هر نوع فضیلتی می باشد و نیز می داند که اگر امام جعفر صادق علیه السلام بخواهد برای به دست آوردن حکومت به پا خیزد، او را توان مقاومت و ایستادگی در برابر امام نیست، از این رو می بینیم گاهی از تندگوئی ها و طعنه های امام چشم می پوشد چون نمی خواهد به نزاع و مشاجره ادامه دهد تا سرانجام امام تصمیم به مقاومت و مبارزه جدی بگیرد. اما شدت علاقه منصور به حکومت و سلطنت که چشم او را کور و گوشش را کر کرده بود گاهی او را وا می داشت که نسبت به امام اهانت و اسائه ادب کند و حتی قصد ریختن خون آن حضرت را نماید. بنابراین هنگامی که امام احساس می کرد موقعیت نخستین است حق را به کمال و تمام آشکار می کرد. ولی موقعی که می دید منصور سر مست حکومت و جاه و مقام است برای دفع خطر و پیشگیری از تجاوزات او نرمش نشان می داد.»
📯 با منتشرڪردن پیامها با لینک درثواب آنها شریڪ شوید 📯
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93
─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ✤༅═┅─
#کانال_آرشیو_مطالب_سخنرانی
#احادیث_روایات_صوت_متن_سخنرانی
🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
سوره #حشر
#بر_آورده_شدن_حاجت
☘ اگر کسی #حاجتی دارد مشروط بر اینکه معصیت نباشد،
چهار رکعت (به دو سلام) نماز بجا آورد و در هر رکعت بعد از حمد سوره ی حشر را بخواند و پس از آن در پی #حاجت خود برود خدای متعال خواسته اش را برآورده می فرماید.
📚خواص الآیات ص ١٣٢
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
گروه، ادعیه خوانی، ختم دعاهاوختم قرآن
حدیث وروایات چهارده معصوم
گروه ارتباط با خدا
گروه بانوان
قوانین گروه تبلیغ لینک گروه یا کانال ممنوع می باشد⛔⛔⛔
https://eitaa.com/joinchat/1031667916C34ff984ad7
2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 خواستم برای این کلیپ متنی بنویسم... واژهای نیافتم که وصفی در شأن باشد...
الله اکبر😳 چه شجاع، چه فهمیده....
🔸تعجب خبرنگار را هم ببینید...
🚩 سوره #تکاثر :
❆ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
❆ أَلْهَـٰکُمُ التَّکَاثُرُ.
❆ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ.
❆ کََلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ.
❆ ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ.
❆ کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ.
❆ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ.
❆ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ.
❆ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ.
🍃مستحب است قبل از خواب این سوره خوانده شود. همین الان بخوانید و ثوابش را هدیه کنید به اموات خودتون.
💦هر کس اين سوره را هنگام خوابيدن بخواند، از #عذاب_قبر حفظ خواهد شد.
📚 عدّة الداعى ۲۹۷
گروه، ادعیه خوانی، ختم دعاهاوختم قرآن
حدیث وروایات چهارده معصوم
گروه ارتباط با خدا
گروه بانوان
قوانین گروه تبلیغ لینک گروه یا کانال ممنوع می باشد⛔⛔⛔
https://eitaa.com/joinchat/1031667916C34ff984ad7
#عطرنماز🕋🌸
💗 راه رسیدن به #حضور_قلب در نماز
.
از علامه طباطبایی(ره) پرسیدند: چگونه در نماز حضور قلب بیابم؟
.
فرمودند: زیاد سخن نگوید!
پرگو نباشید!
📚(زمهرافروخته ، ص۳۶۲)
#نماز_اول_وقت
استراتژی زیبای امام صادق
💠 امام جعفربن محمد علیهماالسلام در مواجهه با خلفای جور مخصوصا منصور عباسی دو نوع برخورد داشت که کاملا در مقابل هم بنظر می رسد.
1⃣ گاهی با لحن نرم و بطور ملایم با وی سخن گفته و در مقام تبرئه خویش برآمده.
