خودسازی(نرمی دل)
حضرت عیسی علیه السلام:
تا کى آب بر کوه روان شود و کوه نرم نگردد؟ تا کى حکمت می خوانید و دل هایتان با آن نرم نمی شود؟ امالی مفید/ص209/ح43
آیات قرآن و روایات معصومین و کلام بزرگان حکمت نیستند؟ چرا دلهای بعضی از ما را شستشو نمی دهند؟ گاهی باید به خوراک خود دقت کنیم یا مواظب چشم و گوش خود باشیم.
#احادیث_روزانه
💠 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (مائده 35)
سوره مائده آیه 35 می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید تقوا داشته باشید، با وسیله ی تقوا به سوی خدا بروید و در راه خدا جهاد کنید. (فلاح یعنی رستگاری، به کشاورزان فلاح می گویند زیرا دانه می کارند و این دانه ها رشد می کنند و کشاورزان زمینه ی رشد آنها را فراهم می کند. در قرآن داریم: قد افلح من زکی ها یعنی هر کس خودش را اصلاح کند به تحقیق رستگار می شود و قد افلح مومنین یعنی مومنین رستگار هستند. ولی بیشتر کلمه ی لعلکم داریم شاید رستگار بشوید.).تقوا اقسامی دارد: تقوای سیاسی، اخلاقی و اقتصادی و عبادی و. .. تقوای به معنای قدرت پرهیز است.تقوا وسیله است نه هدف یعنی تقوا نیرویی است که زمینه ی کارهای خیر را فراهم می کند. مثل پلیس، پلیس در شهر هدف نیست، وسیله است زیرا پلیس برای تماشا کردن نیست بلکه کار پلیس ایجاد نظم در شهر و جلوی خلاف گرفتن است. پس هدف پلیس نظم است. تقوا یک عامل بازدارنده و برانگیزنده است. ویژگی انسان این است که به دنبال سود است و از ضرر بیزار است. تقوا به انسان می گوید که دنبال چیزهای مفید برو و دنبال چیزهای مضر نرو. امام صادق(ع) فرمود: تقوا یعنی هر جا امر خدا هست آنجا حاضر باشید و هر جا خدا نهی کرده، در آنجا نباشید. در قرآن داریم: بهترین زاد و توشه ی شما در قیامت، تقوا است. یک تقوای ابتدایی و یک تقوای انتهایی داریم. در قرآن داریم: ما کسی را پذیرش می کنیم که زمینه ای داشته باشد. یعنی فرد تقوای ابتدایی دارد و با خواندن قرآن، این تقوا تقویت می شود. داریم که قرآن برای مردم است. تقوای نهایی همان روزه گرفتن و نماز و... است که اینها تقوا را افزایش می دهد. در قرآن داریم: هر کس در راه خدا کوشش کند ما قطعا راه های مختلفی را به او نشان می دهیم. یکی از راههای ترک گناه، تقوا است. ما باید پلیس درون مان را تقویت کنیم. تقوا یعنی پرهیز از کسی که ما را می بیند. تقوا یعنی علم به اینکه کسی ما را می بیند. اگر ما بدانیم که کسی کارهای ما را ثبت می کند، تمام مشکلات حل می شود. اگر ما احساس کنیم که هنگام سجده، خدا ما را می بیند، به سرعت آنرا تمام نمی کنیم و آنرا طول می دهیم. اگر ما بخواهیم در نماز حال پیدا کنیم باید دیدمان این طور باشد که کسی در نماز ما را می بیند. امام حسین (ع) وقتی علی اصغر روی دستش به شهادت رسید فرمود: این مصیبت بر من آسان است زیرا خدا آنرا می بیند. امام صادق(ع) می فرماید: آنچنان از خدا بترس که گویی خدا را می بینی. عالم محضر خداست، در محضر خدا گناه نکنید این یعنی تقوا. قهرمانان در مسابقات، کارهای سخت را تحمل می کنند زیرا عده ای آنها را می بینند و این دیدن در انسان حس ایجاد می کند. تقوای در مصیبت آرام بودن و در عبادت، حال داشتن است.
