4_5787196667304352633.mp3
2.5M
🎤•|محمدحسینحدادیان|•
🔊شور_هَربارمیبَندَمچِشمامُواینجوُر
میسازَمروُیامُو..؛🍃💔•~
↓
#دینودنیایمن
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
.🌻•
🧡دیده را فایده آن است کھ دلبر بیند..
ور نبیند چھ بود فایده بینایی را(:
💙السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه💙
#اللهم عجل لولیک الفرج🤲
#سشنبه های جمکرانی
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
•🦋🍁
.
میگفت :
سربـٰازامامزماناهلتوجیہنیس !!
راستمیگفت ؟
یہعمرخودمونروباسربـٰاربودن
ازسربـٰازبودنتبرعہکردیم ..
توجیہکافیہدیگھمشتۍ
بایدبلندشیم وقتِعملِ!
-
شعارروبزاریمکنار🚶🏿♂️!
89_se_daghighe_dar_ghiamat_aminikhaah.ir.mp3
37.83M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه هشتاد و نهم
* آیا ذریه پیامبر ص بودن در عالم برزخ کارکردی دارد؟
* رحمت خدا برای خانواده است
* "آل" ها در قرآن
* آیا غیر سادات در عالم برزخ از اهل بیت بیبهره هستند؟
* نسبتها در برزخ به چه شکل برقرار است؟
* فراریها در قیامت
* نسبت بین زن و شوهر در قیامت به چه صورت است؟
* جمع شدن خانواده در قیامت شدنی است؟
* قدر ولایت امیرالمومنین علی ع را در قیامت میدانیم
* تفاوت درک و توجه بین دنیا و برزخ
* آیا در قیامت حافظه دنیایی خود را داریم؟
* مرور خاطرات دنیوی در بهشت و جهنم
🎧 جلسه هشتاد و نهم
🎙#استاد #امینی_خواه
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
درجریانباشیمکہ ..
هرکلمہےِاضافھدربرخوردبا
نامحرمبگیم !
اوندنیابایدجواببدیم🌱'
دین؛ خیلےحساسوریزبینه !
حواسمونباشہ🚶🏻♂!!
#لحظهی_شهادت....
🌷وقتی جنازه فرشاد مرعشی زاده پس از ۳۸ روز از منطقه عملیاتی بستان توسط رزمندگان به پشت جبهه آوده شد، مادرش بر بالینش حاضر گردید و با دیدن صحنه اصابت ۲ گلوله به گلوی فرزندش، غصهای جانکاه وجودش را فراگرفت.... روزها گذشت و او با قاب عکس فرشاد درد دل میکرد که چطور تحمل آوردی ، ۲ گلوله به گلوی تو زخم وارد کرد و شهید شدی؟!
🌷"یکی از شبهای ماه مبارک رمضان قبل از اذان صبح خواب دیدم فرشاد به خانه قدیمیمان در شوشتر آمد و با او روبوسی کردم و ذوق زده گفتم: مادر جان همه فامیل اینجا هستند صبر کن یا الله بگویم آنها هم تو را ببینند. وقتی برگشتم او نبود با نگرانی و حسرت چند بار دور خودم چرخیدم ولی او نبود! لحظهای بعد یکدفعه جلویم ظاهر شد. پرسیدم: کجا رفتی؟ گفت: مادر دیدی چطور در یک لحظه غیب شدم که مرا ندیدی؟ هنگام شهادت هم همینطور بود، در یک لحظه کوتاه تیر به من خورد و اصلاً رنجی احساس نکردم و شهید شدم."
🌷پس از آن خواب، دیگر مرهمی بر زخم دل مادر نهاده بودند و او با آرامشی خاص چشم در چشمان قاب گرفتهی فرشاد میدوخت.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز فرشاد مرعشی زاده
📚 کتاب "لحظههای آسمانی"
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
یهدعاڪنم،بلندآمینبگید:
.
🌱خدایابحقحضرتفاطمهسلاماللهعلیها
ڪمڪڪن...
براۍامامزمانمون"یار"بشیمنه"بار"🤲🏻
❤️قسمت هجده❤
.
از چلو کبابی که بیرون آمدیم #اذان گفته بودند.
ایوب از این و آن سراغ نزدیک ترین مسجد را می گرفت.
گفت:
_ اگر #مسجد را پیدا نکنم، همین جا می ایستم به #نماز
اطراف را نگاه کردم
+ اینجا؟؟ وسط پیاده رو؟؟
سرش را تکان داد گفتم:
+ زشت است مردم تماشایمان می کنند.
نگاهم کرد
_ این خانم ها بدون اینکه خجالت بکشند با این سر و وضع می آیند بیرون، آن وقت تو از اینکه دستور خدا را انجام بدهی خجالت میکشی؟؟
.
❤️قسمت نوزده❤️
.
آقاجون این رفت و آمد های ایوب را دوست نداشت. می گفت:
- نامحرمید و گناه دارد.
اما ایوب از رفت و آمدش کم نکرد. برای، من هم سخت بود.
یک روز با ایوب رفتیم خانه ی روحانی محلمان.
همان جلوی در گفتم: "حاج آقا می شود بین ما صیغه محرمیت بخوانید؟؟" او را می شناختیم.
او هم ما و آقاجون را می شناخت.
همان جا محرم شدیم.
یک جعبه شیرینی ناپلئونی خریدیم و برگشتیم خانه.
مامان از دیدن صورت گل انداخته من و جعبه شیرینی تعجب کرد.
- خبری شده؟؟
نخ دور جعبه را باز کردم و گرفتم جلوی مامان.
گفتم:
+ مامان!....ما......رفتیم....موقتا محرم شدیم.
دست مامان تو هوا خشک شد.
#ادامه دارد
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093