2⃣ گاهی هم بی آنکه اقرار و اعترافی کند با شدت و تندی با آنان برخورد کرده است.
« امام در عین حالیکه در برخی موارد خیلی ملایم صحبت می کند؛ مثلا آنجا که به منصور می فرماید: به خدا سوگند من این کار را نکرده ام ؛ من پیر شده و ضعیف و ناتوان گشته ام؛ می خواهی مرا در برخی از زندانهایت باز داشت کن تا مرگ من فرا رسد که چندان دور نیست.
در مورد دیگر به منصور پیغام می فرستد: اگر دست از اذیت و آزار ما نکشی هر روز پنج نوبت تو را نفرین می کنم. ...» .
حقیقت این برخورد دوگانه آن هم از سوی امام معصوم با منصور چیست؟
و وظیفه امروزِ شیعیان امام صادق باید کدام شیوه رفتاری از این دو باشد؟
در این بحث به قدر توان و فرصت به این نکته پرداخته شده است؛ هر چند برای پاسخ این سئوال مجالی بیش از این نیاز است.
الف. اصل تقیه
🔆یکی از اصول مهم عقیدتی شیعه تقیه است.
شیخ مفید رحمه الله گوید:
«تقیّه، پنهان کردن حق و پوشاندن اعتقاد به حق و پنهانکاری با مخالفان حق و پشتیبانی کردن از آنان در آنچه ضرر دین و دنیا را در پی دارد. هرگاه به «ضرورت تقیّه» ظنّ قوی پیدا کنیم، تقیّه واجب است و هرگاه ندانیم یا ظنّ قوی نداشته باشیم که آشکار گردیدن و نمودن حق ضروری است، تقیّه واجب نیست.
💠 «شیعه در مورد تقیه به ادله چهارگانه استناد دارد.
از قرآن به عنوان نمونه:
لا یتخذالمومنون الکافرین أولیاء... إلّا أن تتقوا منهم تقه...
افراد با ایمان نباید بجای مومنان کافران رادوست و سرپرست خود انتخاب کنند؛و هر کس چنین کند، هیچ رابطه ای با خدا ندارد؛ مگر اینکه از آنها تقیه کنید( و بخاطر هدفهای مهمتری کتمان نمائید).
🔆خدای تعالی مطابق این آیه اجازه می دهد که مومنان به هنگام خوف بر جان خود و در مورد تقیه و ترس از شر و آسیب کافران تظاهر به دوستی آنان کنند تا بدین وسیله از خطر برهند... عقل هم بطور قطع حکم می کند که انسان در مواقع خطر تا اندازه که می تواند باید جان و مالش را از خطر نابودی حفظ کند و خویشتن را از مهلکه نیندازد.»
🌸 امام جعفر صادق علیه السلام چون در فشار سیاسی عجیبی قرار داشتند و زیر ذره بین مأمورین حکومتی بسر می بردند در بسیاری از زمانها مجبور به تقیه می شدند. «تقیه در عصر امام جعفر صادق علیه السلام شروع نشده بلکه در روزگاران پیشتر هم وجود داشته است. حضرت امیرالمومنین علیه السلام بخش اعظم عمر خود را در تقیه گذرانده است.»
امام نه تنها عملا خود این سیره را داشتند که به شیعیان نیز توصیه می نمودند تا در برابر دستگاه جور تقیه نمایند. ایشان به یاران سفارش اکید داشتند که نه در گفتار و نه در رفتار عقیده خود را ابراز ننمایند.
صیانت از خود و عقائد خود:
💠 «در دوران امامت امام صادق علیه السلام تنها در دهه سوم قرن هجری آزادی نسبی وجود داشت که حتی در همان دهه نیز فعالیت های آن حضرت و شیعیان تحت کنترل بود، اما پیش از آن در دوران امویان و پس از آن به وسیله منصور عباسی شدیدترین فشارها علیه شیعیان اعمال می شد به طوری که جرأت هر گونه ابراز وجودی از آنها سلب شده بود...اصحاب امام به منظور صیانت خود از گزند منصور مجبور بودند به طور کامل تقیه نموده و مواظب باشند تا کوچکترین بی احتیاطی از آنان سر نزند... تأکیدهای مکرر امام صادق علیه السلام بر تقیه خود دلیل آشکاری بر وجود چنین فشار سیاسی بود. خطر هجوم بر شیعه چنان نزدیک بود که امام برای حفظ آنان ترک تقیه را مساوی ترک نماز اعلام فرمود؛ از جمله امام به معلّی بن خُنیس که به دست حاکمان زمان خود کشته شد؛ فرمود:
یا معلّی! اکتم امرنا و لا تذعه...
