برخی از خواص سوره حمد
ایجاد برکت
در کلامی از پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم آمده است: هر کس، هنگامیکه وارد خانه خود میشود، سورههای حمد و توحید را قرائت کند، خداوند فقر را از خانه او دور و برکت زندگی او را به حدی زیاد میکند که به همسایگان او نیز میرسد.
از حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام روایت شده است: «هر کس سوره حمد را قرائت کند، به لطف و عنایت الهی، درهای خیر دنیا و آخرت به روی او گشوده خواهد شد.» (همان، ص ۶۵ به نقل از الدر المنثور، ج ۶)
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93
تعرفه وتبلیغات👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
@kianatv
─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ✤༅═┅─
#کانال_آرشیو_مطالب_سخنرانی
#احادیث_روایات_صوت_متن_سخنرانی
@archive_mataleb_sokhanrani
ختمهای مجرب
۱) نماز عجیب و مشکلگشا
اگر کسی به نیت برآورده شدن حاجت، دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت ۱۹ مرتبه بسماللهالرحمنالرحیم بگوید و بعد از آن، سوره حمد را تلاوت کند و بعد از به پایان رسیدن نماز، ۷۸۶ مرتبه آیه بسماللهالرحمنالرحیم را بگوید، هر حاجتی داشته باشد، برآورده خواهد شد. انشاءالله. (همان، ص ۶۷ به نقل از شمسالمعارفالکبری)
۲) برکت و گشایش روزی
از مولا امام علی علیهالسلام نقل شده است: «اگر رزق و روزی و ثروت زیاد میخواهی و دوست داری از هر بنده و آزادی بینیاز باشی و به زودی به آرزوهایت برسی و از غل و غش و حیله در امان باشی، پس «فاتحةالکتاب» را بخوان که اسرار عجیبی در آن نهفته است.
برای رسیدن به آرزوها و حاجتهای خود، این سوره را در پنج نوبت (صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا) ۱۰۰ مرتبه تلاوت کن. (همان، ص ۶۶ به نقل از شمسالمعارفالکبری)
۳) جهت عزت و شخصیت و حفظ آبرو
روز جمعه شروع کند تا ۴۱ روز و هر روز ۴۱ مرتبه سوره مبارکه حمد را بخواند و بعد از اتمام، بلافاصله ۱۳ بار این دعا را بخواند: «یا مُفَتِّحُ فَتَّح یا مُفَرِّجُ فَرَّج یا مُسَبِّبُ سَبَّب یا مُیَسِّرُ یَسَّر یا مُسَهِّلُ سَهَّل یا مُتَمِّمُ تَمَّم برحمتک یا ارحم الراحمین» (دو هزار و یک ختم، ص ۴۸)
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93
تعرفه وتبلیغات👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
@kianatv
─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ✤༅═┅─
#کانال_آرشیو_مطالب_سخنرانی
#احادیث_روایات_صوت_متن_سخنرانی
@archive_mataleb_sokhanrani
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی
#اسلام_و_تروریسم_تاریخی_یهود
🔹تاریخنگاران علل سپردن محمد صلیاللهعلیهوآله به دایه را اینگونه برشمردهاند:
۱- مادر محمد صلیاللهعلیهوآله شیر نداشت و باید کودک را به دایهای میسپردند؛
۲- آب و هوای مکه بد بود و کودکان را طاقت زندگی در آن نبود؛
۳- رسم عرب بر آن بود که کودکان را به دایه میسپردند تا بیرون از شهر بزرگشان کند.
