#چهار_اثر_صدقه_دادن
💚خداوند در قرآن می فرماید:
«خُذْ مِنْ أمْوالِهِم صَدَقة تُطَهِّرُهُم وَ تُزَّکیهم بِها...»
«از اموال آنها صدقهای بگیر تا به وسیله آن، آنها را پاک سازی و پرورش دهی. ۱
🔰در روایات آثار دنیوی فراوانی برای صدقه دادن نقل شده است که به برخی اشاره میکنیم:
1⃣🔹 دفع بلا و دوری از مرگ بد:
امام باقر (علیه السلام ) میفرماید: صدقه هفتاد بلا را از انسان دور میکند و نیز مرگ سوء را از انسان دور مینماید؛ چرا که صاحب صدقه هرگز با مرگ سوء از دنیا نمیرود. ۲
2⃣🔹 بخشش گناهان:
امام على علیه السلام : فرمود: با صدقه و صله رحم، گناهان خود را پاک کنید و خود را محبوب پروردگارتان گردانید. ۳
3⃣🔹 شفای مریض:
از دیگر آثار مهم صدقه و انفاق، شفای مریض است. در روایات آمده است: «بیمارانِ خود را به وسیله صدقه درمان کنید... ۴
و در حدیث دیگری میخوانیم که مستحب است مریض با دست خود صدقه بدهد. ۵
4⃣🔹 دورکننده فقر:
امام باقر علیه السلام فرمودند: کار خیر و صدقه، فقر را مى بَرند، بر عمر مى افزایند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مى کنند. ۶
📚منابع:
۱(توبه/ 103)
۲(بحار،ج96،ص132)
۳(تصنیف غررالحکم ، ص 395 )
۴(من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 66 )
۵(من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 66 )
۶(من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 66 )
•┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
🍂🍃🌼🌺🌼🍃🍂🌼🌺🌼🍂🍃
❎ 👈 موانع استجابت دعا
🌿 امام سجاد عليه السلام به چند عامل اشاره فرمودند
5⃣ تاخیر انداختن در نمازهای واجب. یعنی نماز اول وقت. بعضی ها میگویند اول وقت با آخر وقت برای خدا فرقی ندارد. چرا فرق دارد. بچه ای که اول وقت مدرسه میرود با بچه ای که آخر وق ت می آید، فرقی ندارد ؟ نمره ده با نمره بیست یکسان است ؟ اینکه اول وقت به نماز می ایستد، یک امتیاز است. یک اهمیت است. در روایت داریم فضیلت نماز اول وقت به آخر وقت مثل فضیلت آخرت بر دنیا است. آخر وقت نماز خواندن، یک نوع رفع تکلیف است. اهمیت دادن نیست. واقعا بعضی ها که نماز می خوانند، انسان حجالت می کشد. این رکوع و سجده های سریع. این نماز شستشو است. شما هم این جوری حمام می رویید ؟ نماز شنا کردن در دریای بیکران الهی است. این ها را بیشتر اهمیت بدهید یکی درست ادا کردن نماز است و یکی اهمیت به نماز. درست ادا کردن همیشه به آرام خواندن نیست. آرام خواندن توجه را زیاد میکند ولی اینکه مثل کلاغ به زمین نوک زدن باشد، دیگر به توجه نمی رسد. جوانها این نماز برای شما پالایش است و شما را رشد می دهد. شما را ترقی می دهد. اگر همه نماز بخوانند یا نخوانند چیزی به بنده نمی دهند. خدا می فرماید: اگر همه عالم کافر بشوند، به او لطمه ای وارد نمیشود. چون او غنی محض است. به نماز اهمیت بدهید. بعضی ها وقتی بزرگتر میشوند، کمتر اهمیت می دهند. در مدینه جوانی بود که نماز میخواند ولی گناه می کرد. پیامبر گفت: غصه نخورید، گناهش برطرف میشود. انسان وقتی نماز نخواند یک نوع سد و حجابی برای او ایجاد میشود و کم کم گناه برای او عادی میشود. گناه برایش شیرین میشود. وای به حال کسی که ذائقه اش تغییر کند یعنی کسی که مسخره کردن را دوست دارد و وقتی میگویند نماز بخوان ناراحت میشود. جوانی میگوید: وقتی نماز صبح خواب میمانم خیلی نارحت می شوم. این ذائقه اش سالم است. وای بر کسی که نماز نمیخواند و لذت هم می برد.
6⃣ اینکه انسان بر و نیکی در زندگی اش نباشد. وقتی از خدا نیکی میخواهی خودت باید دست بده داشته باشید. من میگویم: خدایا به من رحم کن. خودت تا بحال به چند نفر رحم کرده ای ؟ به خانواده ات رحم می کنی ؟ یا با بدخلقی و زور و آزار خانواده ات را اذیت میکنی ؟ آقایی که خرج ی نمیدهد و معتاد است و دختر بزرگ در خانه دارد. بخاطر اعتیاد یک مرد، خانواده از هم می پاشد. جوان عزیر این را کنار بگذار، خودت را بدبخت می کنی، به خانواده ات رحم نمی کنی. طبیعی است که خدا هم به تو رحم نمیکند. کسی که دچار بدخلقی است، اول خودش را اذیت می کند، بعد با فحش و عصبانیت زن و بچه اش آزار می بینند، همکارانش آزار می ببیند، تو که حاضر نیستی با خشونت اخلاقی به دیگران رحم کنی، انتظار داری خدا به تو رحم کند. تو که آبروی دیگران را می ریزی میخوهی خدا ستار العیوب شما بشود. خودت خوبی دیگران را فراموش می کنی بیست سال است با خانم زندگی میکنی، ندار بودی، تو را دارا کرد. بی خانه بودی تو را خانه دار کرد تو را اولا دار کرد. این زن جوانی اش را به پای تو ریخت حالا که قدری شکسته شده فوری رفتی سر زندگی دوم. اسلام می گوید: اگر می ترسید عدالت را برقرار نکنید به همان یک زن اکتفا کنید. تو که خدمات خانم را بیتوجهی کردی و اهل نیکی نبودی و از خدا انتظار نیکی داری
7⃣ فحش و بددهانی مانع استجابت دعا است. زبانی که می خواهد یا رب بگوید، چطور فحش می دهد. در روایت داریم فحش دادن مانع ورود به بهشت است. این روایت را می توانید در جلد ۷۳ بحار الانوار کامل بخوانید. بنظر من عامل دیگر حق الناس است. دیگری بی احترامی به والدین است که مانع استجابت دعا میشود. این دو عامل مهمی است که مانع استجابت دعا است. خوب است اگر به مسئله دعا پرداخته میشود همه جانبه پرداخته بشود. شاید فردی بگوید هیچکدام از این ها در زندگی من نیست ولی باز دعای من برآورده نمیشود. باید دقت کنیم عواملی که باعث میشود دعا مستجاب نشود، متعدد است گاهی اوقات بحث عدم اجابت نیست، بحث تاخیر در اجابت است. در روایت داریم گاهی خداوند کسانی را که دوست دارد، دعای آنها را به تاخیر می اندازد. بهترین دعا در این دقایق پایانی عاقبت به خیری است.
🍂🍃🌼🌺🌼🍃🍂🌼🌺🌼🍂🍃
🍂🍃🌼🌺🌼🍃🍂🌼🌺🌼🍂🍃
❎ 👈 موانع استجابت دعا
🌿 امام سجاد عليه السلام به چند عامل اشاره فرمودند
1⃣ سوء نیت. یعنی نیت انسان سوء باشد. یکی از عواملی که به استجابت دعا کمک می کند حسن نیت است. انسان باید به خدا حُسن نیت داشته باشد. اگر به خودش سوء ظن داشته باشد اشکالی ندارد. به این معنا که کار خودش را بزرگ نبیند. نسبت به مردم و خالق حسن نیت داشته باشد، به استجابت دعا کمک می کند.
2⃣ ناپاکی درون. به این معنا که بعضی مواقع درون انسان با بیرون انسان مطابقت ندارد. یک نفاقی در انسان است. جلوی شما تعریف می کند و پشت سر شما غیبت می کند. هم با تملق و هم با غیبت ضربه می زند.
3⃣ نفاق از گناهان بسیار زشت نفاق است. البته نفاق درجاتی دارد. بعضی ها نفاقشان به حد کفر می رسد. در قرآن منافق اعتقادی را کفر نامیده است. و می فرماید این ها ایمان ندارند. ای پیامبر تو برای اینها طلب مغفرت هم بکنی فایده ای ندارد. منافق اعتقادی کسی است که می گوید من پیغمبر را قبول دارم ولی پشت سر او کفر می گوید. این منافق کافر است و ما با آنها کار نداریم. این نفاق یعنی دو چهره بودن با مردم. در صحرای محشر بعضی ها با دو زبان و دو چهره هستند.
4⃣ انسان خودش اعتقاد به اجابت نداشته باشد. بعضی ها میگویند: کار از دعا گذشته. تو خودت که دعا را قبول نداری، دعا این را حل نمی کند. در دعای انبیا می بینیم مُرده زنده شده است. بعضی مواقع ما خودمان در دعا یک یأسی از اجابت داریم طبیعی است که این دعا هم به اجابت نمی رسد
🍂🍃🌼🌺🌼🍃🍂🌼🌺🌼🍂🍃
🍃🌼🌺🌼🍃🍂🌼🌺🌼🍂🍃
🌺 نهی از اسراف 🌺
🍃🌸 یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکمْ عِندَ کلِّ مَسْجِدٍ وَکلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَایحِبُّ الْمُسْرِفِینَ 🌸🍃
ای فرزندان آدم! زیور های تان را در هر مسجدی برگیرید؛ وبخورید و بیاشامید، ولی زیاده روی نکنید که او اسرافکاران را دوست نمی دارد.
💠 نکته ها و اشاره ها 💠
1⃣ روش قرآن آن است که هر جا مردم را به استفاده از مواهب طبیعی و نعمت های الهی فرا می خواند، فوراً راه سوء استفاده و زیاده روی را سد و به اعتدال سفارش می کند؛ بیش از بیست آیه از قرآن کریم، به اسراف و زیاده روی اشاره و آن را نکوهش کرده است.
خوردن برای زیستن و ذکر کردن است تو معتقد که زیستن از بهر خوردن است سعدی
2⃣ ممنوعیت اسراف یک دستور مهم بهداشتی اسلام است؛ چرا که از نظر علم پزشکی، سرچشمه ی بسیاری از بیماری ها، پرخوری و باقی ماندن مواد اضافی در بدن است، که راه جلوگیری از آنها، اعتدال در غذا خوردن و جلوگیری از زیاده روی است.
💠 آموزه ها و پیام ها 💠
1⃣ از نعمت های الهی استفاده کنید و تغذیه ی معتدل داشته باشید.
2⃣ با اسراف در تغذیه از حد تجاوز نکنید و به خود زیان نرسانید
📚 منبع
تفسیر قرآن مهر، جلد هفتم، صفحه ۷۸
╰┅┅┅┅┅❀🔺️❀┅┅┅┅┅╯
🍂🍃🌼🌺🌼🍃🍂🌼🌺🌼🍂🍃
🍂🍃🌼🌺🌼🍃🍂🌼🌺🌼🍂🍃
💠#کدام_اسراف_است
🔅روزی امام هادی علیهالسلام به مجلس متوکّل خلیفه عباسی آمد و پهلوی او نشست. متوکّل دستار عمّامه امام را نگریست، دید که بهغایت، قماش آن نفیس است. از روی تعرّض گفت: «این دستار که بر سر داری، به چه قیمتی خریدهای؟» امام فرمود: «آنکس که برای من آورده، پانصد درهم نقره خریده است
🔅متوکّل گفت اسراف کردهای که عمامه پانصد درهمی بر سر نهادهای. امام فرمود من شنیدهام که در این ایام کنیزی زیبا به هزار دینار طلای سرخ خریدهای
🔅گفت بله درست است. امام فرمود: من برای شریفترین اعضای بدن خود پانصد درهم نقره دادهام و تو برای خسیسترین اعضای بدن خود، هزار دینار طلا پول دادهای بهراستی اسراف در کدام است؟
🔅متوکل خجل شد و گفت: «انصاف آن است که ما را روا نیست بر بنیهاشم تعرّض کنیم.» پس دستور داد صد هزار درهم صله، به خاطر این جواب، به خادمان امام تسلیم کنند.
📚 منبع : لطایف الطوایف صفحه ۵۷
💥💥امام عسگری علیهالسلام فرمود: «از اسراف کردن دوری کنید که اسراف از کار شیطان میباشد
📚 منبع بحارالانوار جلد ۵۰ صفحه ۲۹۲
🍂🍃🌼🌺🌼🍃🍂🌼🌺🌼
💠 زراره از امام باقر علیه السلام نقل کرده که آن حضرت فرمود:
«بُنِی الإسْلامُ عَلی خَمْسَةَ أشْیاءَ عَلَی الصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ و الحَجِّ وَ الصَّومِ وَ الوَلایةِ؛
اسلام بر پنج چیز بنا شده است: نماز، زکات، حج، روزه و ولایت.»
زراره پرسید: کدام یک از این پنج پایه برتر است؟ فرمود:
« اَلْوَلایةُ أَفضَلُ لِأنَّها مِفْتاحُهُنَّ وَ الْوالی هُوَ الدَّلیلُ عَلَیهِنَّ؛
ولایت اهل بیت علیهم السلام افضل است؛ زیرا ولایت کلید بقیه اعمال و برنامه های اسلام است و با راهنمایی ولّی (راستین) بقیه موارد به جای آورده می شود.»
🌸 معرفت ائمه اطهار علیهم السلام و پیوند اعمال عبادی و معنوی ماه رمضان با این کانون فضیلت و کمالات از ضروری ترین وظائف روزه داران عارف می باشد. در این راستا، در گفتارهای پیامبر صلی الله علیه و آله، دعاها و اذکار این ماه نکات مهمی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم.
🔆 صلوات فرستادن:
رسول خدا صلی الله علیه و آله در ضمن سخنانش در خطبه شعبانیه می فرماید:
« وَ مَنْ أکْثَرَ فِیهِ مِنَ الصَّلاةِ عَلَی ثَقَّلَ اللهُ مِیزانَهُ یوْمَ تَخِفُّ المَوازِینُ؛
هر کس در این ماه بر من صلوات بفرستد، خداوند متعال در روزی که کفّه ترازوها (ی اعمال نیک) سبک می شود، ترازوی او را سنگین خواهد کرد.»
صلوات از مهم ترین و شاخص ترین نشانه های پیوند با اهل بیت علیهم السلام است. مؤمنین روزه دار با ندای صلوات، ارادت قلبی خود را به اهل بیت اظهار می دارند و از دشمنانشان اعلام برائت می کنند.
🍃تثبیت امامت علی علیه السلام:
در فرازی دیگر رسول خدا صلی الله علیه و آله با علی علیه السلام سخن می گوید و بعد از اطلاع دادن به شهادت آن حضرت در ماه رمضان، مقام و جایگاه امیرمؤمنان علی علیه السلام را به عموم مسلمانان گوشزد می کند. در آخرین فرازهای خطبه، بعد از آنکه پرسش و پاسخی بین علی و پیامبر واقع می شود، دانه های اشک در چشمان مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله حلقه می زند و علی علیه السلام می پرسد: یا رسول الله! چرا اشک می ریزی؟ پیامبر می فرماید: به خاطر ستمی که در این ماه بر تو واقع می شود. یا علی! گویا من می بینم که تو در این ماه در حالی که مشغول به نماز هستی، شقی ترین فرد اولین و آخرین بر فرق تو ضربتی می زند که محاسنت از خون سرت رنگین می شود. علی علیه السلام در این هنگام پرسید: یا رسول الله! آیا هنگام ضربت خوردن، دین من سالم خواهد ماند؟ پیامبر پاسخ داد: بلی.
رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از این گفتگو به مقام ارزشمند علی علیه السلام پرداخته و فرمود:
«یا علی! مَنْ قَتَلَکَ فَقَد قَتَلَنی وَ مَن اَبْغَضَکَ فَقَدْ أبْغَضَنی وَ مَنْ سَبَّکَ فَقَدْ سَبَّنی لّأنَّکَ مِنِّی کَنَفْسی رُوحُکَ مِنْ رُوحی وَ طِینَتُکَ مِن طِینتَی إِنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی خَلَقَنی وَ إیاکَ وَ اصْطَفانی وَ إیاکَ وَ اخْتارَنی لِلنُّبُوَّةِ وَ اخْتارَکَ لِلْإِمامَةِ فَمَنْ اَنْکَرَ إمامَتَکَ فَقَدْ اَنْکَرَ نُبُوَّتی یا عَلِی اَنْتَ وَصِیی وَ اَبُو وُلدی وَ زَوجُ إبنَتی وَ خَلِیفَتی عَلی أُمَّتی فی حَیاتی وَ بَعْدَ مَوْتی اَمْرُکَ اَمْری وَ نَهْیکَ نَهیی اُقسِمُ بِالَّذِی بَعَثَنی بِالنُّبُوَّةِ وَ جَعَلَنی خَیرَ البَرِیةِ اِنَّکَ لَحُجَّةُ اللهِ عَلی خَلقِهِ وَ اَمِینِهِ عَلی سِرِّهِ وَ خَلِیفَتُهُ عَلی عِبادِهِ؛
ای علی! هر کس تو را بکشد، مرا کشته و هر که تو را خشمگین سازد، مرا به خشم آورده و هر که تو را دشنام دهد، مرا دشنام داده است؛ زیرا تو نسبت به من مثل خودم هستی، روحت از روح من و وجودت از وجود من است. همانا که خداوند هر دوی ما را آفرید و هر دوی ما را برگزید و مرا به نبوت و تو را به امامت برگزید. پس هر کس امامت تو را منکر شود، نبوت مرا انکار کرده است. یا علی! تو وصی من و پدر فرزندانم و همسر دخترم و جانشین من در امتم درحال حیات و بعد از رحلت من هستی. امر و نهی تو امر و نهی من است. سوگند به آن خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کرد و مرا بهترین مخلوقاتش قرار داد! تو حجت خدا بر مردم، امانتدار اسرار الهی و خلیفة خدا بر بندگانش می باشی!»
🌹محبت اهل بیت علیهم السلام مکمل عبادات
در دعای روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان برای تکمیل عبادات خود از درگاه ربوبی خواستار تقویت محبت اهل بیت علیهم السلام بوده، آرزو می کنیم که از دوستداران آن اولیاء الهی باشیم.
«اَللّهُمَّ اجْعَلْنی مُحِبّاً لِأوْلِیائِکَ وَ مُعادِیاً لِأعْدائِکَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خاتَمِ أنْبِیائِکَ
خداوندا! مرا از دوستان اولیاء خودت و از مخالفین دشمنانت و از رهروان راه و روش خاتم پیامبرانت صلی الله علیه و آله قرار بده»
╰┅┅┅┅┅❀🔺️❀┅┅┅┅┅╯
•┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
💠 مسئله: آیا با غسل زیارت می شود نماز واجب خواند؟
🔆آیات عظام امام، بهجت، خامنه اى، صافى و فاضل:
خیر، تنها با غسل جنابت مى توان نماز خواند؛ ولى با غسل هاى دیگر مانند غسل زیارت باید وضو هم گرفت. همان، ۳۹۱ ۶۴۶.
🔆 آیةاللَّه مکارم:
با همه غسل هاى واجب و مستحب مى توان نماز خواند و گرفتن وضو واجب نیست. اما احتیاط مستحب آن است که در غیر غسل جنابت، (مانند غسل زیارت) وضو هم بگیرد. توضیح المسائل مراجع، م ۳۹۱ و ۶۴۶.
🔆آیات عظام تبریزى، سیستانى، نورى و وحید:
با همه غسل هاى واجب و مستحب غیر از غسل استحاضه متوسطه مى توان نماز خواند؛ اگر چه احتیاط مستحب آن است که در غیر غسل جنابت، (مانند غسل زیارت) وضو هم بگیرد. همان، م ۳۹۱ و ۶۴۶؛ وحید، توضیح المسائل، م ۳۹۷ و نورى، توضیح المسائل، م ۳۹۲
♥️ «حب»؛ یعنى، رغبت و میل انسان به چیزى. اگر این میل باطنى و رغبت دل به چیزى شدید و قوى شود، آن را عشق مىنامند. جایگاه حب اهل بیت(علیهم السلام) را باید از قرآن و روایات اخذ کرد.
در اهمیت و جایگاه محبت اهل بیتعلیهم السلام همین بس که قرآن، آن را تنها پاداش رسالت پیامبرصلى الله علیه و آله معرفى کرده است:
«قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى»؛
« بگو از شما هیچ پاداشى درخواست نمىکنم، جز آنکه نزدیکان مرا دوست بدارید».
🌸 رسول اکرمصلى الله علیه و آله مىفرماید:
«لا یؤمن احدکم حتى اکون احبّ الیه من ولده و والده و الناس اجمعین»؛
«هیچ کس از شما ایمان ندارد؛ مگر اینکه من نزد او، از فرزندانش و پدرش و همه مردم محبوبتر باشم».
ایمان مشروط به محبت آن حضرت اصل ایمان را مشروط به «حبّ» خود مىداند و در روایتى دیگر براى آن، مرتبه بالاترى معرفى مىکند:
«لایؤمن عبد حتى اکون احب الیه من نفسه ویکون عترتى احب الیه من عترته و یکون اهلى احب الیه من اهله و یکون ذاتى احب الیه من ذاته»؛
«هیچ بندهاى ایمان ندارد، مگر اینکه من نزد او، از خودش محبوبتر باشم و ذریه من پیش او، از ذریه خودش محبوبتر باشد و اهل من پیش او، از اهل خودش محبوبتر باشند و ذات من نزد او، از ذات خودش محبوبتر باشد».
🔆پیامبرصلى الله علیه و آله در این روایت، شرط ایمان را حُب خود و اهلبیت خویش - آن هم در مراحل بالاتر - معرفى کرده است؛ زیرا به طور معمول انسان به خود علاقه شدیدى دارد و او نزد خود از همه محبوبتر است؛ سپس فرزندانش و آن گاه دیگر نزدیکان او.
🔅اما وقتى انسان در حُب کسى، به مرتبه بسیار بالا مىرسد، او را بر خود و فرزندان، نزدیکان و همه کسان دیگر ترجیح مىدهد و این همان مرتبه شدید و قوى حب است که به آن «عشق» مىگویند.
💠 بنابراین حب اهل بیت و ائمه اطهار(علیهم السلام)، باید در حد اعلا باشد و هر اندازه از این حد فروتر باشد، به همان اندازه ایمان شخص، نقص و کاستى دارد.
🍃به عبارت دیگر درجات ایمان با درجات حبّ پیامبر اکرمصلى الله علیه و آله و اهل بیتعلیهم السلام پیوستگى دارد و با آن سنجیده مىشود.
💠 دوستى اهل بیتعلیهمالسلام در عمل
امام باقرعلیه السلام مىفرماید:
«یا جابر! بلّغ شیعتى عنّى السلام و اعلمهم انه لا قرابة بیننا و بین اللّه عزوجل و لا یتقرّب الیه الا بالطاعة یا جابر من اطاع اللّه و احبنا فهو ولینا و من عصى اللّه لم ینفعه حبنا»؛
«اى جابر! از طرف من، به شیعیانم سلام برسان و به آنان اعلام کن که هیچ قرابت و خویشاوندى بین ما و خداى عزوجل نیست و فقط با اطاعت و بندگى به درگاه الهى تقرّب مىیابد. اى جابر! هرکس خدا را اطاعت کند و همراه آن به ما محبت ورزد، دوست و محبّ ما است و هرکس خدا را معصیت کند، حب ما برایش نافع نیست».
💎بنابراین اولین شرط حب اهل بیتعلیهم السلام اطاعت از حق تعالى و پرهیز از گناه است. ممکن است کسى درجه پایین محبت همان میل باطنى و رغبت درونى را داشته باشد؛ ولى عملاً اهل معصیت هم باشد! چنین حبّى، چندان سود بخش نیست. البته معصیتهاى اتفاقى - که بعد از آن توبه باشد - باعث نمىشود حب اهل بیتعلیهم السلام سودى نبخشد.
🌺حضرت علىعلیه السلام فرمود:
«انا مع رسول الله و معى عترتى على الحوض، فمن ارادنا فلیأخذ بقولنا ولیعمل بعملنا...»
«من با رسول خدا(صلى الله علیه و آله) در حالى که عترت من هم با من هستند، بر حوض اشراف داریم. پس هر کس ما را مىخواهد، هم باید گفتار ما را بگیرد و هم عمل ما را، عمل کند ...». بنابراین محبت باید در عمل جلوهگر شود.
راههاى کسب دوستى اهلبیتعلیهم السلام
1⃣ معرفت اهل بیتعلیهم السلام:
در پرتو معرفت امام، به کمالات و ویژگىهاى او بیشتر واقف مىگردیم و این آشنایى به طور طبیعى شیفتگى و محبّت را در پى دارد.
🍂امام صادقعلیه السلام مىفرماید:
«الامام عَلَم بین اللّه عزوجل و بین خلقه، فمن عرفه کان مؤمنا و من انکره کان کافرا»؛
«امام آن شاخص آشکار است که بین خداى عز و جل و خلقش قرار گرفته است. پس هر کس او را شناخت، مؤمن مىگردد و هر کس او را انکار کرد ، کافر مىگردد». مؤمن بودن، فرع بر شناخت امام است.
2⃣ اطاعت از اهل بیتعلیهمالسلام:
اگر کسى شناخت لازم و کافى از اهل بیتعلیهم السلام پیدا کرد، اطاعت از آنان را بر خود لازم مىداند ولى گاهى شناخت در آن حد بالا نیست، در این صورت چه بسا نسبت به اوامر آنان سرپیچى کند! عصیان به هر اندازه باشد، به همان مقدار کدورت و بغض مىآورد. کدورت و بغض، ضد صفا و حب است.
•┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
💠 حضرت امام حسن عسکرى علیهالسلام یازدهمین پیشواى شیعه است، رهبرى که در تمام عمر کوتاه خویش (28 سال) مدّتى را در پادگانى در سامرّا، به همراه پدرش امام هادى علیهالسلام ،تحت مراقبت بسیار شدید دستگاه استبدادى خلفاى بنى عبّاس قرار داشت،و بعد از شهادت پدر بزرگوارش، این حالت استمرار یافت و نیز بارها به زندان جبّاران زمان، گرفتار شد.
دوران امامت آن رهبر بزرگ الهى بیش از شش سال به درازا نکشید.
آن بزرگوار، همانند پدرانش به همه فضائل و خوبىها آراسته و از همه بدىها پیراسته بود. او آن چنان در قلّه شکوهمند کمال و فضیلت قرار داشت که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستودهاند بلکه دشمنانِ کینه ورز و سرسخت، به مدح و ستایش او پرداختهاند. براى نشان دادن این حقیقت، به چند نمونه اشاره مىشود.
🌸تجلّى فضائل
احمد بن عبیداللّه بن خاقان ـ که پدرش از مهرههاى مهمّ دستگاه خلافتِ ستم پیشه بنى عبّاس و از وزیران آن به شمار مىرفت و خود نیز از مخالفان و معاندانِ سرسخت امامان علیهمالسلام بود و که در برههاى، از طرف حکومت، مسئولیت گرفتن مالیات را در قم، به عهده داشت ـ مىگوید:من در سامرّا ندیدم و نشناختم مردى را در میان علویّان، همانند حسنبنعلى.
وى از جهت وقار، عفاف، بزرگوارى و بخشندگى، در میان علویّان، فرماندهان ارشد نظامى، وزراء و همه مردم، «نمونه و الگو» بود. و با هر کس سخن مى گفتى، او را مىستود و به نیکى یاد مىکرد.
🔆روزى ابو محمّد بر پدرم عبید اللّه بن خاقان وارد شد، من او را نگریستم آثار بزرگى و عزّت و جلالت از سیماى او پیدا بود. پدرم، مقدم او را گرامى داشت و او را بسیار تکریم کرد. من از این روش پدرم، ناراحت و عصبانى شدم، از او سبب این بزرگداشت را پرسیدم، و خواستم که آن شخصیّت را به من معرّفى کند، پدرم گفت:
«او پیشواى شیعیان و بزرگ خاندان بنىهاشم است. او کسى است که شایستگى پیشوایى امّت را دارد، چون خصلتهاى برجستهاى دارد؛ همچون: فضیلت، پاکى، وقار و متانت، صیانت نفس، زهد و بىرغبتى به دنیا، عبادت، اخلاق نیکو، صلاح و تقوا.»
آنگاه احمد بن عبیداللّه مىافزاید:
ابومحمّد ابن الرّضا، در نهایت بزرگى و والائى بود.»
🍃اخلاق وتحوّل آفرینى
حکومت ستمگر بنى عبّاس، امام عسکرى علیهالسلام را نزد شخصى به نام: على بن نارمش ـ که یکى از عناصر جنایتکار و از دشمنان سرسخت آلابوطالب بود ـ زندانى کرد. سران بنى عبّاس به او گفتند: ابومحمّد ابنالرّضاء را تا توان دارى، آزار و اذیّت ده و او را به قتل برسان. از زندان نمودن حضرت، چند روزى نگذشت، تا اینکه دیدند علىبن نارمش با آن همه دشمنى و عداوت، در برابر امام سر به زیر افکنده و آن چنان جذبه و عظمت و خُلق و خوى حضرت عسکرى در او تأثیر نهاده که به حضرت نگاه نمىکند.وقتى امام عسکرى علیهالسلام از این زندان خلاص شد، على بن نارمش آن چنان دچار تحوّل روحى و معنوى گردید که دیدگاهش درباره حضرت، تغییر یافت و در گروه شایستگان زمان قرار گرفت.
🔆بار دیگر امام حسن عسکرى علیهالسلام را نزد صالح بن وصیف زندانى کردند، او نیز شخصى پلید و بى رحم بود. گروهى از جنایت پیشگان بنى عبّاس نزد صالح بن وصیف رفتند و درباره امام به گفت و گو پرداختند. زندانبان به آنان گفت: آخر من چه کار کنم؟ دو نفر از بدترین افراد را بر او گماشتم، بعد از گذشت چند روز، باشگفتى دیدم آن دو به نماز، عبادت و روزه روى آوردهاند، به آنان گفتم: چه چیز اتفاق افتاده است؟ گفتند:
«ما چه گوییم در پیرامون مردى که روزها روزه و شبها تا سحر نماز مىخواند، کمتر سخن مىگوید و به کارهاى غیر ضرورى نمىپردازد! ما هنگامى که به او مىنگریستیم، بدنمان به لرزه مىافتاد و توان استقامت در خود نمىدیدیم.»
🔆سخاوت و بخشندگى
امام حسن عسکرى علیهالسلام بسان اجداد بزرگوارش در بخشندگى و کمک به مردم یگانه روزگار بود. شخصى به نام محمد بنعلى همراه پدرش ـ که از خاندان علویان بودند؛ ولى از گروه واقفیّه به شمار مىرفتند ـ در زندگى دچار بحران شدند و در مضیقه مالى سختى قرار گرفتند.
وى مىگوید: پدرم گفت: برویم نزد این مرد ـ امام حسن عسکرى ـ چون خصلت «بخشندگى» او را زیاد شنیده بودیم. در راه که مىرفتیم، پدرم گفت: اى کاش آن حضرت براى برآوردهشدن سه نیاز من، کمکم کند! من هم با خود گفتم: اى کاش به سه نیاز من توجّه و عنایت کند!
نزد آن حضرت رفتیم، از حال ما پرسید، پاسخ دادیم. هنگامى که با امام خداحافظى کرده و از خانه خارج شدیم، خادم حضرت آمد و به اندازهاى که نیاز داشتیم و آرزو کرده بودیم، کیسه هایى از اشرفى به ما داد.
آنان با آنکه از امام عسکرى علیهالسلام کرامت دیدند؛ ولى دست از مرام خود برنداشتند.
•┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•