداری کنید. ۵۹- از گرفتن امانت و هدیه از افراد ناشناس خودداری شود. ۶۰- تکدی گری، خرید و فروش ارز و ... ممنوع است. ۶۱- عرف حجاب در عراق چادر و آنهم مشکی است لذا چادر رنگی و مانتو و روسری مورد قبول جامعه عراقی نیست. 👈برای مطالعه مطلب روز اینجا شصت و دوم کلیک کنید 👈مطلب روز اول اینجاست 🕌 👈لیست حسینیه های رایگان در کربلا و نجف رو اینجا ببینید ⏰ تا اربعین ۱۴۰۲ یعنی ۱۵ شهریور ۶۹ روز مانده حتما عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
یاران اربعینی دعای عرفه.pdf
1.82M
دعای روز عرفه 🔶کانال یاران اربعینی تنها کانال تخصصی اربعین در ایتا https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه 🍃می‌آیم به سوی تو قدم قدم 🍃میبارم در آسمانی حرم!! 🎙 🌺 🌙 💚 🔶کانال یاران اربعینی تنها کانال تخصصی اربعین در ایتا https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله 🌸 خداوند سریع الرضاست... زود می بخشد و زود آشتی می‌کند.. 🔶کانال یاران اربعینی تنها کانال تخصصی اربعین در ایتا https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
۰✨ امام زمان (ع) در صحرای عرفات‌ (تشرفی از حاج محمد علی فشندی) 🔖 قسمت سوم ▫️ پس از پایان دعا به آقا عرضه داشتم: 🔹 آقا این توحید من، به نظر شما خوب است؟ من می‌گویم که همه هستی را از درخت و گیاه و زمین و ... خداوند آفریده است. ▫️ فرمودند: 🔶 «خوب است! و بیش از این از شما انتظار نمی‌رود!» ▫️ عرض کردم: 🔹 آیا من حقیقتا دوستدار اهل بیت هستم؟ ▫️ فرمودند: 🔶 «آری! و تا آخر هم خواهید بود. اگر آخر کار شیاطین بخواهند فریب دهند، آل‌ محمّد (ص) به فریاد می‌رسند.» ▫️ پرسیدم: 🔹 آیا امام زمان (ع) در این بیابان تشریف می‌آورند؟ ▫️ فرمودند: 🔶 «امام الآن در چادر نشسته است!» ▫️ من با همه این نشانه‌ها و قرینه‌ها باز متوجّه نشدم. به نظرم رسید منظور این است که امام (ع)، اکنون در چادر مخصوص خود نشسته‌اند. دوباره پرسیدم: 🔹 آیا فردا امام (ع) با حاجیان به عرفات می‌آیند؟ ▫️ فرمودند: 🔶 «آری!» ▫️ عرض کردم: 🔹 کجا می‌روند؟ ▫️ فرمودند: 🔶 «جبل الرّحمه» ▫️ دوباره عرضه داشتم: 🔹 اگر رفقای کاروان بروند، امام (ع) را می‌بینند؟ ▫️ فرمود: 🔶 «می‌بینند امّا نمی‌شناسند!» ▫️ عرض کردم: 🔹 فردا شب امام زمان (ع) به چادر حاجیان هم سر می‌زنند و عنایتی می‌کنند؟ ▫️ فرمود: 🔶 «در چادر شما، آنگاه که روضه عمویم عبّاس (ع) خوانده می‌شود، می‌آید.» ▫️ بعد از این سخنان و پاسخ به این سؤال‌ها، آقا برخاستند تا از خیمه خارج شوند. در این حال رو به من نموده، فرمودند: 🔶 «حاج محمّد علی! شما امسال به نیابت از کسی حج می‌گزارید؟» ▫️ عرض کردم: 🔹 خیر آقا جان! ▫️ فرمودند: 🔶 «می‌شود از طرف پدر من امسال نیابت کنید.» ▫️ عرضه داشتم: 🔹 بله آقا جان! ▫️ در این حال دو اسکناس صد ریالی سعودی به ‏ من مرحمت کردند و فرمودند: 🔶 «این پول را بگیر و حجّ امسالت را به نیابت پدر من انجام بده!» ▫️ پرسیدم: 🔹 آقا نام پدر شما چیست؟ ▫️ فرمودند: 🔶 «حسن!» ▫️ عرض کردم: 🔹 نام خودتان چیست؟ ▫️ فرمود: 🔶 «سیّد مهدی!» ▫️ آقا را تا دم چادر بدرقه کردم. ✨ در این‌وقت، آقا برای معانقه و روبوسی‌ جهت خداحافظی برگشتند و با هم معانقه‌ای کردیم. خوب به یاد دارم که خال طرف راست صورتش را بوسیدم. (ادامه دارد) قسمت قبل 👈اینجاست👉 https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
203.7K
🔺دوره ی ۱۰۱ رور تا اربعین زنگ عراقی سفره 3⃣3⃣ روز سی و سوم 🔹جُنُطتی اِنشِگِّت 🔸کیفم پاره شده 🔹اَرید اُبره و خیط 🔸نخ و سوزن میخوام 🔹عِدنه اُبره و خیط بَس مِیفیدِک 🔸داریم فقط به دردت نمیخوره 🔹لازِم اَتوَدّیه فِد موکب یِصلَح الجُنَط و الاَحذیه 🔸باید ببری یه موکبی که کیف و کفش تعمیر میکنه @arbaeeniy_yaran 🔹سلام علیکم مُمکِن اِتخِیِّط جُنطَتی 🔸سلام میشه کیف من رو بدوزی 🔹خِل اَشوف ماشی صار 🔸بذار ببینم باشه چشم 🔹روح و بَعَد شُوِيّه تَعال وَراه 🔸برو و یه کم دیگه بیا دنبالش 🔹ای آنی بَعَدنی مامِتغَدّی اَروح و اَرجع 🔸باشه من هنوز ناهار نخوردم میرم و برمیگردم 🌱جنطه: کیف / چمدان 🌱انشگت: پاره شد 🌱ابره: سوزن 🌱خیط: نخ 🌱میفیدک: برات فایده نداره 🌱اتودیه: ببریش 🌱احذیه: کفش ها 🌱اشوف: ببینم 🌱مامتغدی: ناهار نخوردم 🌱ارجع : برمیگروم قسمت های قبل را اینجا ببینید یاران اربعینی را دنبال کنید👇🏻 ╭━⊰✨🔉✨⊱━╮ @arbaeeniy_yaran 🌹 ╰━•⊰ ❀🔉 ❀ ⊱•━╯
