سوال:
چـرا از شـهـدا الـگـو مـیـگـیریـم؟🧐
پاسخ:
🖇📌شهدا علاوه بر آنکه آرزوی شهادت در دل داشتند، در زندگی دنیوی خود، تمام تلاش خود را در راه شهید بودن و رسیدن به خدا به کار گرفتند تا بتوانند خدا را عاشق خود کنند؛ هر آنکس که خدا عاشق او شود، خونبهایش را خود پرداخت می کند و...
به این دلیل است که الگو گیری از زندگانی شهدا ما را به خدا (که هدف آفرینش انسان است) می رساند.
#ابراهیمهادی
#اَلـلّـﮪُمَّعـَجـِّللـِوَلـٻَۧـکَالـفـَࢪَج
#حرف_حساب
⚡روزۍ جنگ به وسیله👇🏻
توپ🎱
تانڪ⛓
بمب💣
اسلحه🔫
موشڪ🚀
و آتش🔥
بود.
⚡اما جنگ امروز به وسیله👇🏻
ماهواره📡
موبایل📱
رایانه💻
اینترنت🌍
و رسانه است.💻📡
⚡روزۍ هدف از جنگ حمله به👇🏻
جان🗣♥️
خاڪ 🌫
ناموس 🧕
آب 🌊
و وطن بود🇮🇷
⚡اما امروز حمله به👇🏻
اعتقاد🚫
مذهب📙
باور🌟
و ارزش هاست.💖
روزۍ شیوه جنگ، سخت بود.
اما امروز شیوه جنگ،نرم است.
اما دشمن همان دشمن است⛔
و ما نیز همان نسل آزاده ایم...✌️🏻
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
#شهیدانه
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
*صبحانه ای با شهدا*
📌 *" حر خراسان " معروف به " مَندلی طلا " آبروی پدر را برگرداند*
🔹️ *محمدعلیِ پورعلی* جوان زیبا و سفیدرویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز، به *"مندلیطلا"* معروف بود.
◇ *مندلیطلا* تا قبل از *شهادت*، در روستا اقدام به تولید و پخش مشروبات الکلی به صورت بشکهای میکرد، تا اینکه توسط کمیته انقلاب اسلامی آن زمان دستگیر و پس از محاکمه به شلاق محکوم شد.
◇ وی را جلوی مسجد روستا آورده و روی چهارپایهای خواباندند و در برابر مردم، حدّ شلاق را بر بدنش جاری کردند.
◇ بعد از اجرای حد، پدر پیرش به او گفت: *"خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی".*
🔹️ بعدها *مندلی طلا* به یکی از دوستانش گفته بود: *"از حرف پدرم خیلی تکون خوردم و دلم خیلی شکست. "*
◇ موقعی که زیر بغلامو گرفته بودن و از روی چهارپایه پایین میاوردن، رو به خونه خدا (مسجد) کردم و از خدا طلب بخشش کردم.
◇ بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. متوسل به *ابا عبدالله* شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم".
◇ اهالی روستا میگویند: " *مندلی طلا* عزم جبهه کرده بود اما بسیج روستا بهخاطر سابقه خرابش، ثبتنامش نکرد".
◇ از پایگاه بسیج شاندیز و اَبَرده هم اقدام کرد، آنها هم ثبتنامش نکردند.
🔹️ دوست *مندلیطلا* که از بسیجیان روستای زُشک میباشد، او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرده و او را به آموزش جبهه اعزام کرد.
◇ وی میگوید: "مندلیطلا بعد از طی دوران آموزش و هنگام اعزام به جبهه به من گفت: *من بیست و هفت روز دیگه شهید میشم و بدنم بیست روز تو بیابون میمونه.*
◇ وقتی بعد از چهل و هفت روز جنازمو تو روستا آوردن، تو همون نقطهای که شلاقم زدن، بدنمو رو زمین بذارین و پدرمو بالا سرم بیارین، بگین پدرم کنار سرم وایسه و جلوی مردم حلالم کنه و بگه: *مندلیطلا توبه کرد تا هم خودش خدایی بشه و هم مایهٔ آبروی پدرش بشه".*
🔹️ دقیقا چهل و هفت روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا میآورند و تشییع میکنند.
◇ مردم روستا میگویند: "با اینکه پیکر این شهید بیست روز تو بیابون رو زمین مونده بود، تو فضای مسیر تشییع جنازه بوی عطری پیچیده بود که همه به هم میگفتن تو عطر زدی؟"
🔹️ *پدر شهید* میگوید: " *مندلی من* زمانی که می خواست به جبهه بره، برای خدافظی پیش من اومد و یکساعت دست و صورتمو میبوسید، اما من حاضر نشدم صورتشو ببوسم و الآن تو حسرت یک بوسهشَم.