ای معلا! اسرار ما را پنهان بدار و آن را به همه کس نگو خداوند کسی را که اسرار ما را پنهان داشته و آن را برملا نسازد، در دنیا عزیز می دارد. به هر حال روایاتی وجود دارد حاکی از این که شدت فشار به قدری بود که حتی شیعیان بدون اعتنا به همدیگر از کنار هم رد می شدند. در روایت دیگری درباره جاسوسان ابوجعفر منصور آمده: منصور در مدینه جاسوسانی داشت و آنها کسانی را که با شیعیان جعفر رفت و آمد داشتند گردن می زدند.
🔆با توجه به نقل این روایات در جایی که حکومت وقت به شیعیان بلکه آنان که با شیعیان در ارتباط بودند هر چند خود شیعه نبودند اینگونه در خطر بودند تکلیف رهبر و امام شیعیان روشن است.
ب. عدم تعادل رفتاری خلفای جور با امام
این عدم تعادل روحی بویژه درمورد منصور وارد شده است.«منصور هر چند که به نام خلیفه و سلطان بر سرزمینهای اسلامی پنجه انداخته است ولی خود می داند که صاحب بر حق این مقام، حضرت جعفر صادق علیه السلام است که دارای
هر نوع فضیلتی می باشد و نیز می داند که اگر امام جعفر صادق علیه السلام بخواهد برای به دست آوردن حکومت به پا خیزد، او را توان مقاومت و ایستادگی در برابر امام نیست، از این رو می بینیم گاهی از تندگوئی ها و طعنه های امام چشم می پوشد چون نمی خواهد به نزاع و مشاجره ادامه دهد تا سرانجام امام تصمیم به مقاومت و مبارزه جدی بگیرد. اما شدت علاقه منصور به حکومت و سلطنت که چشم او را کور و گوشش را کر کرده بود گاهی او را وا می داشت که نسبت به امام اهانت و اسائه ادب کند و حتی قصد ریختن خون آن حضرت را نماید. بنابراین هنگامی که امام احساس می کرد موقعیت نخستین است حق را به کمال و تمام آشکار می کرد. ولی موقعی که می دید منصور سر مست حکومت و جاه و مقام است برای دفع خطر و پیشگیری از تجاوزات او نرمش نشان می داد.
•┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
💠 آنکه در اخبار فقه شیعه تتبع کند خواهد دید روایتهاى رسیده از امام صادق (ع) در مسائل مختلف فقهى و کلامى مجموعهاى گسترده و متنوع است و براى همین است که مذهب شیعه را مذهب جعفرى خواندهاند. گشایشى که در آغاز دهه سوم سده دوم هجرى پدید آمد موجب شد مردم آزادانهتر به امام صادق (ع) روى آورند و گشودن مشکلات فقهى و غیر فقهى را از او بخواهند.
🌸 ابن حجر در باره حضرتش نوشته است:
مردم از علم او چندان نقل کردند که آوازه آن به همه شهرها رسید. امامان بزرگ چون یحیى بن سعید، ابن جریح، مالک، سفیان بن عیینه، سفیان ثورى، ابو حنیفه، شعبه و ایوب سختیانى از او روایت کردهاند.