🔹هر سه دلیل به آسانی نقدپذیر است:
یک. روشن است که اگر آمنه شیر نداشت، باید دایهای از اهل مکه برای طفل وی میگرفتند تا نزد خود رشدشان دهد؛ نه دایهای از دوردست؛
دو. آب و هوای مکه چه مدت نامناسب بوده است؟ آیا این بدی آب و هوا، پنج سال به طول انجامیده است؟ در این باره، شاهدی از تاریخ نمیتوان یافت. افزون بر آن، در صورت بدی آب و هوای مکه، مکیان یا دست کم کودکان آنان، همه، به سرزمینی دیگر کوچیده بودند که چنین چیزی رخ نداده است؛
سه. اگر رسم اهل مکه، سپردن کودک به دایه بود، چگونه است که دیگر عربها کودکان خویش را به دایه نسپردهاند. حتی آنان که همعصر حضرت محمد بودند یا پس از ایشان به دنیا آمدهاند، به دایه سپرده نشدهاند؟
🔹بنابر نقل تاریخ، مدتی مادر حمزه به محمد صلیاللهعلیهوآله شیر داد؛ چرا حمزه را که دو ماه بزرگتر از محمد صلیاللهعلیهوآله بود، به دایه نسپردهاند؟
افزون بر اینها، نوازد، تنها دو سال شیر میخورد؛ چرا محمد صلیاللهعلیهوآله را پنج سال نزد حلیمه فرستادند؟
مادر موسی علیهالسلام با اینکه چند فرزند دیگر نیز داشت، در زمان اندکی که از فرزندش دور شد، از شدت غم و غصه، قصد داشت جریان را افشا کند؛ پس چرا آمنه پنج سال دوری فرزند را تحمل کرده است؟
در این ماجرا، شان مادر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله آشکار میشود که برای حفظ حیات نبی، از تمام خواهشهای مادری خویش چشم فرو بسته و به عبدالمطلب اعتراض نکرده است.
🔹چنان که گفتیم رفت و آمد غریبهها در مکه عادی بود و به آسانی میتوانستند افراد را در این شهر ترور کنند.
از این رو، تنها راه پیش روی عبدالمطلب، این بود که حضرت را پنهان سازد.
🔹اما چرا عبدالمطلب، محمد صلیاللهعلیهوآله را پس از پنج سال به مکه بازگرداند؟
در تاریخ، دلایلی برای بازگرداندن پیامبر صلیاللهعلیهوآله نقل کردهاند.
در حدیثی که «شق صدر» نام گرفته، آمده است:
"هنگامیکه حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله نزد حلیمه بود، با فرزندان وی به چوبانی میرفت. روزی کسی آمد و سینه محمد صلیاللهعلیهوآله را پاره کرد و لختهای خون از آن بیرون آورد و گفت: این نصیب شیطان از توست. سپس محل را در طشتی از طلا با آب زمزم شست و رفت. کودکان حلیمه نزد مادر دویدند و فریاد زدند: محمد کشته شد، محمد کشته شد، پس از آن، حلیمه او را نزد جدّش بازگرداند و به او گفت: نمیتوانم از فرزندت نگهداری کنم؛ او جن زده شده است. عبدالمطلب نیز او را تحویل گرفت."
🔹واقعیت آن است که این حدیث را جعل کردهاند تا خط اصلی داستان گم شود. در واقع، علت بازگرداندن حضرت به مکه، آن بود که ایشان را شناسایی کرده بودند و میخواستند او را با خود ببرند.
نقلهای دیگر، این مطلب را تایید میکنند.
آن منطقه، دیگر امن نبود.
بنابراین، حلیمه دیگر توان پاسداری از محمد صلیاللهعلیهوآله را نداشت.
اگر یهودیان از حضرت موسی علیهالسلام نام شیردهنده (حلیمه) پیامبر آخرالزمان را نیز پرسیده بودند، در هفته اول، او را مییافتند.
تنها به دلیل ضعف اطلاعات یهود در این زمینه، یافتن محمد صلیاللهعلیهوآله پنج سال طول کشید.
🔹به هر حال، از آن پس، عبدالمطلب، خود محافظ محمد صلیاللهعلیهوآله شد.
خداوند متعال بر رسولش، منت مینهد و میفرماید:
«ألم یجدک یتیما فاوی
آیا تو را یتیم یافت و پناهت داد».
اگر در مورد این یتیم و دشمن پیچیدهای که داشته است، دقت شود، به معنای آیه پی میبریم.
عوامل فرهنگی گرایش به کسب مال حرام
عوامل فرهنگی نقش بسیار مهمی در شکلگیری ارزشها، باورها و رفتارهای فردی و اجتماعی دارند. این عوامل میتوانند تأثیر مستقیمی بر گرایش افراد به کسب مال حرام داشته باشند. در ادامه به برخی از مهمترین عوامل فرهنگی مؤثر بر این گرایش اشاره میشود:
🔹ضعف ارزشهای اخلاقی و دینی:
تغییر سبک زندگی: تغییر سبک زندگی و گرایش به مدرنیته و فردگرایی میتواند باعث تضعیف ارزشهای اخلاقی و دینی شود.
