چرا در هنگام انفاق کردن دست و دلمان می لرزد؟
همانطور که گفتیم و می دانید انفاق از مستحبات است و شیطان هم با این امور مخالف است. مسلما در زمانی که انسان قرار است انفاق کند شیطان بیکار نخواهد نشست و به فکر وسوسه کردن او است. چه وسوسه ای از این قوی تر که فرد انفاق کننده را از فقری که ممکن است در آینده به سراغش بیاید بترساند. آیه 268 سوره بقره به این نکته اشاره دارد:
«الشَّيْطانُ يَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ يَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ»
«شیطان، شما را (به هنگام انفاق) وعده فقر و تهیدستی می دهد و به فحشا (و زشتیها) امر می کند ولی خداوند وعده «آمرزش» و «فزونی» به شما می دهد و خداوند قدرتش وسیع و (به هر چیز) داناست. (به همین دلیل، به وعده های خود وفا می کند.)»
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذي کَالَّذي يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَيْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا يَقْدِرُونَ عَلي شَيْءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْکافِرينَ»
«ای کسانی که ایمان آورده اید، صدقه های خود را با منت آزردن باطل نکنید، مانند کسی که مال خود را به ریا و خودنمایی به مردم انفاق می کند و به خدا و روز واپسین ایمان ندارد، که مثل او مثل سنگ سخت و صافی است که خاکی (اندک) بر آن نشسته، پس باران تند و درشتی به آن برسد و آن را سنگی صاف (و بدون خاک و گیاه) واگذارد (صدقه او نظیر آن خاک است. و ریاکاران) به چیزی از آنچه کسب کرده اند دست نمی یابند و خداوند مردم کافر را هدایت نمی کند.»
انفاق کسانی که برای رضای خدا مالشان را می بخشند مانند باغی است که در جایی مرتفع بنا شده است. اگر به چنین باغی باران شدیدی برسد محصولش دوبرابر می شود و اگر بارانی هم نرسد باز محصول خودش را خواهد داشت.
آیا انفاق کردن علنی اما بدون منت باشد؟
خداوند بر این نکته بسیار تاکید کرده است که اگر صدقات را علنی پرداخت کنید مسلما سبب تشویق دیگران به این کار خیر خواهد شد و از طرفی مایه دلگرمی فقرا خواهد بود. ولی انفاق پنهانی نسبت به انفاق آشکار کمتر در معرض گناهانی مانند ریا، منت و اذیت فرد نیازمند است. در ضمن در انفاق پنهانی آبروی فرد نیازمند حفظ می شود و احساس خفت و خاری نمی کند. در آیه 271 سوره بقره به این نکته اشاره شده است:
«إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَکُمْ وَ يُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَيِّئاتِکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبيرٌ»
«اگر صدقه ها (ی مستحبی) را آشکار سازید کاری نیکوست و اگر آنها را پنهان دارید و به فقرا بدهید آن برای شما بهتر است و (خداوند) از گناهانتان می زداید و خداوند به آنچه می کنید آگاه است.»
خداوند در سوره ی بقره آیه 264، انفاق همراه با منت را مانند لایه نازکی از خاک بر سنگ سخت می داند. اگر در این خاک، بذری هم قرار بگیرد هرگز نمی روید بلکه پس از بارانی تند هیچ اثری از آن باقی نخواهد ماند
لِلْفُقَراءِ الَّذينَ أُحْصِرُوا في سَبيلِ اللَّهِ لا يَسْتَطيعُونَ ضَرْباً فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسيماهُمْ لا يَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ»
«(صدقات) از آن فقیرانی است که در راه خدا (مانند جهاد یا غارت رفتن اموال یا بیماری مزمن یا تحصیل علم) گرفتار آمده اند، نمی توانند (برای تحصیل معاش خود) هیچ گونه در روی زمین سفر کنند، فرد ناآگاه آنها را از شدت محافظتی که دارند توانگر می پندارد آنها را از سیمایشان می شناسی از مردم به اصرار چیزی نمی خواهند. و هر چه از مال انفاق کنید مسلّما خداوند به آن داناست.»