🔅 هیچ کس مانند امام صادق شاگرد نداشته:
دانشمندان از هیچ یک از اهل بیت رسول خدا به مقدار آنچه از ابو عبد الله روایت دارند نقل نکردهاند، و هیچ یک از آنان متعلمان و شاگردانى به اندازه شاگردان او نداشتهاند، و روایات هیچ یک از آنان برابر با روایتهاى رسیده از او نیست. اصحاب حدیث نام راویان از او را چهار هزار تن نوشتهاند. نشانه آشکار امامت او خردها را حیران مىکند و زبان مخالفان را از طعن و شبهت لال مىسازد.
🔆 ذهبى از ابو حنیفه آورده است: فقیهتر از جعفر بن محمد ندیدم.
و چنان که نوشته شد، مالک گفته است از فضل و علم و پارسایى از اوبرتر ندیده است. سخن مالک بن انس که یکى از چهار پیشواى مذهبهاى اهل سنت و جماعت است در باره امام صادق (ع) نوشته شد، ابو حنیفه را نیز با آن حضرت دیدار یا دیدارها بوده است.
🌸 زبیر بکار نویسد: ابو حنیفه را با امام صادق ملاقاتها دست داده است.
او در دادن فتوا بیشتر به راى و قیاس عمل مىکرد و کمتر به روایت. و از عبد الله بن شبرمه که در سال 120 هجرى قضاوت کوفه داشت روایت کند: من و ابو حنیفه بر جعفر بن محمد (ع) در آمدیم. بر او سلام کردم و گفتم این مردى از عراق است و او را فقه و علمى است. جعفر گفت: گویا اوست که دین را به راى خود قیاس مىکند. سپس رو به من کرد و گفت: او نعمان پسر ثابت است و من تا آن روز نام او را نمىدانستم. ابو حنیفه گفت: آرى. جعفر بدو گفت: از خدا بترس و در دین قیاس مکن که نخست کس که قیاس کرد شیطان بود. خدا او را فرمود آدم را سجده کن گفت من از او بهترم. مرا از آتش و او را از خاک آفریدهاى
🍃سپس پرسید: قتل نفس مهمتر استیا زنا؟ -قتل نفس! -چرا قتل نفس با دو گواه ثابت مىشود، زنا با چهار گواه؟ با قیاس چه مىکنى؟ روزه نزد خدا بزرگتر استیا نماز؟ -نماز! -چرا زن چون عادت مىبیند روزه را باید قضا کند و نماز را نه؟ ... بنده خدا از خدا بترس و قیاس مکن. آنچه متتبع از خواندن کتابهایى که در باره ابو حنیفه نوشته شده و در آن از امام صادق (ع) سخن به میان آمده در مىیابد، این است که ابو حنیفه هر چند خود را فقیهى بزرگ مىدانست، امام صادق را حرمت مىداشته است و ظاهرا بلکه مطمئنا عبارتى را که مؤلف روضات الجنات از او آورده که «من داناتر از جعفر بن محمد هستم چرا که مردانى را دیدم و از آنان حدیثشنیدم و جعفر بن محمد صحفى است» سخن ابو حنیفه نیست و گفته عبد الله بن حسن پدر محمد نفس زکیه است. چنان که در روضه کافى آمده است:
عبد الله بن حسن کسى را نزد ابو عبد الله (ع) فرستاد و گفت: بدو بگو ابو محمد مىگوید من از تو شجاعتر، بخشندهتر، و داناترم. امام به پیام آورنده گفت: اما شجاعت نه، چرا که هنوز حادثهاى پیش نیامده تا شجاعتیا ترس تو در آن معلوم شود. اما سخاوت او، از یک سو مال را مىگیرد و در جایى که نباید مصرف مىکند. اما علم، پدرت على بن ابى طالب هزار بنده آزاد کرد نام پنج تن از آنان را بگو، پیام آورنده رفت و بازگشت و گفت: مىگوید تو صحفى هستى (علم را از صحیفههاى پدرانت در مىآورى) . امام گفت: بدو بگو آرى به خدا صحف ابراهیم و موسى و عیسى که از پدرانم به ارث بردهام.
