پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:
✨ قلوب شما همانند آهن، زنگار می گیرد. پرسیدند جلا دهنده آن چیست؟ فرمود: تلاوت قرآن✨
(كنز العمال، ج 2، ص 241، ح 3924).
👈قلب انسان در مراحل مختلف زندگی دچار زنگارهایی می شود و اگر برای جلا دادن آن اندیشه ای نداشته باشیم هلاكت حتی به سراغ مان می آید كه یكی از بهترین این راه ها برای پاك كردن زنگارها قرائت قرآن است.👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نرسد دست تمنا چون به دامان شما
میتوان چشم دلی دوخت به ایوان شما
از دلم تا لب ایوان شما راهی نیست
نیمهجانی است دراین فاصله قربان شما
#یاایهاالعزیز
#آجرک الله یا صاحب الزمان🖤
#جمعه های مهدوی
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
#مظلومحسین❣
سلام بر بدنی که مرمّل بالدماء
رها شده بہ بیابان مقطع الاعضاء
سلام بر سرِ بر نیزه رفتہی شاهی
که جاریسٺ بہ لبهاش سورهی اسراء
#السلامعلیکیااباعبدالله✨
#یاسیدالشهدا😭
🌴🖤🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 نماهنگ وداع آخر...
این لحظهها
برای زنان کاروان حسینی
سختترین لحظههای دنیا بود...
مگه میشه راحت خداحافظی کرد...؟
مگه میشه راحت دل کَند...؟
رباب با علی اصغر (ع)
رقیه (س) با پدر
زینب (س) با عباس (ع)
زینب (س) با حسین (ع)
#یازینبکبری✋💔
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🏴
.
.
بعدِ تو زینب با کاروان نرفت. روی همان خاکها ماند و بدنِ تو را برای همیشه بغل گرفت و برای هرکسی که از آنجا عبور کرد، عریانترین روضه را خواند|🥺|
بعد از تو خواهرت زنده نماند، توی همان گودال جان داد. کسی اینجای واقعه را نگفته|😭|
بعد، تو خواهرت را تکثیر کردی.
فرمان دادی زینبهایی دوباره آفریده شدند. زینبی برای پرستاری، زینبی برای تند دویدن میان خارها، زینبی برای خاکریختن روی دامنهای آتشگرفته، زینبی برای شماردن کودکان|🍂🌜|
عوضِ هر شهید، زینبی درست شد. بعدِ واقعه آب که آزاد شد، خواستی زینبی در آن میان پیدا بشود که سقا باشد و خودش لب به آب نزند|💔|
بعد که کاروان به راه افتاد، دستور دادی زینبی بیافرینند که روی محمل بنشیند که تا شام به آن چشم بدوزی و دلتنگ نشوی. تو در آن مسیر طولانی از بلندترین ارتفاع، کودکانت را میدیدی که از بلندی اسبها و شترها میافتند
این بود که گفتی زینبی درست کنند برای دویدن پشت کاروان و برداشتن کودکان|🖤|
کسی اینجای واقعه را روایت نکرده، ولی شاید آن زمزمهٔ آخرِ تو در گوش خواهرت که آرامش کرد، همین بود: «آرام باش همبازیِ کودکیهایم! همه میروند، ولی تو جایی نمیروی، تو تا آخر همینجا میمانی زینب! قرارمان یادم نرفته.»|🕊🍁|
#دردعمیق•|💔|•
#آفتاب_در_حجاب🌤
4_5827841841201940781.mp3
12.96M
~🕊
🌿#کلام_شهید💌
توۍ ذهنت باشـد ڪھ
یڪے داࢪد مࢪا مےبیند
دسـت از پا خطا نڪنم
مھــدۍفاطمھ(عج) خجاݪت بڪشد
فࢪداۍ قیامت جلوۍ حضࢪت زهـــࢪا(س)
چھ جوابـے مےخواهیم بدهیم..
