1- به جای دنبال عیوب دیگران بودن، مراقب اعمال خودتان باشید.(مائده: 105)
2- اگر کسی را مسخره کنید، نتیجه اش گریبان شما را می گیرد.(انعام: 10)
3- شیطان اعمال بد را با آراستن، زیبا جلوه می دهد.(انعام: 43)
4- به مقدسات دیگران توهین نکنید تا آنها هم برای تلافی به خدا و مقدسات شما توهین نکنند.(انعام: 108)
5- اینگونه نباشید که هنگام نیاز از خدا کمک بخواهید و پس از حل شدن، خدا را فراموش کنید.(انعام: 64)
6- به گوشه وکنار دنیا سفر کنید و از سرگذشت آنها که آیات خدا را انکار می کردند عبرت بگیرید. (انعام: 11)
7- زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست و مراقبت از آخرت برای شما بهتر است. (انعام: 32)
8- با کسانی که تنها بازی و سرگرمی را برنامه خود قرار داده اند قطع رابطه کنید. (انعام: 70)
9- مجلسی که در آن مشغول انکار و تمسخر دین و قرآن هستند را ترک کنید. (انعام: 68)
1- همیشه مسیر اکثریت، مسیر هدایت نیست.(انعام: 116)
2- به پدر و مادر خود بی واسطه«پرستار، خانه سالمندان و…» احسان کنید. (انعام: 151)
3- فرزندان خود را از ترس فقر سقط نکنید و نکشید که روزی آنها با خداست. (انعام: 151)
4- به اموال یتیم نزدیک نشوید، مگر برای حفظ و افزایش آن. (انعام: 152)
5- کم فروشی نکنید و پیمانه و ترازویتان را درست و دقیق تنظم کنید.(اعراف: 85)
6- آراستگی ظاهری و باطنی تان را در هر نماز و مسجد رعایت کنید. (اعراف: 31)
7- خدا را با تواضع و در نهان صدا بزنید ولی«با خواسته های بیجا و دادوفریاد»زیاده روی نکنید. (اعراف: 55)
8- بعد از برقراری امنیت و آرامش در جامعه هرج و مرج راه نیندازید. (اعراف: 56)
9- با کسانی که به اعتقاد شما باور ندارند، مسالمت آمیز زندگی کنید و صبور باشید تا خدا بینتان داوری کند. (اعراف: 87)
1- ایمان و رفتار صحیح مردم، درهای نعمت خدا را به رویشان باز می کند.(اعراف: 96)
2- گاهی خدا با خشکسالی و کمبود محصولات، مردم غافل را بیدار می کند. (اعراف: 130)
3- خداوند برای شما همسرانی آفریده که در کنارشان به آرامش برسید. (اعراف: 189)
4- آنهایی را که به جای خدا صدا می زنید، توانایی یاری کردن شما را ندارند. (اعراف: 197)
5- با مردم مدارا داشته باشید و اشتباهاتشان را ببخشید. (اعراف: 199)
6- در هنگام تلاوت قرآن، سکوت کنید و گوش دهید تا رحمت خدا بر شما سرازیر شود. (اعراف: 204)
7- مؤمنین حقیقی کسانی اند که نماز می خوانند، انفاق می کنند و توکلشان بر خداست. (انفال: 3و4)
8- اگر مراقب اعمالتان باشید؛ نیروی تشخیص حق از باطل برایتان فعال می شود. (انفال: 29)
9- از نظر خدا، بدترین جنبندگان کسانی اند که تفکر نمی کنند و حرف حق را نمی شنوند. (انفال: 22)
- با هم نزاع و جرّوبحث نکنید که باعث سستی شما می شود و نیرویتان را تضعیف می کند. (انفال: 46)
2- خداوند نعمت هیچ ملتی را به بلا تغییر نمی دهد، مگر آنکه خودشان با رفتارشان شرایط را تغییردهند. (انفال: 53)