💠 سفر امام صادق به عراق:
امام صادق در آغاز حکومت عباسیان سفرى به عراق کرده و روزى چند را در حیره به سر برده است محدث قمى در منتهى الآمال نوشته است این سفر در حکومتسفاح بوده است ولى از برخى سندها معلوم مىشود او در خلافت منصور به عراق رفته است. و منصور خود او را به عراقخواسته است. در این سفر بوده است که امام صادق را با ابو حنیفه ملاقاتى دست داده؟ و یا هنگامى که ابو حنیفه به مدینه رفته است. مىتوان گفت ملاقات او با آن حضرت یک بار نبوده و در عراق و حجاز با او دیدار کرده است.
🍃ابن شهر آشوب از حسن بن زیاد روایت کند از ابو حنیفه پرسیدند:
فقیهترین کس که دیدهاى کیست؟
جعفر بن محمد چون منصور او را خواست، پى من فرستاد و گفت: مردم فریفته جعفر بن محمد شدهاند چند مسئله دشوار براى پرسش از او آماده کن. من چهل مسئله فراهم کردم. منصور جعفر بن محمد را که در حیره به سر مىبرد به مجلس خود خواست. من نزد منصور رفتم و جعفر را دیدم بر دست راست او نشسته است. هیبت او بیش از منصور بر دلم راه یافت
منصور به من رخصت نشستن داد. پس گفت: این ابو حنیفه است! -او را مىشناسم.
منصور گفت: مسائلى را که در خاطر دارى به ابو عبد الله بگو.
من یک یک را مىگفتم و او پاسخ مىداد که شما چنین مىگویید، مردم مدینه چنین مىگویند و ما چنین مىگوییم در مسائلى گفته شما را مىپذیریم و در مسائلى گفته آنان را، و گاه راى ما مخالف شما و آنان است تا آنکه هر چهل مسئله را گفتم و او هیچ یک را بى پاسخ نگذاشت. سپس ابو حنیفه گفت: آیا داناترین مردم داناتر آنان به اختلاف (آراء) نیست؟
هنگامى که امام صادق در حیره به سر مىبرده است، مردم چنان درخانه او گرد مىآمدهاند که ملاقات کننده را دیدار او دشوار بوده است.
و چون خواستبه مدینه بازگردد، عدهاى اهل فضل از مردم کوفه، او را مشایعت کردند و در جمله مشایعت کنندگان سفیان ثورى بود.
•┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
💠 آوردهاند كه شيخ جنيد بغداد به عزم سير از شهر بغداد بيرون رفت و مريدان از عقب او شيخ احوال بهلول را پرسيد. گفتند او مردي ديوانه است. گفت او را طلب كنيد كه مرا با او كار است. پس تفحص كردند و او را در صحرايي يافتند. شيخ پيش او رفت و در مقام حيرت مانده سلام كرد. بهلول جواب سلام او را داده پرسيد چه كسي (هستي)؟ عرض كرد منم شيخ جنيد بغدادي. فرمود تويي شيخ بغداد كه مردم را ارشاد ميكني؟ عرض كرد آري. بهلول فرمود طعام چگونه ميخوري؟ عرض كرد اول «بسمالله» ميگويم و از پيش خود ميخورم و لقمه كوچك برميدارم، به طرف راست دهان ميگذارم و آهسته ميجوم و به ديگران نظر نميكنم و در موقع خوردن از ياد حق غافل نميشوم و هر لقمه كه ميخورم «بسمالله» ميگويم و در اول و آخر دست ميشويم.
بهلول برخاست و دامن بر شيخ فشاند و فرمود تو ميخواهي كه مرشد خلق باشي در صورتي كه هنوز طعام خوردن خود را نميداني و به راه خود رفت. مريدان شيخ را گفتند: يا شيخ اين مرد ديوانه است. خنديد و گفت سخن راست از ديوانه بايد شنيد و از عقب او روان شد تا به او رسيد. بهلول پرسيد چه كسي؟ جواب داد شيخ بغدادي كه طعام خوردن خود را نميداند. بهلول فرمود آيا سخن گفتن خود را ميداني؟ عرض كرد آري. بهلول پرسيد چگونه سخن ميگويي؟ عرض كرد سخن به قدر ميگويم و بيحساب نميگويم و به قدر فهم مستمعان ميگويم و خلق را به خدا و رسول دعوت ميكنم و چندان سخن نميگويم كه مردم از من ملول شوند و دقايقعلوم ظاهر و باطن را رعايت ميكنم. پس هر چه تعلق به آداب كلام داشت بيان كرد.
بهلول گفت گذشته از طعام خوردن سخن گفتن را هم نميداني.. پس برخاست و دامن بر شيخ افشاند و برفت. مريدان گفتند يا شيخ ديدي اين مرد ديوانه است؟ تو از ديوانه چه توقع داري؟ جنيد گفت مرا با او كار است، شما نميدانيد. باز به دنبال او رفت تا به او رسيد. بهلول گفت از من چه ميخواهي؟ تو كه آداب طعام خوردن و سخن گفتن خود را نميداني، آيا آداب خوابيدن خود را ميداني؟ عرض كرد آري. بهلول فرمود چگونه ميخوابي؟ عرض كرد چون از نماز عشا فارغ شدم داخل جامه خواب ميشوم، پس آنچه آداب خوابيدن كه از حضرت رسول (عليهالسلام) رسيده بود بيان كرد.
بهلول گفت فهميدم كه آداب خوابيدن را هم نميداني. خواست برخيزد جنيد دامنش را بگرفت و گفت اي بهلول من هيچ نميدانم، تو قربهاليالله مرا بياموز.
بهلول گفت چون به ناداني خود معترف شدي تو را بياموزم.
بدانكه اينها كه تو گفتي همه فرع است و اصل در خوردن طعام آن است كه لقمه حلال بايد و اگر حرام را صد از اينگونه آداب به جا بياوري فايده ندارد و سبب تاريكي دل شود. جنيد گفت جزاك الله خيراً! و در سخن گفتن بايد دل پاك باشد و نيت درست باشد و آن گفتن براي رضاي خداي باشد و اگر براي غرضي يا مطلب دنيا باشد يا بيهوده و هرزه بود.. هر عبارت كه بگويي آن وبال تو باشد. پس سكوت و خاموشي بهتر و نيكوتر باشد. و در خواب كردن اينها كه گفتي همه فرع است؛ اصل اين است كه در وقت خوابيدن در دل تو بغض و كينه و حسد بشري نباشد.
📚حکایات بهلول
•┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
💠از جمله القاب امام زمان علیه السلام ،«المنتقم» است.
و در کتاب کمال الدین به سند خود از امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش از امیرالمومنین علیه السلام روایت کرده است که :
پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود:«هنگامی که به سوی آسمان(به معراج) برده شدم ، پروردگار من به من وحی فرمود که:"ای محمد؛ من نظری به سوی زمین افکندم و تو را از آن اختیار نمودم و پیغمبر ساختم و اسم تو را از نام خود برگرفتم که من محمودم و تو محمّدی، دوباره بر زمین نظری افکندم و علی را از آن برگزیدم و او را وصّی و خلیفه و شوهر دختر تو قرار دادم و برای او هم نامی از نام های خود برگرفتم، پس من علیّ اعلی هستم و او علی است و فاطمه و حسن و حسین را از نور شما خلق کردم.
آنگاه ولایت آنان را بر فرشتگان عرضه کردم تا هرکه پذیرفت در پیشگاه من از مقرّبین گردد، ای محمد اگر بنده ای از بندگانم آن قدر عبادتم کند تا درمانده شود و بدنش مانند مشک پوسیده گردد، ولی در حالی که منکر ولایت آنان باشد به نزد من آید، او را در بهشتم جای نخواهم داد و در زیر عرشم سایه نخواهم بخشید ، ای محمد می خواهی آنان را ببینی؟"
عرض کردم:«آری پروردگارا.»
خداند عزّ و جلّ فرمود:"سرت را بلند کن."
🔅پس سرم را بلند کردم که به ناگاه انوار علی و فاطمه و حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و م ح م د بن الحسن را- که در میان ایشان- مانند ستاره ی درخشانی بپا خاسته بود مشاهده نمودم.
عرض کردم: پروردگارا اینها کیانند؟
فرمود:"اینها امامان هستند، این قائم است؛ آنکه حلال مرا حلال و حرام مرا حرام کند، و به وسیله ی او از دشمنانم انتقام می گیرم، و او برای اولیای من مایه ی راحت است، و او است که دل شیعیان و پیروان تو را از ظالمین و کافرین شفا می بخشد و لات و عزّی را تر و تازه بیرون می آورد پس آنها را خواهد سوزانید، البته فتنه و امتحان مردم با آنان سخت تر از فتنه ی گوساله و سامری خواهد بود."»
🌸همچنین در بحار به نقل از علل الشرایع به سند خود از عبدالرحیم قصیر از حضرت ابوجعفر امام باقر علیه السلام روایت کرده که فرمود:
«هرگاه قائم ما بپا خیزد، حمیرا به سوی او بازگردانده شود تا حد تازیانه به او بزند و تا انتقام فاطمه دخت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم را از او بگیرد.»
گفتم:«فدایت شوم؛ چرا حدّ تازیانه به او می زند؟»
فرمود:«به خاطر تهمتی که به مادر ابراهیم زد.»
گفتم:«پس چطور شد که این کار (حد زدن) را خداوند برای زمان حضرت قائم (علیه السلام) تأخیر انداخت؟»
فرمود:«به تحقیق خداوند تبارک و تعالی محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم را رحمت فرستاد ، ولی قائم علیه السلام را به منظور نقمت و کیفر دهی بر می انگیزد.»
🍃و در همان کتاب بحار از مزار کبیر به سند خود از حضرت ابوعبدالله صادق علیه السلام آورده که فرمود:
«هرگاه قائم ما بپا خیزد برای خدا و رسول او و همه ی ما خاندان پیغمبر انتقام خواهد گرفت.»
و در همان کتاب به نقل از ارشاد دیلمی از امام صادق علیه السلام آمده: و دست بنی شیبه را می بُرد و بر در کعبه می آویزد و بر آن می نویسد: اینان دزدان کعبه هستند.»
🌹در احتجاج از پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در خطبه ی غدیر چنین نقل شده که فرمود:
«توجه کنید: خاتم امامان از ما ، مهدی- صلوات الله علیه- می باشد. آگاه باشید اوست چیره شونده بر همه دین، اوست انتقام گیرنده از ظالمین، اوست فاتح و منهدم کننده ی دژها ، اوست که تمام قبایل اهل شرک را نابود می سازد، اوست که خونبهای تمام اولیای حق را می گیرد، ، اوست که از دریای ژرف می نوشاند، اوست که هرکسی را بر اساس فضل و شایستگی سِمَت می دهد، او برگزیده و منتخب خداوند است، او وارث همه ی علوم و محیط بر همه ی آنهاست ، اوست که از پروردگار خود خبر می دهد و حقایق ایمانِ به او را مطلع می سازد(برپای میدارد) ، اوست که صاحب رشاد و سداد در رای و عمل می باشد ، امور دین به او تفویض و واگذار شده ، و پیغمبران قبل و امامان پیشین به او مژده داده اند، او حجّت باقی است و بعد از او حجّتی نیست، و حقی نیست مگر با او و نوری نیست جز نزد او ...»
🔆و در قسمت دیگری از این خطبه آمده است :
ای گروه های مردم ؛ نور مخصوص خداوند عزّ و جلّ در وجود من است، سپس در وجود علی تجلی خواهد کرد، و سپس در نسل او تا قائم مهدی که حقّ خداوند و هر حقی را که برای ما هست ، می گیرد.»
و در تفسیر قمی درباره ی آیه:
«پس کافران را مهلت بده ، آنها را به اندک مهلتی.» ، چنین آمده است: برای هنگام قیام قائم ، پس او از جبارها و طاغوت های قریش و بنی امیه و سایر مردم برای من انتقام می گیرد.»
📚مکیال المکارم