در این آیه انفاق مثبت یا زیباترین مظاهر انفاق خالصانه مورد بررسی قرار می گیرد. کسانی که به خاطر رضایت و خشنودی خدا و بدون منّت و آزار با اخلاص انفاق می کنند، همچون بوستانی اند که در بلندای زمین حاصل خیزی واقع است. آفتاب از هر سو بر آن می تابد و بارانی تند، آن را سیراب می کند و طبیعتاً میوه های فراوانی می دهد. مَثَل آن انفاق کنندگان مثل چنین باغ سرسبز و پر میوه است. یعنی خودشان خرّم و زنده دل و انفاقشان تا این اندازه پرثمر است.
منبع : مکارم شیرازی، ناصر؛ مثالهای زیبای قرآن، ج 1، ص: 125
خداوند رازق در آیه 265 سوره بقره می فرماید: «وَ مَثَلُ الَّذینَ ینْفِقُونَ امْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ تَثْبِیتاً مِنْ انْفُسِهِمْ کمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ اصَابَها وابِلٌ فَأَتَتْ اکلَها ضِعْفَینِ فَإِنْ لَمْ یصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ» مَثَل کسانی که اموال خود را برای خشنودی خدا و مشیت [ملکات انسانی در] روح خود [یا از روی یقین و اعتقاد] انفاق می کنند، همچون باغی است بر تپّه ای که بارانهای تند [و درشت ] بر آن بارد و دو چندان میوه دهد. اگر بارانی تند نبارد، نم نم بارانی بر آن بارد و خداوند به آنچه انجام می دهید، بیناست. در این مثل، انفاق مثبت یا زیباترین مظاهر انفاق خالصانه مورد بررسی قرار می گیرد.
شرح و تفسیر آیه
خداوند می فرماید: کسانی که به خاطر رضایت و خشنودی خدا و بدون منّت و آزار با اخلاص انفاق می کنند، همچون بوستانی اند که در بلندای زمین حاصل خیزی واقع است. آفتاب از هر سو بر آن می تابد و بارانی تند، آن را سیراب می کند و طبیعتاً میوه های فراوانی می دهد. مَثَل آن انفاق کنندگان مثل چنین باغ سرسبز و پر میوه است. یعنی خودشان خرّم و زنده دل و انفاقشان تا این اندازه پرثمر است.
انگیزه و قصد انفاق کنندگان را برابر این آیه شریفه می توان چنین برشمرد:
اوّل- «ابتغاء مرضات اللّه» یعنی تنها برای طلب رضای حق انفاق می کنند نه برای ریا و خودنمایی و نه قصد آزار و اذیت و منّت و نیز نه به قصد رفتن به بهشت و نه از ترس جهنّم.
شاید جمله «ابتغاء مرضات اللّه» اشاره ای به حدیث معروف حضرت علی علیه السلام باشد که فرمود: «ما عَبَدْتُک خَوْفَاً مِنْ نارِک» [خداوندا!] از ترس آتش دوزخ تو را عبادت و پرستش نمی کنم. گرچه آتش جهنّم بسیار سوزان و تصوّر آن ترسناک است و فراتر از توان تحمّل انسان.
وَ لا طَمَعاً فی جَنَّتِک» و به طمع رسیدن و دست یافتن به بهشت نیز تو را نمی پرستم. هر چند نعمتهای بهشتی بسیار ارزشمند و والا و فراتر از قدرت تصوّر و تخیل انسانی است.[1]
«لکنْ وَجَدْتُک اهْلًا لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُک» بلکه چون تو را سزاوار و شایسته پرستش یافتم، عبادت می کنم.[2]
عبادت نوع اوّل را «عبادت بردگان» می نامند؛ زیرا برده از ترس تازیانه ارباب خود، از او اطاعت می کند.
پرستش نوع دوّم را «عبادت تجّار» می خوانند؛ زیرا تاجر تنها در اندیشه سود و آسایش خویش است. و آخرین شکل عبادت و پرستش را «عبادت احرار و آزادگان» می گویند؛ زیرا نه به قصد رفع زیان است و نه به منظور کسب سود، بلکه تنها برای خداست.[3]
شاید آیه شریفه فوق ناظر به این نوع عبادت باشد؛ یعنی انگیزه انفاق در این مثل تنها خشنودی خداوند رحمان است.
