🌺 نکاتی درباره حضرت خدیجه(س)
در سوره «ضحی»، آیه هشتم، به نام و اوصاف این بانوی گرامی اشاره شده است.
🌷 آن حضرت که از ثروتمندترین زنان جزیره العرب بود، حدود هشتادهزار شتر داشت و کاروان های تجاری او، شب و روز در طائف و یمن و شام و مصر و سایر بلاد در حرکت بودند. او برده های بسیار زیادی هم داشت که به تجارت اشتغال داشتند.
🔹عظیم ترین خطری که پیامبر را در آغاز رسالتش تهدید می کرد، محاصره اقتصادی مسلمانان بود، اما اموال حضرت خدیجه(س) کلید شکست این محاصره شد. او مواد مصرفی را به چندین برابر قیمت واقعی اش برای غذای مسلمانان می خرید تا آنکه سال های محاصره اقتصادی، با پیروزی مسلمانان تمام شد.
🌷 حضرت خدیجه، درحالی با پیامبر خدا ازدواج کرد که خود از ثروتمندترین زنان عرب بود و خواستگاران معتبر و سرمایه دار فراوانی داشت، درحالی که حضرت محمد(ص) در آن زمان، پیش جد خود، عبدالمطلب، زندگی می کرد و تنها اعتبارش در میان مردم، درستکاری و امانت داری اش بود و هیچ ثروتی نداشت.
🌹 آخرین کلام حضرت خدیجه(س) در بستر بیماری و مرگ چنین بود: «ای رسول خدا! من در حق تو کوتاهی کردم و آنچه شایسته تو بود، انجام ندادم. از من درگذر و اگر اکنون دل در طلب چیزی داشته باشم، خشنودی توست».1⃣
💐 حتماً شما هم شنیده اید که حضرت خدیجه(س)،خود برای خواستگاری از پیامبر، پا پیش گذاشت. او به حضرت محمد(ص) گفت: «به خدا قسم ای محمد! اگر مال تو کم است، مال من زیاد است. کسی که خودش را در اختیار تو می گذارد، چگونه مالش را در اختیارت نگذارد؟ من با تمام اموال و کنیزانم، در اختیار توام».2⃣
🌹در جریان کناره گیری رسول خدا(ص) از حضرت خدیجه(س)، پیش از ایجاد نطفه فاطمه زهرا(س)، پیامبر، عمار یاسر را نزد خدیجه(س) فرستاد و فرمود: «به او بگو: ای خدیجه! گمان مبر که کنارگیری من، از توست. نه، خداوند چنین امر فرموده است. گمانی جز خیر نبر و بدان خداوند هر روز چندین بار به ملائکه اش، به تو مباهات و فخر می کند».3⃣
🌷در روایتی آمده است که امام صادق(ع) فرمود: «وقتی حضرت خدیجه وفات کرد، فاطمه(س) به رسول خدا(ص) پناه برد. به دور پیامبر می چرخید و می گفت: پدر جان! مادر من کجاست؟ همان وقت، جبرئیل نازل شد و عرضه داشت: ای رسول خدا! پروردگارت امر فرمود به فاطمه(س) سلام برسانی و بگویی مادرش در خانه ای است از یاقوت و زبرجد که اتاق هایش از طلا و ستون هایش از یاقوت قرمز ساخته شده و با آسیه و مریم هم نشین است».
🌹 در کتاب آسمانی انجیل، از حضرت خدیجه(س) یاد شده است، به گونه ای که خداوند در آن خطاب به عیسی(ع) فرمود: «نسل او(حضرت خدیجه) از مبارکه(بانوی پربرکت) است که همدم مادرت، مریم، در بهشت می باشد».4⃣
📚پی نوشتها:
1⃣. به نقل از : سایت مرکز اسلامی واشینگتن.
2⃣. به نقل از: سایت سوره مهر.
3⃣.همان.
❤️ماجرای "خواستگاری" حضرت خدیجه (س) از پیامبر اکرم(ص)
💐دهم ربیع الأول، سالروز ازدواج حضرت محمد (ص) با حضرت خدیجه (س) است. ماجرا از مهمانی در خانه خدیجه(س) آغاز شد. روزی خدیجه(س) در خانه خود مجلسی تشکیل داده بود و از عالمان یهودی دعوت کرده بود تا برایش صحبت کنند. در اواسط جلسه جوانی خوش سیما از مقابل خانه خدیجه(س) گذشت. دانشمند یهودی از خدیجه(س) خواست که او را به مجلس دعوت کند. پس از پایان مجلس و در هنگام خداحافظی در حالی که شعف از صورت آن عالم یهودی مشهود بود، رو به خدیجه کرد و گفت: «آن چه من در کتاب های آسمانی گذشته خواندهام، نشان می دهد که او پیامبر آخرالزمان است. خوشا به سعادت بانویی که چنین جوانی شوهرش باشد که در این صورت به شرافت، عزت و شکوه دنیا و آخرت نایل آمده است.».