کمرنگ شدن نقش خانواده و سنتها: کاهش نقش خانواده و سنتها در انتقال ارزشها و باورها میتواند به کاهش اهمیت اخلاق در جامعه منجر شود.
ترویج فرهنگ مصرفگرایی: فرهنگ مصرفگرایی و تأکید بر کسب ثروت به هر قیمتی میتواند باعث شود افراد برای رسیدن به اهداف مادی خود، به هر کاری دست بزنند.
🔹کم رنگ شدن مرزهای حلال و حرام:
برداشته شدن مرزهای حلال و حرام وکم رنگ شدن آن می توان در رفتن افراد به سمت کسب مال حرام موثر باشد. مهم ترین عوامل کمرنگ شدن مرزهای حلال و حرام عبارتند از:
تفسیرهای متفاوت از دین: تفسیرهای متفاوت و گاه متناقض از دین و ارائه تعبیرات مختلف از مفاهیم حلال و حرام میتواند باعث سردرگمی افراد شود.
تغییر مفاهیم اخلاقی: تغییر مفاهیم اخلاقی و جایگزینی برخی ارزشها با ارزشهای دیگر میتواند باعث شود که افراد مرز بین حلال و حرام را کمتر احساس کنند.
ترویج نسبیگرایی اخلاقی: ترویج نسبیگرایی اخلاقی و این باور که اخلاق نسبی است و بستگی به فرهنگ و زمان دارد، میتواند باعث تضعیف قضاوتهای اخلاقی شود.
🔹تأثیر فرهنگ عامه:
رسانهها و تبلیغات: رسانهها و تبلیغات با تأکید بر موفقیت مادی و ثروتاندوزی میتوانند الگوهای رفتاری نادرستی را در جامعه ترویج دهند.
سینما و تلویزیون: فیلمها و سریالها با نمایش سبک زندگی افراد ثروتمند و موفق میتوانند باعث ایجاد حس رقابت و تمایل به کسب ثروت در افراد شوند.
شبکههای اجتماعی: شبکههای اجتماعی با نمایش زندگی لوکس افراد و مقایسه زندگی خود با دیگران میتوانند باعث ایجاد احساس کمبود و ناامیدی و چشم وهم چشمی شده و برخی افراد را به سوی حرامخواری سوق دهند.
🔹فرهنگ رقابت و فردگرایی:
رقابت شدید در بازار کار: رقابت شدید در بازار کار و فشار برای موفقیت میتواند افراد را به انجام کارهای خلاف و کسب درآمد از راههای نامشروع سوق دهد.
فردگرایی و بیتوجهی به دیگران: فردگرایی و بیتوجهی به حقوق دیگران میتواند باعث شود که افراد برای رسیدن به اهداف خود، به دیگران آسیب بزنند.
🔹ضعف ساختارهای اجتماعی:
فساد اداری: وجود فساد اداری و عدم شفافیت در امور مالی میتواند به ایجاد انگیزه برای کسب درآمد از راههای نامشروع منجر شود.
عدم وجود عدالت اجتماعی: عدم وجود عدالت اجتماعی و تبعیض میتواند باعث ایجاد احساس محرومیت و نارضایتی در افراد شود و آنها را به دنبال راههای غیرقانونی برای بهبود وضعیت خود سوق دهد.
🔹راهکارها
برای مقابله با این چالش فرهنگی، میتوان اقدامات زیر را انجام داد:
تقویت ارزشهای اخلاقی و دینی: با آموزش ارزشهای اخلاقی و دینی به نسل جوان و ترویج سبک زندگی اسلامی
شفافیت و مبارزه با فساد: با ایجاد شفافیت در امور مالی و مبارزه جدی با فساد اداری
تقویت ساختارهای اجتماعی: با ایجاد عدالت اجتماعی و فرصتهای برابر برای همه افراد
توجه به نقش رسانهها: با کنترل محتواهای رسانهای و ترویج ارزشهای مثبت
تقویت نقش خانواده: با حمایت از خانواده و تقویت بنیان خانواده
🔺توجه:
عوامل فرهنگی تنها بخشی از عوامل مؤثر بر گرایش به کسب مال حرام هستند و عوامل فردی، اجتماعی و اقتصادی نیز در این زمینه نقش مهمی ایفا میکنند. برای مقابله با این پدیده پیچیده، نیاز به یک رویکرد جامع و همه جانبه داریم که در آن تمامی ابعاد فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرد.