در قسمت بعد داریم: ای مردم، با وسیله ای به سوی خدا بروید. وسیله یعنی هر چیزی که ما را به خدا نزدیک کند.حاکم نیشابوری می گوید: اصحاب پیامبر وسیله هستند. در منابع اهل سنت به اشیاء مثل قرآن واعمال مثل نماز و افراد مثل رسول خدا، وسیله اطلاق می شود. یکی از علمای بزرگ اهل سنت می گوید: بسیاری از افراد بعد از فوت پیامبر به کنار قبر پیامبر می رفتند و به پیامبر که نبی رحمت بود متوسل می شدند تا شفای بیمارشان را بگیرند. زمانی باران نیامد و فردی نزد همسر پیامبر رفت و گفت که باران نمی آید. او گفت که در کنار قبر پیامبر روزنه ای ایجاد کن و به ایشان متوسل بشو، تا باران بیاید. در خطبه ی 110 نهج البلاغه داریم: از چیزهایی که مردم می توانند متوسل بشوند به سوی خدا اینهاست: ایمان به خدا، جهاد در راه خدا، کلمه ی اخلاص، اقامه ی نماز، روزه ماه رمضان، زکات، حج، صدقه و. .. پس انسان می تواند معصومین را در زمان حیات و بعد از مرگ وسیله قرار بدهد. ما از اعتبار ائمه استفاده می کنیم تا شفای بیماران را از خدا بگیریم. فردی وقتی غذا خورد، خدا و پیامبر را شکر کرد. فردی گفت که این شرک است و او در جواب گفت که در قرآن داریم: خدا و پیامبر ما را بی نیاز کرده است. این آیه جواز توسل است.
در ادامه ی آیه 35 سوره مائده قرآن می فرماید: در راه خدا جهاد کنید. جهاد یعنی کوشش و تلاش. جهاد اقسامی دارد. سه نوع جهاد داریم: جهاد اکبر، جهاد اصغر و جهاد کبیر. جهاد اکبر مبارزه با نفس است و جهاد اصغر مبارزه با دشمن است جهاد کبیر تبلیغ است در قرآن داریم جهاد کنند بوسیله قرآن جهاد کبیر یعنی انسان با زبان مردم را به دین جذب کند. پیامبر با جهاد کبیر شروع به ترویج اسلام کرد
در قرآن، خدا مجاهدین را ترجیح داده است. جهاد با نفس خیلی مهم است و هیچوقت تمام نمی شود امام صادق(ع) می فرماید: همیشه با نفس خودت در مبارزه باش
🔆 حجتالاسلام رفیعی
💠 صهبای منبر
برکت
یکی از نشانه های ایمان به خدا این است که او را در عمل و به طور یقین روزی دهنده بدانیم، در این صورت از بیکاری و کم و زیاد شدن درآمد هراسی نخواهیم داشت.
آیا ندیدند که خداوند روزی را برای هر کس بخواهد گسترده یا تنگ می سازد؟ در این نشانه هایی است برای گروهی که ایمان می آورند. (روم/37) خداوند همان کسی است که شما را آفرید، سپس روزی داد.(روم/40)
#دریافت_روزانه_حدیث
#افزایش_برکت_و_روزی
🌺 آداب معاشرت 🌺
💠 رسول خدا صلی الله علیه و آله:
هر که به همسایه اش آزار برساند تا خانه اش را تصاحب کند، خدا خانه او را به همسایه برساند.
📚 حلیه المتقین/فصل دوم/ح3
✍🏼 آنها نهایت مکر (و نیرنگ) خود را به کار زدند و همه مکرها (و توطئه هایشان) نزد خدا آشکار است، هر چند مکرشان چنان باشد که کوه ها را از جا برکند. ابراهیم/46
#آداب_معاشرت
#کلام_بزرگان
🔰 رفتار امام زمان با دشمنان اهلبیت
👈👈 در مورد رفتار امام زمان (عج)
با #وهابیون که همان ناصبی ها و دشمنان اهل بیت و عصمت و طهارت می باشند نیز روایات متعددی وجود دارد:
امام صادق(ع) میفرماید:
«هنگامى که حضرت قائم(عج) قیام کند، همه ناصبیان و دشمنان اهل بیت را بر آن حضرت عرضه میکنند.
