『عارف شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
☘🕊☘ 🌻 حسین پسر غلامحسین 🌻 ☘🕊☘
☘🕊☘
🕊☘
☘
🌻 حسین پسر غلامحسین 🌻
👤 فصل اول: به روایت مادر
🌷 دوران ابتدایی
یادم می آید یکی روز سر زمستانی به محض اينکه در را باز کردم دو تایی سراسیمه وارد خانه شدند و خود را در آغوشم انداختند . این قدر دویده بودند که رنگ به رخسارشان نمانده بود . صداي تپش قلبشان به گوش می رسید
نسیم سزد زمستانی نوک دماغشان را قرمز کرده بود .
از آنها پرسيدم: چی شده ؟ چرا انقدر آشفته اید؟!
محمد حسین گفت :
نیمه های راه مدرسه بودیم که یک سگ ولگرد دنبالمان افتاد . نزدیک بود به ما حمله کند ، تا همين نزدیکی های خانه تعقیبمان کرد ، ما با تمام توان این مسیر را دویدیم .
هر دو را در آغوش گرفتم و بوسیدم : سریع بروید داخل اتاق و پاي بخاری دست و صورتتان را گرم کنید اما یادتان باشد وقتی سگی را میبینید اگر فرار کنید ، بیشتر دنبالتان می آید.
بعد دقایقی هر دو فراموش کردند چه اتفاقی برایشان افتاده است زیرا از این موارد یکی دو بار دیگر هم پیش آمده بود . همین امر سبب شده بود آنها شجاع و نترس بار بیایند ..
📚 منبع : کتاب حسین پسر غلامحسین
☘
🕊☘
☘🕊☘
☘🕊☘
🕊☘
☘
🌻 حسین پسر غلامحسین 🌻
👤 به روایت مادر
🌷دوران راهنمایی
دوران ابتدایی محمد حسین در مدرسه ارباب زاده واقع در خیابان شهید نامجو (اقبال) به پایان رسید او در این سال ها همیشه جزء دانش آموزان نمونه مدرسه بود. .
تحصیلات راهنمایی محمد حسین در مدارس شهاب و صفاری گذشت . این دوران هم زمان شد با بلوغ فکری و جسمی او که از همان ابتدا با شمیم معنویت همراه بود .
او به انجام واجبات بسیار مقید بود و نسبت به ترک محرمات جدی و قاطع .
از همان آغاز سن تکلیف به همراه برادران بزرگ تر راهی مسجد شد .
مسجدالرضا در خیابان حافظ نزدیک خانه ما بود و پاي محمد حسین به این مسجد باز شد بعضی وقتها که از مسجد به خانه می آمد، سخنان جذاب حجت الاسلام راستگو را مو به مو تعریف می کرد .
معلوم بود که حرفهای ایشان در کلاس های تابستانی مسجد به دلش می چسبید .
پیش نماز این مسجد در آن سالها، حجت الاسلام جعفری بود .
یادم می آید پنج شنبه بود که من به همراه همسرم مشغول تهیه خمیر برای پخت نان بودیم . پاسی از شب که خمیرها آماده شد
محمد حسین برای ما صحبت کرد و من و پدرش را به بحث پیرامون مسائل سیاسی آن روز کشاند .
📚 منبع: کتاب حسین پسر غلامحسین
☘
🕊☘
☘🕊☘
°•♡♡
وقتی داشت شهید میشد لبخند داشت!
بعد از شهادت پیغام فرستاد بزرگ ترین افتخار ام آن است که در آغوش امام زمان جان دادم🌝✌🏻
پ ن: عاقبت بخیری این شکلیه ها 👊🏻🕶️
#امام_زمان #هفته_بسیج
°•♡♡
⭕️ نوجوانان زیر 19 سال فلسطینی پس از آزادی از زندانهای رژیم صهیونیستی به موجب توافق مبادله اسرا، با پرچم حماس و فلسطین در خیابانهای رام الله به شادی پرداختند.
🔹این نوجوانان از دوران کودکی در اسارت رژیم صهیونیستی بودهاند.
#فلسطین #غزه #طوفان_الأقصى
📌 حماس، پیروزی ات مبارک 💪😌
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🖤
#خاطرات_شهید
●مادر شهید می گوید:
همیشه درسلام کردن به کوچک وبزرگ سبقت می گرفت وهمه ی خانواده شیفته این اخلاق اوبودند، خوش خنده بودوتبسم ازلبانش محونمی شد هرزمانی که ازخواب بیدارش می کردم تاچشمانش رابازمی کرد لبخندی به من می زدوسلام می داد،هیچ وقت عصبانی نمی شد.