📗مناقب ابن شهر آشوب، ج ۱، ص ۴۱؛ سيد هاشم رسولي محلاتي، درسهايي از تاريخ تحليلي اسلام جلد ۲، ص۱۷
خدیجه با پیامبر(ص) در جد چهارم از طرف پدر و در جد هشتم از طرف مادر متحد بودند، به همین دلیل گاهی همدیگر را پسر عمو، دختر عمو می خواندند.
هم حضرت خدیجه(س) تاجر بود، هم حضرت محمد(ص). تقدیر الهی به گونه ای رقم خورد که اسباب همکاری میان حضرت خدیجه(س) و حضرت محمد(ص) فراهم شد. از برخوردهای نخست، مهربانی و ایمانی الهی در رفتار حضرت محمد(ص) میدید. روح پاک و قلب لطیف این دختر قریشی، پس از سالها هم کفو خود را پیدا کرده بود. چند بار با این جوان ۲۵ ساله بنی هاشمی مواجه شده بود و دلش دیگر تاب دوری از وی را نداشت.
بانوی قریشی حصار غرورش را شکست و جایگاه و شوکت دنیایی را به خوشبختی ابدی، به آسانی فروخت. تصمیم گرفت که در نخستین مواجهه، دغدغه ازدواجش با پیامبر(ص) را مطرح کند.
🌷روز سرنوشت ساز زندگی خدیجه (س) فرا رسید. پس از سفر تجاری که پیامبر (ص) سرپرستی آن را به عهده داشتند و برای حضرت خدیجه (س) انجام دادند، فرصت ملاقات فراهم شد. خدیجه با حفظ حیا مقابل پیامبر (ص) آمد و گفت: «ای عموزاده من بر اثر خویشی که میان من و تو برقرار است و عظمت و عزتی که در میان قوم خود داری و امانت و حسن خلقت که شهره همه اهل مکه است، مایلم که با تو ازدواج کنم.»
📗(سيد هاشم رسولي محلاتي، درسهايي از تاريخ تحليلي اسلام جلد ۲، ص۱۹-۲۴)
🌹پیامبر(ص) در پاسخ گفت که این موضوع را با نزدیکان و بزرگانش در میان می گذارد.
با موافقت عموی پیامبر (ص) مجلس خواستگاری برگزار شد. در مجلس خواستگاری، ابوطالب عموی پیامبر(ص) به بیان ویژگی های پیامبر (ص) پرداخت. نقاط مشترک و هم کفوی خدیجه (س) و پیامبر (ص) موجب ازدواج این دو شد.
در وصف پیامبر خاتم (ص) همین بس که وی برترین انسانها روی زمین بود، اما در خصوص خدیجه روایتی از عایشه گویای عظمت این همسر پیامبر (ص) است.
عایشه مىگوید: كمتر اتفاق مىافتاد كه پیامبر (ص) از خانه بیرون رود و خدیجه را به خیر و خوبی یاد نكند، چندان كه یک روز آتش حسد من مشتعل شد و گفتم: یا رسولالله، تا كى خدیجه را یاد مىكنى؟ او پیرزنى بیش نبوده (!) خداوند بهتر از او را به تو مرحمت كرد. پیامبر (ص) از سخن من غضبناک شدند و فرمودند: نه؛ به خدا قسم بهتر از خدیجه(س) نصیب من نشده. او به من ایمان آورد، هنگامى كه مردم كافر بودند، و تصدیق نبوت من نمود در وقتى كه مردم مرا تكذیب مىكردند، و اموال خود را در اختیار من گذارد، در وقتى كه مردم مرا از خود دور مىكردند. خداوند متعال از خدیجه به من فرزندانى روزى كرد، در حالی كه تو را عقیم قرار داد.
