با توجه به آیه قرآن و روایات مزبور و جمع میان آنها، اگرچه سوت کشیدن به خودی خود کار خوب و پسندیدهای نیست، اما با توجه به شرایط، عرف، شغل و... اگر سوت زدن برای امر عقلایی باشد، اشکالی ندارد؛ مانند سوتی که داوران در ورزش استفاده میکنند، یا کسی در بیابان و کویر بخواهد کسی را در دور دست صدا کند، و یا چوپان بخواهد گله خود را هدایت کند، و همینطور کشاورزی که در مزرعه خود نگهبانی میدهد، با سوت زدن حضور خود را در مقابل هجوم حیوانات به محصولات کشاورزی اعلام میکند، و کسانی که بیشتر ارتباطات و کارهای خود را از این طریق انجام میدهند. و نیز اگر هنگام مضمضۀ آب، صدای سوت از دهان انسان خارج شود و....
۱.↑ سوره انفال/۸، آیه۳۵. ۲.↑ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۵، ص۴۵، مؤسسه آل البیت، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. ۳.↑ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۵۰۷، مؤسسه آل البیت، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. ۴.↑ نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۳، ص۲۱۸، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. ۵.↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۶، ص۲۶۵، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق
✅ زهد چیست؟
🌹 از امام حسن (ع) سؤال شد: زهد چیست؟
ایشان فرمود: زهد، همان رغبت به #تقوا است و بی رغبتی به مادیات دنیا.
✍️ شرح: #تقوا یعنی انجام #واجبات و ترک #محرمات
📖 قيلَ لَهُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مَا اَلزُّهْدُ قَالَ اَلرَّغْبَةُ فِي اَلتَّقْوَى وَ اَلزَّهَادَةُ فِي اَلدُّنْيَا
📚 تحف العقول , جلد۱ , صفحه۲۲۵
✅ مرد لطیفه گو
مردی لطیفه گو از دوستان امام حسن (ع) بود. روزي خدمت امام (ع) رسید . حضرت از او پرسید: حالت چطور است؟
او گفت: حال من بر خلاف آن چیزي است که خودم و خدا و شیطان دوست داریم.
امام (ع) خندید و فرمود: چطور؟ توضیح بده!
او گفت:
خداوند می خواهد از او #اطاعت کنم و #گناه نکنم. اما من چنین نیستم.
شیطان دوست دارد که #گناه کنم و به دستوراتش عمل نکنم. ولی من این طور هم نیستم.
خودم هم دوست دارم همیشه در دنیا باشم. اما این چنین هم نخواهم بود و روزي از دنیا خواهم رفت.
ناگاه شخصی برخاست و به امام حسن (ع) گفت: ای پسر پیغمبر! چرا ما مرگ را دوست نداریم؟
امام (ع) فرمود: به خاطر اینکه شما آخرت خود را ویران کرده اید و این دنیا را آباد کرده اید. به همین دلیل دوست ندارید از جاي آباد به جاي ویران بروید.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 4 ، ص 71
✅ در مواجهه با قرآن، کدام یک اولویت دارد؟ قرائت قرآن، حفظ قرآن یا عمل به آن؟
🌷 امام حسن (ع):
تنها کتابی که از خدا در دنیا باقی مانده، قرآن است، پس قرآن را راهبر و فرمانده خود قرار دهید، تا شما را به مسیر درست هدایت کند. شکی نیست که نزدیکترین مردم به قرآن کسانی هستند که به دستورات واجب و حرام آن عمل کنند، گرچه آیات آن را حفظ نکرده باشند؛ و دورترین مردم از قرآن کسانی هستند که به دستورات واجب و حرام آن عمل نمی کنند گرچه قاری قرآن باشند.
📖 ما بَقِیَ فِی الدُّنْیا بَقِیَّةٌ غَیْرَ هَذَا القُرآنِ فَاتَّخـِذُوهُ إماما یَدُلُّکُمْ عـَلی هُداکُمْ، وَ إنَّ أَحَقَ النّاسِ بِالقُرآنِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ إنْ لَمْ یَحْفَظْهُ وَ أَبْعَدَهُمْ مِنْهُ مَنْ لَمْ یَعْمَلْ بِهِ وَ إنْ کانَ یَقْرَأُهُ.
📚 ارشاد القلوب، دیلمی، ج 1 ص 79
✅ مستحبات مضر چیست؟
🌹 امام حسن (ع):
هنگامی که انجام مستحبات به انجام واجبات ضرر می زند، مستحبات را ترک کنید.
