eitaa logo
آرشیو مطالب(سخنرانی)
2.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
61 فایل
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 تعرفه وتبلیغات👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼 @kianatv ─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ‌✤༅═┅─ #کانال_آرشیو_مطالب_سخنرانی #احادیث_روایات_صوت_متن_سخنرانی @archive_mataleb_sokhanrani
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ از دست دادن فرصت ها هر دم از عمر می‌رود نفسی چون نگه می‌کنم نماند بسی ای که پنجاه رفت و در خوابی مگر این پنج روز دریابی   خجل آنکس که رفت و کار نساخت کوس رحلت زدند و بار نساخت
🌈🔖داستانهایی آموزنده وواقعی از غنیمت دانستن فرصت 📗✍در منطقۀ مامقان آذربایجان، بچه ای دوازده ساله بود که سواد نداشت و چوپان بود. او در همین سن و سال، به همین مسأله فرصت و غنیمت دانستن آن برخورد کرد. این بیداری چنان در او اثر کرد که نزد پدر آمد و گفت: بابا! می‌خواهم به دنبال تحصیل بروم و این فرصت جوانی و عمرم را غنیمت بدانم. پدرش قبول کرد. آن زمان حوزۀ علمیۀ تبریز خیلی قوی بود. رفت و مشغول تحصیل شد. روزی به مامقان برای دیدن پدر و مادر آمد. و به پدرش گفت: می‌خواهم از تبریز به نجف بروم، پدرش قبول کرد. شما کتاب‌های شیعه را در این دو قرن اخیر مشاهده کنید، حدود بیست کتاب را می‌توانم اسم ببرم که این چوپانِ مامقانی که بعد از مدتی آیت الله العظمی حاج شیخ محمد حسن مامقانی ، همطراز شیخ انصاری، حاج میرزا حبیب الله رشتی شد، نوشته است. در علم، فقه، اصول و تفسیر حرف دارد و صاحب نظر است. این غنیمت دانستن فرصت است. 📘دوستی را می شناسم نزدیک به هفتاد سال دارد. سه شب مرا برای صرف شام دعوت کرد. او چند جنس از چین و پاکستان و چند کشور دیگر در انحصار دارد و چون مورد اعتماد است، از در و دیوار برایش پول می‌بارد. همسرش می‌گفت: او شب‌ها را حداکثر چهار ساعت می‌خوابد. ساعت ده شب می‌خوابد و دو نیمه شب بیدار می‌شود و تا اذان صبح یا در سجده یا در رکوع در حال گریه است. با او که می‌نشینی مانند اهل روستا است. هنوز غذا را با دست می‌خورد. با پیراهن عربی زندگی می‌کند. تا کنون با پول شخصی خودش بیش از صد درمانگاه و مسجد ساخته است. بیمارستانی در شهر خودشان ساخته است که هر کس از بیرون مریض می‌آورد و جا ندارد در یکی از اتاق‌های مانند هتل آن می‌ماند، و غذایش را رایگان می‌دهند تا مریضش خوب شود. مسجدی در یکی از شهرها ساخته است که نمونه ندارد. این چنین شخصی را غنیمت دان فرصت مال می‌گویند.
💥حتماًبخوانید ✍شعر زیبای لطف حق 👈داستانی عالی وشنیدنی مادر موسی، چو موسی را به نیل در فکند، از گفتهٔ رب جلیل ● خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه گفت کای فرزند خرد بی‌گناه ● گر فراموشت کند لطف خدای چون رهی زین کشتی بی ناخدای ● گر نیارد ایزد پاکت بیاد آب خاکت را دهد ناگه بباد ● وحی آمد کاین چه فکر باطل است رهرو ما اینک اندر منزل است ● پردهٔ شک را برانداز از میان تا ببینی سود کردی یا زیان ● ما گرفتیم آنچه را انداختی دست حق را دیدی و نشناختی ● در تو، تنها عشق و مهر مادری است شیوهٔ ما، عدل و بنده پروری است ● نیست بازی کار حق، خود را مباز آنچه بردیم از تو، باز آریم باز ● سطح آب از گاهوارش خوشتر اسکت دایه‌اش سیلاب و موجش مادر است ● رودها از خود نه طغیان میکنند آنچه میگوئیم ما، آن میکنند ● ما، بدریا حکم طوفان میدهیم ما، بسیل و موج فرمان می‌دهیم ● نسبت نسیان بذات حق مده بار کفر است این، بدوش خود منه ● به که برگردی، بما بسپاریش کی تو از ما دوست‌تر میداریش ● نقش هستی، نقشی از ایوان ماست خاک و باد و آب، سرگردان ماست ● قطره‌ای کز جویباری میرود از پی انجام کاری میرود ● ما بسی