📗ریاحین الشریعه: ج ۲، ص ۲۰۲، ۲۰۷، ۲۱۱
💠🔹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله⇩
《ما بُنِیَ فِی الاِسلامِ بِناءُ
اَحَبُّ اِلَی الله وَ اَعَزُّ مِنَ التَّزویجِ》
در اسلام هیچ بنائی نزد خدا
محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج نیست
↲بحارالانوار، جلد۱۰۳، صفحه۲۲۲
💢↶ #احـادیـثازدواج ↷💢
💠🔹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
《إذا تَزَوَّجَ العَبدُ فَقدِ استَکمَلَ نِصفَ الدینِ
فَلْیَتَّقِ الله فِی النِّصفِ الباقی》
کسی که ازدواج کند
نصف دینش را حفظ کرده است
↲مستدرکالوسائل، جلد۱۴، صفحه۱۵۴
✧✾════✾✰✾════✾✧
💠🔹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
《ما مِن شابٍ تَزَوَّجَ فى حَداثَةِ سِنِّهِ اِلاّ عَجَّ
شَيطانُهُ يا وَيلَهُ يا وَيلَهُ! عَصَمَ مِنّى ثُلُثَى
دينِهِ فَليَتَّقِ الله العَبدُ فِى الثُّلُثِ الباقى》
هر جوانی که در دوره جوانیاش
ازدواج کند شیطان فریاد برآور
که ای وای دینش را از من حفظ کرد
↲میزانالحکمه، جلد۵، صفحه۸۲
✧✾════✾✰✾════✾✧
💠🔹امام صادق علیهالسلام:
《رَكعَتانِ يُصَلّيهِما مُتَزَوِّجٌ أفضَلُ مِن
سَبعينَ رَكعَةً يُصَلِّيها غيرُ مُتَزَوِّجٍ》
دو رکعت نمازى كه فرد همسردار میخواند
برتر از هفتاد رکعت نمازى است كه
فرد بیهمسر میخواند
↲بحارالانوار، جلد۱۰۳، صفحه۲۱۹
✧✾════✾✰✾════✾✧
💠🔹امام صادق علیهالسلام:
《من ترک التَزویج مخافة الفَقر فَقد اساء
الظَن بِالله عَزوَجل اِنَّ الله عَزوَجل یَقولُ:
«ان یَکونوا فُقَراء یُغنِهم الله مِن فَضلِه》
هر کس از ترس فقر ازدواج نکند
نسبت به لطف خداوند بدگمان شده است
چرا که خداوند میفرماید:
اگر آنان فقیر باشند
خداوند از فضل و کرم خود
بی نیازشان میکند
↲منلایحضرالفقیه، جلد۳، صفحه۳۸۵
✧✾════✾✰✾════✾✧
💠🔹امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
《أفضَلُ الشَّفاعاتِ أن يَشفَعَ بينَ اثنَينِ
فی نِكاحٍ حتّى يَجمَعَ شَملَهُما》
بهترین وساطتها این است که
میان دو نفر در امر ازدواج وساطت شود
تا سر و سامان بگیرند
↲میزانالحکمه، جلد۵، صفحه۸۷
✧✾════✾✰✾════✾✧
💠🔹امام صادق علیهالسلام:
《من زوج اعزبا کان مِمّن ینظر الله
عزوجل اِلیه یَوم القِیامة》
کسی که مجردی را تزویج کند
و امکان ازدواج او را فراهم نماید
از کسانی است که در قیامت
خداوند به آنان نظر لطف میکند
↲وسائل الشیعه، جلد۲۰، صفحه۴۵
📜جریان خواستگاری حضرت خدیجه(س) از حضرت رسول اکرم(ص) :👇
✅حضرت رسول اکرم(ص) قبل از رسالت، سفرهایی تجاری به شام داشت که یکی از آنها با اموال حضرت خدیجه(س) بود.
مورخان در ارتباط با این سفر چنین نقل کردهاند :
حضرت ابوطالب به پیامبر اکرم(ص) گفت تا به خدیجه(س) پیشنهاد دهد که اموال خود را به او بسپارد تا با آنها تجارت کرده و در سود شریک یکدیگر باشند.
رسول اکرم(ص) با آن که به چنین تجارتی بی میل نبود، اما از این که خود چنین تقاضایی کند سر باز زد.
ابوطالب خود نزد خدیجه(س) رفت و این پیشنهاد را مطرح کرده و گفت :
چند برابر مبلغی که به دیگران برای تجارت میدهی، به محمد(ص) بده تا تجارت کند.
خدیجه گفت : اگر این تقاضا را برای افراد ناشناس میکردی، میپذیرفتم چه رسد به آشنایی که موجّه است!
به دنبال آن، خدیجه(س) مال التجارهای به رسول اکرم(س) داده و غلام خود به نام مَیْسَرَه را نیز با این سفارش همراهش کرد، تا گوش به فرمان ایشان بوده و احترام حضرتشان را در هر حال مراعات کند.
البته برخی منابع معتقدند که خود حضرت خدیجه(س) پیشنهاد چنین تجارت و شراکتی را به رسول اکرم(ص) داد و بیش از اموالی که به دیگران میداد به حضرتشان پرداخت.
این سفر تجاری، حاشیههایی نیز داشت، از جمله آنکه راهِبی رسول اکرم(ص) را دید و دانست که او همان پیامبر موعود است و این مژده را به گوش میسره نیز رساند.
رسول اکرم(ص) در این سفر تجاری بسیار موفق بود.
میسره نیز نزد خدیجه(س) رفت و گزارش سفر و ماجرای ملاقات با راهب نصرانی را به اطلاع او رساند.
خدیجه(س) به لحاظ نسب، از افراد متوسط جامعه به شمار میآمد؛ اما از شرافت مندترین آنان بود و اموال بسیاری نیز داشت.
به همین دلیل، افراد بسیاری خواهان ازدواج با او بودند.
پس از آنکه سفر تجاری شام نیز با موفقیت و امانت داری رسول اکرم(ص) به پایان رسید، خدیجه(س) دلبسته آن حضرت(ص) شد و شخصی را پیش حضرتشان فرستاد (بدون اینکه بگوید از طرف خدیجه(س) آمده است) تا از میل رسول اکرم(ص) به ازدواج با خدیجه(س) آگاه شود.
حضرت خدیجه(س) وقتی که رسول اکرم(ص) را مایل به ازدواج دید؛ فرستادهای رسمی را با این پیام نزد حضرتشان فرستاد و گفت :
من به سبب خویشاوندى، شرف، امانت، نیک خویى و راست گویى ات به تو راغبم.
رسول اکرم(ص) نیز جواب مثبت داد و به همراه ابوطالب و تعدادی از بنی هاشم به خواستگاری خدیجه(س) رفتند.
در ابتدای مجلس، ابوطالب به ورقة بن نوفل که از بستگان خدیجه(س) بود گفت :
سپاس مخصوص پروردگار این خانه (کعبه) است، آنکه ما را از نسل ابراهیم و فرزندان اسماعیل قرار داد و در حرم امنش جای داد و ما را داوران مردم قرار داد و این شهر را برایمان مبارک گرداند. براستی که برادرزادهام با هیچیک از مردان قریش مقایسه نمیشود مگر آنکه از آنان برتر است، با هیچ مردی مقایسه نگردد جز آنکه از او ارجمندتر است. اگرچه مال کم دارد ولی مال رزقی است بیدوام و سایهای است ناپایدار. او و خدیجه خواستار یکدیگرند.
ما نزد تو آمدیم تا او را البته با رضایت و به دستور خودش از شما خواستگاری کنیم. مهر هر مقدار بخواهید، نقد و نسیه آن برعهده من است.
به پروردگار این خانه سوگند او آیندهای درخشان و آیینی فراگیر و دیدگاهی عمیق دارد.
در نهایت، این خواستگاری به ثمر نشست و پیامبر اکرم(ص) با خدیجه کبری(س) ازدواج کردند.
📚منابع :
۱)الطبقات الکبری ابن سعد، ج۱، ص۱۰۴
۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۴۱
۳)تاریخ طبری، ج۲، ص۲۸۱
گروه، ادعیه خوانی، ختم دعاهاوختم قرآن
حدیث وروایات چهارده معصوم
گروه ارتباط با خدا
گروه بانوان
قوانین گروه تبلیغ لینک گروه یا کانال ممنوع می باشد⛔⛔⛔
https://eitaa.com/joinchat/1031667916C34ff984ad7
🔹🔷《اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یَابنَ رَسُولِ اللهِ(ص) یَا اَبٰا عَبْدِاللهِ الحُسَین(علیه السلام)》🔷🔹
✅درباره وقایع هنگام ولادت حضرت رسول اکرم(ص) نقل شده است که؛
📋《أَضَاءَ تِلْكَ اللَّيْلَةَ جَمِيعُ الدُّنْيَا وَ ضَحِكَ كُلُّ حَجَرٍ وَ مَدَرٍ وَ شَجَرٍ وَ سَبَّحَ كُلُّ شَيْءٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ》
♦️همه دنيا در آن شب روشن شد و هر سنگ و كلوخى و درختى خنديدند و آنچه در آسمانها و زمينها بود تسبيح خدا گفتند.(۱)
💠اما در روایاتی نقل شده است که؛
هنگام شهادت دو شخص از زیر سنگهای بیت المقدس خون جاری می شد!
