eitaa logo
آرشیو مطالب(سخنرانی)
2.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
61 فایل
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 تعرفه وتبلیغات👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼 @kianatv ─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ‌✤༅═┅─ #کانال_آرشیو_مطالب_سخنرانی #احادیث_روایات_صوت_متن_سخنرانی @archive_mataleb_sokhanrani
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 یکی از مردان خود ساخته و خداخواه، و راضی بقضای الهی مرحوم حاج میرزا جواد آقای ملکی تبریزی را نام می‌برند که در عصر مرحوم آیت الله حائری از اساتید مهم اخلاق و تربیت اسلامی بود. روزهای هیجدهم ذی الحجه یعنی روز غدیر برای تهنیت گفتن باو بمحضرش می‌شتافتند، و بشرف دستبوسی او نائل می‌شدند، عید غدیری بود جمعیت انبوهی برای تبریک‌گوئی بمحضرش رفته بودند، فرزند بزرگوارش که در سنین جوانی قرار داشت از مهمانان پذیرائی می‌کرد. برای آوردن شربت به‌اندورن خانه رفت، ولی باز نگشت، پس از چند لحظه صدای شیون از زنان درون خانه برخاست، حاجی به‌اندرون شتافت زنان را امر بسکوت کرد، آنگاه سبب ناله آنان را پرسید، معلوم شد جوانش برای شستن ظرف کنار حوض رفته، بر اثر لیزی پاشوره، بدورن حوض افتاده، پیشانیش شکسته آنگاه زیر آهنی که برای حفظ بچه‌های کوچک روی حوض انداخته بودند مانده و مرده است، مادر و خواهر و زنان محرم از دیر کردن او نگران شده، چون بدنبالش رفتند او را مرده یافته از حوض بیرون آورده بودند، حاجی از زنان تقاضا می‌کند تا رفتن مهمانان سکوت را رعایت کنند، سپس خود به پذیرائی تازه‌واردین مشغول شده و با چهره‌ای باز بنوازش مهمانان می‌پردازد!! ساعت نزدیک ظهر می‌شود، بعضی از دوستان را از رفتن منع می‌کند و آنان را به تناول غذای ظهر دعوت می‌نماید، با دوستان خصوصی نماز جماعت بجای آورده، غذا می‌خورد، سپس بآنان می‌گوید: علت اینکه از شما خواستم بمانید این است، که خداوند مهربان امروز که روز ولایت و نصب امیر المؤمنین بمنصب خلافت از رسول الله است بمن عیدی عنایت فرموده و عیدی من انتقال جوان من بجهان بعد است، مرا کمک کنید تا به کفن و دفن او مشغول گردیم، میگویند تا پایان برنامه زبانش مشغول تلاوت آیات حق بود، و از آنحضرت کلمه‌ای که نشانگر نارضایتی او از آن قضا باشد شنیده نشد، آری این است معنای حکومت بر نفس، صبر بر مصیبت، تسلیم در برابر خواسته حق، رضای بقضای الهی. نظیر این برنامه را از فقیه بزرگ مرحوم صاحب جواهر نقل می‌کنند: مردیکه نوشتن فقه استدلالی را در جوانی شروع کرد و به پیری پایان داد و مشغول نوشتن حقوق اسلامی بود که خبر مرگ فرزندش را شنید، خدا را شکر کرد و باندازه لازم یکسان خود پول داد و گفت وظیفه من بیش از این نیست، آنچه بر عهده من است پرداخت مخارج کفن و دفن است، سپس مشغول نوشتن بقیه برنامه فقه شد و باجرای تعهد و مسئولیتی که برای نشر برنامه‌های خداوند بعهده داشت همت گماشت، راستی باید بر چنین نفوسی هزاران آفرین گفت و از اینان بعنوان بهترین نمونه رضای بقضا یاد کرد. یکی از اعلام شیعه که برحمت ایزدی و اصل شد می‌گفت: بهنگامیکه در نجف اشرف بتحصیل علوم اسلامی مشغول بودم، محضر مرجع بزرگ مرحوم سید اصفهانی مشرف شده و بدو عرض حاجت کردم و مشکل اقتصادی خویش را که سخت رنجم می‌داد با وی در میان گذاشتم، بمن وعده داد اما برای فردای آن روز در نماز عشا که فردایش بنا بود بمن رسیدگی کند سر فرزند جوانش را بریدند، غوغای عظیمی شد، ولی مرجع شیعه با کمال آرامش نمازش را بپایان برد و پرسید چه خبر است، گفتند برای فرزند شما پیش‌آمدی شده او را به بیمارستان بردند، فرزند سید درگذشت تمام علما و اصناف و قبائل نزدیک به نجف برای تشییع حاضر شدند، من نیز در جمع مشایعت کنندگان بودم، مشکلم از یاد رفته بود، در حال تشییع بباریک راهی رسیدیم که پیش از چند نفر نمی‌توانست از آن عبور کند، سید مرا دید، احضارم کرد، بدون اینکه کسی بفهمد وجهی بمن داد، مقدار وجه داده شده گره از مشگلم می‌گشود: درحالیکه زبانش بذکر حق مشغول بود فرمود: مرا دعا کن، غرق تعجب بودم، پدری داغدیده، فرزند کشته در میان آنهمه جمعیت، چگونه جمعیت خاطرش را پریشان نکرده و دردمندی چون مرا فراموش ننموده: آیاا ین معنای تسلیم بحق و رضای بقضا نیست، این برنامه ترجمه روح عظیم اولیاء خدا نیست معنی تملک نفس چیست، و پیروز بر هوای نفس کیست.؟!
💠 قال ابو عبد الله(ع): العجب یا حفص لما لقی علی بن ابی طالب!! انه کان له عشرة الاف شاهد لم یقدر علی اخذ حقه و الرجل یاخذ حقه بشاهدین. 🌸 امام صادق(ع) فرمود: ای حفص! شگفتا از آنچه علی بن ابی طالب(ع) با آن مواجه شد! او با ده هزار شاهد و گواه (در روز غدیر) نتوانست حق خود را بگیرد، در حالی که شخص با دو شاهد حق خود را می گیرد. 📚 بحار الانوار: 37، 140
💠 جناب رسول خدا بین اصحاب خود عقد برادرى برقرار کرد، به این خاطر عقد برادرى در این روز با برادران مؤمن سزاوار است و کیفیت آن بصورتى که شیخ ما در کتاب «مستدرک الوسائل» از کتاب «زاد الفردوس» نقل فرموده است چنین است: دست راست خود را بر دست راست برادر مؤمن خود بگذارد، و بگوید: 🌸 وَاخَيْتُكَ فِي اللَّهِ وَ صَافَيْتُكَ فِي اللَّهِ وَ صَافَحْتُكَ فِي اللَّهِ وَ عَاهَدْتُ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ وَ كُتُبَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ الْأَئِمَّةَ الْمَعْصُومِينَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ عَلَى أَنِّي إِنْ كُنْتُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ الشَّفَاعَةِ وَ أُذِنَ لِي بِأَنْ أَدْخُلَ الْجَنَّةَ لا أَدْخُلُهَا إِلّا وَ أَنْتَ مَعِي در راه خدا برادرت شدم، و در راه خدا دوست با صفایت گشتم، و در راه خدا با تو دست دادم، و با خدا و فرشتگان، و کتاب هایش و رسولان و پیامبرانش، و امامان معصوم (درود بر آنان) عهد کردم، بر اینکه اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم، و به من اجازه داده شدکه وارد بهشت شوم، به بهشت وارد نشوم مگر اینکه تو هم با من باشى. آنگاه براد مؤمن بگوید: پذیرفتم سپس بگوید: همه حقوق برادرى را از تو ساقط کردم، به جز شفاعت و دعا و زیارت. فیض کاشانى در کتاب «خلاصة الاذکار» ، صیغه اخوّت را قریب به همین صورت ذکر کرده، آنگاه فرموده: طرف مقابل قبول نماید براى خود، یا موکّل خود به لفظى که دلالت بر قبول نماید. سپس از یکدیگر جمیع حقوق برادرى را جز دعا و زیارت ساقط کنند.