✨ امام زمان (ع) در صحرای عرفات‌ (تشرفی از حاج محمد علی فشندی) 🔖 قسمت چهارم (آخر) ▫️ آقا دوباره مقداری پول خرد دیگر به من مرحمت کردند و فرمودند: 🔶 «این پول‌ها را نیز به همراه داشته باش و برگرد!» ▫️ عرض کردم: 🔹 «آقا جان من شما را کی و کجا ملاقات خواهم کرد؟» ▫️ فرمود: 🔶 «وقتی که حاجیان، نماز مغرب و عشای خود را خواندند و مدّاح کاروان شروع به ذکر مصیبت عمویم قمر بنی هاشم (ع) کرد، من به چادر شما می‌آیم.» ▫️ در این‌وقت آقا از خیمه خارج شد و من دیگر او را ندیدم. هرچه به این‌طرف و آن‌طرف نظر کردم، دیگر کسی را نیافتم. داخل چادر شدم و به فکر فرو رفتم: 🔹 راستی او که بود؟ سیّد مهدی فرزند حسن! از کجا نام مرا می‌دانست؟ چند بار فرمود: «جدّم حسین، عمویم عبّاس.. .» ▫️ قرینه‌ها و نشانه‌ها را یکی پس از دیگری کنار هم نهادم. خیلی منقلب و بی‌تاب شده بودم. فهمیدم که با امام زمان (ع) هم‌سخن بوده‌ام. 👮🏽‍♂ از صدای گریه و ناله من، شرطه سعودی (پلیس عربستان) سراسیمه آمد و گفت: 🔸 «چه شده؟ دزدها آمده‌اند و اثاثیه‌ات را غارت کرده‌اند؟» ▫️ گفتم: 🔹 نه! مشغول مناجات با خدایم. ▫️ او با تعجّب به من نگاه می‌کرد و سرانجام رهایم کرد و رفت. تا صبح به یاد حضرت (ع) گریستم. فردای آن روز، قصّه را برای روحانی کاروان تعریف کردم و او هم برای حاجیان نقل کرد و گفت: 🔸 «ای حجّاج! متوجّه باشید که این کاروان مورد توجّه و عنایت امام زمان (ع) است.» ▫️ همه مطالب را به روحانی کاروان گفتم، جز آنکه فراموش کردم بگویم آقا وعده کرده است که شب، به هنگام ذکر مصیبت عمویش قمر بنی هاشم (ع) به چادر ما می‌آید. 🌌 شب‌هنگام، حاجیان پس از نماز، روضه‌ای گرفتند و مدّاح کاروان هم، گریزی به روضه علمدار کربلا، حضرت قمر بنی هاشم (ع) زد و حالی در چادر بر پا شد. در آن‌وقت، به یاد سخن آقا افتادم. هرچه نگاه کردم، آن حضرت را درون چادر ندیدم. ناراحت شدم و با خود گفتم: 🔹 خدایا! وعده امام (ع) حق است! ✨ در این‌وقت، امام (ع) به خیمه تشریف‌فرما شدند و در میان حاجیان نشستند و در مصیبت عموی خود گریستند. من که آقا را دیدم، خواستم تا عرض ادبی کنم و بوسه‌ای برپای حضرتش بزنم و به مردم بگویم که: 🔹 بیایید و امام زمانتان را ببینید! ▫️ که امام اشارتی کردند و من بی‌اراده و بی‌اختیار بر جای خود ایستادم. روضه که تمام شد، آقا نیز برخاستند و خیمه را ترک کردند و من دیگر حضرت را ندیدم. (۱) ⬅️ مشتاقی و مهجوری، صفحه ی ۳۳۸ (۱). آب حیات، صص ۳۸۹- ۳۹۳. قسمت قبل را 👈اینجا 👉بخوانید 🔶کانال یاران اربعینی تنها کانال تخصصی اربعین در ایتا https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
هدایت شده از 🚩 یاران اربعینی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشرف 1401 سال 1401 تو نزدیک حرم شماره حساب بانک صادرات ۰۱۱۷۴۵۲۷۶۰۰۰۹ شماره کارت
6037697656168165
بنام رضایی- کریمی رو شماره کارت بزنید تا کپی بشه https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عیدقربان، جشن رهایی ازاسارت نفس وشکوفایی ایمان ویقین ،عیدسرسپردگی وبندگی مبارک باد💐 https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 تصاویر جدید و فوق زیبا از کربلای معلی روز عرفه 1402 الان زیر قبه ات چه حالیه جای ما تو صحن تو خالیه 😔💔 🌙 💐 https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عاشقانه ها
4_5811915526942757818.mp3
22.88M
🌸واردات و الهامات ربانی اکثرا از آیات قرآن به دل می رسد و بسیار معتبر است و الهامات ربانی که از پیشگاه حق به دل می رسد هیبت خاصی دارد که بدن را آرام و نورانی می سازد. ساجدی https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8