✅ داستان کوتاه (212)
🌷 سه #متّقی غیب گو
میثم تمار یار وفادار امام علی (ع) سوار بر اسب از نزدیک محلی که جمع از طایفه بنی اسد در آن نشسته بودند، عبور می کرد. در این حال حبیب بن مظاهر را دید که او نیز سوار بر اسب بود. هر دو به یکدیگر نزدیک شدند تا حدي که گردن اسبهایشان به هم می خورد و گفت و گویی طولانی کردند.
در آخر حبیب بن مظاهر خطاب به میثم گفت: گویـا پیرمردي خرما فروش را می بینـم کـه در راه عشـق و محبـت خانـدان پیـامبر (ص) او را به دار آویخته اند و بر چوبه دار، شکم او را پاره می کنند.
میثم هم گفت: من هم مرد سـرخ رویی را که گیسوان بلندي دارد می شـناسم که براي یاري فرزند رسول خدا حسـین بن علی (ع) به کربلا می رود و کشته می شود و سر بریده اش را در کوفه می گردانند.
آنان پس از این گفت و گو، از هم جدا شدند. کسانی که آنجا بودنـد و این گفت و گو را شـنیده بودنـد، به خیال خودشان، درباره دروغهاي آن دو نفر صـحبت می کردند که ناگهان رشید هجري از راه رسید و از آنان سراغ میثم و حبیب را گرفت. به او گفتند: همین جا بودند و چنین و چنان گفتند و سپس از هم جدا شده و رفتند.
رشید داستان را که شنید، گفت: خداونـد میثم را رحمت کنـد. او فراموش کرد که این مطلب را هم اضافه کند که به آورنده سـر بریدهی حبیب در کوفه صد درهم بیشتر جایزه خواهند داد و آنگاه آن سر را در شهر خواهند گرداند.
حاضران به یکدیگر گفتند: این یکی از آن دو هم دروغگوتر است.
ولی طولی نکشـید که میثم را بر در خانه عمر بن حریث بر فراز چوبه دار آویخته دیـدند و سر حبیب بن مظاهر هم به کوفه آورده شد و آنچه را که آن روز گفته شده بود، به چشم خود دیدند.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص 195
✅ خدا کدام مردان و زنان را می آمرزد و به آنها پاداش می دهد؟
🌷 سخن خدا در قرآن:
شک نکنید که خدا برای مردان و زنانی که تسلیم دستورات واجب و حرام خدا هستند، مردان و زنانی که ربوبیت خدا و اطاعت انحصاری از او را پذیرفتهاند، مردان و زنانی که وقتی خدا دستوری می دهد، مستمرّاً اطاعت می کنند، مردان و زنانی که به دستورات واجب و حرام او صادقانه عمل می کنند، مردان و زنانی که سختیهای انجام این دستورات را تحمّل می کنند، مردان و زنانی که در مقابل خدا و دستورات خدا خاشع و فروتنند، مردان و زنانی که با عمل به واجبات مالی انفاق می کنند، مردان و زنانی که روزه واجب می گیرند، مردان و زنانی که خود را از گناهان جنسی حفظ می کنند و مردان و زنانی که از طریق انجام دستورات واجب و حرام خدا عملاً زیاد به یاد خدا هستند، خدا برایشان هم آمرزش گناهان گذشته و هم مزدی سنگین آماده خواهد کرد.
📖 إنَّ الْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقينَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرينَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعينَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمينَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرينَ اللَّهَ كَثيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً (احزاب، 35)
آیه شماره 343
✅ خدا حضرت محمد (ص) را با چه اهدافی برای پیامبری فرستاد؟
🌷 سخن خدا در قرآن:
ای پیامبر! ما تو را فرستادهایم که هم شاهد اعمال انسانها در دادگاه قیامت باشی، هم مژدهدهنده به مسلمانانی که از دستورات واجب و حراممان تبعیت می کنند، هم هشداردهنده به کسانی که از این دستورات سرپیچی می کنند،* هم دعوت کنندهی همه انسانها به اطاعت از دستورات خدا طبق فرمان او و هم به عنوان چراغ روشنگر مسیر تاریک زندگی انسانها.
📖 يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً * وَ داعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنيراً (احزاب، 45 و 46)
آیه شماره 344
✅ از علی آموز ... (107)
🔹 کاسب گنهکار است مگر ...
🌷 اصبغ بن نباته می گويد: از امير مؤمنان (ع) شنيدم كه سه بار بر منبر فرمود:
📣 اى کسبه! اول احكام واجب و حرام کاسبی، بعد خود کاسبی!
📣 اول احكام واجب و حرام کاسبی، بعد خود کاسبی!
📣 اول احكام واجب و حرام کاسبی، بعد خود کاسبی.
به خدا سوگند! يقين داشته باشيد كه ربا در اين امّت از راه رفتن مورچه بر روى سنگ صيقلى و برّاق پنهان تر و نامرئى تر است.
قسم خوردنتان در کاسبی را با راستگويى بياميزيد و قسم دروغ نخوريد. کاسب، گناهکار است و گناهکار، جهنمی است، مگر آن کاسبى كه بر اساس احکام واجب و حرام، حقّ بگيرد و حقّ بپردازد.
📖 عنِ اَلْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ عَلَى اَلْمِنْبَرِ: يَا مَعْشَرَ اَلتُّجَّارِ اَلْفِقْهَ ثُمَّ اَلْمَتْجَرَ اَلْفِقْهَ ثُمَّ اَلْمَتْجَرَ اَلْفِقْهَ ثُمَّ اَلْمَتْجَرَ وَ اَللَّهِ لَلرِّبَا فِي هَذِهِ اَلْأُمَّةِ أَخْفَى مِنْ دَبِيبِ اَلنَّمْلِ عَلَى اَلصَّفَا شُوبُوا أَيْمَانَكُمْ بِالصِّدْقِ اَلتَّاجِرُ فَاجِرٌ وَ اَلْفَاجِرُ فِي اَلنَّارِ إِلاَّ مَنْ أَخَذَ اَلْحَقَّ وَ أَعْطَى اَلْحَقَّ.
📚 الکافي , جلد۵ , صفحه۱۵۰
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت
🔹 جبر و اختیار (43)
س: ذهن چیست؟
ج: منظور از ذهن، همان عقل است؛ همان قلب است؛ همان مرکز فهم و شعور است؛ این ها همه یکی هستند. عقل، قلب، فکر، ذهن و فؤاد، همه یک مصداق بیشتر ندارد که لغات مختلفی برایش وضع کرده اند.
س: آیا مراد از ذهن، همین مغز در جسم نیست؟
ج: نه؛ جسم ابزار کار روح است. روح با چشم می بیند؛ با گوش می شنود؛ با دست می گیرد و با پا راه می رود. این ها ابزار کار روح است که اگر بدن نباشد، روح نمی تواند کار کند. بدن مثل تیشه و ماله در دست بنّاست. روح، بنّاست. او به میل خودش این ها را به کار می گیرد. به دست می گوید: «بلند شو!» به چشم می گوید: «نگاه کن!» به گوش می گوید: «بشنو!» این ها از خود کاری ندارند و در اختیار او هستند. او به وسیله ی این ها کار می کند و از نتایج و آثار این ها بهره می گیرد و رشد می کند.
س: تخلیه ی ذهن چگونه است؟
ج: بنشین چند لحظه ای امتحان کن. کاری ندارد.
س: نمی شود...
ج: چرا نمی شود؟ انسان در یک لحظه ای احساس می کند خلأ است و هیچ فکری در آن نیست. می شود. در لحظه ای کوتاه می شود.
س: منظور از نفی خواطر و مصفّا کردن ذهن چیست؟
ج: گفتیم اگر ترک گناه کنی، خواطر هم نفی می شوند. انسان تا می آید چند لحظه ای به یاد خدا بیفتد، چیزی می آید و آن را خراب می کند. به این می گویند خاطره. خطور می کند و به هم می ریزد. چه کنیم که این نیاید؟ اگر ایمان بالا برود، دیگر نمی آید. بالا رفتن ایمان هم ترک گناه می خواهد. اگر آن را ادامه دهیم، همه ی این ها درست می شود؛ ان شاء الله.
س: آیا با فکر و عقل نمی شود این ها را به دست آورد؟
ج: عقل، خواطر را بیشتر می کند. کار عقل این است. خطورات، کار عقل است. شما سر درس هر چه شنیده ای، آنجا می آوری.
س: آیا منظورتان عقل بدون ایمان است؟
ج: بله.
س: چگونه می شود خطورات ذهنی مختلف و گاه ناپسند را پاک کرد؟
ج: خطورات به دست انسان نیست. با ایمان ضعیف اگر گناه را ترک کردی و تقوا را ادامه دادی، آن ها هم به دست انسان و در اختیار انسان قرار می گیرند. آن وقت انسان هر وقت بخواهد، می آیند و هر وقت نخواهد، نمی آیند.
س: دچار افکار نامناسب و زشتی شده ام؛ چگونه با افکار بدی که در ذهنم رسوخ کرده، مبارزه کنم؟
ج: وقتی انسان کار بد می کند، فکر آن هم در ذهنش ریشه می کند و به این زودی او را رها نمی کند. مدام به سراغ او می آید. باید گناه را ترک کند و مقداری ادامه دهد، ان شاء الله درست می شود.
🔸 ادامه دارد ...
📚 آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت
✅ بزرگترین وظیفه امروز ما چیست؟
🌺 امام خامنه ای:
امروز چشم جهانى، به سوى شما ملت ايران است. امروز ملتها حركت عظيم خود را با ياد حركت شما شروع كرده اند و به ايمان شما اقتدا مى كنند. اگر شما بخواهيد ملتها اين راه را كه راه خدا و اسلام است ادامه بدهند، بايد اين راه را با استحكام ادامه بدهيد، و اين جز با تقوا ممكن نيست. لذا امروز #تقوا بزرگترين وظيفه و مسئوليت ماست. (07/ 02/ 1369)
✍️ شرح: #تقوا یعنی انجام #واجبات و ترک #حرامها در زندگی فردی و اجتماعی
پند 39
✅ داستان کوتاه (213)
🌷 زهد سلمان فارسی
هنگامی که سلمان فارسی بیمار شد و با همان بیماري فوت نمود، سعد به عیادت او آمد و حال او را پرسید. سلمان شروع به گریه کرد.
سعد گفت: چرا گریه می کنی؟ پیامبر خدا هنگام رحلت از شما راضی بود و در کنار حوض کوثر به محضرش وارد خواهی شد.
سلمان گفت: به خـدا سوگند! من به خاطر حرص به مال دنیا و یا محبت به آن گریه نمی کنم. ولی پیامبر خدا (ص) از ما پیمان گرفت و فرمود: باید وسـیله زندگی دنیاي شـما مانند وسـیله شخص مسافر (سبک و محدود) باشد و من می ترسم با این همه وسایل که در کنار من است، از دستور آن حضرت سر باز زده باشم.
سعد نگاهی به اطراف سلمان انداخت و دید جز یک آفتابه، یک تشت و یک کاسه چیز دیگري نیست.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص207
25.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 داستان کوتاه (199)
🌺 فقیر واقعی کیست؟
روزي پیامبر اسلام (ص) از اصحاب خود پرسید: فقیر کیست؟
اصحاب پاسخ دادند: فقیر کسی است که پول نداشته و دستش از مال دنیا تهی باشد.
حضرت فرمود: آنکه شما می گویید، فقیر واقعی نیست. فقیر واقعی کسی است که روز قیامت وارد محشر شود در حالی که حق الناس بر گردن اوست. به این گونه که به کسی فحش و ناسزا گفته یا مال کسی را خورده یا خون دیگري را ریخته یا کسی را زده است. چنین کسی اگر اعمال نیکو و کار خیري داشته باشد، در مقابل حق الناس از او می گیرند و به صاحبان حق می دهند و چنانچه کارهاي نیکویش کفایت نکند، از گناهان صاحبان حق برداشته و بر او بار می کنند و او را روانه آتش دوزخ می نمایند. فقیر واقعی چنین کسی است.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 6 ، ص 41
🔸 داستان کوتاه (260)
🔹 آزمایش زنده شدن مردگان
(بر اساس آیه 259 سوره بقره)
🔻 روزی حضرت ابراهیم به خدا خطاب کرد: «مولای من! به من نشان بده مردهها را چگونه زنده میکنی؟»
خدا در جوابش جملاتی فرمود و سپس پرسید: «مگر قدرت مرا بر زنده کردن مردگان در قیامت باور نکردهای؟»
ابراهیم پاسخ داد: «چرا؛ باور دارم؛ اما این درخواست را کردم تا قلبم آرام گیرد.»
خدا دستور داد: «پس چهار نوع پرنده بگیر و نزد خودت دور هم جمع کن و پس از ذبح، آنها را ریزریز و مخلوط کن. بعد هر بخشی از آن مخلوط را بر تپهای بگذار و سپس اسم آن چهار پرنده را صدا بزن. در این صورت، اجزاء هر کدام به هم میپیوندند و زنده می شوند و به سرعت به سمت تو میآیند.
همچنین بدان که خدا شکستناپذیری حکیم است؛ پس نه کسی یا چیزی میتواند جلو ارادهی او را برای زنده کردن مردگان بگیرد و نه حکمتش غیر از برپایی قیامت، اقتضاء میکند.»
ابراهیم به دستور خدا عمل کرد و همان طور شد که خدا فرموده بود. پرنده ها زنده شدند و به سمت ابراهیم آمدند.
📖 و إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّ أَرِني كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبي قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتينَكَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ (بقره، 260)
ادعیه، زیارات واذکار قرآنی
مدیریت کانال:شعبانپور
@Noferesti1
─⊱✾♡✾⊰─
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
https://eitaa.com/joinchat/1404699762Cdbeab9c878
تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼
@kianatv
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
@ZekrHayeAsemany