زندگی نامه امام موسی کاظم معصوم نهم حضرت موسی بن جعفر (ع) نام مبارک : موسی  لقب معروف : کاظم  کنیه شریف : ابا ابراهیم  نام پدر : جعفر صادق  نام مادر : حمیده خاتوم  محل ولادت : ابوا ء  تاریخ ولادت : هفتم صفر سال صد و بیست و هشت هجری  محل شهادت : بغداد زندان هارون  تاریخ شهادت : بیست و پنجم رجب صدو هشتاد و سه هجری  علت شهادت : خرمای زهر آلود  محل دفن کاظمین  نام قاتل : هارون الرشید خلیفه عباسی  مدت عمر : پنجاه و پنج سال  مدت امامت : سی و پنج سال  دوران زندگی در دو بخش : دوران قبل از امامت از سال 128 تا 148 هجری قمری بیست سال دوران بعد از امامت از سال 148 تا 183 هجری قمری سی و پنج سال در عصر منصور دوانیقی ، مهدی عباسی ، هادی عباسی ، و هارون الرشید که بیشتر امامت آن حضرت در زمان هارون بود و آن حضرت در زمان هارون بود و آن حضرت حدود چهارده سال از عمر مبارک خود را در زندان به سر برد
♥️ حرم شد خانه‌ام وقتی سلامت کردم و دیدم زیارت‌هایِ ما حتی میانِ خانه می‌چسبد   ♡ الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ،  عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ، ♡ 🌱 السَّلام عَلَى الحُسَيْن 🌱 وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ 🌱 وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ 🌱 وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ 🤚      【ع】♥️
دل را به طهورای ولایت برید حاجت خود به باب حاجت برید نگویم این را که خدا عالم است باب الحوائج بخدا کاظم است میلاد هفتمین فخر عالم امکان باب الحوائج، موسی بن جعفر(ع) بر شما مبارک باد.
🥀پنجشنبه است و منتظران آسمانی 🥀آنها را خوشحال کنیم 🥀با ذکر فاتحه و صلوات  🥀زیارت اهل قبور🥀 🥀السَّلامُ عَلي اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا اَهْلَ لا اِلهَ اللهُ بِحَقَّ لااِلهَ اِلَّا اللهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا اِلهَ الَّا اللهُ مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا لااِلهَ اِلَّا الله بِحَقَّ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ اِغْفِرْلِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ وَاحْشُرْنا في زُمْرَهِ منَ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُحَمَّد رَسُولُ اللهِ عَليٌّ وَلِيُّ اللهِ:🥀 🥀هر كس اين زيارتنامه 🥀را در قبرستان بخواند 🥀خداوند ثواب پنجاه سال عبادت 🥀به او مي‌دهد 🥀و گناهان پنجاه سال 🥀را از او و پدر و مادرش بيامرزد
💥 مشخصات امام کاظم (ع) نام : موسی(ع) لقب : کاظم(ع) کنیه : ابوالحسن(ع) مقام : امام هفتم(ع) نام پدر : جعفر(ع) نام مادر : حمیده خاتون تاریخ ولادت : ۷صفر سال ولادت : ۱۲۸هجری محل ولادت : ابواء،منطقه­ی بین مکه و مدینه مدت عمر شریف : ۵۵سال تاریخ شهادت : ۲۵رجب سال شهادت : ۱۸۳هجری محل شهادت : بغداد- زندان هارون سبب شهادت : مسمومیت با خرمای زهر آلود محل دفن : کاظمین نام قاتل : هارون توسط سندی بن شاهک تعداد فرزندان : ۱۸پسر و ۱۹دختر خلیفه ی زمان ولادت : ولید بن عبد الملک خلیفه ی زمان شهادت : هارون الرشید 🌟 ┄┄┅🍃🌸♥️🌸🍃┅┅ 🌸🍃 🍃 اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت سلام الله علیها 🤲