3- هرچه در توان دارید برای مهیا کردن تجهیزات نظامی بکار بگیرید تا دشمنان را به وحشت بیندازید. (انفال: 60)
4- متولیان مساجد باید افرادی درستکار، اهل کمک به محرومین و شجاع باشندو فقط از خدا حساب ببرند. (توبه: 18)
5- ازفقرناشی از قطع رابطه باکفار وفشارهای اقتصادی نترسید، چون خدا ازلطف خودش بی نیازتان می کند.(توبه: 28)
6- کافران همواره می خواهند دین و هدایت الهی را از بین ببرند، ولی خدا به شدت جلوگیری می کند.(توبه: 32)
7- مردان و زنان با ایمان، دوستان همدیگرند و به کار خوب سفارش می کنند و از کار ناپسند باز می دارند. (توبه: 71)
8- با کسالت، نماز نخوانید و با کراهت انفاق نکنید که پذیرفته نمی شود. (توبه: 54)
9- مات و مبهوت اموال و اولاد بی دین ها نشوید که خدا با همین ها در دنیا عذابشان خواهدکرد. (توبه: 85)
1- با راستگویان و کسانی که ظاهر و باطنشان یکی است رفاقت و همراهی کنید. (توبه: 119)
2- در انفاق، کمیّت و مقدار مهم نیست، چه کم باشد چه زیاد، در نزد خدا اَجر دارد. (توبه: 121)
3- عده ای از مسلمانان باید دنبال جهاد علمی و فرهنگی باشند و معارف دین را یاد بگیرند. (توبه: 122)
4- از حدس و گمان و خیال پیروی نکنید که خیالبافی اصلاً به درد شناخت حقیقت نمی خورد.(یونس: 36)
5- هیچ فردی در مقابل اعمال دیگری مسئولیتی ندارد و هر کس پاسخگوی اعمال خودش است. (یونس: 41)
6- خدا به هیچ کس ظلم نمی کند و این مردم اند که به خودشان ستم می کنند. (یونس: 44)
7- قرآن، درمانی برای دردهای روحی تان و کتاب راهنما و رحمت ویژه خداست. (یونس: 57)
8- خداوند در مورد مردم لطف و بخشش دارد، ولی بیشتر آنها سپاسگزار نیستند. (یونس: 60)
9- بر دوستان خدا «در مواجهه با حوادث سخت» نه ترسی غلبه می کند و نه غُصّه می خورند. (یونس: 62)
1- کارهای خوبی مثل نماز خاصیتی دارند که بدی ها را از بین می برند. (هود: 114)
2- اگر خدا بخواهد هر کار نشدنی، شدنی می شود. (هود: 72و73)
3- مردم و مسئولین باید در راه دین ثابت قدم باشند و ناگواری ها را تحمل کنند. (هود: 112)
4- اگر مردم جامعه ای مسیر اشتباهشان را تغییر دهند، خدا برکاتش را نازل و قدرت و توانایی هایشان را زیاد می کند. (هود: 52)
5- سود و رزق کم ولی حلال برای شما بهتر است از درآمدهای بسیار، امّا حرام. (هود: 60)
6- کسی که فقط برای زندگی دنیا دوندگی کند، نتیجه اش را کامل می گیرد، ولی در آخرت دستش خالی است. (هود: 15و16)
7- شعار “مرگ بر ستمگر” یک شعار قرآنی است. (هود: 44)
8- از کودکی راز داری را به فرزندانتان بیاموزید. (یوسف: 5)
9- خداوند به درستکاران حکمت و دانش عطا می کند. (یوسف: 14)
آیه های قرآنی درباره قیامت
در قرآن، حدود 70 نام درباره قیامت آمده است که معروف ترین آنها عبارتند از: الساعة، یوم القیامة، الیوم الاخر، یوم الحساب، یوم الدین، یوم الجمع، یوم الفصل، یوم الخروج، یوم الموعود، یوم الخلود، یوم الحسرة، یوم التغابن، یوم البعث. در این صفحه تعدادی از آیه ها و جملاتی قرآنی درباره قیامت را آورده ایم.
به قیامت، «قیامت کبری» نیز گفته می شود، در برابر قیامت صغری یا همان برزخ که بلافاصله پس از مرگ انسان آغاز می شودد و تا زمان قیامت کبری ادامه دارد. در قرآن، حدود 70 نام درباره قیامت آمده است که معروف ترین آنها عبارتند از: الساعة، یوم القیامة، الیوم الاخر، یوم الحساب، یوم الدین، یوم الجمع، یوم الفصل، یوم الخروج، یوم الموعود، یوم الخلود، یوم الحسرة، یوم التغابن، یوم البعث.
«یسْئَلُونَک عَنِ السَّاعَةِ أَیانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی لا یجَلِّیها لِوَقْتِها إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتیکمْ إِلاَّ بَغْتَةً یسْئَلُونَک کأَنَّک حَفِی عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لا یعْلَمُونَ» (سوره ی اعراف آیه ی 187) درباره قیامت از تو میپرسند که در چه وقت واقع میشود؟ بگو: «واقعهای بس عظیم در آسمانها و زمین است و فقط پروردگار میداند و جز او کسی وقتش را نمی داند و به طور ناگهان می آید،» چنان از تو می پرسند که گویی از وقوع آن خبر داری، بگو: «علم آن نزد خداست، ولی بیشتر مردم نمی دانند.».
«یوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیرَ الْأَرْضِ وَ السَّموَاتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْوَ حِدِ الْقَهَّارِ» (سوره ی ابراهیم آیه ی 48) در آن روز که این زمین به زمین دیگر و آسمانها [به آسمان های دیگر] تبدیل می شوند و آنها در پیشگاه خداوند واحد قهار ظاهر می گردند.
«وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فیهِ أُخْری فَإِذا هُمْ قِیامٌ ینْظُرُون» (سوره ی الزمر آیه ی 68) در صور که دمیده شود، آسمانیان و زمینیان بیهوش می شوند مگر آنها که خدا بخواهد و چون بار دیگر در آن دمیده شود ناگهان به پا خیزند و درنگرند.
«وَ الَّذینَ ءامَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذرّیتُهُمْ بإِیمن أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرّیتُهُمْ»(آیه ی 21 سوره ی طور) و آنها که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را [در بهشت] به آنها ملحق می کنیم.
«وَ نَضَعُ الْمَوازينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَة»؛ (آیه ی 47 سوره انبیاء) ما ترازوهای عدل را در روز قیامت برپا می کنیم.
جمله های قرآنی درباره ی قیامت
«يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمين»؛ (آیه ی 6 سوره مطففین) قیامت روزی است که در دادگاه عدل او و در محضر خداوند همه حاضر و بر پا می شوند.
«يَوْمَ يَقُومُ الْحِساب»؛ (آیه ی 41 سوره ابراهیم) آن روز، روز برپایی حساب است
در آیه ی 212 سوره ی بقره خداوند می فرماید: «وَ الَّذينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ»؛ در حالى كه پرهيزگاران در قيامت، بالاتر از آنان هستند؛ (چرا كه ارزش هاى حقيقى در آنجا آشكار می گردد، و صورت عينى به خود می گيرد) و خداوند، هر كس را بخواهد بدون حساب روزى می دهد.
آنانی که اهل تقوا هستند، «فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَة»؛ انگار بالای سرشان روز قیامت هست و این تعبیر اشاره به این دارد که چقدر قیامت را باور دارند و می بینند، در ادامه می فرماید خداوند کسانی را که بخواهد، بدون حساب رزق می دهد.
«كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ»؛ (آیه 185 سوره آل عمران) هر كسى مرگ را مىچشد و شما پاداش خود را بطور كامل در روز قيامت خواهيد گرفت؛ آنها كه از آتش (دوزخ) دور شده و به بهشت وارد شوند نجات يافته و رستگار شده اند و زندگى دنيا، چيزى جز سرمايه فريب نيست.
«اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَديثا»؛ (آیه ی 87 سوره نساء) خداوند، معبودى جز او نيست و به يقين، همه شما را در روز رستاخيز كه شكى در آن نيست جمع مى كند و كيست كه از خداوند، راستگوتر باشد .
«وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُبْلِسُ الْمُجْرِمُون»؛ (آیه ی 12 سوره روم) آن روز كه قيامت برپا می شود، مجرمان در نوميدى و غم و اندوه فرو می روند.
«يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمين»؛ (آیه ی 6 سوره ی مطففین) روزى كه مردم در پيشگاه پروردگار جهانيان می ايستند.
قیامت در قرآن
سوره ی قیامت : تمام سوره ی قیامت درباره ی قیامت گفته است؛ که در زیر به آیات آن به همراه ترجمه اشاره کرده ایم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَهِ ﴿۱﴾
سوگند به روز قیامت (۱)
وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَهِ ﴿۲﴾
و سوگند به نفس لوامه و وجدان بیدار و ملامتگر که رستاخیز حق است (۲)
أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿۳﴾
آیا انسان مى پندارد که هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهیم کرد (۳)
بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَنْ نُسَوِّیَ بَنَانَهُ ﴿۴﴾
آرى قادریم که حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب کنیم (۴)
بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿۵﴾
انسان شک در معاد ندارد بلکه او مى خواهد آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت در تمام عمر گناه کند (۵)
یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَهِ ﴿۶﴾
از اینرو مى پرسد قیامت کى خواهد بود (۶)
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿۷﴾
بگو در آن هنگام که چشمها از شدت وحشت به گردش در آید (۷)
وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿۸﴾
و ماه بى نور گردد (۸)
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿۹﴾
و خورشید و ماه یک جا جمع شوند (۹)
یَقُولُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿۱۰﴾
آن روز انسان مى گوید راه فرار کجاست (۱۰)
کَلَّا لَا وَزَرَ ﴿۱۱﴾
هرگز چنین نیست راه فرار و پناهگاهى وجود ندارد (۱۱)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿۱۲﴾
آن روز قرارگاه نهایى تنها بسوى پروردگار تو است (۱۲)
یُنَبَّأُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿۱۳﴾
و در آن روز انسان را از تمام کارهایى که از پیش یا پس فرستاده آگاه مى کنند (۱۳)
بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَهٌ ﴿۱۴﴾
بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است (۱۴)
وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ ﴿۱۵﴾
هر چند در ظاهر براى خود عذرهایى بتراشد (۱۵)
لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿۱۶﴾
زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن [= قرآن] حرکت مده (۱۶)
إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿۱۷﴾
چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست (۱۷)
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿۱۸﴾
پس هر گاه آن را خواندیم از خواندن آن پیروى کن (۱۸)
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ ﴿۱۹﴾
سپس بیان و توضیح آن نیز بر عهده ماست (۱۹)
کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَهَ ﴿۲۰﴾
چنین نیست که شما مى پندارید و دلایل معاد را کافى نمیدانید بلکه شما دنیاى زودگذر را دوست دارید و هوسرانى بىقید و شرط را (۲۰)
وَتَذَرُونَ الْآخِرَهَ ﴿۲۱﴾
و آخرت را رها مى کنید (۲۱)
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَهٌ ﴿۲۲﴾
آرى در آن روز صورتهایى شاداب و مسرور است (۲۲)
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَهٌ ﴿۲۳﴾
و به پروردگارش مى نگرد (۲۳)
وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَهٌ ﴿۲۴﴾