اگر به اسلام که همان ولایت اهل بیت است اقرار کردند، آنان را رها میکند و گرنه به قتل میرسند، یا آنان را به پرداخت جزیه همچنانکه اهل ذمّه میپردازند – ملزم میکند».
تفسیر فرات، ص۱۰۰؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۷۲٫
امام باقر(ع) مىفرماید: «هنگامى که حضرت قائم(عج) قیام کند، بر یک یک ناصبیان ایمان را عرضه مىکند؛ اگر پذیرفتند، آنان را رها میسازد و گرنه گردنشان را میزند، یا از آنان جزیه مىگیرد. چنانکه امروز از اهل ذمّه جزیه میگیرند و آنان را از شهرها به روستاها (و کشتزارها) تبعید می کنند».
کافى، ج۸، ص۲۲۷؛ اثبات الهداه، ج۳، ص۴۵۰؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۷۵؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۴۳٫
مرحوم مجلسى مىگوید: شاید این حکم مربوط به آغاز قیام باشد؛ زیرا ظاهر روایات این است که از آنان جز ایمان پذیرفته نمی شود و اگر نپذیرند، کشته مىشوند.
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) صلوات 💚🌹🌹❤️
مرآه العقول، ج۲۶، ص۱۶۰٫
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
#امام_زمان_سرباز_میخواد #امام_زمان
#وعده_صادق
#آخرالزمان
ترس از گذشته و آینده
ترس از گذشته و آینده
منبع : آیت الله مکارم شیرازی؛ انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی، ص: 277
عَن ابنِ عَبّاسٍ قالَ: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ فی خُطبَتِهِ: انَّ المُؤمِنَ بَینَ مَخافَتَینِ: یَومٌ قَد مَضی لا یَدری مَا اللّهُ قاضٍ فِیهِ وَیَومٌ قَد بَقِیَ لا یَدری مَا اللّهُ صانِعٌ بِهِ فَلیَأخُذِ العَبدُ لِنَفسِهِ مِن نَفسِهِ وَمِن دُنیاهُ لِآخِرَتِهِ وَمِن شَبابِهِ لِهَرَمِهِ وَ مِن صِحَّتِهِ لِسُقمِهِ وَ مِن حَیاتِه لِوَفاتِهِ. فَوَ الَّذی نَفسی بِیَدِهِ ما بَعدَ المَوتِ مِن مُستَعتَبٍ وَلا بَعدَ الدُّنیا مِن دارٍ، الّا الجَنَّةَ اوِالنّارَ.
از ابن عبّاس نقل است که شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله در خطبهاش فرمود: مؤمن (همیشه) بین دو ترس است: نمیداند که خداوند در مورد روزی که بر او گذشته است چه قضاوتی میکند و نمیداند که خداوند با او در روزی که باقی مانده است چه میکند. ازاینرو باید هر بندهای از وجود خود (برای سعادت و کمال) و از دنیا برای آخرت و از جوانی برای پیری و از سلامتی برای بیماری و از زندگی برای مرگ خود بهرهبرداری کند، قسم به کسی که جانم در دست اوست بعد از مرگ هیچ عذر و بهانهای پذیرفته نمیشود و بعد از دنیا خانهای جز بهشت یا جهنّم نیست.
بحارالانوار، ج 77، ص 177
نور هدایت
در این حدیث پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید مؤمن همیشه بین دو ترس قرار دارد: ترس از گذشته و ترس از آینده. از گذشتهاش میترسد برای اینکه
نمیداند آیا به وظایفش در گذشته بهدرستی عمل کرده و خداوند گناهان او را بخشوده است؟ از آیندهاش میترسد زیرا نمیداند که چه سرنوشتی خواهد داشت، آیا عاقبت به خیر میشود و از دنیا باایمان و پاک میرود، یا بیایمان و ناپاک؟
خلاصه توجّه به این پرسشها انسان را دائماً بین این دو ترس قرار میدهد که در واقع سرچشمه آن احساس مسؤولیّت و ایمان است. اگر در وجود کسی ایمان به مبدأ و معاد باشد همواره چنین احساسی بر او حاکم است، امّا افرادی هستند که بهاصطلاح «ککشان نمیگزد؛ دیگران را آب میبَرد و او را خواب» منطقشان «هر چه بادا باد؛ آب که از سر گذشت چه یک نی چه صد نی» است و در یک کلمه، بیاعتنا و لاابالیاند.
