eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
شهـادت داستان ماندگاریِ آنانے است که دانستند دنــیا جای مانـدن نیست..
کجای لشکر امامم هستم؟.mp3
3.26M
تلنگری ویژه نیمه_شعبان - نقش من و شما در لشکر امام زمان عج چیست؟ - چه زمانی می‌توانیم ادعا کنیم منتظر حقیقی امام زمان بوده ایم؟ 💢 پاسخ به این سوالات مهم را چطور میتوانیم پیدا کنیم استاد_شجاعی 🎤 شمادعوت شدید •✾•🌿..🌺..🌿•✾• @shahid_aref_64
🌸🌱🌸🌱🌸 عرض سلام و ادب و احترام و خوش آمدگویی ویژه داریم خدمت اعضای جدید کانال شهید محمدحسین یوسف الهی،🙏🌸 شما دعوت شده شهیدِ عارف هستید،ان شاالله بمونید واز مطالب ارزنده کانال شهید بهرمند بشید،😍🌸 لطف و نظر وتوجه وشفاعت شهید محمدحسین عزیز،شامل حال تک تک شما عزیزان ان شاالله..🤲🏻❤ 🌸🌱🌸🌱🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋اللهم عجل لولیک الفرج🦋 🌸در پی دوست به کوی دیگران میگردم 🌸 زیبا پیشکش به محظر مقدس مولایمان ،صاحب الزمان 🦋 🌱تقدیم نگاه عصرگاهی شما عزیزان و همراهان🌱 🎊به امید ظهور منجی🎊🎈 شمادعوت شدید •✾•🌿..🌺..🌿•✾• @shahid_aref_64
آقای دلها به قرائت مناجات شعبانیه التماس دعا عزیزان🤲🏻 شمادعوت شدید •✾•🌿..🌺..🌿•✾• @shahid_aref_64
1_907969246.mp3
12.37M
مناجات شعبانیه 🎧 🎤با صدای محسن فرهمند🎤 التماس دعا 🤲🏻 شمادعوت شدید •✾•🌿..🌺..🌿•✾• @shahid_aref_64
نمازت را متّصل کن به نمازِ امام زمان«عج و سجاده ات را شاهد بگیر که هیچ نمازی بدونِ دعای بر فرجش نبوده است💥 🌹سلامتي محبوب🌹 💠 بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم 💠  🍀اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا🍀 . 🌟اللهم عجل لولیک الفرج🌟 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحمَّــــــــدٍ وآل 🌹 مُحَــمَّدٍ وعَــــجِّلْ فَـــرَجَهُـــم 🌹🌹🌹🌹🌹 🏵گويند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش🌸 ومشغول دعا باش🌱 که باز است به درگاه الهی🌸 در رحمت شده ام غرق اجابت🌱 و گفتم به خدا بشنو تو دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم... 📿🌸 شمادعوت شدید •✾•🌿..🌺..🌿•✾• @shahid_aref_64
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تصویری کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی و نوه های دلبندش...🌹❤️😍 شاعر شده ام تا ڪہ در این از نام عزیزت بنمایم یادے یادم نرود هر غزلم است این قافیہ ها را ڪہ یادم دادے سردار عشق🖤 شمادعوت شدید •✾•🌿..🌺..🌿•✾• @shahid_aref_64
4_5978830475894982906.mp3
3.06M
🎼شور | مجنون لیلایی بی تاب و شیدایی❤ 🏳️ (عج)🦋 مناسب پخش در 🎤حاج حسین سازور شمادعوت شدید •✾•🌿..🌺..🌿•✾• @shahid_aref_64
رمانــ🍃 : غذاے مشترڪ اولین روز زندگی مشترک، بلند شدم غذا درست کنم ... من همیشه از ازدواج کردن می ترسیدم و فراری بودم ... برای همین هر وقت اسم آموزش آشپزی وسط میومد از زیرش در می رفتم ... بالاخره یکی از معیارهای سنج دخترها در اون زمان، یاد داشتن آشپزی و هنر بود ... هر چند، روزهای آخر، چند نوع غذا از مادرم یاد گرفته بودم ... از هر انگشتم، انگیزه و اعتماد به نفس می ریخت ... غذا تفریبا آماده شده بود که علی از مسجد برگشت ... بوی غذا کل خونه رو برداشته بود ... از در که اومد تو، یه نفس عمیق کشید ... - به به، دستت درد نکنه ... عجب بویی راه انداختی ... با شنیدن این جمله، ژست هنرمندانه ای به خودم گرفتم ... انگار فتح الفتوح کرده بودم ... رفتم سر خورشت ... درش رو برداشتم ... آبش خوب جوشیده بود و جا افتاده بود ... قاشق رو کردم توش بچشم که ... نفسم بند اومد ... نه به اون ژست گرفتن هام ... نه به این مزه ... اولش نمکش اندازه بود اما حالا که جوشیده بود و جا افتاده بود ... گریه ام گرفت ... خاک بر سرت هانیه ... مامان صد دفعه گفت بیا غذا پختن یاد بگیر ... و بعد ترس شدیدی به دلم افتاد ... خدایا! حالا جواب علی رو چی بدم؟ ... پدرم هر دفعه طعم غذا حتی یه کم ایراد داشت ... - کمک می خوای هانیه خانم؟ ... با شنیدن صداش رشته افکارم پاره شد و بدجور ترسیدم ... قاشق توی یه دست ... در قابلمه توی دست دیگه ... همون طور غرق فکر و خیال خشکم زده بود ... با بغض گفتم ... نه علی آقا ... برو بشین الان سفره رو می اندازم ... یه کم چپ چپ و با تعجب بهم نگاه کرد ... منم با چشم های لرزان منتظر بودم از آشپزخونه بره بیرون ... - کاری داری علی جان؟ ... چیزی می خوای برات بیارم؟ ... با خودم گفتم نرم و مهربون برخورد کن ... شاید بهت سخت کمتر سخت گرفت ... - حالت خوبه؟ ... - آره، چطور مگه؟ ... - شبیه آدمی هستی که می خواد گریه کنه ... به زحمت خودم رو کنترل می کردم و با همون اعتماد به نفس فوق معرکه گفتم ... نه اصلا ... من و گریه؟ ... تازه متوجه حالت من شد ... هنوز فاشق و در قابلمه توی دستم بود ... اومد سمت گاز و یه نگاه به خورشت کرد ... چیزی شده؟ ... به زحمت بغضم رو قورت دادم ... قاشق رو از دستم گرفت ... خورشت رو که چشید، رنگ صورتم پرید ... مردی هانیه ... کارت تمومه ... ... شمادعوت شدید •✾•🌿..🌺..🌿•✾• @shahid_aref_64