و در آن روز صورتهایى عبوس و در هم کشیده است (۲۴)
تَظُنُّ أَنْ یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَهٌ ﴿۲۵﴾
زیرا مى داند عذابى در پیش دارد که پشت را در هم مى شکند (۲۵)
کَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِیَ ﴿۲۶﴾
چنین نیست که انسان مى پندارد او ایمان نمى آورد تا موقعى که جان به گلوگاهش رسد (۲۶)
وَ قِیلَ مَنْ رَاقٍ ﴿۲۷﴾
و گفته شود آیا کسى هست که این بیمار را از مرگ نجات دهد (۲۷)
وَ ظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿۲۸﴾
و به جدائى از دنیا یقین پیدا کند (۲۸)
وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿۲۹﴾
و ساق پاها از سختى جان دادن به هم بپیچد (۲۹)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿۳۰﴾
آرى در آن روز مسیر همه بسوى دادگاه پروردگارت خواهد بود (۳۰)
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى ﴿۳۱﴾
در آن روز گفته مى شود او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند (۳۱)
وَلَکِنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿۳۲﴾
بلکه تکذیب کرد و روى گردان شد (۳۲)
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى ﴿۳۳﴾
سپس بسوى خانواده خود باز گشت در حالى که متکبرانه قدم برمى داشت (۳۳)
أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿۳۴﴾
با این اعمال عذاب الهى براى تو شایسته تر است شایسته تر (۳۴)
ثُمَّ أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿۳۵﴾
سپس عذاب الهى براى تو شایسته تر است شایسته تر (۳۵)
أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًى ﴿۳۶﴾
آیا انسان گمان مى کند بى هدف رها مى شود (۳۶)
أَلَمْ یَکُ نُطْفَهً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنَى ﴿۳۷﴾
آیا او نطفه اى از منى که در رحم ریخته مى شود نبود (۳۷)
ثُمَّ کَانَ عَلَقَهً فَخَلَقَ فَسَوَّى ﴿۳۸﴾
سپس بصورت خونبسته در آمد و خداوند او را آفرید و موزون ساخت (۳۸)
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ﴿۳۹﴾
و از او دو زوج مرد و زن آفرید (۳۹)
أَلَیْسَ ذَلِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتَى ﴿۴۰﴾
آیا چنین کسى قادر نیست که مردگان را زنده کند (۴۰)
در روایات، به خواندن قرآن بسیار سفارش شده و برای خانه ای که در آن قرآن خوانده می شود، برکاتی بر شمرده شده است، از جمله مانند:
ـ روشنایی خانه. پیامبر(ص) فرمود: «خانه هایتان را با نماز و تلاوت قرآن، روشن گردانید».[۱]
ـ درخشندگی برای اهل آسمان. در حدیثی به نقل از پیامبر(ص) آمده است: «خانه ای که در آن قرآن خوانده شود، برای آسمانیان، همچنان دیده می شود که ستارگان برای زمینیان دیده می شوند».[۲]
ـ فراوانی خیر و برکت و رانده شدن شیاطین. از رسول خدا(ص) نقل گردیده است: «خانه ای که در آن، قرآن خوانده شود و خداوند در آن یاد شود، برکتش بسیار می گردد و فرشتگان، به آن خانه، آمد و شد می کنند و شیاطین، از آن دور می شوند».[۳]
مجموعه ای از آثار و برکات دیگری نیز برای دل ها و جامعه، در روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) وجود دارد، از جمله در خطبه های ۱۷۶ و ۱۹۸ نهج البلاغه.
در خطبه ۱۹۸ می خوانیم: «خداوند، آن (قرآن) را برطرف کننده عطشِ عالمان، بهار دل های دین پژوهان و مقصد راه نیکان قرار داده است و دارویی که با وجود آن، هیچ دردی نمی ماند، و نوری که هیچ تاریکی ای با آن نیست ... و مایه عزّت برای کسی که از آن پیروی کند و مایه سلامت برای کسی که در آن وارد شود، و راه نما برای کسی که آن را راهبر خود قرار دهد».
[۱]. شعب الإیمان، ج ۲، ص ۳۵۸، ح ۲۰۳۳.
[۲]. شعب الإیمان، ج ۲، ص ۳۴۱، ح ۱۹۸۲.
[۳]. الکافی، ج ۲، ص ۶۱۰، ح ۳.
