در زیارت جامعۀ ائمه المؤمنین(علیهم السلام) است. فرمود:
این ناپاکان و ناپاک زادگان سوزش فسق خودشان را از ورع شما تشفی دادند. هرچه شما اهل ورع بودید، آن ها اهل فسق بودند.
این شعله های فسقشان را با انتقام گیری از ورع شما تشفی می دادند.
هرچه امام حسین(علیه السلام) پاک بود، این ها ناپاک بودند.
حالا می شود آدم گریه نکند؟ می شود بگوییم بس است؟
بله! اگر کسی نفهمد که هیچ، ولی اگر کسی بفهمد، در مقابل این مصیبت ها می شود بگوییم گریه بس است؟
می شود بفهمیم چرا حضرت زینب(سلام الله علیها) پیر شده بود؟
چرا استخوان هایش آب شده بود؟
چرا قدش خمیده بود؟
هیچ بعید نیست این نقل درست باشد. چرا وقتی برگشت مدینه،
نقل شده که عبدالله بن جعفر اول حضرت زینب(سلام الله علیها) را نشناخت. سراغ حضرت زینب (سلام الله علیها) را می گرفت.
چرا؟
چون آن مصیبت هایی که حضرت زینب(سلام الله علیها) دیده، آن مصیبت با محبت معنا می شود.
💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀💠
کانال متن سخنرانی های مذهبی📚
کانال رو به دوستان خودتان معرفی کنید تا در ثوابش شما هم شریک باشید
https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93
#محبت_، معیار# درک مصیبت
💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀💠
انسان به میزان محبت، مصیبت ولیِّ خدا را می چشد و اگر چشید خیلی چیز نابی است.
اگر محبت ولی خدا در دل انسان وارد شود،
غوغا می کند. اگر این مصیبت آمد،
خود این مصیبت در وجود انسان غوغا می کند. انسان را نورانی می کند.
محبتی که حضرت زینب(سلام الله علیها) به امام حسین(علیه السلام) داشت،
محبتی که اصحاب و اهل بیت به امام حسین(علیه السلام) داشتند،
آن ها مصیبت امام حسین(علیه السلام) را می فهمیدند.
همین حضرت زینب(سلام الله علیها)، آن لحظۀ وداع امام حسین(علیه السلام) را دیده،
در همۀ لحظات سنگین امام حسین(علیه السلام) حظور داشته.
نقل است روزی که آمدند وارد کربلا شدند،
بنا شد خیمه ها را بزنند؛ درخواست کرد خیمه مرا بالای بلندی بزنید.
حضرت، خیمه ها را بر خلاف رسم (در اردوگاه نظامی بالای بلندی می زنند) خیمه ها را در گودی زدند.
ولی خیمه حضرت زینب(سلام الله علیها) را روی بلندی زدند.
ادامه دارد 👇👇👇👇👇👇
روز عاشورا دائم نظاره به میدان می کرد.
همۀ صحنه ها را می دید.
لذا شنیدید وقتی امام حسین(علیه السلام) بر بالین علی اکبر(علیه السلام) آمد،
«و جلس علی التراب و بکی بکاء عالیا»
وقتی آن صحنه سنگین پیش آمد،
ناگهان دیدند یک بانوی بلند بالایی از خیمه ها بیرون آمد و هی فریاد می زند،
«یا اخیا، و ابن اخیا»
وقتی سیدالشهدا(علیه السلام) به میدان رفت،
هی می آمد بیرون نگاه می کرد، دوباره به خیمه برمی گشت.
یک لحظۀ دیگر صدای امام حسین(علیه السلام) شنیده نشد.
آمد بالای بلندی نگاه کرد دید واویلا!
حضرت در گودی قتلگاه روی زمین افتاده؛ بدنش مجروح، پر از جراحات و در محاصرۀ تیرهاست.
نقل است با هر نفسی که می کشید خون از زره حضرت بیرون می زد و دشمن حضرت را محاصره کرده.
آمد بالای بلندی دید همه دارند به امام حسین(علیه السلام) حمله می کنند؛
با هرچه در دست دارند کوتاهی نمی کنند.