1⃣هنگام شهادت #امام_علی_علیه_السلام :👇
ابن شهر آشوب می نویسد :
📋《[لَمَّا] قُتِلَ عَلِیُّ(ع) مَا رُفِعَ حَصَاةٌ مِن بَیْتِ الْمَقْدِسِ إِلَّا کَانَ تَحْتَهَا دَمٌ عَبِیطٌ》
♦️هنگامی که امام علی(علیه السلام) شهید شد، در بیت المقدّس سنگی برداشته نشد، مگر اینکه زیر آن خون تازه ای جاری بود.(۲)
2⃣هنگام شهادت #امام_حسین_علیه_السلام :👇
ابن قولویه قمی می نویسد :
📋《لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) لَمْ يَبْقَ بِبَيْتِ الْمَقْدِسِ حَصَاةٌ إِلَّا وُجِدَ تَحْتَهَا دَمٌ عَبِيطٌ》
♦️هنگامى كه حسين بن على(علیه السلام) شهيد شد در بيت المقدّس ريگى باقى نماند مگر زير آن خون تازه بود.(۳)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی
دود از زمین رسانده به گردون حسین توست
این ماهی فتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست
این غرقه محیط شهادت که روی دشت
از موج خون او شده گلگون حسین توست
این خشک لب فتاده دور از لب فرات
کز خون او زمین شده جیحون حسین توست
این شاه کم سپاه که با خیل اشگ و آه
خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست
این قالب طپان که چنین مانده بر زمین
شاه شهید ناشده مدفون حسین توست
👤محتشم کاشانی
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۱۵، ص۲۷۴
۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۴۶
۳)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۷۷
🌸🍃🌸🍃
#تقسیم_شکار
شیر و گرگ و روباهی با هم به شکار می روند. آن ها با همراهی هم یک گاو وحشی، بز و خرگوش شکار کردند. شیر به گرگ می گوید این سه شکار را تقسیم کن. گرگ گفت گاو وحشی که بزرگتر است از آن شماست. من از بز استفاده می کنم و خرگوش هم قسمت روباه باشد. شیر گفت چه گفتی؟ در جایی که من وجود دارم تو اظهار وجود می کنی؟ پیشتر بیا. گرگ که پیش آمد شیر با پنجه های نیرومندش او را در هم درید.
سپس شیر رو به روباه کرد و گفت حالا تو این شکارها را تقسیم کن. روباه گفت سرورم این گاو فربه برای صبحانه شما، این بز هم غذای وسط روز شما و خرگوش هم برای شام مناسب است. شیر گفت تو این تقسیم کردن را از که آموختی؟ روباه گفت از آن گرگ بدبخت. شیر گفت حالا که از گرگ عبرت گرفتی هر سه شکار را بردار و برو.
مثنوی معنوی مولوی دفتر اول
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#بلکه_را_کاشتند_سبز_نشد
می گویند روزی ساربانی که از کنار یک روستای کویری می گذشت به زمین خشک و خالی ای رسید و شترهایش را آنجا رها کرد در این وقت ناگهان یکی از روستاییان آمد و شتر را زیر باد کتک گرفت ساربان گفت چه می کنی مرد؟چرا حیوان بینوا را می زنی ؟ روستایی گفت چرا می زنم؟مگر نمی بینی که دارد توی زمین من می چرد و از محصول من می خورد؟
ساربان گفت چه می گویی مرد؟در این زمین که تو چیزی نکاشته ای به من نشان بده که شتر چه خورده؟
روستایی گفت چیزی نخورده؟بلکه من همه ی زمین را گندم کاشته بودم شتر تو آمده بود و همه چیز را خورده بود و آن وقت چه می کردی؟
ساربان گفت #بلکه_را_کاشتند_سبز_نشد.
این مثل زمانی استفاده می شود که یک نفر بخواهد از یک کار اتفاق نیفتاده یا محال یک نتیجه ی قطعی بگیرد.
📖🌙📖🌙📖🌙📖
📖طرح یک جزء، یک آیه مهدوی
👈جزء [15]سوره بنی اسرائیل (اسراء)، آیات 71و 72
💠«یوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِی كِتَابَهُ بِیمِینِهِ فَأُولَئِكَ یقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلَا یظْلَمُونَ فَتِیلًا»
⭐«یوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ..»