💖هرروزبرنامه ای برای قرآن خوندن داشته باشیم💖
🌟خانه ای که در آن قران کریم تلاوت شود🌟
🌟1ملائکه مهمان آن خانه شوند
🌟2شیاطین از انجا دور باشند
🌟3خیرو برکت فراوان باشد
🌟4اهل آن خانه از تنگدستی و ناخوشنودی دور باشند
✔سراج الشیعه ص 262
📚قران بخوانیم📚
꧁꧁꧁♕꧂꧂꧂
بسم الله الرحمن الرحیم
با یک دانه انار، میتوان دشتی از انارستانها را به پا کرد، و با یک هسته انگور، تاکستانی سرسبز را از دل خاک رویاند. هر دانهای در دل خود جنگلی را نهفته دارد، اگر آدمی باغبانی را بداند و اگر باغبانی کند.
خداوند در وجود آدمی دانهی هر چیزی را نهاده، تخم آگاهی، بذر عشق، جوانههای شجاعت و استقامت. او را انبار دانهها کرده است، انبار بیپایان استعدادها، رؤیاها، روشنیها. اما چند نفر باغبان خویشاند؟ چند نفر خاک وجودشان را شخم میزنند؟
وگرنه خداوند خود فرمود: وَءَاتَىٰكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلۡتُمُوهُ ابراهیم / ۳۴ "ما از هر چیزی که خواستهاید در اختیارتان گذاشتیم." یعنی از هر چیز دانه اش را دارید و باید این پا و آن پا نکنید و دست روی دست نگذارید و دست به کار شوید. اما گاهی، ما درهای این انبار را بستهایم، و چشم را بر دانهها پوشاندهایم، و به دستهایمان نگریسته و گفتهایم: "چیزی نداریم!" در حالی که در همان لحظه، دانههای بیشماری در خزانه وجود ما بیقرار جوانه زدناند.
نتیجه:
پس آدمی تهیدست نیست، بلکه باغبانینکرده است. هر آنچه برای شکوفایی نیاز است، در وجودش به امانت نهاده شده، اما دانه بدون دستهای باغبان هرگز درخت نمیشود. پس برخیز، خاک وجودت را شخم بزن، دانههایت را بشناس، و بگذار باغ زندگیات به بار بنشیند.
بسم الله الرحمن الرحیم
شیطان، هزاران سال است که یک تیر مسموم را در چله کمان خود دارد، تیری که نه زنگار میگیرد، نه کهنه میشود، نه تأثیرش کمتر. تیری که حتی آدم ابوالبشر را هم از بهشت بیرون کشید، تیری که به نرمی در جان انسان فرو میرود، بیآنکه زخمش را در لحظه حس کند، اما آرامآرام روح را از نور تهی میکند.
آن تیر، تیر قدرتخواهی و جاودانگی است، همان وسوسهای که آدم را به درختی رساند که میوهاش قرار بود او را ماندگار و مملو از قدرت کند. شیطان نجوا کرد: يَـٰٓـَٔادَمُ هَلۡ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ ٱلۡخُلۡدِ وَمُلۡكࣲ لَّا يَبۡلَىٰ طه/ ۱۲۰ "ای آدم! آیا میخواهی تو را به درختی راهنمایی کنم که اگر از آن بخوری، دیگر فناپذیر نخواهی بود و سلطنتی همیشگی خواهی داشت؟" چه نجواگر ماهری است این دشمن دیرینه! میداند کجا ضربه بزند، میداند که ترس از نابودی و میل به فرمانروایی، چگونه دلها را میلرزاند.
این تیر، تنها بر سینهی آدم فرو ننشست. قرنها بعد، همین تیر، قلب پادشاهانی را درید که تاجشان را بر خون مردمشان برافراشتند، سلاطینی را به تباهی کشاند که از ترس زوال قدرت، برادری را به دست برادر کشتند، دوستیها را به دشمنی بدل کرد، خانوادهها را از هم پاشید، شهرها را به خاک و خون کشید.
طبیعت، حقیقت را پیش چشم ما میگشاید: رودخانهای که آرام جریان دارد، زندگی میبخشد، اما اگر طغیان کند و فراتر از حد خود بخواهد، همهچیز را ویران کرده و سرانجام در نیستی فرو میرود.
