●همه جور شاگردی داشت؛ از حزباللهی ریشدار تا صورت تراشیده تیریپ آرت. از چادری سفت و سخت تا آنها که مقنعه روی سرشان لق میزد.
یک بار یکی از همین فکلیها همراه دوست محجبهاش آمده بود پیش دکتر. پیش پای هردوشان بلند شد. جواب سؤالات هردوشان را داد. هردوشان را هم خطاب میکرد «دخترم». اذان گفتند. نگفت: «بروید بعد نماز بیایید». همان جا آستینهایش را بالا زد.
سجاده کوچکی در دفترش داشت که هروقت فرصت نماز جماعت نبود، در دفتر نماز اول وقتش را میخواند.
یک سال بعد، آن دختر فکلی، در صف اول نماز جماعت دانشگاه بود و قرآن بعد از نمازش ترک نمیشد.
شهید دکتر #مجید_شهریاری این طور شاگرد تربیت میکرد.
#نمونه_خاطره
#سالگرد_شهادت
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093