ملا مهرعلی خویی در مسجد نشسته بود که جوانی برای سوالی نزد او آمد و گفت: پدرم قصاب است و در ترازو کم فروشی می کند، اما خدا در این دنیا عذابش نمی کند؟ آیا خدا هوای ثروتمندان را بیشتر دارد؟ ملامهرعلی گفت: بیا با هم مغازه پدرت برویم.
وارد مغازه پدر شدند . ملا مهرعلی از پدرش پرسید: این همه خرمگس های زرد آیا فقط در قصابی تو وجود دارد؟ قصاب گفت: ای شیخ درست گفتی من نمی دانم چرا همه خرمگس های شهر در قصابی من جمع شده و روی گوشت های من می نشینند؟ ملا گفت: به خاطر این که هر روز 2 کیلو کم فروشی می کنی، هر روز دوهزار خرمگس مامور هستند دو کیلو از گوشت های حرام را که جمع می کنی جلوی چشمان تو بخورند. و کاری از دست تو بر نیاید.
ملا مهرعلی به انتهای مغازه رفت و چوب کوچکی از سقف کنار زد ، به ناگاه دیدند که زنبورهایی کندوی عسلی در کنار چوب سقف قصابی ساخته اند که عسل های شهد فراوانی دارد که قصاب از آن بی خبر بود. رو به پسر قصاب کرد و گفت: پدرت هر ماه قدری گوشت اندازه کف دست به پیرزنی بی نوا می بخشد و این زنبور های عسل هم ، هدیه خدا به او بخاطر این بخشش است.
ملا علی رو به پسر کرد و گفت: ای پسر بدان که او حرام را بر می دارد و حلال را بر می گرداند هرچند حرام را جمع می کنی و حلال را می بخشی. پس ذره ای در عدالت او در این دنیا بر خود تردید راه نده.
مرحوم ملا مهرعلی خویی صاحب قصیده معروف (( ها علی بشر کیف بشر)) است که مزارش در تپه ای در خروجی شهر خوی قرار دارد و حدود 150 سال پیش در این مکان دفن شده است. در شهر خوی مشهور است که او وصیت کرد در تشیع جنازه من همه مردم شهر بیایند، و کسی خانه خود ننشیند. زمانی که جنازه او را برای دفن می بردند، زلزله ای مهیب آمد و شهر را ویران و بسیاری را کشت و آنجا بود مردم فهمیدند پیام وصیت او چه بود.
🔖✨نهی از تفکرات غلط
📗از استاد مطهری نقل شده:
✍مردی از سفر حج برگشته سرگذشت مسافرت خودش و همراهانش را برای امام صادق تعریف میکرد، مخصوصا یکی از همسفران خویش را بسیار میستود که، چه مرد بزرگواری بود، ما به معیت همچو مرد شریفی مفتخر بودیم، یکسره مشغول طاعت و عبادت بود، همینکه در منزلی فرود میآمدیم او فورا به گوشه ای میرفت و سجاده خویش را پهن میکرد و به طاعت و عبادت خویش مشغول میشد.
امام: «پس چه کسی کارهای او را انجام میداد؟ و که حیوان او را تیمار میکرد؟ ».
- البته افتخار این کارها با ما بود. او فقط به کارهای مقدس خویش مشغول بود و کاری به این کارها نداشت.
- بنابراین همه شما از او برتر بوده اید.
#داستان
💠 شانه کردن ریش
🔸 پیامبر صلى الله علیه و آله:
شانه کردن ریش بعد از هر وضو، فقر و تنگدستی را از میان می برد.
📚 مکارم الاخلاق/ح438
شانه کردن آدابی دارد از جمله:
شانه به دست راست باشد
-در حمام شانه نکند
-نشسته شانه کند
از امام علی علیه السلام منقول است که ایستاده شانه کردن باعث فقر و پریشانی می شود.
📚 حلیه المتقین/آداب شانه کردن
#قرآن #احادیث #حدیث
5.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا