🌠☫﷽☫🌠
🕊زیارتنامه ی #شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
📸تصویر دو شهید مدافع حرمی که در روز ۱۲ مهر ماه آسمانی شدند...
💠سالروز شهادت
🌷شهید مدافع حرم #مهدی_حسینی
🌷شهید مدافع حرم #یاسین_رحیمی
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🔺فرازی از وصیتنامه شهید علیرضا حاجیوندقیاسی🌷
در این زمان که این حقیر مدافع حرم حضرت زینب علیهاالسلام با عنایت حضرت ثارالله شدهام و به من اجازهی دفاع داده است، از خدای رحمان و رحیم شاکرم که بعد از چندین بار آماده رفتن شدم ...
🌷<><>❤️
تلاوت یک آیه از"قرآن کریم"(آل عمران)بهمراه ترجمه آن،هدیه به شهیدعارف،محمدحسین یوسف الهی ❤❤
.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
بنام خداوندبخشنده بخشایشگر
فَمَنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٩٤﴾🌿🌸
پس کسانی که بعد از این [دلایل روشن] بر خدا دروغ بندند، [و بگویند: آنچه از خوراکی ها در تورات حرام شده از شریعت ابراهیم باقی مانده و نسخ آن محال است،] اینانند که یقیناًازظالمانند🌿🌸
✨📖✨
🌹قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
✨اَهلُ القُرآنِ اَهلُ اللهِ وَخاصَّتُهُ .
اهل قرآن اهل خدا و خاصان بارگاه اویند✨
🍃مجمع البیان🍃
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش مهدی هست🥰✋
*آخرین زیارت*🕊️
*شهید مهدی قاضی خانی*🌹
تاریخ تولد: ۲۸ / ۸/ ۱۳۶۴
تاریخ شهادت: ۱۶ / ۹ / ۱۳۹۴
محل تولد: بهار همدان،حیدری خان
محل شهادت: سوریه
*🌹همسرش← سال 85 که رفتیم عقد کنیم🎊 یک دستخطی نوشت و خواست آن را امضا کنم💫 داخل کاغذ نوشته بود دلم نمیخواهد یک تار موی شما را نامحرمی ببیند💫 من هم امضا کردم🍃مادرم از این موضوع ناراحت شد و گفت این پسر خیلی سخت گیر است🍂 اما من ناراحت نشدم چون فهمیدم میخواهد زندگی کند. و واقعا هم زندگی با او به من مزه میداد🍃 آقا مهدی دیپلم هم نداشت و در دانشگاه به من میگفتند که شاید شما موقعیتهای بهتری را داشته باشید🍃من با خیلیها مشورت کردم اما در نهایت با خودم فکر کردم که خداوند فردی را سر راهم قرار داده که با اخلاق و باایمان است💫 و به خانواده اهمیّت میدهد و اهل نماز است📿 و اینها بهتر از مدرک تحصیلی و ثروت است.🍃 بسیار اهل شوخی بود گاهی جلوی عمه اش مرا می بوسید‼️مادرش میگفت این کارها چیه خجالت بکش، عمه ات نشسته!‼️آقا مهدی هم میگفت مگه چیه مادر من؟ باید همه بفهمند من زنم رو دوست دارم💞 به سوریه که رفته بود آخرین دفعه که تماس گرفت دو روز قبل از شهادتش بود📞 میگفتند قبل از آن رفت حرم حضرت زینب(س)💫 تنهایی نماز خواند و دعا کرد📿 و بعد هم رفت و شش صبح شهید شد*🕊️🕋
*شهید مهدی قاضی خانی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌴🙏☝️🌹🥀 کانال همیشه فعال!☝️🥀❣
🌸این گلهای پرپر ؛ جمعیِ گردان حنظله هستند که فقط از تشنگی به شهادت رسیدند!😭❣۰۰۰و چند رباعی ناچیز تقدیمِ به خاک قدومشان :
دریای نبرد را نهنگ است شهید
درکام ستمگران شرنگ است شهید
در روز نبرد دشمنان فهمیدند
کودک نبود که مردجنگ است شهید
درجبهه ی پیکار دران هنگامه
دیدند شهید می نویسد نامه
یاران شهید تا نمودند نظر :
دیدند که خون می چکد ازخامه
از جبهه شهید سرفراز آوردند
در هودج نور سرو ناز آوردند
تا زینت خاکیان شودجسمش را
از عرش برین بخاک باز آوردند
🌴🙏💕 صَلَیَ اللهُ علیکَ یا ساقی لب تشنگان ؛ اَدرِکنا ۰۰۰۰۰
🌻 عطاران -
💐 💐 💐
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
این مسأله باعث شد که بچههای ما قوت دیگری گرفتند و یورش بیشتری به دشمن آوردند و به عبارتی با شهادت سید جلیل ورق برگشت و ما توانستیم خودمان را به جلو بکشیم. وقتی به پیکر قطعه قطعه شده سید رسیدم، تنها کاری که از دستم برآمد، جمع کردن پیکر و قرار دادن آن در زیر یک ماشین بود.❣💔
چند روز بعد که پیکرش را خودم به عقب آوردم، هیچ علامت شناسایی دقیقی در بدن او نبود و صورتش غیرقابل شناسایی شده بود. کمی که دقت کردم بازوی او را یافتم که بر رویش نوشته بود «دوستت دارم مادر».😭😭
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
~♡~
#تلنگرانہ💚
امیدوارمجورۍزنـدڱۍڪنید
ڪہخدااوندنیاازتونپرسید
چۍکاربرایمنڪردین:
نگاهتونبهپاهاتوننباشه🪴
❤️🍃❤️
17.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاکریز_خاطرات
#یک_شهید_یک_خاطره
🌺شهید نصرالله دنیادوست به روایت مادر شهید
تولد ۱۳۴۷
شهادت ۱۳۶۵
#شادی_روحش_صلوات
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
#با_پای_قطع_شده_به_کربلا_میروم...!!
