eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 وقتی همه در غفلتند، چراغ هدایت باشی، بروی و دست دیگران را بگیری به سوی امام زمانت ببری، می‌شوی شاهچراغ!! ▪️ تسلیت 🖤 📌 و خونی که دوباره ریخته شد...! ⚘️شهیدعارف یوسف الهی ↙️ 🆔@shahid_aref_64
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
77-Tasharofe Molla Abdolhamid Ghazvini Dar Sahle.mp3
5.73M
▪️قرض پشت قرض، بدهی پشت بدهی، طاقتش دیگر تمام شده بود. شبی در عالم رویا، راه را نشانش دادند: " اگر نجات می‌خواهی به مسجد سهله برو. " خیلی زود همه قرض‌هایش ادا شد. اما دیگر از مسجد سهله دل نکَند. تصمیم گرفت چهل شب چهارشنبه برود، این بار به قصد دیدن امام غایب. هفته سی و نهم اتفاق عجیبی افتاد... 📚 دارالسلام عراقی ص۴۶۷. 💔
📌سلام عاشقان اباعبدالله علیه السلام لطفا مطالعه شود،ارزش چندین بار خواندن را دارد👇👇👇👇 🔸🔶《السَّلَامُ عَلَی الحُسَینِ(ع) الَذَّی ظُلِمَ عَلَیهِ بِحَربِ اَهلِ البَغیِ، نُهِبَ عَلَیهِ بِغَیرِ جُرمِِ، مُنِع مِن المَاءِ، بُعِد عَنِ الاَهلِ وَ الاَوطَانِ》🔶🔸 ✅عمربن سعد بعد از واقعه کربلا، اسراء را به دستور عبیدالله به کوفه برد. اما بدن مطهّر امام حسین(ع) و اجساد مطهّر شهدای کربلاء، سه روز بدون دفن، روی زمین گرم کربلا باقی مانده بود. در نزدیکی کربلا قبیله ی بنی اسد زندگی می کردند و شاهد ماجرا بودند، ولی کسی جرأت نمی کرد، آنها را دفن کند، تا این که زنان قبیله بنی اسد، مردان خود را مورد شماتت قرار دادند و آنان را به انجام دفن این عزیزان ترغیب نمودند. به دنبال آن، مردانِ قبیله ی بنی اسد برای دفن به کربلا آمدند، ولی چون بدن ها پاره پاره بود، بدنها را نمی شناختند و در حالت تحیّر و تردید باقی ماندند. در این هنگام امام سجاد(ع) بصورت ناشناس در جمع آنان حاضر و یکی یکی بدنها را به بنی اسد معرفی کرده و آنها بدنها را دفن می کردند. پس از دفن شهدا حضرت امام سجاد(ع) خود را به آنان معرفی کردند.(۱) در بعضی از روایات آمده است که : امام سجاد(ع) به کربلا آمد و بنی‌اسد را سرگردان یافت، چون که میان سرها و بدن‌ها جدایی افتاده بود و آنها راهی برای شناخت نداشتند، امام زین العابدین(ع) از تصمیم خود برای دفن شهیدان خبر داد، آن گاه به جانب جسم پدر رفت، با وی معانقه کرد و با صدای بلند گریست، سپس به سویی رفت و در گوشه‏ اى از كربلا كمى خاك را كنار زد، قبرى ساخته و پرداخته آشكار شد، دستها را زير بدن قرار داد و به تنهايى به داخل قبر برد و فرمود : کنار بروید. با من كسانى هستند كه مرا يارى كنند. چون بدن را در قبر نهاد؛ صورت مباركش را بر گلوى بريده ی پدرش گذاشت و در حالى كه باران اشك چون ابر بهارى بر گونه‏ هايش جارى بود، فرمود : 📜《طُوبى‏ لِأَرْضٍ تَضَمَّنَتْ جَسَدَكَ الطّاهِرَ، فَإنّ الدُّنْيا بَعْدَك مُظْلِمَةٌ وَالْآخِرَةُ بِنُورِكَ مُشْرِقَةٌ، أَمَّا اللَّيْلُ فَمُسَهَّدٌ وَالْحُزْنُ فَسَرْمَدٌ، أَوْ يَخْتارَ اللَّهُ لِأَهْلِ بَيْتِكَ دارَكَ الَّتي أَنْتَ بِها مُقيمٌ وَعَلَيْكَ مِنّي السَّلامُ يَابْنَ رَسُولِ اللَّه(ص) وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ‏》 ♦️خوشا به آن زمينى كه پيكر پاك تو را در برگرفته، دنيا پس از تو تاريك شد و آخرت به نور جمال تو روشن گشت. شب ها ديگر خواب به سراغم نمى‏ آيد و اندوهم پايانى نخواهد داشت. تا آن زمان كه خداوند اهل بيت تو را به تو ملحق كند و در كنار تو جاى دهد. درود و سلامم بر تو باد اى فرزند رسول خدا و۰ رحمت و