سوت زدن بد است؟ و اخلاقاً چگونه است؟
پرسش
آیا سوت زدن بد است؟ و اخلاقاً چگونه است؟
پاسخ اجمالی
در مورد سوت کشیدن در متون دینی دو نگاه وجود دارد. از یک نگاه کاری ناپسند و مذموم شمرده شده، اما از زاویه دیگر عملی مباح است. در این مختصر به آیهای از قرآن و نیز چند روایت در این زمینه اشاره میشود.
1. قرآن کریم میفرماید قبل از بعثت پیامبر اسلام(ص) نماز مشرکان در کنار کعبه سوت زدن و کف زدن بود: « وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیتِ إِلاَّ مُکاءً وَ تَصْدِیةً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ....»؛[1] (آنها که مدّعى هستند ما هم نماز داریم،) نمازشان نزد خانه (خدا)، چیزى جز «سوت کشیدن» و «کف زدن» نبود، پس بچشید عذاب (الاهى) را بهخاطر کفرتان. روشن است که آیه سوت کشیدن را مورد مذمت و نکوهش قرار داده است.
2. در برخی از روایات سوت کشیدن از صفات و ویژگیهای قوم لوط بر شمرده شده است که با توجه به خصایص و صفات ناپسند قوم لوط، بدیهی است که سوت زدن نیز باید مورد مذمت باشد. در روایتی امام علی(ع) شش صفت نکوهیده را برای قوم لوط بر میشمرد که از آن جمله است، سوت زدن: راوی میگوید شنیدم که امام علی(ع) میفرمود شش چیز از خصوصیات قوم لوط است؛ مهره بازى (تیله بازى)، تلنگر زدن، جویدن سقز (آدامس)[2]، سوت زدن، دامن بر زمین کشیدن، و باز گذاشتن دگمههاى قبا و پیراهن.[3]
۳. راوی میگوید به امام صادق(ع) عرض کردم، قوم لوط از کجا با خبر شدند که گروهی از مردم نزد لوط آمدند؟ امام(ع) فرمود توسط همسر لوط که از منزل بیرون آمد و سوتی زد، وقتی صدای سوت را شنیدند وارد شدند؛ از این رو سوت زدن مکروه شده است.[4]
3. در روایتی مرسل از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است: «بازى کردن با کعب(طاس)، سوت زدن براى کبوتر [کبوتر بازى] و رباخوارى یکسان است».[5]
4. اما در روایتی دیگر آمده است: راوی میگوید امام موسى بن جعفر(ع) را در یکى از آبگیرهاى بین مکه و مدینه دیدم که داخل آب است، آب را داخل دهان میکند بعد آن را بیرون میریزد، در حالی که صدای سوت از دهانش شنیده می شود. با خود گفتم این بهترین خلق خدا در روى زمین است، ببین چکار میکند! ....[6]
با توجه به آیه قرآن و روایات مزبور و جمع میان آنها، اگرچه سوت کشیدن به خودی خود کار خوب و پسندیدهای نیست، اما با توجه به شرایط، عرف، شغل و... اگر سوت زدن برای امر عقلایی باشد، اشکالی ندارد؛ مانند سوتی که داوران در ورزش استفاده میکنند، یا کسی در بیابان و کویر بخواهد کسی را در دور دست صدا کند، و یا چوپان بخواهد گله خود را هدایت کند، و همینطور کشاورزی که در مزرعه خود نگهبانی میدهد، با سوت زدن حضور خود را در مقابل هجوم حیوانات به محصولات کشاورزی اعلام میکند، و کسانی که بیشتر ارتباطات و کارهای خود را از این طریق انجام میدهند. و نیز اگر هنگام مضمضۀ آب، صدای سوت از دهان انسان خارج شود و ... .
[1]. انفال، ۳۵.
[2]. گفتنی است که جویدن سقز(آدامس) به تنهایی ایرادی نداشته و روایاتی وجود دارد که پیشوایان دینی نیز برای استحکام لثه به این کار مبادرت میکردند.
