#آقاے_بے_حرم 💚
🔰همیشہ داغ دلم قبر خلوٺ حسن اسٺ
بہ سر هواے بقیع و زیارٺ #حسن اسٺ🦋
🔰تمام هفتہ براے حسین مےسوزم
ولے #دوشنبہے من وقف غربٺ حسن اسٺ💔
🌷 #دوشنبه_های_امام_حسنی
🌷 #کریم_بن_الکریم
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
4_6017193149552657880.mp3
6.63M
🎧 #شور جدید و بسیار زیبا❣
🎼 این عشقی که به سر من افتاده
🎤 #حسین_سیب_سرخی
#دوشنبه_های_حسینی
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌹 دحوالارض 🌹
🌴ثواب ۷۰ساله 🌴
👌روز ۲۵ ذی القعده (۳شنبه 15تیر) همزمان با دحوالارض است، یعنی:
1⃣ گسترش یافتن زمین است. در شب این روز نیز بر اساس روایتی از امام هشتم علیه السلام
2⃣ حضرت ابراهیم و حضرت عیسی علیهما السلام به دنیا آمده اند
3⃣همچنین این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود(عج) معرفی شده است
4⃣ نیز روز دحوالارض، جزء چهار روز معروفی است که روزه آن پاداش فراوان داشته و ثواب هفتاد سال روزه گرفتن دارد.
💥👌اعمال این روز ❓
1⃣روزه
روز دحوالارض از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه گرفتن، ممتاز است و در روایتی آمده است که روزه اش مثل ❌روزه هفتاد سال ❌است؛ و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد از برای او👈 عبادت صد سال👉 نوشته شود؛ و هر چه در میان آسمان و زمین وجود دارد برای کسی که در این روز روزه دار باشد استغفار می کنند. و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده.
2⃣ نماز
آن دو رکعت است در وقت چاشت در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره و الشمس بخواند و بعد از سلام نماز بخواند لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ پس دعا کند و بخواند یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ.
3⃣ دعا
کفعمی در کتاب مصباح فرموده که خواندن این دعا مستحب است:
اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ...(مراجعه به مفاتیح)
4⃣ذکر خداوند
معنای ذکر، فقط گفتن الفاظ و اوراد و نام های خداوند نیست. بهترین نوع ذکر خدا، به یاد خدا بودن و او را بر اعمال و گفتار و کردار خویش ناظردانستن است.
5⃣شب زنده داری
احیا و شب زنده داری که برابر با عبادت👈 صد سال 👉است.
6⃣غسل
انجام غسل مستحبی به نیت روز دحوالارض
7⃣زیارت امام رضا (ع)
زیارت حضرت امام رضا(ع) که میر داماد (ره) در رساله اربعه ایام خود در بیان اعمال روز دحو الارض آن را از افضل اعمال مستحبه دانسته است.📌
🌹🙏التماس دعا 🙏🌹
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
غمگینتریندعایی
کہتابہحالدیدماینہ:
•
"أعاناللهقلباًتمنىماليسمكتوباًله"
•
خدا،یاریکند
قلبیراکہدرآرزویچیزیست
کہدرتقدیرشنیست! :)🥀
الهیهمانکہتوخواهی . . . :)🤍🌱
#حدیث_عشق^^
sheytanshenasi_28_ostadshojae_softgozar.com.mp3
5.25M
#شيطان_شناسی ۲۸
آنچه خواهید شنید؛👇👇
✍ در گذشته ماندن...
حماقت بزرگی است ؛
که شیطان،بر ما،تحمیل می کند!
🔻بياموزيم...
چگونه از شر خاطرات غم آلود گذشته،
رها شویم.👆
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
°•~🕊♥️
خوشبختـے یعنے حس ڪنـی
شھیـد دارد بہ تو مۍنگرد
و تو بہ احترامش
ازگنـاه فاصلہ مےگیرۍ !
🌷همراه ڪانال شهدا باشیــد،عزیزانـ وهمراهـانـ شهـدایۍ🌷
ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده
#سلام_آقا🙏
#ساعت _عاشقی❤️
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
『عارف شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️ رمان عاشقانه مذهبی #مقتدا ? #قسمت_بیست ونهم ? روی صندلی آشپرخانه نشسته
❤️بسم رب العشاق❤️
رمان عاشقانه مذهبی #مقتدا
?#قسمت_سی_یکم ?
– طیبه… بیا سیدمهدی اومده!
مثل فنر از جایم پریدم و دستی به سر و رویم کشیدم. صدایش را می شنیدم که یا الله میگفت و سراغم را می گرفت. در اتاقم را باز کرد و آمد داخل:سلام خانومم!
– سلام… خوبی؟
احساس کردم خیلی سرحال نیست. به چشم هایم نگاه نمیکرد. پرسیدم: مطمئنی خوبی؟
– آره. بیا کارت دارم.
نشست روی تخت، من روی صندلی نشستم. مثل همیشه با انگشتر عقیقش بازی میکرد. معلوم بود برای گفتن چیزی دل دل میکند. بالاخره به حرف آمد: طیبه من دارم میرم. امروز باید اعزام بشم.
نفسم را در سینه حبس کردم، باور نمیکردم انقدر سخت باشد. نمیدانستم باید چه عکس العملی نشان دهم. نفسم را بیرون دادم و به زور لبخند زدم: به سلامتی!
– میتونی باهام بیای فرودگاه؟
– باشه! صبرکن آماده بشم!
درحالی که داشتم لباس می پوشیدم، سید پرسید: به پدر و مادرت میگی؟
– شاید ولی الان نه.
با سیدمهدی از اتاق بیرون آمدیم و خواستیم برویم که مادر گفت: کجا؟ مى خواستم چایی و میوه بیارم!
گفتم : نه ممنون. میخوایم یکم بریم بیرون.
? #قسمت_سی_دوم ?
رسیدیم به فرودگاه. درتمام راه ذکر میگفتم. سیدمهدی از چهره ام خوانده بود که نگرانم.
– خانومم نگرانی نداره که! میرم و زود میام. خیالت راحت. باشه؟
اینها را با زبانش میگفت. حرف دلش چیز دیگر بود. این را وقتی فهمیدم که دیدم چشمهایش قرمز است. چمدان را دستش دادم. چند قدمی رفت، اما دوباره برگشت. دستش را به ریش هایش گذاشت و به زمین خیره شد. بعد با صدایی بغض آلود گفت: دوستت دارم!
به راهش ادامه داد. حرفی در گلویم سنگینی میکرد. گفتم: سید!
دوباره برگشت. انگار میترسید پشیمان شده باشم. با پریشانی نگاهم کرد. هرچه مى خواستم بگویم یادم رفت. شاید اصلا حرفی نبود، بغض بود. میخواستم نگاهش کنم. فقط توانستم بگویم: منم همینطور؛ مراقب خودت باش!
لبخند زد، خوشبختانه نفهمید حال دلم را…
#ما_نمک_خورده_عشقیم_به_زینب_سوگند
#پاسبانان_دمشقیم_به_زینب_سوگند…
? ادامه_دارد?
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093