انسان نیز چنین است؛ اگر از بستر خویش خارج شود، اگر مست قدرت گردد و جاودانگی را بطلبد، عاقبتی جز نابودی نخواهد داشت. این همان تیر مسموم شیطان است که فرعون را به خیال خدایی انداخت، نمرود را در برابر ابراهیم قرار داد و یزید را به خون فرزند پیامبر آلوده کرد. و امروز نیز، در دل آنان که از ترس فنا، به هر تباهیای تن میدهند، همچنان کارگر است.
و چه غمانگیز است که انسان، به بهای از دست دادن بهشت آرامش، این تیر را پذیرفته است. آدم، در یک لحظه، یک بهشت را با یک توهم مبادله کرد. از باغی که در آن همه چیز داشت، بیرون رانده شد، تنها و آواره، فقط به این امید که شاید بیشتر بماند، شاید قدرتمندتر باشد. اما چه فریب تلخی!
امروز هم، همان تیر، همان زهر، در قلب بسیاری نشسته است. همانطور که طوفانهای سهمگین، جنگلهای کهن را از ریشه برمیکنند، این وسوسه نیز، انسانها را از ریشهی فطرتشان جدا کرده است. چقدر کماند آنان که از این تیر در امان ماندهاند!
نتیجه:
تیر شیطان همان وسوسهی قدرت و جاودانگی است که انسان را از بهشت آرامش بیرون میکشد و به سراب تسلط بیپایان میکشاند. آنکه تسلیم این تیر شود، سرانجامی جز سقوط و تباهی نخواهد داشت. اما آنان که در برابر آن ایستادگی کنند، به آرامشی حقیقی و بهشتی پایدار دست خواهند یافت.
بسم الله الرحمن الرحیم
دل انسانی که از یاد خدا غافل باشد، مانند برکهای راکد و بیحرکت است؛ با هر حادثهای دچار اضطراب میشود و کوچکترین سختی، آن را کدر و ناپایدار میسازد. در مقابل، دلی که با یاد خدا زنده است، مانند رودخانهای جاری و زلال است که هر مانعی را پشت سر میگذارد و مسیر خود را بهسوی دریا ادامه میدهد. همانطور که در طبیعت، شبهای تاریک همیشه به سپیدهدم ختم میشوند و پس از هر طوفان، آسمان دوباره صاف میشود، دلهایی که به خداوند پیوند خوردهاند، در سختترین شرایط نیز آرامش خود را حفظ میکنند. کوهنوردی که در مسیر صعود دچار ترس میشود، اگر نگاهش را به قله بدوزد، امید و انگیزه مییابد. به همین شکل، وقتی ما در چالشهای زندگی سردرگم و نگران میشویم، اگر نگاهمان به سوی خدا باشد، دلمان آرام خواهد شد. کشاورز پس از کاشت بذر، با صبر و اطمینان به زمین اعتماد میکند و منتظر باران میماند. او نگران نیست، زیرا میداند که طبیعت طبق قانون الهی عمل میکند. ما نیز در زندگی، پس از تلاش باید توکل کنیم و آرام باشیم، زیرا خداوند امور را به بهترین شکل هدایت میکند. برای یافتن این آرامش در زندگی روزمره، میتوان از ذکرهایی مانند "الحمدلله"، "سبحانالله"، و "لا حول و لا قوة إلا بالله" استفاده کرد. این ذکرها مانند بارانی هستند که غبار غم را از دل میشویند و مانند فانوسیاند که در تاریکیهای زندگی، مسیر را روشن میکنند. أَلَا بِذِكۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ رعد/۲۸
نتیجهگیری:
دلهایی که با یاد خدا پیوند دارند، مانند رودخانهای زلال و پرقدرت، در برابر سختیها آرام و استوار میمانند، در حالی که دلهای غافل از خدا، شکننده و مضطرباند. همانطور که شب به سپیدهدم میرسد و طوفانها پایان مییابند، آرامش واقعی نیز در توکل و یاد خدا یافت میشود. با ذکر و ارتباط با پروردگار، میتوان غبار غم را از دل شست و مسیر زندگی را روشن ساخت.