گم گشته، باز آورده‌ایم ما، بسی بی توشه را پرورده‌ایم ● میهمان ماست، هر کس بینواست آشنا با ماست، چون بی آشناست ● ما بخوانیم، ار چه ما را رد کنند عیب پوشیها کنیم، ار بد کنند ● سوزن ما دوخت، هر جا هر چه دوخت زاتش ما سوخت، هر شمعی که سوخت ● کشتئی زاسیب موجی هولناک رفت وقتی سوی غرقاب هلاک ● تند بادی، کرد سیرش را تباه روزگار اهل کشتی شد سیاه ● طاقتی در لنگر و سکان نماند قوتی در دست کشتیبان نماند ● ناخدایان را کیاست اندکی است ناخدای کشتی امکان یکی است ● بندها را تار و پود، از هم گسیخت موج، از هر جا که راهی یافت ریخت ● هر چه بود از مال و مردم، آب برد زان گروه رفته، طفلی ماند خرد ● طفل مسکین، چون کبوتر پر گرفت بحر را چون دامن مادر گرفت ● بحر را گفتم دگر طوفان مکن این بنای شوق را، ویران مکن ● در میان مستمندان، فرق نیست این غریق خرد، بهر غرق نیست ● صخره را گفتم، مکن با او ستیز قطره را گفتم، بدان جانب مریز ● امر دادم باد را، کان شیرخوار گیرد از دریا، گذارد در کنار ● سنگ را گفتم بزیرش نرم شو برف را گفتم، که آب گرم شو ● موجش اول، وهله، چون طومار کرد تند باد اندیشهٔ پیکار کرد ● بحر را گفتم دگر طوفان مکن این بنای شوق را، ویران مکن ● رنج را گفتم، که صبرش اندک است اشک را گفتم، مکاهش کودک است ● گرگ را گفتم، تن خردش مدر دزد را گفتم گلوبندش مبر ● بخت را گفتم جهان داریش ده هوش را گفتم که هوشیاریش ده تیرگیها را نمودم روشنی ترس ها را جمله کردم ایمنی ● ایمنی دیدند و نا ایمن شدند دوستی کردم مرا دشمن شدند ● کارها کردند اما پست و زشت ساختند آیینه ها اما ز خشت ● تا که خود بشناختند از راه، چاه چاهها کندند مردم را به راه ● روشنیها خواستند اما ز دود قصر ها افراشتند اما به رود ● قصه ها گفتند بی اصل و اساس دزدها بگماشتند از بهر پاس ● جامها لبریز کردند از فساد رشته ها رشتند در دوک عناد ● درس ها خواندند اما درس عار اسبها راندند اما بی فسار ● دیو ها کردند و دربان و وکیل در چه محضر؛ محضر حی جلیل ● وا رهاندیم آ ن غریق بی نوا تا رهید از مرگ شد صید هوا ● آخر آن نور تجلی دود شد آن یتیم بی گنه نمرود شد ● رزم جویی کرد با چون من کسی خواست یاری از عقاب و کرکسی ● برق عجب، آتش یسی افروخته وز شراری خانمانها سوخته ● خواست تا لاف خداوندی زند برج و باروی خدا را بشکند ● رای بد زد گشت پست و تیره رای سر کشی کرد و فکندیمش ز پای ● ما که دشمن را چنین می پروریم دوستان را از نظر چون می بریم ● آنکه با نمرود این احسان کند ظلم کی با موسی عمران کند ● این سخن پروین نه از روی هواست هر کجا نوریست ، از انوار خداست
🍃سرچشمه فیض و برکات است حسین 🍃معنای حج و صوم و صلاة است حسین 🍃بفرست به روح پرفتوحش صلوات 🍃چون بانی ذکر صلوات است حسین اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم
سلام امام زمانم بیا که جهان بی تو بیمار است مهدی جان 🔖ای آنکه در نگاهت صد آیه نور داری؟ کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟ در خواب دیده بودم یک شب فروغ رویت؟ کی در سرای چشمم قصد ظهور داری؟
💕حکایت ! ﺩﺭﻭﯾﺸﯽ ﺗﻨﮕﺪﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺍﻧﮕﺮﯼ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﻣﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻧﺬﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﯾﺸﺎﻥ ﺩﻫﯽ، ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺩﺭﻭﯾﺸﻢ ... ﺧﻮﺍﺟﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻧﺬﺭ ﮐﻮﺭﺍﻥ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﺗﻮ ﮐﻮﺭ ﻧﯿﺴﺘﯽ . ﭘﺲ ﺩﺭﻭﯾﺶ ﺗﺎﻣﻠﯽ ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﺧﻮﺍﺟﻪ ... ﮐﻮﺭ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺧﺪﺍﯼ ﮐﺮﯾﻢ ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﮔﺪﺍﺋﯽ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ ؛ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﮕﻔﺖ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﻪ ﺷﺪ ... ﺧﻮﺍﺟﻪ ﻣﺘﺄﺛﺮ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﺯ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻭﯼ ﺷﺘﺎﻓﺖ ، ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻮﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻭﯼ ﺩﻫﺪ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﮑﺮﺩ ... ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ، ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﺨﻮﺍﻩ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ... «ﺧﻮﺍﺟﻪ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺍﻧﺼﺎﺭﯼ »🥀‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
امیرالمومنین امام علی (علیه السلام): ✅ اگر سه چیز را در زندگیتان اصلاح کنید ، خداوند سه چیز  دیگر را برای شما اصلاح میکند. 1️⃣ باطنت را اصلاح کن ، خداوند ظاهرت را اصلاح میکند و خوبی ات را سر زبانها می اندازد. 2️⃣ رابطه ات را با خدا اصلاح کن ، خداوند رابطه ات را با مردم اصلاح میکند و باعث احترام خلق به تو میشود. 3️⃣ آخرتت را اصلاح کن ، خداوند امر دنیای تو را اصلاح میکند.
17.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤 تو دار و ندار منی ای ضامن آهو... السلام علیڪ یاعلےبن موسےالرضا ع یا امام رضا سلام ... 🌹صلوات خاصه امام رضا (ع) اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ.
🩸یکی از وقایع عجیب و دردناک در نزدیکی شام ... در نقلی آمده است: 🥀 در نزدیکی دمشق، کاروان اسرای آل الله، به سرزمینی به نام "مرشاد" رسیدند؛ وقتی که مردم آنجا باخبر شدند که أسراء در نزدیکی شهرشان منزل کرده‌اند، 📋 خَرَجَ المَشايخُ و المُخدّراتُ و الشّبانُ يَتفرّجونَ عَلَى السَّبيّ و الرُّؤوسِ ▪️پیرمردها و زن‌ها و جوانان‌شان از شهر بیرون آمدند و اهلبیت سیدالشهدا علیه‌السلام را به تمسخر گرفتند و با این کار، خوش گذاری و شادمانی می‌کردند. 📋 وَ هُم مَعَ ذلكَ يُصلّونَ عَلَى مُحمّدٍ و آله، و يَلعَنونَ أعداءَهم و هو مِن العَجائب. ▪️و در همین حال نیز، بر محمد و آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله ، صلوات می‌فرستادند و دشمنانشان را لعنت می‌کردند. و این از عجایب روزگار بود. 📚 المنتخب،ج۲ ص۴۸۱ ✍ شامیان خون به دل خون شدهٔ ما نکنید خنده بر گریه‌ی ذریه‌ی زهرا نکنید ما عزادار عزیزان خداییم ولی پیش چشم اسرا هلهله برپا نکنید پای سرهای بریده همگی رقصیدید لااقل سنگ,نثارِ سر بابا نکنید گاهی از نیزه زمین خورد سرِ دلبر ما نقش مرکب دگر آن راس دل آرا نکنید سر بازار اگر قافله را هو کردید عمّه ام را سر بازار تماشا نکنید گرچه ناموس مرا بزم شراب آوردید صحبت از طفل و کنیزی دگر اینجا نکنید 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 ─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ‌✤༅═┅─
🩸نفرین زینب کبری «سلام‌الله‌علیها» تمام نشده بود که کاخی ویران شد ... در نقلی آمده است: 🥀 وقتی که أسرای آل الله نزدیک به شهر دمشق شدند، از کنار قصر بلند و بالایی گذر کردند که یک پیرزنی در آن نشسته بود و نامش "امّ هجّام" بود و همراه او کنیزان و غلامانش نشسته بودند. 🥀 وقتی که آن پیرزن نگاهش به سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام در حالی که بر نیزه‌ای بلند سوار بود و محاسن شریفش با خون خضاب بود، افتاد و گفت: این سر که جلوی همه سر هاست، سر کیست؟ و آن سر هایی که بر نیزه هستند، سر چه کسانی هستد؟ 🥀 به او گفتند: آن سر، سر حسین علیه‌السلام است و دیگر سر ها، سر برادران و اولاد و خاندان اوست. آن عجوزه بسیار خوشحالی کرد و گفت: 📋 ناوِلِيني حَجَراً لِأضرِبَ بِهِ وَجهَ الحُسينِ عليه‌السّلام، فأَتَتْها، ▪️سنگی را برایم بیاورید تا آن را بر سر حسین «علیه‌السلام» بزنم. پس سنگی را برایش آوردند. 📋 فضَرَبتْ بِهِ رَأسَ الحُسينِ عليه‌السّلام، فَسٰالَ الدّمُ عَلَى وَجهِهِ و شَيبِهِ ▪️آن عجوزه‌، سنگ را گرفت و با آن بر سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام زد که خون از سر مطهر امام علیه‌السلام بر صورت و محاسن شریفش جاری شد. 📋 فَالْتفَتَتْ إلَيه أمُّ كُلثوم، فَرَأتْ الدَّمَ الجَديدَ سٰائلًا عَلَى وَجههِ و لِحيتِه، فلَطَمتْ وَجهَها ▪️ حضرت ام‌کلثوم علیها‌السلام تا نگاهش افتاد، دید خون تازه بر صورت و محاسن سر برادر جاری شده، لذا بر صورتش لطمه زد و فریاد می‌کشید: وا غوثاه! وا مصيبتاه! وا محمّداه! وا عليّاه! وا فاطمتاه! وا حسناه! وا حسيناه! سپس از هوش رفت. 🥀 در این هنگام‌ زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: چه کسی این کار را با صورت برادرم و نور چشمانم کرد؟گفتند: آن پیرزن ملعونه. اینجا بود که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها آهی از دل کشیدند و فرمودند: 📋 اللّهمَّ اهْجِمْ عَلَيها قَصرَها و أحرِقْها بِنارِ الدّنيا قَبلَ نارِ الآخرة. ▪️خدایا! قصرش را بر سرش ویران کن و او را قبل از آتش جهنم با آتش دنیا بسوزان. 🥀 هنوز کلام زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها تمام نشده بود، که قصر فرو ریخت و آتش از آن بلند شد و آن پیرزن ملعونه و هر آن کس که در قصر بود، آتش گرفتند و به درک واصل شدند. 📚أسرار الشّهادة، ص۳۱۱ ✍اینجا که بال چلچله را سنگ می‌زنند   ماهِ اسیر سلسله را سنگ می‌زنند ای آسمان نگاه کن! این قوم سنگدل   یاران پاک و یک‌دله را سنگ می‌زنند یا تیغ رویِ «آیۀ تطهیر» می‌کشند   یا «آیۀ مباهله» را سنگ می‌زنند وقتی که دست‌های علمدار قطع شد   پاهای غرق آبله را سنگ می‌زنند با آن‌که هست آینۀ عصمت و عفاف   پرچم به دوش قافله را سنگ می‌زنند محراب اگر که‌خَم‌شوداز غم،عجیب نیست روح نماز نافله را سنگ می‌زنند تفسیر عشق بود و پریشانی حسین وقتی زدند سنگ، به پیشانی حسین 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 ─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ‌✤༅═┅─
چگونه خیرات  برای اموات باعث نجاتشان میشود؟ 🍀🌺 ✍ آیت الله حاج شیخ حسن صافی اصفهانی فرمودند‌ : شخصی از دنیا رفت. کسی در عالم خواب از او پرسید : آیا خیراتی که برایت می فرستیم به تو می رسد؟ او در پاسخ گفته بود : بله ، خیرات شما به ما می رسد ؛ اما چون نمی‌توانم چگونگی آن را توضیح دهم. مثالی می‌زنم : کسی را فرض کنید که در حمامی است که فضای آن را بخار آب گرفته و بخار زیاد موجب تنگی نفسش شده است اما روزنه‌ی کوچکی از بیرون نمایان می‌شود و هوای تازه وارد حمام می‌شود او نفس عمیقی می‌کشد. خیرات شما هم وقتی به ما می رسد، این‌ گونه باعث گشایش و رفع تنگی روح ما می شود. =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╔ ♡"‌🌷🌸"♡════╗‌             💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 ─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ‌✤༅═┅─
امام صادق علیه السلام أثقَلُ ما یوضَعُ فی المیزانِ یَومَ القیامَةِ الصَّلاةُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ اهل بَیتِهِ. سنگین ترین چیزی که روز قیامت در ترازوی اعمال قرار داده می شود صلوات بر محمد و اهل بیت اوست. 📚وسائل الشیعه، ج 7، ص 197 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 ─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ‌✤༅═┅─