✍️ توضیح: مستحب مضر، مستحبی است که انجام دادنش باعث کوتاهی در انجام واجبات می شود یا باعث انجام حرام می شود.
📖 إذَا أَضَرَّتِ اَلنَّوَافِلُ بِالْفَرِيضَةِ فَارْفُضُوهَا.
📚 تحف العقول , جلد۱ , صفحه۲۳۶
✅ داستان کوتاه (137)
🌷 اعجازي از امام حسن (ع)
پس از شهادت امام علی (ع) عده اي خدمت امام حسن مجتبی (ع) آمدند و عرض کردند: از عجایبی که پدرت به ما نشان می داد شما هم نشان دهید.
امام فرمود: اگر من هم نشان دهم باور می کنید؟
گفتند: به خدا سوگند! باور می کنیم.
امام فرمود: آیا پدرم را می شناسید؟
گفتند: آري کاملاً می شناسیم.
در این وقت حضرت پرده اي را که آویزان بود، بالا زد. دیدند امیر مؤمنان نشسته است.
امام فرمود: آیا او را می شناسید؟
گفتند: آري، این امیر مؤمنان است. اینک شـهادت می دهیم تو ولی خـدا و امام بعـد از پدرت هستی که امیر مؤمنان را پس از شـهادتش به ما نشان دادي. همان گونه که پدرت علی (ع) رسول خدا را بعد از وفاتش در مسجد قبا به ابوبکر نشان داد.
آنگاه امام حسن (ع) فرمود: آیا نشنیده اید سخن خداوند را که می فرماید: «به آنان که در راه خدا کشـته می شوند، مرده نگویید، بلکه آنان زنده اند، ولی شـما نمی فهمید.» وقتی کشـته شدگان راه خدا این چنیند، درباره ما چه می گویید؟
گفتند: شما را باور داریم و تصدیقتان می کنیم.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 92
🌷 داستان کوتاه (127)
✅ زندان مؤمن و بهشت کافر
روزي امام حسن مجتبی (ع) پس از شستشو، لباسهاي نو و پاکیزه اي پوشید و عطر زد و در کمال عظمت و وقار از منزل خارج شد به طوري که سیماي جذابش هر بیننده را به خود متوجه می ساخت.
ایشان در حالی که گروهی از یاران آن حضرت در اطرافش بودند، از کوچه هاي مدینه می گذشت که با پیرمردی یهودي روبرو شد که فقر، او را از پا درآورده و پوست به استخوانش چسبیده و تابش خورشید چهره اش را سوزانده بود. او مشک آبی به دوش داشت و ناتوانی، اجازه راه رفتن به او نمی داد. جوری که فقر و نیازمندي، شربت مرگ را در گامش گوارا نموده بود و حالش هر بیننده ای را دگرگون می ساخت.
او امام حسن (ع) را در آن جلال و جمال که دید، گفت: خواهش می کنم لحظه اي بایست و سخنم را بشنو!
امام (ع) ایستاد. یهودي گفت: یابن رسول االله! انصاف بده!
امام (ع) فرمود: در چه چیز؟
یهودی گفت: جدت رسول خدا می فرماید: «دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است.» اما اکنون می بینم که دنیا براي شما که در ناز و نعمت به سر می بري، بهشت است و براي من که در عذاب و شکنجه زندگی می
کنم، جهنم است. و حال آنکه تو مؤمن و من کافر هستم.
امام حسن (ع) فرمود: اي پیرمرد! اگر پرده از مقابل چشمانت برداشته شود و ببینی که خداوند در بهشت چه نعمت هایی براي من و همه مؤمنان آفریده، می فهمی که دنیا با این همه خوشی و آسایش، براي من زندان است، و نیز اگر ببینی که خداوند چه عذاب و شکنجه هایی براي تو و براي تمام کافران مهیا کرده، تصدیق می کنی که دنیا با این همه فقر و پریشانی، برایت بهشت وسیع است.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 5 ص 77
✅ داستان کوتاه (126)
🌹 معیار ازدواج
مردى براى مشورت دربارۀ ازدواج دخترش نزد امام حسن مجتبی (ع) آمد.
امام به او فرمود: دخترت را به ازدواج یک جوان #باتقوا درآور. زیرا جوان #باتقوا اگر دخترت را دوست داشته باشد، به او احترام مى گذارد و اگر او را دوست نداشته باشد، به او ظلم نمی کند.