◇ من هیچوقت فکر نمیکردم که مندلی من یک روزی طلا بشه. جنازه پسرم بوی خیلی خوشی میداد".
🔹️ تمام اهالی روستای گُراخک در تشییع پیکر این *شهید تواب* شرکت کرده بودند. الانم قدیمی ها روستا گواهی میدهند که تمام کوچهٔ مسیر تشییع را بوی عطر خوشی فرا گرفته بود و تا مدتها این بو را حس میکردند.
◇ *تاریخ تولد: ١٣٣٧/٠١/٠٢*
◇ *تاریخ شهادت: ١٣۶۵/٠۴/١٢*
*صبحانه ای با شهدا*
AUD-20220202-WA0031.mp3
5.47M
🇮🇷🌺🍃
🌺
❇️ نوآهنگ| این عمار
❣ جون میذارم برا کشورم
🇮🇷 من رگ و خونم ایرانیه
❣ اینکه میبینی کم بچه نیست
🇮🇷 نسل قاسم سلیمانیه
#دهه_فجر
#ایران_قوی
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
#شهیدانه
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
بعد از سخنرانی وسط نیرو ها ،
گفت کاغذ بدهید می خواهم چیزی بنویسم...
برگه سفیدی به دستش دادند.
با صدای بلند اعلام کرد :
«طالبان شهادت ثبت نام کنند...»
کاغذ را گرفت و بالای برگه با دستخط خودش نوشت :
۱-قاسم سلیمانی
#سربازان_خمینی
📛️از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند: در اردوگاه شما را شکنجه تان میکنند یا نه؟
همه به آقا سید نگاه کردند ، ولی آقا سید چیزی نگفت مأمور صلیب سرخ گفت: آقا شما را شکنجه میکنند یا نه؟ ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید.
آقا سید باز هم حرفی نزد. پس شما را شکنجه نمیکنند؟
آقا سید با اون محاسن بلند و ابهت خاص خودش سرش پایین بود و چیزی نمی گفت.
نوشتند اینجا خبری از شکنجه نیست. افسر عراقی که فرمانده اردوگاه بود ، آقای ابوترابی را برد تواتاق خودش گفت: تو بیشتر از همه کتک خوردی ، چرا به اینها چیزی نگفتی؟
آقای ابوترابی برگشت فرمود: ما دو تا مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم ، آنها کافر هستند دو تا مسلمان هیچ وقت شکایت پیش کفار نمیبرند.
فرمانده اردوگاه کلاه نظامی که سرش بود را محکم به زمین کوبید و صورت آقا سید را بوسید بعدش هم نشست روی دو زانو جلو آقا سید و تو سر خودش می زد
می گفت : شما الحق #سربازان_خمینی هستید
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
#شهیدانه
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
🌷🕊
🕊
🌷
#تفحص_شهدا
به یاد شهدای گمنام
در طلائیه کار می کردیم.
برای ماموریتی به اهواز رفته بودم. عصر که برگشتم، دیدم بچه ها خیلی شاد هستند.
آنها سه شهید پیدا کرده بودند که فقط یکیشان گمنام بود. بچه ها خیلی گشتند. چیزی همراهش نبود. گفتم یک بار هم من بگردم.
آن شهید، لباس فرم سپاه به تن داشت. چیزی شبیه دکمه پیراهن در جیبش نظرم را جلب کرد. خوب دقت کردم. دیدم یک تکه عقیق است که انگار جمله ای روی آن حک شده است.
خاک و گل ها را کنار زدم. رویش نوشته شده بود: «به یاد شهدای گمنام» دیگر نیازی نبود دنبال پلاکش بگردم.
می دانستم که این شهید باید گمنام بماند، خودش خواسته!
شادی روح امام و شهدا صلوات
21.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍ محل عروج شهید ❤️ابراهیم هادی و۳۰۰ نفر از یاران عاشوراے اش در عملیات والفجرمقدماتی فکہ
روایتگری: حاج حسین یکتا
تصاویر ویژه واختصاصے مناطق عملیاتے
🌷شهدشیرین شهادت گوارای وجودت ،مرد گمنام 🌷
#سالروزشهادت🕊
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
#شهیدانه
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
#سخنبزرگان
✍آیت ﺍﻟﻠﻪ بهجت (ره) :
بين دهان تا گوش شما کمتر از يک وجب است، قبل از اينکه حرف از دهان خودتان به گوش خودتان برسد، به گوش حضرت رسيده است. او نزديک است، درد و دلها را میشنود. با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید.❤️