#شهید_سیدمجتبی_علمدار♥️🕊
#شاید_تلنگر💥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ویدئو شمارا منقلب خواهد کرد😭
ای کاش ماجرای بیابان دروغ بود …
شعر :محمد مهدی سیار
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
4_5992040176094807616.mp3
15.2M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
*ملائکه کتابت اعمال
*هر انسانی مَلَک حافظین دارد
*عالم ملائکه، عالم حقائق است نه اعتباریات
*نوشتن خدا که در قرآن با عبارت "کُتِبَ علیکم..." یاد شده، از چه جنسی است؟
*فرشتگان مصوّر
*ثبت تکوینی به چه معناست؟
*کتابت ملائک به چه صورت است؟
*مقصود از صورت فعل چیست؟
*آیا ملائکه علم به گناه دارند؟
*پنهان شدن ملائکه به چه معناست؟
*هر چه درجات انسان بالاتر برود، ملائکه ثبت اعمال او بالاتر میرود و لذا حسابرسی او هم سنگینتر است
*شرح روایتی در باب نقش ملائک در دیدار دو برادر مومن
*ملائکه حافظین، از چه چیزی محافظت میکنند؟
🎧 جلسه هفدهم
🎙#استاد #امینی_خواه
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
حرفى نزدم از غم دورى تو اما
اى کاش بدانى كه چه آورده به روزم...
#دلتنگمحسینجآن💔
✾͜͡♣️•
آن کسی که همه اش گریهی عاشورا بود
آب می دید به یادجگر سقابود🏴
چشمایش همه شب هیأت واویلاداشت
تانفس داشت فقط گریه کن بابابود🏴
شهادٺ یادگار عاشورا امام سجاد(ع)تسلیت باد🏴
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌺👌
آیا از همسر و بچه های حضرت عباس خبر دارید؟
🌸 حضرت عباس (ع) تنها با یک زن ازدواج کردند. او لبابه دختر عبیدالله بن عباس بود.
🌸 لبابه زنی بسیار شایسته پاکدامن و از خاندانی شریف بود. او از بهترین زنان زمانه خود و از محبان امام علی (ع) بود.
🌸 لبابه از حضرت ابوالفضل (ع) پنج پسر و یک دختر بدنیا آورد.
🌸 لبابه در کربلا حضور داشت. یکی از پسران او بنام قاسم در کربلا شهید شد. خود او نیز اسیر شد. همراه با سایر اسرا زجر و شکنجهها را تحمل کرد. پس از آزادی اسرا او به مدینه برگشت.
🌸 لبابه روز و شب گریه میکرد چندان که بیمار شد و در سن ۲۸ سالگی
از دنیا رفت.
🌸 فرزندان او مدتی توسط مادربزرگ پاکشان ام البنین سلام الله علیها تربیت شدند اما او هم دوسال بعد از واقعه کربلا از دنیا رفت و سرپرستی فرزندان به امام سجاد علیه السلام منتقل شد.
🌸 گفتنی است هر گاه یکی از فرزندان حضرت عباس (ع) نزد امام سجاد (ع) میآمد اشک بر گونههای حضرت جاری میشد.
🌸 هدیه کنید به پیشگاه مقدس قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس(ع) صلواتی بر محمد و آل محمد.
🌼 اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌼
منبع: سید بن طاووس اقبال الاعمال ص ۲۸
4_359326163803309652.mp3
9.8M
روضه ی شهادت #امام_سجاد علیه السلام 🖤
▪️السلام علیک یا اباعبدالله الحسین🥀
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
჻ᭂ🏴🖤🏴჻ᭂ
#ایسٺگاه_ٺفڪــــــــــر❣
+تازمانےڪه
همنشینِ گناه باشیم
همنشینِ امامِزمان نخواهیم بود
_تازمانےڪه
گرفتارِ نَفس باشیم
همنَفَسِ امامِزمان نخواهیم بود
#ترڪ_گناه_یه_قدم_نزدیڪمون #میڪنه_ب_امام_زمان🖤
📸 مادر سه شهید، سه جانباز و یک آزاده دوران دفاع مقدس آسمانی شد
🔹حاجیه خانم طاهره پوربخشی، مادر گرانقدر شهیدان والامقام داود، حمزه، مسلم و جانبازان سرافراز حر، حبیب، خلیل و آزاده علیاصغر کریم بخش به فرزندان شهیدش پیوست.
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
✾♣️•
#بدون_تعارف 🖐‼️
قدیما:
+ڪجا میــرے؟؟
_گلزار شهــدا🌹
+خبریہ؟؟
_بهشتــــــ خونم افتادھ
امروز:
+ڪجا بسلامتــــے؟؟
_گلزار شهــدا🌸
+خبریہ؟؟
_لایڪ اینستاگرامم ڪم شده میرم چند تا عڪس جدید بگیــــرم..🥀
به ڪجا چنین شتابان 😔
4_5834618380472028599.mp3
3.42M
🎧 #شور احساسی و شنیدنی🖤
🎼 مگه غیر از اینه که میاد اشکام...