بركات خدا بر تو باد. آنگاه حضرت(ع) از قبر خارج شد و آن را از خاك پوشاند و با انگشت روى قبر نوشت : 📜《هذا قَبْرُ الحُسَيْنِ‏ بنِ عَلِيِّ بنِ أبي‏طالِب(ع) الَّذِي قَتَلُوهُ عَطْشاناً غَريباً》 ♦️اين قبر حسين بن على بن ابی طالب(ع) است كه او را با لب تشنه و غريب كشتند. سپس بدن پاك حضرت على اكبر(ع) پايين پاى حضرت(ع) به خاك سپرده شد و بقيه شهدای بنى‏ هاشم و اصحاب نيز در يك قبر دسته‏ جمعى پايين پاى امام حسین(ع) دفن شدند. آنگاه امام سجاد(ع)، قوم بنى‏ اسد را به طرف نهر علقمه محل شهادت حضرت عباس قمر بنى‏ هاشم(ع) راهنمايى كرد و پيكر پاك آن حضرت(ع) را در همانجا دفن نمود. امام زين العابدين(ع) در حال دفن عمويش گريه سوزناكى كرد و فرمود : 📜《عَلَى الدُّنْيا بَعْدَكَ الْعَفا يا قَمَرَ بَني هاشِمٍ وَعَلَيْكَ مِنّي السَّلامُ مِنْ شَهيدٍ مُحْتَسَبٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ‏》 ♦️اى قمر بنى‏ هاشم! بعد از تو خاك بر سر دنيا، بر تو درود مى‏ فرستم و رحمت و بركات خداوند را براى تو طلب مى‏ كنم.(۲) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : بعد از سه روز پیکر سرخش کفن نداشت، یوسف ترین شهید خدا، پیرُهن نداشت، از بس که نیزه، خون تنش را مکیده بود، حتی توان و قدرت ناله زدن نداشت، در هَجمه ی تواترِ شمشیر و تیر و تیغ، راهی به جز شقایق پرپر شدن نداشت، از بس که پیکرش شده پامال اسبها، یک جای بی جراحت و سالم، بدن نداشت، در بوریای کهنه تن لاله پوش او، پیچیده شد اگر چه شقایق کفن نداشت! 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۴ ۲)مقتل الحسين(ع) مقرّم، ص۳۲۰
⚘️بسم رب الشهید⚘️ 🌷فرازی ازنحوه شهادت شهید از زبان همرزم، 🖍شب قبل از شهادتش با هم در حرم مولی امیرالمؤمنین(ع) نشسته بودیم؛ ازش پرسیدم دوست داری چه جوری شهید بشی؟ ❓گفت منظورت چیه؟! ✅گفتم: یک تیر وسط پیشانی.... یا اول زخمی بشی و مثل اباعبدالله ... یک هزار و سیصد و پنجاه زخم بعد سر از تنت جدا کنند؟! 🔺در حالی که هر دو به شدت منقلب بودیم... گفت: "دوست دارم مثل اباعبدالله(ع) بی سر بشم و مثل حضرت زهرا غریبانه دفن بشم!" 🔺صبح روز 23 مرداد 83 بلندگوهای حرم اعلام کردند که تانک­ های آمریکایی از سمت وادی السلام در حال پیشروی هستند! 🔹با دوستان ایرانی حرکت کردیم به سمت وادی السلام؛ به داود گفتم: تو که سلاح نداری، برای چی میایی جلو؟! 🔺جواب داد: اگر سلاح از دست شما افتاد، من بر می دارم! 🔺با جمع دوستان ایرانی، خود را به وادی السلام رساندیم؛ ولی قبل از هر اقدامی، مورد اصابت گلوله­ ی تانک قرار گرفتیم و من در دم بیهوش شدم و زمانی که داشتند زخم­های من را پانسمان می کردند، در حرم امیرالمؤمنین(ع) به هوش آمدم؛ ابوالقاسم بالای سرم آمد؛ پرسیدم چی شد ابوالقاسم؟ 🔹گفت: داود شهید شده و از سرش هیچی پیدا نکردیم! گفتم این چیزی بود که خودش می­ خواست... ⚘️هدیه به ارواح مطهر شهدا وشهید داوود اسماعیلی صلوات⚘️ ⚘️شهیدعارف یوسف الهی 🆔@shahid_aref_64
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟢 حاج‌اسماعیل دولابی: 📌 به تربت علیه‌السلام زیاد سجده‌کردن، را عوض می‌کند. عجل_ لولیک_ الفرج امام_ حسین (ع) وقت _بخیری 📚 مصباح‌الهدی، صفحه ۲۷۳ ⚘️شهیدعارف یوسف الهی 🆔@shahid_aref_64
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://jazb.nahad.ir/ سامانه جذب و استخدم در نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه ها ⚘️شهیدعارف یوسف الهی ↙️ 🆔@shahid_aref_64