دوّم- نیت و انگیزه دیگر انفاق کنندگان در این آیه شریفه، رشد کمالات نفسانی و ملکات روحانی است. «تَثْبیتاً مِنْ انْفُسِهِمْ» یعنی اینان به منظور تثبیت کمالاتی چون ایثار، فداکاری، جود، سخاء، و نوع دوستی و.. . انفاق می کنند. در مفردات راغب، «تثبیت» به معنای تقویت آمده است؛ مثلًا معنای «اللّهُمَ ثَبِّتْ اقْدامَنا» این نیست که پاهایم در یک جا ثابت باشد، بلکه به معنای تقویت یا قوّت و استحکام گامهاست.[4]
پیام های آیه
1- در این مثال، انفاق کننده به جنّت [5] و باغی واقع بر تپّه ای تشبیه شده است.
در یک باغ مرتفع، چند ویژگی به چشم می خورد که عبارت اند از:
الف- نور آفتاب، یکی از عوامل مهم رشد گیاهان، از هر سو بر آن می تابد و هیچ چیز مانع از تابش پرتو حیات بخش آفتاب نمی شود.
ب- هوای مناطق مرتفع معمولًا پاک تر و سالم تر است و این نیز یکی از عوامل رشد و نموّ درختان است.
ج- از خطر سیلاب در امان است، در حالی که باغ های واقع در درّه ها و کناره رودخانه ها، همیشه مورد تهدید سیل و گل و لای آن هستند.
- زیبایی و شکوه یک باغ مرتفع به مراتب بیش از دیگر باغهاست.
بنابراین، چنین انفاق کنندگان اوّل این که: بهتر و بیشتر از پرتو انوار هدایت الهی بر دل و جانشان برخوردار می شوند.
دوّم این که: بهتر و گسترده تر از نسیم دل انگیز بخشایش و توفیقات خداوندی بهره می گیرند.
سوّم این که: کمتر مورد آسیب بلایا و مرگ های بد واقع می گردند.
و چهارم این که، با معنویتی پرشکوه در نظر دیگران، محبوب آنان می شوند.
تنها مشکل و ایراد چنین باغی آن است که آب جویباران در آن جاری نمی شود و آن را آبیاری نمی کند. بدین منظور خداوند، بارانی تند را مأمور سیراب کردن آن می کند.
2- اشاره آیه شریفه به نوع باران، شاید ناظر به درجات انفاق باشد. باران تند و زیاد، گیاهان باغ را بطور کامل آبیاری و سیراب می کند و در نتیجه میوه باغ فراوان و نیکوست و باران آرام و اندک که آب کمتری به ریشه گیاهان می رساند و در نتیجه میوه باغ کم و نامرغوب است.
در انفاق به منظور خشنودی خدا، با وجود نیت الهی انفاق کنندگان، فرق است میان آن که خود به مال انفاق شده محتاج است؛ ولی به رضایت، آن را انفاق می کند با کسی که مال انفاق شده او خارج از محدوده نیاز وی می باشد. و همچنین فرق است میان انفاقی که در حقّ نیازمند راستین بشود با انفاقی که به نیازمند غیر حقیقی یا مشکوک پرداخت شود.
ذیل آیه شریفه «وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ» هم شاهد ارزنده ای است بر این مطلب که خداوند می داند که چه کسی علی رغم احتیاجش انفاق کرده و چه کسی انفاقش چنین نبوده است، و یا چه کسی به فقیر حقیقی کمک کرده است و چه کسی به محتاج مشکوک؟
3- موضوع و محتوی انفاق در آیات شریفه 262، 263 و 265 سوره بقره، موضوع انفاق مال و ثروت است. خداوند در این آیات می فرماید: از اموال و ثروتتان مانند لباس، خانه، خوراک، دارو، کتاب و لوازم التّحریر، ابزار کار و مانند اینها به دیگران کمک کنید؛ ولی از آیه سوم سوره بقره می توان استدلال کرد که موضوع انفاق گسترده تر و در برگیرنده تمامی نعمت ها و روزیهایی است که خداوند به انسان بخشیده است. در این آیه که در مقام بیان اوصاف متّقین است، خداوند در اطلاق یکی از صفت های افراد باتقوا می فرماید: «وَ مِما رَزَقْناهُمْ ینْفِقُونَ» [متّقین ] از [تمام ] آنچه که ما به آنان روزی داده ایم، انفاق می کنند.[6]
بنابراین، موضوع انفاق طبق این آیه شریفه، عام است و تمامی روزیهای خداوند را در بر می گیرد.
مانند: الف- علم و دانش، علما و دانشمندان باید از دانش خود به دیگران انفاق کنند و به آنان بیاموزند، و گرنه همچون محتکران کالا، در دادگاه عدل الهی، مورد بازخواست واقع می شوند.
در روایتی وارد شده است که