«و فرقه بالحجاره»
آن هایی که اسلحه ندارند دامن ها را پر از سنگ کرده اند و امام حسین(علیه السلام)را سنگ باران می کنند.
💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀
ذکر مصیبت
💠💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀💠
این مصیبت های عظیم چه می کند با مثل زینبی! آمد در گودی قتلگاه موانع را کنار زد دید عجب!
نمی دانم چه دید، با تعجب صدا زد:
«انت اخی؟ اانت ابن والدتی؟»
دید سر در بدن نیست، یک عضو سالم در این بدن باقی نمانده.
در نقل دارد سیصد و اندی جراحت بر این اندام وارد شده بود.
غیر از اینکه این بدن زیر سم اسب ها رفته و عجیب تر اینکه (آدم شرمش می آید) حتی آن لباس کهنه را غارت کردند.
شروع کرد به روضه خواندن،
عجب روضه ای خواند حضرت زینب(سلام الله علیها).
ابتدا برای اینکه گلایه از خدا نشده باشد،
کفران و ناسپاسی نشده باشد،
دستها را برد زیر این بدن، این بدن پاره پاره را روی دست گرفت و عرض کرد خدایا این قلیل قربانی را از آل رسول(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بپذیر. سپس یک گفت وگو با رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) دارد. یا رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم)!،
«يا محمداه! صلى عليك ملائكة السماء هذا الحسين مرمل بالدماء مقطع الأعضاء و بناتك
سبايا».
این کشته فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
این کشتی شکسته به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست
ادامه دارد 👇👇👇👇
یا رسول الله(صلّی علیه و آله و سلّم)!
این همان حسینی است که جایش روی دوش شما بود؛ این همان حسینی است که او را در آغوش می گرفتی؛
این همان عزیزی است که جایش روی سینۀ تو بود و او را غرق در بوسه می کردی.
حالا ببین یا رسول الله(صلّی علیه و آله و سلّم)! یک عضو سالم برایش باقی نگذاشتند؛ بدنش غرق در خون است.
یا رسول الله(صلّی علیه و آله و سلّم) ببین لباس هایش را غارت کردند. یا رسول الله(صلّی علیه و آله و سلّم) ببین این هایی که دارند به اسارت می برند دختران تو هستند.
«و بناتک السبایا» سپس یک روضه برای امام حسین(علیه السلام) خواند،
خیلی عجیب است. طوری روضه خواند که:
«والله لا انسا زینب بنت علی ویته بقل حسین»؛ حتی حیوانات گریه کردند، اشک از چشم شترها جاری شد.
«بأبي من لاغائب فيرتجى، ولاجريح فيداوى! بأبي من نفسي له الفداء! بأبي المهموم حتّى قضى! بأبي العطشان حتّى مضى!».
ای به فدای آن آقایی که جراحت هایش،
زخم هایی که بر بدنش وارد شده التیام پذیر نیست؛ به فدای آن آقایی که سفرش برگشت ندارد؛ به فدای آن عزیزی که وقت رفتن تا دم آخر لبانش تشنه بود؛
به فدای آن عزیزی که تا آخرین لحظات، غصه ها روی دلش سنگینی می کرد. آنقدر گریه کرد،
آنقدر در گودی قتلگاه برای امام حسین(علیه السلام) روضه خواند که دیدند حضرت سکینه (سلام الله علیها) صدا می زند،
بابا! پاشو ببین دارند عمه ام را می زنند.
چون چاره نیست،
می روم و می گذارمت
ای پاره پارۀ تن به خدا می سپارمت
«اعوذ بالله من الشیطان رجیم، أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ».
«السلام علیک یا بقیه الله و رحمه الله و برکاته».
از رهگذر خاک سر کوی شما بود
هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد
ای نسیم سحری بندگی من برسان
که فراموش مکن وقت دعای سحرم
«يا أَيُّهَا الْعَزيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقينَ»
.
امام زمان ما نتوانستیم عرض ادب کنیم، چه کنیم، ناتوانیم،
چهل روز از عاشورا گذشته و ما هنوز زنده ایم.