[3]. «... أَبِی الْقَاسِمِ بْنِ قُولَوَیهِ عَنِ الْأَصْبَغِ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیاً(ع) یقُولُ سِتَّةٌ مِنْ أَخْلَاقِ قَوْمِ لُوطٍ الْجُلَاهِقُ وَ هُوَ الْبُنْدُقُ وَ الْخَذْفُ وَ مَضْغُ الْعِلْکِ وَ الصَّفِیرُ وَ إِرْخَاءُ الْإِزَارِ خُیلَاءَ وَ حَلُّ الْأَزْرَارِ»؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 5، ص 45، مؤسسه آل البیت، قم، چاپ اول، 1409ق.
[4]. «... عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ کَیفَ کَانَ یعْلَمُ قَوْمُ لُوطٍ أَنَّهُ قَدْ جَاءَ لُوطاً رِجَالٌ قَالَ کَانَتِ امْرَأَتُهُ تَخْرُجُ فَتُصَفِّرُ فَإِذَا سَمِعُوا التَّصْفِیرَ جَاءُوا فَلِذَلِکَ کُرِهَ التَّصْفِیرُ»؛ وسائل الشیعة، ج 11، ص 507.
[5]. «أَنَّهُ قَالَ اللَّعْبُ بِالْکِعَابِ وَ الصَّفِیرُ بِالْحَمَامِ وَ أَکْلُ الرِّبَا سَوَاءٌ»؛ نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 13، ص 218، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1408ق.
[6]. «عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ الْخُرَاسَانِی عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى قَالَ رَأَیتُ أَبَا الْحَسَنِ الْمَاضِی (ع) فِی حَوْضٍ مِنْ حِیاضِ مَا بَینَ مَکَّةَ وَ الْمَدِینَةِ عَلَیهِ إِزَارٌ وَ هُوَ فِی الْمَاءِ فَجَعَلَ یأْخُذُ الْمَاءَ فِی فِیهِ ثُمَّ یمُجُّهُ وَ هُوَ یصَفِّرُ فَقُلْتُ هَذَا خَیرُ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ فِی زَمَانِهِ وَ یفْعَلُ هَذَا ...»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۷۶، ص ۲۶۵، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.
۱.۲ - ویژگی قوم لوط
در برخی از روایات سوت کشیدن از صفات و ویژگیهای قوم لوط بر شمرده شده است که با توجه به خصایص و صفات ناپسند قوم لوط، بدیهی است که سوت زدن نیز باید مورد مذمت باشد. در روایتی امام علی (علیهالسلام) شش صفت نکوهیده را برای قوم لوط بر میشمرد که از آن جمله است، سوت زدن: راوی میگوید: «... أَبِی الْقَاسِمِ بْنِ قُولَوَیهِ عَنِ الْأَصْبَغِ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیاً (علیهالسلام) یقُولُ سِتَّةٌ مِنْ أَخْلَاقِ قَوْمِ لُوطٍ الْجُلَاهِقُ وَ هُوَ الْبُنْدُقُ وَ الْخَذْفُ وَ مَضْغُ الْعِلْکِ وَ الصَّفِیرُ وَ إِرْخَاءُ الْإِزَارِ خُیلَاءَ وَ حَلُّ الْأَزْرَارِ؛
[۲]
شنیدم که امام علی(علیهالسلام) میفرمود شش چیز از خصوصیات قوم لوط است؛ مهره بازی (تیله بازی)، تلنگر زدن، جویدن سقز (جویدن آدامس|آدامس) (گفتنی است که جویدن سقز(آدامس) به تنهایی ایرادی نداشته و روایاتی وجود دارد که پیشوایان دینی نیز برای استحکام لثه به این کار مبادرت میکردند.)، سوت زدن، دامن بر زمین کشیدن، و باز گذاشتن دگمههای قبا و پیراهن.»
راوی میگوید: «... عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) قَالَ:قُلْتُ لَهُ کَیفَ کَانَ یعْلَمُ قَوْمُ لُوطٍ أَنَّهُ قَدْ جَاءَ لُوطاً رِجَالٌ قَالَ کَانَتِ امْرَأَتُهُ تَخْرُجُ فَتُصَفِّرُ فَإِذَا سَمِعُوا التَّصْفِیرَ جَاءُوا فَلِذَلِکَ کُرِهَ التَّصْفِیرُ؛
[۳]
به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم، قوم لوط از کجا با خبر شدند که گروهی از مردم نزد لوط آمدند؟ امام (علیهالسلام) فرمود توسط همسر لوط که از منزل بیرون آمد و سوتی زد، وقتی صدای سوت را شنیدند وارد شدند؛ از این رو سوت زدن مکروه شده است.»