✍️ شرح: جوان #باتقوا کسی است که اهل انجام #واجبات و ترک #گناهان است و از آنجا که اهل گناه نیست و ظلم به دیگران، #گناه است، او به هیچ کس ظلم نمی کند. چه برسد به همسرش و لو او را دوست نداشته باشد. پس بهترین گزینه برای ازدواج است. معیار تشخیص فرد باتقوا برای ازدواج این است که واجبات اصلی مثل نماز، روزه و حجاب را رعایت کند.
📖 جاءَ رَجُلٌ إِلَى اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَسْتَشِيرُهُ فِي تَزْوِيجِ اِبْنَتِهِ فَقَالَ زَوِّجْهَا مِنْ رَجُلٍ تَقِيٍّ فَإِنَّهُ إِنْ أَحَبَّهَا أَكْرَمَهَا وَ إِنْ أَبْغَضَهَا لَمْ يَظْلِمْهَا.
📚مكارم الاخلاق، ج 1 ص ۲۰۴
✅ کار دنیایی مقدم است یا کار آخرتی؟
🌹 امام حسن (ع):
برای دنیایت جوری کار کن که گویا تا ابد زنده خواهی بود و برای آخرتت جوری کار کن که گویا فردا می میری.
✍️ توضیح: اگر بدانیم که تا ابد زنده ایم، به این نتیجه می رسیم که در کار دنیا عجله نکنیم. چون وقت برای کار دنیا بسیار است. و اگر باور کنیم که فردا می میریم، کارهای آخرتی را هر چه زودتر انجام می دهیم و آن را به تأخیر نمی اندازیم. چون وقت کم است.
پس باید طوری کار کنیم که در کارهای دنیایی عجله نداشته و حرص نزنیم و به خود بگوییم فعلاً وقت هست. اما در کارهای آخرتی باید به خود بگوییم وقت کم است و باید برای آخرت هر چه زودتر آماده شد.
مهمترین کارهای آخرتی، جبران حق الله و حق الناسی است که بر عهده ماست. این، از همه کارهای دنیایی مهمتر است. چون هر لحظه ممکن است بمیریم و بدهکار از دنیا برویم.
البته دنیاگرایان، این حدیث را جور دیگری تفسیر می کنند.
📖 اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اِعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً .
📚 مستدرک الوسائل , جلد۱ , صفحه۱۴۶
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت
س: ذکر عملی چگونه است؟
ج: در روایتی از امام صادق صلوات الله و سلامه علیه نقل شده: «اَشَدُّ الْاَعْمَالِ ثَلَاثَةٌ»: سه عمل، مشکل است:
یک: «إِنْصَافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِكَ». نفس اماره همیشه تیشه به طرف خود می زند و همه ی منفعت ها را برای خود می خواهد و حاضر نیست به دیگری بدهد. اگر بخواهی دیگری را هم سهیم کنی، او نمی گذارد. برایش سخت است. انسان باید ارّه ی دو سر باشد که هم طرف خودش و هم طرف دیگری را ببرد. اما نفس اماره می گوید: «نه؛ فقط طرف خودم!» اگر بخواهی نفس را به این قانع کنی که هم او و هم من، کار سختی است.
دوم: «مُوَاسَاتُكَ الْاَخَ فِي الْمَالِ». اینکه انسان با برادر دینی خود در بُعد مالی سهیم و شراکت داشته باشد؛ مثلاً وقتی شما داری و او ندارد، کمی به او بده. این کار سختی است. نفس می گوید: «آقا! تو پیری داری؛ شکستگی داری؛ بازنشستگی داری؛ برای آن وقت نگه دار.»
سوم: «ذِكْرُ اللَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ». اما خود حضرت در ادامه فرمودند: منظورم این نیست که بگوید: «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ اَكْبَرُ فَقَطْ». اگر چه این هم ذکر است، ولی منظورم ذکر زبانی نیست. منظورم این است که هر کاری خواستی بکنی، اگر حلال است، انجام بده و اگر حرام است، ترک کن. به این می گویند ذکر عملی. اولین مرحله این است. اگر این درست نشود، هیچ کدام از مراحل بعدی روی پایه نیستند و همه خراب می شوند. اما اگر این محکم شد، همه ی آن ها سر جای خود هستند و ثمر می دهند و آثار آن ها مترتب می شود. بنابراین منظور از ذکر عملی این است که هر کاری خواستی بکنی، ببین اگر حلال است، انجام بده و اگر حرام است، ترک کن. انسان بدون این مراقبت نمی تواند تقوا را ملکه کند.
✅ ادامه دارد ...
📚 منبع: آثار بندگی، آیت الله خوشوقت