به دنبال این مقدّمه، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پنج دستور میفرماید:
1.
فَلیَأخُذِ العَبدُ لِنَفسِهِ مِن نَفسِهِ
. خداوند سرمایههایی به انسان داده که باید ابتدا خودش از آن استفاده کند. این واقعیّتی است که بعضی روشنیبخش دیگرانند امّا خودشان از این نور بهرهای نمیگیرند مخصوصاً برخی اهل علم را میبینید که مردم در پرتو دانش آنان راه مییابند و هدایت میشوند، امّا خود او که سرمایهدار اصلی است بینصیب میماند.
2.
وَمِن دُنیاهُ لِآخِرَتِهِ
. تمام کسانی که به مقامهایی دست یافتهاند از همین سرمایه دنیا و عمر استفاده کردهاند. من گاهی میاندیشم که اصحاب امام حسین علیه السلام روز عاشورا در یک نیمروز، سعادت دنیا و آخرت را برای خویش خریدند و آنهمه افتخار کسب کردند. یا امیرالمؤمنین علی علیه السلام در جنگ خندق، در لحظهای از عمرش ضربتی زد که از عبادت جنّ و انس برتر بود:
ضَربَةُ عَلِیٍّ یَومَ الخَندَقِ افضَلُ مِن عِبادَةِ الثَّقَلَینِ.
امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:
وَاعلَم بِانَّ الدَّهرَ یَومانِ: یَومٌ لَکَ وَیَومٌ عَلَیکَ:
«بدان که روزگار دو روز است: روزی به نفع تو و روزی به ضرر تو».(1)
مشو غافل از روزگار دو رنگکه کس را به گیتی نباشد درنگ
به بازیچه بس اختر تابناکبر آرد به گردون، بر آرد به خاک
تو چون طفلی و آسمانت چو مهدقضا جنبش مهد را بسته عهد
جلاجلْ مه و آفتابت کنداز آن جنبش آخر خوابت کند
اگر داری از سنگ و آهن روانبفرسایی از گردش آسمان
اگر سنگی آن آهن سنگ خاستو گر آهنی سنگ آهنرباست
3.
وَ مِن شَبابِهِ لِهَرَمِهِ
. برخی چون پیر میشوند انگشت ندامت به دهان میگیرند، بر پشت دست خود میزنند که چرا از فرصت و نعمت جوانی استفاده نکردند و عمر را به بیهودگی گذراندند.
چه خوش سروده شاعر عرب، زبان حال کسانی را که چنان در پیری رنج بردند که گفتند:
فَیا لَیتَ الشَّبابُ لَنا یَعودُ یَوماًفَاخبِرَهُ بِما فَعَلَ المَشیبُ
کاش جوانی ما بازمیگشت تا خبرش میدادیم که پیری بر سرمان چه آورده است.
دور جوانی بشد از دست منآه و دریغ آن زمن دلفروز
قوّت سر پنجه شیری برفتراضیم اکنون به پشیزی چو یوز
پیرزنی موی سیه کرده بودگفتمش ای مامک دیرینه روز
موی به تلبیس سیه کرده گیرراست نخواهد شدن این پشت گوژ
مختصر اینکه انسان تا جوانی را دارد باید از آن بهره ببرد و نباید کاری کند که مایه عبرت دیگران شود و درباره او بگویند تا آن وقت که میتوانست، نمیدانست و حال که میداند، نمیتواند.
4.
وَ مِن صِحَّتِهِ لِسُقْمِهِ
. انسان اگر به بیماری شدیدی دچار شود احساس میکند بین او و مردم دیواری کشیدهاند و از زندگی افراد سالم بهکلّی جدا شده است. بد نیست انسان گاه به بیمارستان برود و به بیماران نظری بیفکند آنگاه معنای
1- نهجالبلاغه، نامه 72.📚
سلامت را مخصوصاً وقتی به بیماران صعبالعلاج مینگرد بهخوبی میفهمد و قدر نعمت بزرگ سلامتی را میداند.
تندرستان را نباشد درد ریشجز به همدردی نگویم درد خویش
گفتن از زنبور بیحاصل بودبا یکی در عمر خود ناخورده نیش
تا تو را حالی نباشد همچو ماحال ما باشد تو را افسانه پیش
سوز من با دیگری نسبت مکناو نمک بر دست و من بر عضو ریش
5.
وَمِن حَیاتِهِ لِوَفاتِهِ
. از این زندگی دنیا برای مرگت استفاده کن.
در آخر حدیث حضرت جملهای میفرماید که واقعاً تکاندهنده است.
فَوَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ ما بَعدَ المَوتِ مِن مُستَعتَبٍ وَلا بَعدَ الدُّنیا مِن دارٍ الّا الجَنَّةَ اوِ النّارَ
: «سوگند به کسی که جانم در دست اوست، پس از مرگ پروندهها بسته میشود و جای این نیست که کسی از خدا استغفار جوید».
همانگونه که امیرمؤمنان علی علیه السلام میفرماید:
لا عَن قَبیحٍ یَستَطیعونَ انتِقالًا وَلا فی حَسَنٍ یَستَطیعونَ ازدیادًا:
«هیچ گناهی را بعد از مردن نمیتوان حذف کرد و نیز نمیتوان حسنهای بر حسنات افزود».(1) الان ممکن است با قطره اشکی و پشیمانی، آتش گناهانی که برافروختهای خاموش کنی، امّا بعد از مرگ چنین کاری امکانپذیر نیست.
چون سجودی یا رکوعی مرد کِشتشد در آن عالم سجود او بهشت
چون که پرید از دهانت حمد حقمرغ جنّت ساختنش ربّ الفلق
چون زدستت رُستایثارو زکاتکِشت این دست آنطرف نخلو نبات
این سببها چون به فرمان تو بودچارهجو هم مر تو را فرمان نمود
چون زدستت زخم بر مظلوم رُستآن درختی گشت از آن زقّوم رُست
این سخنهای چو مار و کژدمتمار و کژدم گردد و گیرد دمت ( مثنوی، دفتر سوم.)
📚📚📚📚📚📚📚📚
شش برنامه سعادتبخش
شش برنامه سعادتبخش
اشاره
منبع : آیت الله مکارم شیرازی؛ انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی، ص: 277
عَن ابی الدَّرداءِ قالَ: خَطَبَنا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَومَ جُمُعَةٍ فَقالَ: ایُّها النّاسُ، توبوا الَی اللّهِ قَبلَ ان تَموتوا وَ بادِروا بِالأعمالِ الصّالِحَةِ قَبلَ ان تَشتَغِلوا وَأصلِحوا الَّذی بَینَکُم وَ بَینَ رَبّکُم تَسعَدوا وَ اکثِروا مِن الصَّدَقَةِ تُرزَقوا وَأمُروا بِالمَعروفِ تُحصَنوا وَانتَهوا عَن المُنکَرِ تُنصَروا.
از ابیدرداء روایت شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله روز جمعهای برای ما خطبه ایراد کرد، فرمود: ای مردم، پیش از مرگ بهسوی خدا بازگردید و توبه کنید و پیش از آنکه آسودگی خاطر از شما گرفته شود و در تنگناهای زندگی قرار گیرید به کارهای نیک بپردازید. رابطه خود را با خدا اصلاح کنید تا سعادتمند و بهروز شوید. بسیار صدقه بپردازید تا خدا به شما روزی دهد. امر به معروف کنید تا در قلعه محکم الهی قرار گیرید (و در امان باشید) و از منکر دست بردارید تا خدا شما را یاری رسانَد.
بحارالانوار، ج 77، ص 176
نور هدایت
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این حدیث شش دستور بیان فرموده است:
1. دستور توبه:
پیش از آنکه فرصت از دست برود توبه کنید.
توبه یکی از نعمتهای خداوند تعالی بر بندگان است. امام سجّاد علیه السلام در مناجات تائبین چه زیبا میفرماید:
الهی انتَ الَّذی فَتَحتَ لِعِبادِکَ باباً الی عَفوِکَ سَمَّیتَهُ
التَّوبَةَ، فَقُلْتَ: «تُوبُوا الَیاللَّهِ تَوبَةً نَصُوحًا»(1) فَما عُذرُ مَن أغفَلَ دُخولَ البابِ بَعدَ فَتحِهِ
: «خدایا، تویی آن که دری را به روی بندگانت گشودی و نام آن را توبه نهادی.
ازاینرو گفتی: بهسوی خدا با توبهای حقیقی و خالص بازگردید. پس کسی که بعد از گشوده شدن چنین دری، از داخل شدن در آن غفلت میورزد، چه عذری دارد؟».
معنای فرمایش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «قبل از مرگ توبه کنید» این است که بعد از هر گناه بهسوی خدا بازگردید، زیرا هیچکس از وقت مرگ خود خبر ندارد. در قرآن میخوانیم: « «وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ مَاذَا تَکْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیّ أَرْضٍ تَمُوتُ»؛ و هیچکس نمیداند که فردا چه بهدست میآورد، و هیچکس نمیداند که در چه سرزمینی میمیرد».(2) روایت شده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با آن عظمت و لطافت روح، هر روز هفتاد بار استغفار میکرد. اکنون ما پیروان آن حضرت روزی چند بار توبه میکنیم؟ در شب چه مقدار از کارها و کردارهای روز خود را به یاد میآوریم؟ اگر انسان هر روز اعمال و رفتار خود را محاسبه و بعد استغفار کند، تاریکیهای قلبش زدوده، با نور الهی روشن میشود. لذا از بهترین کارها، توبه سحری است (3)
1- « نَصوح» از مادّه« نُصح»، بهمعنای نصیحت خالصانه است. یعنی توبه خالص. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:« توبه خالص آن است که به گناه برنگردی، چنانکه شیر به پستان برنمیگردد».
البتّه توبه خالص به شناخت کامل از گناه و عواقب آن نیاز دارد، یعنی اگر این نکته را دریابیم و بدانیم که گناه، خنجر تیز و آتش سوزان است هرگز به آن نزدیک نمیشویم.
2- سوره لقمان، آیه 34.
3- آنگاه که آرامش و صفای خاص همهجا را فراگرفته، در آن هنگام که غافلان و بیخبران در خوابند و غوغایجهان مادّی فرو نشسته، مردان خدا و زندهدلان به یاد خدا بهپا میخیزند و در پیشگاه باعظمتش، استغفار و طلب آمرزش میکنند و محو پرتو نور و جلال پروردگار میشوند و با تمام وجودشان زمزمه توحید سر میدهند: وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ.
پرسش: چرا از اوقات شبانهروز تنها به وقت« سحر» اشاره شده است، در حالی که استغفار و بازگشت بهسوی خدا در همه حال مطلوب است؟
در پاسخ میگوییم: سحر به سبب آرامش، تعطیلی کارهای مادّی و نشاطِ بهدستآمده پس از خواب شبانه، به انسان آمادگی بیشتری برای توجّه به خداوند میبخشد و این معنا را بهآسانی میتوان با تجربه دریافت. حتّی بسیاری از دانشمندان، برای حلّ مشکلات علمی خود، از آن وقت استفاده میکردند، زیرا چراغ فکر و روح انسان در آن وقت از هر زمان دیگری پرفروغتر و درخشانتر است و چون روح عبادت و استغفار، توجّه و حضور دل است، عبادت و استغفار در چنین ساعتی گرانبهاتر است( رجوع شود به: تفسیر نمونه، ذیل آیه 17 سوره آل عمران).
یعنی انسان در نیمههای شب برخیزد و در آن خلوت با خدای خویش راز و نیاز کند و درد دل بگذارد و به تعبیر قرآن کریم از « «وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ»؛ در سحرگاهان از خداوند آمرزش میطلبند»(1) باشد.
بزرگانی که رسالههای سیر و سلوک نوشتهاند، تقریباً همه آنان منزل اوّل را «توبه» میدانند. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
تُوبُوا الَی اللّهِ قَبلَ ان تَموتوا.
2. پرداختن به کارهای نیک:
بادِروا بِالاعمالِ الصّالِحَةِ قَبلَ ان تَشتَغِلوا
. انسان همیشه فراغتبال و آسودگی خیال ندارد و جوانی برای او باقی نمیماند. فکر انسان دائم آزاد نیست و موانع بسیاری بر سر راه او قرار میگیرد.
اگر دقّت کرده باشید کسانی را میبینید که همه چیز برای آنان آماده است و کمبود ندارند، ولی میگویند شوق درس و دانشاندوزی از وجودمان رخت بربسته است. لذا اگر میخواهید علم بیندوزید، تقوا پیشه سازید و خودسازی کنید، کارهای نیک را پیش از آنکه در تنگناهای زندگی گرفتار شوید بهجا آورید.
3. آشتی با خدا:
اصلِحوا الَّذی بَینَکُم وَ بَینَ رَبّکُم تَسعَدُوا.
مردم نسبت به حوادثی که رخ میدهد به سه دسته تقسیم میشوند:
دستهای فقط به دهان مردم نگاه میکنند. دسته دیگر نیمنگاهی به دهان مردم دارند و نیمنگاهی به دستورهای الهی. گروه سوم فقط به دستورهای خدا توجّه دارند.
با توجّه به این مقدّمه، هر حادثهای که رخ میدهد انسان باید ببیند خدا چه دستوری داده است. یعنی اوّل حق را بشناسید بعد ببینید که مردم چه میگویند،
1- سوره آل عمران، آیه 17.
👉❄️💦❄️💦❄️💦❄️💦❄️💦
زیرا چنانچه انسان رابطه خود را با خدا درست کند، خداوند نیز رابطه او را با مردم اصلاح میکند. این مضمون در حدیثی از امیرمؤمنان علیه السلام آمده است:
مَن اصلَحَ بَینَهُ وَ بَینَ اللّهِ، اصلَحَ اللّهُ ما بَینَهُ وَ بَینَ النّاسِ (1)
تنها راه سعادت این است که با خدا آشتی کنیم.
4. صدقه دادن فراوان:
اکثِروا مِن الصَّدَقَةِ تُرزَقوا:
«زیاد صدقه بدهید تا خدا به شما روزی دهد».
صدقه دو اثر مهم دارد: وسعت روزی و دفع بلاها.
مسأله وسعت روزی برخلاف اسباب ظاهری است. یعنی انسان اگر چیزی در راه خدا بدهد با محاسبه و جمع و تفریق ظاهری جیبش خالی میشود، ولی بنابر روایات اسلامی همین کار رزق و روزی را زیاد میکند.
صدقه هر اندازه باشد خوب است، تا آنجا که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: لباس کهنهای که داری میتوانی صدقه بدهی. صدقه دادن طول عمر را به دنبال میآورَد.
برخی افراد بهظاهر عوام را دیدهایم که وقتی میخواهند مسافرت بروند به تعداد روزهای سفر پولی جدا کرده و به مستحق میدهند. برخی چنین حسابی دارند. اینها دستورهایی است که ما مبلّغان سزاوارتریم بدان عمل کنیم و بسا این صدقات جلوی ضدّ ارزشها را بگیرد.
5 و 6. امر به معروف و نهی از منکر:
وَأمُروا بِالمَعروفِ تُحصَنوا وَانْتَهوا عَن المُنکَرِ تُنصَروا:
«امر به معروف کنید تا در قلعه محکم الهی قرار بگیرید و در امان باشید و از منکر اجتناب کنید تا یاری شوید».
در اینجا به چند نکته باید توجّه کرد:
الف) معنی «معروف»
«معروف» از مادّه «عرف» بهمعنی شناختهشده و «منکر» (از مادّه انکار) بهمعنی ناشناس است.
1- نهجالبلاغه، کلمات قصار، شماره 89
❄️💦❄️💦❄️💦❄️💦❄️💦❄️💦❄️