نتوانستیم طوری که شایسته بود عزاداری کنیم.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
سخنران حجت الاسلام میر باقری🎤🎼
vaezintama-sheitan-be-mosa.hosseinighomi.mp3
زمان:
حجم:
1.73M
طمع شیطان به حضرت🎤🎼
vaezintabaeiat-az-havaye-nafs.saeidi.mp3
زمان:
حجم:
2.04M
مخالفت از هوای نفس🎤🎼
#فضیلت _و اعمال_ شب عاشورا
💠🌀💠🌀💠🌀💠💠💠💠💠
شب عاشورا با قطع نظر از اینکه شب مصیبت است،
از نظر عبادی هم موضوعیت دارد.
سیره معصومین علیهم السلام، در این شب،
عبادت بود و این سیره، برای ما حجت است .
روایت داریم که ثواب احیاء امشب،
برابر با هفتاد سال عبادت است و می تواند مسیر هفتاد سال زندگی انسان را تغییر دهد و معین کند.
به نقل از سید ابن طاووس،
برای اعمال شب عاشورا، خواندن صد رکعت نماز؛ گفتن هفتاد مرتبه «لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» و هفتاد مرتبه «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر»
و خواندن نماز امیرالمؤمنین(علیه السلام) وارد شده است.
نمازی که دو رکعت است و در هر رکعتش یک حمد و پنجاه «قل هو الله» خوانده می شود و مشهور به نماز امیرالمؤمنین علیه السلام است .
سید ابن طاووس و برخی دیگر از بزرگواران، برای امشب این اعمال و آداب را ذکر کرده اند.
امشب جدای از چهرة مصیبت و عزا و تبیین آن حادثه عظیم، چهرة عبادی هم دارد.
ادامه دارد 👇👇👇👇👇
#بُعد _عرفانی #و اخلاقی حادثه کربلا
حادثة کربلا، یک حادثة چند بُعدی است و علاوه بر بُعد مبارزه و شجاعت و مظلومیت،
بُعد اخلاق و عرفان هم دارد.
دشمن دلش مي خواهد ما این بُعد را کمتر بیان کنیم.
دلش می خواهد عاشورا فقط در بُعد مصیبتی و حماسی اش به دنیا عرضه شود؛
تا گاهی هم از این بُعد سوء استفاده کند.
دشمن قدرت تحلیل ندارد،
اما سوء استفاده می کند. یکی از دوستان که سال گذشته برای تبلیغ به آلمان رفته بود، می گفت:
بعد از عاشورا، یکی از شبکه های رسمی و پر بینندة آلمان، هشت مرتبه صحنة قمه زنی بعضی از شهرهای هندوستان،
پاکستان و جاهای دیگر را تکرار کرد.
با روابط عمومی شبکه تماس گرفتم و خواستم که چنین صحنه هایی را پخش نکنند،
فهمیدم غرضی در کار است و نوع صحنه ها را هم به گونه ای درست کرده بودند که وهن ایجاد کند.
در بعضی کتاب ها هم که در مصر و جاهای دیگر منتشر شده،
تصویرهایی را دیدم که در یک موردش، در دهان بچه ای خون بود و زیر آن هم نوشته بودند
«بچه ها را با خونخواری بزرگ می کنند و تروریسم بار می آورند».
آن کسی که قدرت تحلیل ندارد، متوجه قصد سوء آنها نمی شود.
من الان نمي خواهم بگویم چه بخشی از عزاداری صحیح و چه بخشی از آن ناصحیح است،
آن موضوع یک بحث دیگری است که در جای خودش باید تحلیل شود؛
اما امروز این مطلب را به عنوان یک جنبه ای که موجب وهن شیعه است مطرح مي کنم.
در روایات داریم که گاها ائمه به شاگردانشان مي فرمودند:
در بعضی شرایط خاص، حتی کارهای مستحبی را انجام ندهید؛
چون آن کار مستحبی، زمانی در یک جامعه، وهن و منفوریت دارد.
نمی خواهم وارد مصادیق آن شوم؛
ولی حداقل آن این است که قمه زنی، در این زمان باعث وهن تشیع است و روی آن تبلیغات سوء مي کنند.