🍃🌹 زیارت امام موسی کاظم (ع)🌹🍃 🥀🍃اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِیِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْیَارِ وَ عَیْبَةِ الْأَنْوَارِ وَ وَارِثِ السَّکِینَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْحِکَمِ وَ الْآثَارِ الَّذِی کَانَ یُحْیِی اللَّیْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ بِمُوَاصَلَةِ الاسْتِغْفَارِ حَلِیفِ السَّجْدَةِ الطَّوِیلَةِ وَ الدُّمُوعِ الْغَزِیرَةِ وَ الْمُنَاجَاةِ الْکَثِیرَةِ وَ الضَّرَاعَاتِ الْمُتَّصِلَةِ وَ مَقَرِّ النُّهَى وَ الْعَدْلِ وَ الْخَیْرِ وَ الْفَضْلِ وَ النَّدَى وَ الْبَذْلِ وَ مَأْلَفِ الْبَلْوَى وَ الصَّبْرِ وَ الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ وَ الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَیْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِیهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ،بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ وَ وِلاءٍ مَسْلُوبٍ وَ أَمْرٍ مَغْلُوبٍ وَ دَمٍ مَطْلُوبٍ وَ سَمٍّ مَشْرُوبٍ اللَّهُمَّ وَ کَمَا صَبَرَ عَلَى غَلِیظِ الْمِحَنِ وَ تَجَرَّعَ غُصَصَ الْکُرَبِ وَ اسْتَسْلَمَ لِرِضَاکَ وَ أَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَکَ وَ مَحَضَ الْخُشُوعَ وَ اسْتَشْعَرَ الْخُضُوعَ وَ عَادَى الْبِدْعَةَ وَ أَهْلَهَا وَ لَمْ یَلْحَقْهُ فِی شَیْ‏ءٍ مِنْ أَوَامِرِکَ وَ نَوَاهِیکَ لَوْمَةُ لائِمٍ صَلِّ عَلَیْهِ صَلاةً نَامِیَةً مُنِیفَةً زَاکِیَةً تُوجِبُ لَهُ بِهَا شَفَاعَةَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِکَ وَ قُرُونٍ مِنْ بَرَایَاکَ وَ بَلِّغْهُ عَنَّا تَحِیَّةً وَ سَلاما وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ فِی مُوَالاتِهِ فَضْلا وَ إِحْسَانا وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَانا إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَمِیمِ وَ التَّجَاوُزِ الْعَظِیمِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.🥀🍃 💚
مروت و جوانمردی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدلله رَبِّ الْعالمِینَ وَ صلّیَ اللهُ عَلَى خَیر خَلْقه محَمَّد و آله الطَّاهرِین‏ 💠داستان [ایجاد انگیزه] در جنگ صفین  هنگامی که دو لشکر معاویه و امیرالمؤمنین در اطراف رود فرات به هم نزدیک شدند، معاویه به یارانش دستور داد: پیش دستی کنید و قبل از آن که علی و سپاهیانش به محل کارزار برسند، آب را بر آنها ببندید. آب به روی سپاهیان علی (ع) بسته می شود. علی (ع) به معاویه پیام داد که: «بهتر است ابتدا با یکدیگر مذاکره کنیم، بلکه بتوانیم با مذاکره مشکل را حل کنیم و گرهی را که می شود با دست باز کرد، نباید با دندان باز کنیم و تا ممکن است از کاری که میان دو گروه از مسلمانان، جنگ و خونریزی راه می اندازد، بپرهیزید. هنوز ما به محل نرسیده شما آب را بستید». ولی معاویه جنگ را به علی (ع) تحمیل کرد و لشکر امیرالمؤمنین حمله کردند و دشمن را تا چند کیلومتر آن طرف تر، عقب راندند. شریعه (بخش قابل استفاده از رودخانه) را در اختیار گرفتند. جلوی آب را بستند و معاویه چون بی آب ماند، نامه ای التماس آمیز به علی(ع) نوشت. اصحاب علی (ع) گفتند: «محال است؛ زیرا که ما چنین کاری را ابتدا شروع نکردیم. شما اول این کار را کردید و گفتید آب به شما نمی دهیم» ولی امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: «نه ما هرگز چنین نمی کنیم؛ این، عملی است ناجوانمردانه. من با دشمن در میدان جنگ، روبرو می شوم ولی هرگز بدین شکل، نمی خواهم پیروزی کسب نمایم. این شیوه ها از عمل و شأن من به دور است و از شأن یک مسلمان عزیز و با کرامت هم به دور است». این را می گویند مروت و مردانگی، و مروت بالاتر از شجاعت است. ملای رومی، راجع به علی (ع) گفته است: در شجاعت، شیر ربّانیستی در مروّت، خود که داند کیستی ✅بیان موضوع یکی از واژه هایی که همیشه در مورد انسان های خودساخته و آزاده بکار برده می شود همین صفت «مروّت» است. این کلمه ـ که از ریشه «مرء» گرفته شده است که به معنای «مرد» است ـ معادل مردی و مردانگی است. ➖با توجه به مطالب و احادیث و نقل چند نمونه، به این نتیجه می رسیم که مروّت، عبارت است از: انسانیت و تخلّق به جمیع صفات پسندیده و دوری از تمامی صفات زشت. ➖در عدالت، علاوه بر ترک گناهان کبیره و اصرار نکردن بر گناهان صغیره، انجام ندادن کار خلافِ مروّت هم شرط است؛ یعنی: متخلق شدن به اخلاق افراد زمان و مکان خود؛ یعنی فرد فعلی را که در نزد عامه مردم مستهجن است، مرتکب نشود. البته سنت های حسنه از این امر، استثنا شده اند؛ اگرچه مردم آن را مستهجن بشمارند و عامه مردم آن را ترک کنند. مانند سرمه کشیدن، حنک بستن و حناکردن، و... مادامی که رجحان شرعی دارند. 🔵احادیث ➖امام کاظم(ع) فرمود: لا دِينَ لِمَنْ لا مُرُوءَةَ لَهُ. ترجمه كسي كه مروت ندارد، دين ندارد.(۱) ➖ «أَلْمُــرُؤَةُ اِسْمٌ جـامِـعٌ لِسائِرِ الْفَضائِلِ وَ الْمَحاسِنِ».  مروّت، نامى است فراگيرنده هـمه فضيلت ها و خـوبى ها.(۲) ➖حضرت على (ع) فرمود:  « مُرُوَّةُ الرَّجُلِ عَلى قَدْرِ عَقْلِهِ».  مروّت هر كس به قدر عقل و انديشه اوست.(۳) ➖حضرت على(ع) فرمود:  « أَلْمُـرُوَّةُ تَحُثُّ عَلَى الْمَكارِمِ» مـروّت، آدمـى را بـه صفات عالى برمى انگيزاند.(۴)  ➖حضرت على(ع) فرمود:  « أَلْمُـرُوَّةُ تَمْنَعُ مِنْ كُلِّ دَنِيَّةٍ» مـــروّت، انسان را از هرگونه پستى باز مى دارد.(۵) ➖حضرت على(ع) فرمود:   «مِنْ أَفْضَـلِ الدّينِ أَلْمُـرُوَّةُ، وَلاخَيْرَ فى دينٍ لَيْسَ لَهُ مُرُوَّةٌ». مروّت، از برترين هاى هر آيينى است و هـر ديـنى كه مـروّت نـدارد، خـيرى هم در آن نيـست.(۶) ➖مردى خدمت امام رضا عليه السلام رسيد و عرض كرد:أَعْطِنى عَلى قَدْرِ مُرُوَّتِكَ به من بقدر جوانمردى تان بخشش و عنايتى كنيد.امام فرمود: «لايَسَعَنى ذلِكَ»در توانم نيست. مرد گفت:« عَلى قَدْرِ مُرُوَّتى».پس به مقدار مروّت خودم چيزى به من بدهيد. امام فرمود:« أَمّا اِذا فَنَعَمْ، فَأَعْطاهُ مِأَتَى دينارٍ».«اكنون مى توانم». و دويست دينار به وى عطا كرد.(۷) ➖حضرت على(ع) فرمود:  « أَلْفُتُوَّةُ عَـلى أَرْبَـعَةٍ: أَلتَّواضُعُ مَعَ الدَّوْلَةِ، وَ الْعَفْوُ مَعَ الْقُدْرَةِ، وَالنَّصيحَةُ مَعَ الْعَداوَةِ، وَ الْعَطِيَّةُ بِلا مِنَّةٍ».  جوانمردى چهار گونه است: فروتنى، هنگام فرمانروايى و حكومت. گذشت، هنگام قدرت. خيرخواهى، هنگام دشمنى. و بخشش بدون منت گذاردى.(۸)
🟢نشانه های مروت در روايات، براى جوانمرد، اوصاف و نشانه هاى زيادى بيان شده، كه به چند نمونه اشاره مى شود: ۱ ـ «عفو و گذشت»: روح هاى بزرگ، ظرفيتِ عفو هم دارند، ولى افراد حقير و فرومايه، به سرعت درصدد انتقام بر مى آيند. ۲ ـ «آغاز به نيكى»: نياز را ديدن و شنيدن و پاسخ مساعد و مثبت دادن، مهم نيست. اخلاق جوانمردى آن است كه حفظ آبروى ديگران كنى و پيش از سؤالشان، در رفع نيازشان بكوشى. ۳ ـ «پاسخ بدى با نيكى»: اين نيز روحيه والا مى خواهد كه در مقابل بدى ديگران، خوبى كنى، اگر ناسزا گفتند، اگر بى اعتنا بودند، تو احترام و ادب كنى، اگر از تو بريدند، تو قطع رابطه و پيوند نكنى. ۴ ـ «عفو با قدرت»: نشان ديگر اهل فتوّت، آن است كه وقتى قدرت دارند و مى توانند انتقام بگيرند، عفو را پيشه مى سازند. ۵ ـ «غمخوارى محرومان»: جوانمرد، به نيازمندان رسيدگى مى كند، و افتادگان را دستگيرى و حمايت مى نمايد و خود را در راحت و رنج و غم و شادى ديگران شريك مى داند. به قول سعدى: تو كز محنت ديگران بى غمى نشايد كه نامت نهند آدمى «پورياى ولى» از پهلوانان نامدار كه از مردانگى او، حكايات بسيارى زبانزد مردم است، چنين سروده است: 🌸شعر گر بر سر نفس خود اميرى، مردى ور بر دگرى نكته نگيرى، مردى مردى نبود فتاده را پاى زدن گردست فتاده اى بگيرى، مردى 🟢ارکان مروت خواجه عبدالله انصاری فرمولی برای مروت ترسیم کرده است که: ارکان مروت، سه چیز است: زندگی کردن با خود به عقل ارتباط با خلق به صبر ارتباط با حق به نیاز (مناجات) نشانه ارتباط و زندگی با خود بر مدار عقل سه چیز است: قدر خود دانستن اندازه کار خود دیدن در خیر خویش کوشیدن و نشانه ارتباط و زندگی کردن با خلق به صبر، سه چیز است: به اندازه قدرتشان از ایشان انتظار داشتن عذرهای ایشان را پذیرفتن از قدرت خویش به ایشان دادن و نشانه زندگانی با حق به نیاز سه چیز است: بر هر چه به تو رسد، شکر کنی هر کاری که برای حق کنی، عذرخواهی کار حق بر کار خود، ارجح بدانی 🟢مروت در سیره مقدسان 🔶از فرازهاى برجسته دوران جوانى رسول خدا صلي الله عليه و آله قبل از بعثت، شركت او در پيمانى است كه عده اى از جوانمردان قريش، براى دفاع از حقوقِ مظلومان بستند و به، «حلف الفضول» معروف شد. اين گروه، خود را متعهد مى دانستند كه به استغاثه واستمداد بى پناهانى كه به حقشان تجاوز مى شود پاسخ دهند. پيامبرخدا صلي الله عليه و آله از اين پيمان به نيكى ياد مى كرد و هرگز حاضر نبود به هيچ قيمتى آن را بشكند. 🔶نمونه ديگر مروّت و مداراى پيامبر، حتى نسبت به دشمنان سرسخت خويش، اعلان «عفوعمومى» در سال «فتح مكه» بود، كه همراه مسلمانان، فاتحانه وارد مكه شد، همه را بخشيد و با جمله «اِذهَبُوا فَأنتُمُ الطُلَقاء» همه را آزاد كرد و آب عفو بر آتش كينه ها ريخت. 🔶فتوت و راد مردى على عليه السلام در تاريخ، نمونه است و نمونه هايش هم فراوان. در جنگ خندق، وقتى با رقيبى شجاع، همچون «عمروبن عبدودّ» درافتاد و او را به هلاكت رساند، خواهر «عمرو» كنار كشته برادرش آمد و ديد كه زره قيمتى او بر تنش باقى است. پرسيد: قاتل او كيست؟ گفتند: على ابن ابى طالب. گفت: او را هماوردى بزرگوار و جوانمرد كشته است. و همين «فتوت»هاى على بود كه او را ملقّب و مفتخر به «لافتى الاّ عَلىّ...» ساخت. 🔶سراسر صحنه هاى حماسه آفرين كربلا، نمونه هاى مردانگى بود. چه آن ياران پاكباخته و عاشق، كه مردانه بر خنجر دشمن بوسه زدند و شهادت در ركاب امام را بر زندگى چند روزه ترجيح دادند، چه جوانان هاشمى، چه سردار و سالار شهيدان، حسين بن على عليهماالسلام مظهر غيرت الهى، كه حتى دشمن را به مردانگى دعوت مى كرد و مى فرمود: اگر دين نداريد، لااقل آزاد مرد باشيد و چه علمدار وفا، فرمانده سپاه حسين عليه السلام، حضرت اباالفضل، كه مظهر اعلاى فتوت و راد مردى بود. به دريا پا نهاد و تشنه لب بيرون شد از دريا مروت بين، جوانمردى نگر، غيرت تماشا كن سخن از مروت و فتوت و جوانمردى، دامنه وسيع دارد، به خصوص نمونه هاى تاريخى آن در سيره پيامبر و امامان و اصحاب. درود بر جوانمردان فتوت پيشه. 💠داستان میخواست زنش را طلاق بدهد گفتند عیبش چیست؟ گفت: عیب ناموسم را چرا فاش کنم؟! وقتی طلاقش داد گفتند حال بگو عیبش چه بود؟ گفت عیب ناموس مردم چرا بگویم؟ 👌نکته از باب« تعرف الاشیا باضدادها»میتوان ناجوانمردی های دوران را بیان کرد و به عنوان مسأله ی روز اقدامات ناجوانمردانه یهود صهیونیست در قتل بی رحمانه کودکان و حمله به بیماران را بیان کرد. ــــــــــــــــــــــــــــ ۱.بحارالانوار، ج۱، ص۱۴۱ ۲.تصنيف غرر الحكم ص۲۵۸ ۳.تصنيف غرر الحكم ص۲۵۸ ۴.همان ۵. ميزان الحكمة ج۹،ص۱۱۰ ۶.ميزان الحكمة، ج۹،ص۱۱۷ ۷. بحارالانوار، ج۲ ص۲۹ ۸.السعادة الابدّية ص۸۳