eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
4.9هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
••|💔🥀|•• میدونیدتباه‌یعنۍچی؟! یعنۍوقتۍتوموقعیت‌گناه‌قرارمیگیری هی‌آقاجان‌مهدی‌میگه...💕 نه‌این‌بندم‌گناه‌نمیکنه‌ . . .🙂 نه‌این‌فرق‌داره‌وسوسه‌نمیشه💔 نه‌این . . .🙃 اماتهش‌ماپامون‌وبہ‌گناه‌میدیم‌و آقاجان‌سرشوپایین‌میندازه‌ودورمیشه(:💔
اگـر میخواهـے گناه و معصیت نڪنـے همیشـہ با وضو باش، چـون وضو انسان را پاڪ نگہ مـے دارد و جلوے معصیت را مـے گیرد. شهیــد عباس علــے ڪبیـرے وقت✨📿 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تولد عقیله بنی هاشم خانم حضرت زینب (سلام الله علیها)به ساحت مقدس امام زمین وزمان حجت ابن الحسن العسکری وهمچنین به تمام شیعیان جهان تبریک وتهنیت عرض می کنم. •┈┈••✾❀* 🕊◍⃟🧡🕊✾••┈┈• *الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج* •┈┈••✾❀🕊◍⃟🧡🕊❀✾••┈┈• 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5967461362455021422.pdf
434K
صلوات ضراب اصفهانی✨ به نیابت از جمیع اموات مومنین🦋 تعجیل فرج و سلامتی امام زمان (عج)🌹 ✨عصرروزجمعه قرائت میکنیم صلوات ضراب اصفهانی✨ 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
AUD-20210417-WA0011.mp3
3.65M
🎙دعای سمات🍃 🎤بانوای گرم استاد 🌱 ✨ساعات پایانی روز جمعه✨ دعای خیرشما🤲 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: 💚 هیچ نمازی ندیدم که احمد (شهید احمد کاظمی) بخواند و در قنوت یا در پایان نماز گریه نکند.... 🌹🩸 وقت✨📿 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹داستان زندگی جانبازشهیدایوب بلندی🌹 قسمت (پنجاه وچهاروپنج) تقدیم نگاه سبز شما عزیزان👇👇
❤️قسمت پنجاه و چهار❤️ . نمی گذاشت دعوایمان به چند ساعت برسد. یا کاری می کرد که یادم برود یا اینکه با ای پیش قدم آشتی می شد. به هر مناسبتی برایم هدیه می خرید. حتی از یک ماه جلوتر آن را جایی پنهان می کرد. گاهی هم طاقت نمی آورد و زودتر از موعد هدیه م را می داد. اگر از هم دور بودیم، می دانستم باید منتظر بسته ی پستی از طرف ایوب باشم. ولی من از بین تمام هدیه هایش، نامه ها را بیشتر دوست داشتم. با نوشتن راحت تر ابراز علاقه می کرد. قند توی دلم آب، می شد وقتی می خواندم: "بعد از خدا، تو منی و این عشق، آسمانی و پاک است. من فکر می کنم ما یک وجودیم در دو قالب، ان شاالله خداوند ما را برای هم به سلامت نگاه دارد و از بنده های شایسته اش باشیم" . ❤️قسمت پنجاه و پنج❤️ برای روزنامه مقاله می نوشت. با اینکه سوادش از من بیشتر بود، گاهی تا نیمه های شب من را بیدار نگه میداشت تا نظرم را نسبت به نوشته اش بدهم. روزهای امتحان، خانه عمه پاتوق دانشجوهای فامیل بود غیر از خواهرم و دختر عمم، ایوب هم به جمعشان اضافه شد. با وجود بچه ها ایوب نمی توانست برای، چند دقیقه هم جزوه هایش را وسط اتاق پهن کند. دورش جمع می شدند و روی کتابهایش نقاشی می کشیدند. بارها شده بود که جزوه هایش را جمع می کرد و میدوید توی اتاقش، در را هم پشت سرش قفل می کرد. صدای جیغ و گریه بچه ها بلند می شد. اسباب بازی هایشان را می ریختم جلوی در که آرام شوند. یک ساعت بعد تا لای در را باز می کردم که سینی چای را به ایوب بدهم، بچه ها جیغ می کشیدند و مثل گنجشک که از قفس پرواز کرده باشند، می پریدند توی اتاق ایوب. بعد از امتحان هایش تلافی کرد. آیینه بغل بچه ها را نصب کرد و برای هر سه مسابقه گذاشت. بچه ها با شماره سه ایوب شروع کردند به رکاب زدن. هر سه را تشویق می کردیم که دلخور نشوند. هدی، تا چند قدم مانده به خط پایان اول بود. وقتی توی آیینه بغل نگاه کرد تا بقیه را ببیند افتاد زمین ایوب تا شب به غرغرهای هدی گوش میداد که یک بند می گفت: "چرا آیینه بغل برایم وصل کردی؟ لبخند میزد. بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093