●ازکودکی تازمانی که ازدواج کرد سعی می کردازلحاظ مالی خانواده اش رادرک کند، مثلااگردوست داشت اردوی مشهدبرودوماهزینه اش رانداشتیم اعتراضی نمی کردوبادوستانش همراه نمی شد، درهمه شرایط احترام من وپدرش راحفظ می کرد.
همسرشهید،محمدصدرا7ماهه راباردار بودن ویک دختربنام فاطمه خانم داشتندوشهیدشیری فرزندپسرخودراندید.
#شهید #ذکریا_شیری ...🕊🌸
°•☆☆
یہبزرگیمیگفت:
"شڪنڪنوقتیبہیہشہـید
فڪرڪردی،چندلحظہقبلش،،
همونشهیدداشتہبہتوفکرمیکرده!"🌿😔
#هفته_بسیج
#فاطمیه
°•☆☆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروزشهادت،سردارشهید
علی چیت سازیان
کسی می تواندازسیم خارداردشمن عبورکندکه پشت سیم خاردار نفس خودگیرنکرده باشد
شهید#علی_چیت_سازیان🕊🌹
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
⚘️شهیدعارف یوسف الهی
🆔@shahid_aref_64
💠نماز شب
🔰مناجات آن نوجوان بسیجی
در جریان عملیات بیت المقدس، مجروحان زیادی را به بیمارستان آوردند. یكی از آنها رزمندهای ۱۶ یا ۱۷ ساله بود. بسیار نورانی بود و خون فراوانی از بدنش رفته بود. از ناتوانی زیاد به زحمت میتوانست سخن بگوید. حتی قدرت بازگویی اسم و نشانی خود را نداشت. با تلاش زیاد فهمیدیم نامش علی است. من در تمام روز مراقب علی بودم. شب هم چندبار بر بالینش حاضر شدم. نیمههای شب بود كه از من آب خواست. بعد از آنكه یك لیوان آب برای علی بردم، با كمال تعجب دیدم كه لیوان را به زحمت گرفت و شروع كرد به وضو گرفتن. سپس با حالت نیم خیز نماز شب خواند.
من متحیر از رفتار عبادی او شده بودم. چنان گریه و زاری میكرد كه هر كسی را تحت تأثیر قرار میداد.
اهمیت به نماز اول وقت
روزی نزدیک ظهر به منزل شهید رجائی رفتم
ظهر، صدای اذان که شنیده شد
ایشان از جا برخاستند و برای اقامه نماز
آماده شدند. ایشان را صدا زدند که:
غذا آماده است و سرد میشود
اگر اجازه میفرمائید، بیاوریم
شهید رجائی در همان حال فرمودند:
خیر، بعد از نماز
نگاهی به صورت آرام و چهره متبسم
شهید رجائی انداختم. با لبخند به من گفت:
عهد کردهام هیچوقت قبل از نماز
ناهار نخورم. اگر هم زمانی ناهار را
قبل نماز خوردم و نماز را اول وقت نخواندم
فردایش را روزه بگیرم...
#شهید_محمدعلیرجائی🕊
#شهیدانه🕊
⚘️شهیدعارف یوسف الهی
🆔@shahid_aref_64
✍ مـــــهــدی جــــان ؛
جــهـــان به تماشای صـبــــح ظــهــور
نشسته است.
فـــتــنـه هـــا بــرپــاســت،
بـــرگـــرد ؛ ای عــزیـــــــز فـــاطـــــمـــــه،
امــید غریبان تنـها کجـــــــایے !؟
عَجـِّل عَلـےٰ ظُـهورِ شـُما، اوجِ حاجـَت اسـت...
🌤یــابــقــیـه الـلـه اعــظـم (ارواحنافداه)
کی می رسد آن زمان که تو ما را بنگری و ما تو را نظاره کنیم
در حالی که پرچم نصرتت برافراشته شده؟
آیا می شود که تو ما را بنگری در حالی که بر گرد تو حلقه زده و تو را در میان خود گرفته باشیم
و تو امام همه باشی...
{فرازی از دعای ندبه}
---------------------------------------------------
به سوی ظهور
⚘️شهیدعارف یوسف الهی
🆔@shahid_aref_64
🏴🏴🏴•
مرگ از محبتِ تُــو خلاصم نمیکند
در زيرِخاک هم دلِ من پای بست تُوست..
اربابم
🏴 رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم 🏴
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله💔
سلامی از راه دور اربابم پذیرا باش✋🏻
◾ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
◾وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
◾وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
◾وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
◾وعَلی العباس الحسُیْن...
⚘️شهیدعارف یوسف الهی
🆔@shahid_aref_64
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹شهید حاج قاسم سلیمانی، خطاب به مادران شهدا:
وقتی شما مادرها نبودید و بچههایتان در خون دست و پا میزدند، حضرت زهرا (س) را دیدم...
⚘️شهیدعارف یوسف الهی
🏴@shahid_aref_64