🌷قبل از اين كه از طريق پشتيبانی مهندسی ـ رزمی جهاد به جبهه اعزام شوم، به عنوان راننده، برادران رزمنده را از تهران به اهواز و بالعكس منتقل میكردم. تا اينکه از رسانههای گروهی اعلام شد كه به راننده لودر و بلدوزر نياز است. فوراً به جهاد استان تهران مراجعه كردم از آنجا نيز به ستاد پشتيبانی اهواز اعزام گرديدم از آنجا هم به اصفهان مأمور شدم. هدف من از آمدن به جبهه، خدمت به اسلام و انقلاب بود. تا بتوانم به مسئوليتی كه شهدا بر دوشم نهاده بودند عمل كنم.
🌷به دليل شناختی كه از تعميرات داشتم، مدتی به عنوان مسئول تعميرات دستگاهها خدمت كردم. ليكن از احداث خاكريز و كارهای خط مقدم نيز غافل نبودم. كار ما پشتيبانی است و هر چه خاكريز بيشتر بزنيم جان تعداد بيشتری از رزمندگان در برابر گلولههای دشمن در امان خواهد ماند. به همين جهت هميشه قبل از عمليات، برادران جهاد تا قلب دشمن پيش میروند. و حتی در حين عمليات نيز پا به پای برادران پياده سنگر به سنگر با خصم میجنگند.
🌷جالب است اگر بدانيد كه در جبهه به برادران جهاد «سازمان مسكن جبهه» نيز میگويند. همانطور كه مردم در شهرها نياز به خانه و مسكن دارند. خانهی يك رزمنده نيز سنگر اوست كه توسط جهادگران زده میشود. اين برادران از حالات به خصوصی برخوردارند و برنامه دعاها و نيايشهای عجيبی دارند. بعدها گروهی را در اختيار من گذاشتند تا به آنها آموزشهای لازم را بدهم، مدتی به اين كار مشغول بوديم تا اينكه شب عمليات فرا رسيد. همان شب معروف، شبی كه همه رزمندگان آرزوی رسيدن آن را دارند و در انتظارش لحظه شماری میكنند....
🌷در اين عمليات من مسئول گروهی بودم كه نام بهشتی (۳) را بر آن نهاده بودند. مأموريت ما عبارت بود از رفتن به خاك عراق و در منطقه پاسگاه زيد و احداث يك خاكريز كه به طرف بهشتی (۲) كشيده میشد. و بهشتی (۲) نيز يك كيلومتر جلو برود و به طرف بهشتی (۱) خاكريز بزند. و بهشتی (۱) نيز كار را تا پايان ادامه دهد. تا عمليات مهندسی رزمی تكميل گردد. آن شب پشت بیسيم قرار گرفتم و لحظه به لحظه موقعيت خود و خاكريزها را گزارش میكردم. اتفاقاً برادرانی كه در آن شب وارد عمل شده بودند، تازه كار بوده و از تجارب زيادی برخوردار نبودند. به همين دليل، من در كنار آنها حركت میكردم. تا ضمن اين كه به آنها روحيه میدادم، كارهای لازم را هم به آنها بياموزم.
🌷....همچنان به طرف پاسگاه زيد در حركت بوديم كه خمپارهای در كنار ما منفجر شد. تركش آن به پايم اصابت كرد. تمام وجودم داغ شده بود. احساس میكردم كه دارد جان از بدنم خارج میشود. لحظاتی گذشت با كمی تأمل، متوجه شدم كه میتوانم خود را حركت دهم. بلند شدم تا از ساير بچهها عقب نمانم اما نتوانستم بايستم و به زمين غلتيدم. بعد در بيمارستان فهميدم كه استخوان پايم خرد شده است. پای چپم را از ران قطع كردند. امروز خوشحالم كه پايم را در راه انقلاب و خدا دادهام.
راوی: رزمنده دلاور اكبر سبحانی
📚 "حديث جبهه"
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093