🔰«روزی را که هر گروهی از مردم را با پیشوایان خودشان میخوانیم»
🔆امام صادق (ع) می فرماید: ای فضیل امام خودت را بشناس که اگر امامت را شناختی این امر (یعنی فرج حضرت مهدی) جلو، یا عقب بیافتد؛ ضرری متوجه تو نخواهد شد و کسی که امام خود را بشناسد و پیش از اینکه صاحب این امر قیام کند، بمیرد مانند کسی خواهد بود که در لشکر ایشان حضور داشته باشد، بعد آقا گفتند: نه! بلکه مانند کسی است که زیر پرچمش باشد، بعد آقا گفتند: نه بالاتر حتی، و بلکه مانند کسی است که در رکاب رسول الله (ص) به شهادت رسیده باشد. (1)
👌اینجاست بحث معرفت؛ که امام صادق (ع) می فرماید: فضیل امامت را بشناس، امامت را شناختی اگر ظهور جلو و عقب بشود واسه تو فرقی نمی کند؛ ظهور هم ندیدی، به ثوابش می رسی!
⚠️امامت را بشناس که فردا باید پشت سر امام زمانت قرار بگیری (فردای قیامت)
📚منبع:
(1)کافی، ج1، ص371
📘برگرفته از: کتاب سیمای ماه دوازدهم در سی جزء قرآن نوشته استاد اباذری از اساتید مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم
#آیات_مهدوی
#متن_آیات_مهدوی 1
💠☀️💠☀️💠☀️💠
🔰درس های انتظار در مکتب کریم اهل بیت(ع) راه جذب حداکثری به جبهه مهدی یاوران
📌قسمت 1⃣ از 3⃣
🔆 امام حسن(ع) همچون دیگر ائمه اطهار (ع) که نسبت به فقرا دستگیری و کمک داشتند، کمک رسان نیازمندان بودند اما تجلی کرامت در سیره امام حسن(ع) نمود بیشتری داشته است.
⚜حد بالای کرامت در سیره ایشان باعث شده به «کریم اهل بیت(ع)» مشهور شوند، ایشان هیچگاه فردی را که به درگاهشان مراجعه می کرد، ناامید بر نمی گردانند و اگر تاریخ زندگی ایشان را بررسی کنیم، درمی یابیم ایشان در رفع مشکل دیگران، هیچگاه کوتاهی نمی کردند و حتی بیش از درخواست سائلان به آنها می بخشیدند.
💠وجه تمایز کرامات حسنی : امام مجتبی(ع) بسیار متواصع بودند بطوری که براساس نقل «ابن شهر آشوب مازندرانی» در صفحه 23 جلد 4 «مناقب»، امام مجتبی(ع) روزی از مسیری می گذشتند و مشاهده کردند که چند فقیر، سفره کوچکی را پهن کرده و مشغول غذا خوردن هستند، تا آنان، امام(ع) را می بینند، ایشان را دعوت می کنند که ای پسر دختر رسول خدا(ص) مهمان ما باشید، امام(ع) می پذیرند و نزد آنها می نشینند و همان غذا را میل می کنند اما جالب این است که امام(ع) بعد از اینکه دعوت آنها را اجابت کردند، از آنها دعوت می کنند تا در مجلس و ضیافت ایشان شرکت کنند. امام مجتبی(ع) در این مهمانی غذای خوبی برای آنها تدارک دیدند و حتی لباس های مندرس آنها را هم نو کردند.
✅امام مجتبی(ع) سخاوتمندیِ منحصربفردی داشته اند، ایشان اولاً مصداق بارز کلام امیرالمومنین امام علی(ع) بودند که فرمودند: «قلبت را در جهت رحمت نسبت به تمام مردم سوق بده» یعنی تلاش کنید تا نسبت به تمام مردم رحمت داشته باشید؛ و امام حسن(ع) در این زمینه سرآمد بودند چنان که «بخاری» از علمای اهل سنت نقل می کند: امام حسن مجتبی(ع) در مسجدالحرام نشسته بودند که شنیدند بنده ای از خداوند 10 هزار درهم درخواست می کند تا مشکلاتش برطرف شود؛ در حالی که آن فرد انتظاری از حضرت(ع) نداشت اما ایشان آن مبلغ را برای وی فرستادند.
🔹ادامه دارد ....
🎤حجت الاسلام و المسلمین محمد براری، پژوهشگر مهدوی
💻خبرگزاری شبستان