- سوت زدن برای کبوتربازی
در روایتی مرسل از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است:«أَنَّهُ قَالَ اللَّعْبُ بِالْکِعَابِ وَ الصَّفِیرُ بِالْحَمَامِ وَ أَکْلُ الرِّبَا سَوَاءٌ؛
[۴]
بازی کردن با کعب (طاس)، سوت زدن برای کبوتر (کبوتر بازی) و رباخواری یکسان است.»
۱.۴ - مضمضه آب
اما در روایتی دیگر آمده است: «عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ الْخُرَاسَانِی عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی قَالَ رَأَیتُ أَبَا الْحَسَنِ الْمَاضِی (علیهالسلام) فِی حَوْضٍ مِنْ حِیاضِ مَا بَینَ مَکَّةَ وَ الْمَدِینَةِ عَلَیهِ إِزَارٌ وَ هُوَ فِی الْمَاءِ فَجَعَلَ یأْخُذُ الْمَاءَ فِی فِیهِ ثُمَّ یمُجُّهُ وَ هُوَ یصَفِّرُ فَقُلْتُ هَذَا خَیرُ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ فِی زَمَانِهِ وَ یفْعَلُ هَذَا...؛
[۵]
راوی میگوید امام موسی بن جعفر(علیهماالسلام) را در یکی از آبگیرهای بین مکه و مدینه دیدم که داخل آب است، آب را داخل دهان میکند بعد آن را بیرون میریزد، در حالی که صدای سوت از دهانش شنیده می شود. با خود گفتم این بهترین خلق خدا در روی زمین است، ببین چکار میکند!....»
با توجه به آیه قرآن و روایات مزبور و جمع میان آنها، اگرچه سوت کشیدن به خودی خود کار خوب و پسندیدهای نیست، اما با توجه به شرایط، عرف، شغل و... اگر سوت زدن برای امر عقلایی باشد، اشکالی ندارد؛ مانند سوتی که داوران در ورزش استفاده میکنند، یا کسی در بیابان و کویر بخواهد کسی را در دور دست صدا کند، و یا چوپان بخواهد گله خود را هدایت کند، و همینطور کشاورزی که در مزرعه خود نگهبانی میدهد، با سوت زدن حضور خود را در مقابل هجوم حیوانات به محصولات کشاورزی اعلام میکند، و کسانی که بیشتر ارتباطات و کارهای خود را از این طریق انجام میدهند. و نیز اگر هنگام مضمضۀ آب، صدای سوت از دهان انسان خارج شود و....
۱.↑ سوره انفال/۸، آیه۳۵. ۲.↑ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۵، ص۴۵، مؤسسه آل البیت، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. ۳.↑ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۵۰۷، مؤسسه آل البیت، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. ۴.↑ نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۳، ص۲۱۸، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. ۵.↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۶، ص۲۶۵، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق
✅ زهد چیست؟
🌹 از امام حسن (ع) سؤال شد: زهد چیست؟
ایشان فرمود: زهد، همان رغبت به #تقوا است و بی رغبتی به مادیات دنیا.
✍️ شرح: #تقوا یعنی انجام #واجبات و ترک #محرمات
📖 قيلَ لَهُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مَا اَلزُّهْدُ قَالَ اَلرَّغْبَةُ فِي اَلتَّقْوَى وَ اَلزَّهَادَةُ فِي اَلدُّنْيَا
📚 تحف العقول , جلد۱ , صفحه۲۲۵
✅ مرد لطیفه گو
مردی لطیفه گو از دوستان امام حسن (ع) بود. روزي خدمت امام (ع) رسید . حضرت از او پرسید: حالت چطور است؟
او گفت: حال من بر خلاف آن چیزي است که خودم و خدا و شیطان دوست داریم.
امام (ع) خندید و فرمود: چطور؟ توضیح بده!
او گفت:
خداوند می خواهد از او #اطاعت کنم و #گناه نکنم. اما من چنین نیستم.
شیطان دوست دارد که #گناه کنم و به دستوراتش عمل نکنم. ولی من این طور هم نیستم.
خودم هم دوست دارم همیشه در دنیا باشم. اما این چنین هم نخواهم بود و روزي از دنیا خواهم رفت.
ناگاه شخصی برخاست و به امام حسن (ع) گفت: ای پسر پیغمبر! چرا ما مرگ را دوست نداریم؟
امام (ع) فرمود: به خاطر اینکه شما آخرت خود را ویران کرده اید و این دنیا را آباد کرده اید. به همین دلیل دوست ندارید از جاي آباد به جاي ویران بروید.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 4 ، ص 71
✅ در مواجهه با قرآن، کدام یک اولویت دارد؟ قرائت قرآن، حفظ قرآن یا عمل به آن؟
🌷 امام حسن (ع):
تنها کتابی که از خدا در دنیا باقی مانده، قرآن است، پس قرآن را راهبر و فرمانده خود قرار دهید، تا شما را به مسیر درست هدایت کند. شکی نیست که نزدیکترین مردم به قرآن کسانی هستند که به دستورات واجب و حرام آن عمل کنند، گرچه آیات آن را حفظ نکرده باشند؛ و دورترین مردم از قرآن کسانی هستند که به دستورات واجب و حرام آن عمل نمی کنند گرچه قاری قرآن باشند.
📖 ما بَقِیَ فِی الدُّنْیا بَقِیَّةٌ غَیْرَ هَذَا القُرآنِ فَاتَّخـِذُوهُ إماما یَدُلُّکُمْ عـَلی هُداکُمْ، وَ إنَّ أَحَقَ النّاسِ بِالقُرآنِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ إنْ لَمْ یَحْفَظْهُ وَ أَبْعَدَهُمْ مِنْهُ مَنْ لَمْ یَعْمَلْ بِهِ وَ إنْ کانَ یَقْرَأُهُ.
📚 ارشاد القلوب، دیلمی، ج 1 ص 79
✅ مستحبات مضر چیست؟
🌹 امام حسن (ع):
هنگامی که انجام مستحبات به انجام واجبات ضرر می زند، مستحبات را ترک کنید.
✍️ توضیح: مستحب مضر، مستحبی است که انجام دادنش باعث کوتاهی در انجام واجبات می شود یا باعث انجام حرام می شود.
📖 إذَا أَضَرَّتِ اَلنَّوَافِلُ بِالْفَرِيضَةِ فَارْفُضُوهَا.
📚 تحف العقول , جلد۱ , صفحه۲۳۶
✅ داستان کوتاه (137)
🌷 اعجازي از امام حسن (ع)
پس از شهادت امام علی (ع) عده اي خدمت امام حسن مجتبی (ع) آمدند و عرض کردند: از عجایبی که پدرت به ما نشان می داد شما هم نشان دهید.
امام فرمود: اگر من هم نشان دهم باور می کنید؟
گفتند: به خدا سوگند! باور می کنیم.
امام فرمود: آیا پدرم را می شناسید؟
گفتند: آري کاملاً می شناسیم.
در این وقت حضرت پرده اي را که آویزان بود، بالا زد. دیدند امیر مؤمنان نشسته است.
امام فرمود: آیا او را می شناسید؟
گفتند: آري، این امیر مؤمنان است. اینک شـهادت می دهیم تو ولی خـدا و امام بعـد از پدرت هستی که امیر مؤمنان را پس از شـهادتش به ما نشان دادي. همان گونه که پدرت علی (ع) رسول خدا را بعد از وفاتش در مسجد قبا به ابوبکر نشان داد.
آنگاه امام حسن (ع) فرمود: آیا نشنیده اید سخن خداوند را که می فرماید: «به آنان که در راه خدا کشـته می شوند، مرده نگویید، بلکه آنان زنده اند، ولی شـما نمی فهمید.» وقتی کشـته شدگان راه خدا این چنیند، درباره ما چه می گویید؟
گفتند: شما را باور داریم و تصدیقتان می کنیم.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 92