🎤ڪربلایے #محمد_حسین_حدادیان
🌙 #السلام_علیک_یااباعبدالله
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
『عارف شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
#مدافع_عشق #قسمت۴۰ مادرجون زحمت میشه! همانطور که به اشپزخانه میرودجواب میدهد _ زحمت چیه!…میخوای میت
#مدافع_عشق
#قسمت۴۱
فاطمه بااسترس به شانه ام میزند
_ بردار گوشیو الان قطع میشه…
بی معطلی گوشی را برمیدارم
_ بله؟؟؟..
صدای باد و خش خش فقط…
یکبار دیگرنفسم را بیرون میدهم
_ الو…بله بفرمایید…
و صدای تو!…ضعیف و بریده بریده..
_ الو!..ریحا…خودتی!!..
اشک به چشمانم میدود. زهراخانوم درحالیکه دستهایش را بادامنش خشک میکند کنارم می آید و لب میزند
_ کیه؟…
سعی میکنم گریه نکنم
_ علی ؟….خوبی؟؟؟….
اسم علی راکه میگویم مادر و خواهرت مثل اسفند روی اتیش میشوند
_ دعا دعا میکردم وقتی زنگ میزنم اونجا باشی…
صدا قطع میشود
_ علی!!!؟…الو…
و دوباره…
_ نمیتونم خیلی حرف بزنم…به همه بگو حال من خوبه!..
سرم را تکان میدهم…
_ ریحانه…ریحانه؟…
بغض راه صحبتم را بسته…بزور میگویم
_ جان ریحانه…؟
و سکوت پشت خط تو!
_ محکم باشیا!!… هرچی شدراضی نیستم گریه کنی…
بازهم بغض من و صدای ضعیف تو!
_ تاکسی پیشم نیست…میخواستم بگم…
دوست دارم!…
دهانم خشک و صدایت کامل قطع میشود و بعد هم…بوق اشغال!
دستهایم میلرزد و تلفن رها میشود…
برمیگردم و خودم را دراغوش مادرت میندازم
صدای هق هق من و ….لرزش شانه های مادرت!
حتی وقت نشد جوابت را بدهم.کاش میشد فریاد بزنم و صدای تامرزها بیاید
اینکه دوستت دارم و دلم برایت تنگ شده…اینکه دیگر طاقت ندارم…
اینکه انقدر خوبی که نمیشود لحظه ای ازتو جدا بود…اینکه اینجاهمه چیز خوب است! فقط یکم هوای نفس نیست همین!!
زهراخانوم همانطور که کتفم را میمالد تاارام شوم میپرسد
_ چی میگفت؟..
بغض در لحن مادرانه اش پیچیده….
اب دهانم را بزور قورت میدهم
_ ببخشید تلفن رو ندادم…
میگفت نمیشه زیاد حرف زد…
حالش خوب بود…
خواست اینو بهمه بگم!
زیر لب خدایاشکری میگوید.و به صورتم نگاه میکند
_ حالش خوبه توچرا اینجوری گریه میکنی؟
به یک قطره روی مژه اش اشاره میکنم
_ بهمون دلیلی که پلک شماخیسه..
سرش را تکان میدهد و ازجا بلند میشودو سمت حیاط میرود
_ میرم گلهارو آب بدم..
دوست ندارد بی تابی مادرانه اش را ببینم.فاطمه زانوهایش را بغل کرده و خیره به دیوار رو به رویش اشک میریزد
دستم را روی شانه اش میگذارم…
_ اروم باش ابجی..بیا بریم پشت بوم هوا بخوریم..
شانه اش را اززیر دستم بیرون میکشد
_ من نمیام…تو برو..
_ نه تو نیای نمیرم!…
سرش را روی زانو میگذارد
_ میخوام تنها باشم ریحانه..
نمیخواهم اذیتش کنم.
شاید بهتر است تنها باشد!
بلند میشوم و همانطور که سمت حیاط میروم میگویم
_ باشه عزیزم! من میرم…توام خواسی بیا
زهراخانوم بادیدنم میگوید
_ بیا بشین رو تخت میوه بیارم بخور…
لبخند میزنم!میخواهد حواسم راپرت کند
_ نه مادرجون! اگر اشکال نداره من برم پشت بوم…
_ پشت بوم؟
_ اره دلم گرفته…البته اگر ایرادی نداره…
_ نه عزیزم.! اگر اینجوری اروم میشی برو..
تشکر میکنم .نگاهم به شاخه گلهای چیده شده می افتد.
_ مامان اینا چین؟
_ اینا یکم پژمرده شده بودن…کندم به بقیه اسیب نزنن…
_ میشه یکی بردارم؟
_ اره گلم…بردار
خم میشوم و یک شاخه گل رزبرمیدارم و از نرد بام بالا میروم..نزدیک غروب کامل و بقول بعضی ها خورشید لب تیغ است.نسیم روسری ام را به بازی میگیرد..
همانجایی که لحظه اخر رفتنت را تماشا کردم می ایستم.چه جاذبه ای دارد…انگار درخیابان ایستاده ای و نگاهم میکنی…باهمان لباس رزم و ساک دستی ات. دلم نگاهت را میطلبد!
شاخه گل را بالا میگیرم تا بوکنم که نگاهم به حلقه ام می افتد.همان عقیق سرخ و براق.بی اختیار لبخند میزنم.ازانگشتم درمی آورم و لبهایم راروی سنگش میگذارم.لبهایم میلرزد…خدایا فاصله تکرار بغضم چقد کوتاه شده…یکبار دیگر به انگشتر نگاه میکنم که یک دفعه چشمم به چیزی که روی رینگ نقره ای رنگش حک شده می افتد.چشمهایم را تنگ میکنم …
علی_ریحانه…
پس چرا تابحال ندیده بودم!!
#ادامه_دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 پویانمایی | دیر رسیدم من …
⬅️با نوای حاج محمود کریمی
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
#شرح_و_تفسیر_زیارت_عاشورا
⭕️ قسمت ششم
❇️اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها.
🔻حضرت اباعبدالله (علیه السلام) تمام وجود خود را در اطاعت خدا محو نمود و آنچنان در اطاعت از اوامر خدا ذوب شده بود و آنچنان مطيع و فرمانبردار حقتعالی بود كه حتی در شرايطی كه تمام پيكر مباركشان از ضربات نيزه و شمشير و سنگ و تير مجروح شده بود و نيز در شرايطی كه دشمن، خيمههای اهلبيت آن حضرت را آتش زده بود و در شرايطی كه بچههای كوچك با جگر عطشناك از تشنگی و ترس، گريه میكردند و در شرايطی كه خانواده و اهلالبيت حضرت، ناله بیكسی سر داده بودند و نيز در شرايطی كه حضرت بر اثر جراحات شديد، ناتوان شده و بر زمين افتاده بودند و در شرايطی كه آن ملعون قصد داشت حضرت را زنده زنده سر ببرد، در چنين شرايطی حضرت میفرمودند:
«الهی رِضاً بِرِضِاکَ، صََبراً عَلی قَضائِک یا رَبَ لا الهَ سِواکَ»
🔻يعنی ای معشوق من؛ ای معبود من؛ ای مولای من؛ خيلی ممنونم كه وجود مرا مظهر و تجلّيگاه مرتبهای از ايثار نمودهای كه حتی حضرت ابراهيم (علیه السلام) بدين پايه دست نيافت. پروردگارا از اين بهتر نمیشود كه دیگر هيچ برايم نمانده است. جگرم كه برای تشنگی و غمِ قطعه قطعه شدن علی اكبر آب شد؛ عاطفهام كه برای پاره پاره شدن گلوی كودك شيرخوارم علی اصغر پاره پاره گشت؛ كمرم كه از داغ شهادت برادرم عباس شكست؛ خانواده و كودكانم كه اسير دشمن شدند؛ پيكرم را كه به تيرها و نيزههای دشمن سپردهام؛ رگهای گردنم را نيز به جرم دفاع از حريم فرهنگ و احكام تو به دست دشمن سپردهام تا همه هستیام را يكجا به تو تحويل داده باشم. «إلهِى لا مَعبودَ سِواک».
🔻 كسی كه تا اين حد بندگی كند، خدا درباره او میفرمايد «عبدي أطعني حتى أجعلك مَثَلي» تو بندگی مرا كن تا من هم تو را به اذن خودم، به قدرت و جمال و جلال كبريايی خودم متصل كنم. اين معارف از حرفهای بدون سند نيست، بلكه آيات قرآن و احاديث قدسی است .
مقام سلطنت مُلك و ملكوت است كه با گفتن
«اَلسَّلامُ عَلَيكَ يا اَباعَبدِالله» به اين مقام حضرت متوسل میشويم.
🅾پایان قسمت ششم
👈ادامه دارد...
♥️زینب جان
شرمنده ایم که بهای حسینی شدن ما،
"بی حسین" شدن تو بود
و شرمنده تر از آنکه تو "بی حسین" شدی
و ما حسینی نشدیم...
❣سَلامٌ عَلی قَلبِ زَینَبِ الصَّبور❣
🖤