ادامه دارد 👇👇👇👇👇
#اهمیت _اخلاق #در قرآن و متون اسلامی
کربلا، تجلی عرفان و اخلاق و ارزش های کرامت و عزت انسانی است.
قرآن، جهاد را در کنار اخلاق خواسته است و اخلاق را قبل از جهاد بیان کرده است.
خداوند متعال در سورة حدید می فرماید:
«لَقَدْ أَرْسَلْنَارُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَاب َو َالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»؛
ما پیامبران را با دلیل و معجزه فرستادیم و به آنها کتاب و استدلال و میزان دادیم. در درجة نخست انبیا را با کتاب،
استدلال، عدالت و برهان فرستادیم و این سلاح نخست نبی است که سلاحی تبلیغی است،
اما اگر جواب نداد؛ «وَ أَنزَلْنَا الْحَدِيدَ»؛ آهن هم فرستادیم،
«فِيه ِبَأْسٌ شَدِيدٌ» شمشیر هم است؛
چون گاهی ممکن است زبان، پذیرا نداشته باشند و با شما درگیر شوند.
«وَ أَنزَلْنَا الْحَدِيدَ» بعد از «أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ» است. ما رُسُل را با «بینه»
فرستادیم و حدید هم در کنارش به عنوان پشتوانه است.
عرصة جهاد در آنجاهایی است که دین با عرصة تبلیغ پیش نمی رود.
آیات آخر سورة توبه راجع به جهاد است:
«إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ» ؛
«ای کسانی که به شهادت می رسید خدا، جان و مالتان را می خرد، بهشت جایزة شماست».
وعدة بهشت در تورات و انجیل و قرآن آمده است و در خداوند در قرآن فرموده است:
ای رزمندگان جبهة دین، باید این صفات را داشته باشید:
«التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ الْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَ بَشِّرِالْمُؤْمِنِين» ؛
«در جبهة اسلام باید توبه باشد، رکوع باشد، سجود باشد،
امر به معروف باشد»،
رزمندگان جبهة اسلام نمی توانند مثل جبهة کفر، ارزش ها را نادیده بگیرند.
در جبهة کفر، لهو و لعب، فریاد و تمسخر است ولی جهاد و حماسه دین ما با اخلاق و معرفت و ارزش همراه است.
رزمندة دین باید نمازش، رکوعش،
سجودش و قیامش در کنار جهادش باشد.
💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀💠
#زهد _به_ همراه _جهاد_موجب_ کمال _انسان# میشود
اگر افرادی، معرفت، اخلاق و زهد را بدون جهاد و جنگ بخواهند،
انسان های کاملی نیستند.
دربارة شخصیتی مثل
«ربیع بن خثیم»
(که قبرش در مشهد مشهور است) نوشته اند: طی بیست سال یک حرف دنیایی نزد.
زمانی که با خبر شد عده ای حسین بن علی (علیه السلام) را به شهادت رسانده اند،
در اظهار تأسف از چنین حادثه ای گفت:
«وای بر این امت که فرزند پیامبرشان را شهید کردند». بعد بر سر خود زد و گفت:
«وای بر من، یک حرف دنیای زدم، عهد کرده بودم حرف دنیا را نزنم!». همسایه اش می گفت:
گاهی در تاریکی فکر می کردم که ستونی در میان خانه است و این ستون دیوار یا خیمه است.
شب تا صبح در حال رکوع یا سجده عبادت می کرد. قبری کنده بود و داخل قبر می خوابید و می گفت:
«رَبِّ ارْجِعُون. لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا»؛
«خدایا مرا برگردان که من کار خوب انجام بدهم».
بعد می گفت: حال برگشتی، می خواهی چه کار کنی؟
اما همین آدم در جنگ صفین به امیرالمؤمنین(علیه السلام) عرض کرد:
آقا، من نمی توانم بجنگم، من شک کردم،
من را از این جنگ معاف کنید.
همین آدم در کربلا امام حسین(علیه السلام) را یاری نکرد، بعد هم که خبر شهادت را به او دادند،
فقط یک اظهار تأسفی کرد.
این عرفان منهای حماسه است. این عرفان، اصلاً عرفان نیست؛
عرفان دین، با جهاد و حماسه اش است.
💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀💠