فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓#روزشمار_غدیر
0⃣ 2⃣ روز تا عیدالله الاکبر، عید بزرگ غدیر باقی مانده است..
وَ قالَ: فِىَّ نَزَلَتْ وَ فیهِمْ - وَ اللَّهِ - نَزَلَتْ، وَ لَهُمْ عَمَّتْ وَ اِیَّاهُمْ خَصَّتْ،اُولئِكَ اَوْلِیاءُ اللَّهِ الَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ ، اَلا اِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ
📚فرازی از بخش هفتم خطابه غدیر
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
#شهیدانه
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
❇️خداوند می فرماید :
هرچه دیدی هیچی مگو !
من هم هرچه دیدم هیچی نمیگم ...
💠یعنی تو در مصائب صبور باش
و چیزی نگو، منم در خطاهایت چیزی نمیگم !
هرچه درد را آشکارتر کنی، دوا دیرتر پیدا میشود.
🔹اگر با ادب بودی و چیزی نگفتی راه را نشانت میدهد ...
باید زبانت را کنترل کنی ولو اینکه به تو سخت بگذرد ؛ چون با بیانش مشکلاتت رو چند برابر میکنی !
✅صبور باش راه باز میشود ...
"حـــاج اسماعیــل دولابـی"
AUD-20220529-WA0002.
11.65M
#انسان_شناسی ۳۱
#استاد_شجاعی
#استاد_عالی
#حاج_حسین_یکتا
✖️اینجوری، بعد از تولدت به برزخ، اصلاً تحویلت نمیگیرند!
✖️ کاری به کارت ندارن!
✖️ ارزش و وزنی برات قائل نیستند!
➖ چون اینجا خودت، خودتو تحویل نگرفتی،
➖ چون اینجا کاری به کار خودت نداشتی،
➖ چون اینجا وزنت رو سنگین نکردی!
🔴 کی گفته؟
اتفاقاً من خیـــلی هم حواسم به خودم هست!
✖️ اگر هست؛ پس چرا اینقدر متلاطم و ناآرومی؟
#مهندسی_معشوق
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
#شهیدانه
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌷✨✨🌷
این جمله را به یاد داشته باشید:👌
اگر در راه خدا رنج را تحمل نکنید!
مجبور خواهید شد در راه شیطان رنج را تحمل کنید.....
#وصیت_شهید_پور_مرادی
#نمازاول وقت✨📿✨
#پرسمان_نماز
💍 چه فرق داره نماز رو اول وقت بخونم یا با تأخیر؟ 💍
❤️ یکی از سوالاتی که شما از ما میپرسید اینه که : «حاج آقا خدا گفته نماز بخون، چشم می خونم. حالا چه فرقی می کنه اول وقت باشه یا دو ساعت دیگه؟؟»
🧡 می خوام سه تا جواب بدم.👇👇👇
1⃣ خدا رو دوست داری ؟؟
می خوای خدا ازت راضی باشه؟
امام صادق فرمودند: «اَوّلُ الوَقتِ رِضوانُ الله ، نماز اول وقت سبب رضایت و خوشنودی خدا می شه»
💚 مجنون عاشق لیلی هست. اگر لیلی یه فرصت ملاقات بهش بده مجنون تو دقیقه اول اونجا حاضر میشه چون نمی خواد لیلی منتظرش بمونه.
چون رسم عاشقی تاخیر نیست.
2⃣ یه فرمانده به سربازش میگه: «از ساعت ۱۲ظهر تا ۶ عصر بهت وقت ملاقات میدم ولی شش بار تأکید می کنه که سر ساعت ۱۲ بیا اونجا !!»
معنای کارش چیه ؟؟؟
💚 خدا فرمانده ماست ما سربازش هستیم.
مثلاً فرموده نماز ظهر رو از ۱۲ ظهر تا ۶ عصر می تونی بخونی ولی ۶ بار گفته «حَیَّ عَلَی الصَّلاة ، حَیَّ عَلَی الفَلاح ، حَیَّ عَلی خَیرِ العَمَل»
یعنی بشتاب به سوی نماز، آب دستته بزار زمین بیا با من ملاقات کن.
💙 این یعنی نماز اول وقت برای من مهمه.
حالا اگر من بدون عذر نمازم رو تاخیر بندازم، نروم پیش خدا ، معنای کارم چیه ؟؟
یعنی اینکه خدایا برای تو مهم بوده برای من که مهم نیست!!!
آیا این بی ادبی محضر خدا نیست؟؟
💜 ابا هاشم میگه محضر امام حسن عسکری بودم. حضرت مشغول نوشتن نامه بودند.
به محض اینکه صدای اذان بلند شد آقا حتی چند تا کلمه بیشتر ننوشتند که نامه رو تمام کنند. قلمشون رو گذاشتن روی زمین و حرکت کردند برای نماز اول وقت.
3⃣ #نماز_اول_وقت مثل دارو می مونه که اگر اول وقتش خورده بشه آثار و فوایدش خیلی بیشتر میشه.
💗 سوره هود آیه ۱۱۴ خدا می فرماید : نماز سبب ریزش گناهان میشه.
💓 سوره رعد آیه ۲۸ خدا می فرماید : نماز برای انسان آرامش میاره.
اثر نماز اول وقت اینه که آرامش بیشتری به ما میده و بیشتر گناهان ما رو می ریزاند.
🍀 چون بشنوی صدای مؤذن شتاب کن
🍀 کز بارگاه قدس صدا می زند خدا
📚 آرشیو تصویری مرکز تخصصی نماز، پرسمان نماز دانش آموزی، پرسش ۷.
#نمازاول وقت✨📿✨
او رود جنون بود که دریا می شد
با بیرق آفتاب بر پا می شد
پرواز اگر نبود، معلوم نبود
این مرد چگونه در زمین جا می شد.
🌷مجموعه داستان زندگانی سراسر شنیدنی جانبازشهیدسیدمنوچهرمدق به روایت همسر بزرگوارایشون تقدیم نگاه سبز شما عزیزان وهمراهان میشود🙏🌷.......
قسمت هفدهم👇👇
『عارف شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
🔅🔅🔅 🌷 بسم رب الشهدا 🌷 🔸قسمت شانزدهم 🔸اینک شوکران 1(منوچهر مدق به روایت همسر شهید) رزمنده کوله اش را
🔅🔅🔅
🌷 بسم رب الشهدا 🌷
🔸قسمت هفدهم
🔸اینک شوکران 1(منوچهر مدق به روایت همسر شهید)
مادرم با فهمیه و محسن و فریبرز آمدند. وقتی می خواستند برگردند، منوچهر من را همراهشان فرستاد تهران. قرار بود لشکر برود غرب. نمی توانست دو ماه به ما سر بزند. اما دیگر نمی توانستم بمانم. بعد از آن دو ماه، برگشتم جنوب. رفتیم دزفول. اما زیاد نماندیم. حالم بد بود. دکتر گفته بود باید برگردم تهران. همه چیز را جمع کردیم و آمدیم.
🌹🌹🌹
هوس هندوانه کرد. وانت جلویی بار هندوانه داشت. سرش را برد دم گوش منوچهر که رانندگی می کرد و هوسش را گفت. منوچهر سرعتش را زیاد کرد و کنار وانت رسید و از راننده خواست نگه دارد. راننده نگه داشت، اما هندوانه نمی فروخت. بار را برای جایی می برد. آن قدر منوچهر اصرار کرد تا یک هندوانه اش را خرید. فرشته گفت: اوه، تا خانه صبر کنم؟ همین حالا بخوریم. ولی چاقو نداشتند. منوچهر دو تا پیچ گوشتی را از صندوق عقب برداشت، با آب شست و هندوانه را قاچ کرد. سرش را تکان داد و گفت: چه دختر ناز پرورده ای بشود. هنوز نیامده چه خواهش ها که ندارد.
🌹🌹🌹
اما هدی دختری نیست که زیاد خواهش و تمنا داشته باشد. به صبوری و توداری منوچهر است. هر چقدر از نظر ظاهر شبیه اوست، اخلاقش هم به او رفته است.
هدی فروردین به دنیا آمد. منوچهر روی پا بند نبود. توی بیمارستان همه فکر می کردند ما ده، پانزده سال است ازدواج کرده ایم و بچه دار نشده ایم. دو تا سینی بزرگ قنادی شیرینی گرفت و همه ی بیمارستان را شیرینی داد. یک سبد گل میخک قرمز آورد. آن قدر بزرگ بود که از در اتاق تو نمی آمد.
هدی تپل بود و سبزه. سفت می بوسیدش. وقتی خانه بود، با علی کشتی می گرفت، با هدی آب بازی می کرد. برایشان اسباب بازی می خرید. هدی یک کمد عروسک داشت. می گفت: دلم طاقت نمی آورد. شاید بعد، خودم سختی بکشم، ولی دلم خنک می شود که قشنگ بچه ها را بوسیده م، بغل گرفته م، باهاش بازی کرده م.
🌹🌹🌹
دست روی بچه ها بلند نمی کرد. به من می گفت: اگر یک تلنگر به شان بزنی، شاید خودت یادت برود، ولی بچه ها در ذهن شان می ماند برای همیشه. باهاشان مثل آدم بزرگ حرف می زد. وقتی می خواست غذایشان بدهد، می پرسید می خواهند بخورند. سر صبر پا به پایشان راه می رفت و غذا را قاشق قاشق می گذاشت دهان شان. از وقتی هدی به دنیا آمد، دیگر نرفتیم منطقه. علی همان سال رفت مدرسه. عملیات کربلای 5، حاج عبادیان هم شهید شد. منوچهر و حاجی خیلی به هم نزدیک بودند. مثل دو تا مرید و مراد. حاجی وقتی می خواست قربان صدقه ی علی برود، می گفت: قربان بابات بروم! منوچهر بعد از او شکسته شد. تا آخرین روز هم که می پرسیدی: سخت ترین روز دوران جنگ برایت چه روزی بود؟ می گفت: روز شهادت حاج عبادیان. راه می رفت و اشک می ریخت و آه می کشید. دلش نمی خواست برود منطقه جای خالی حاجی را ببیند. منوچهر توی عملیات کربلای 5 بدجوری شیمیایی شد. تنش تاول می زد و از چشم هایش آب می آمد. اما چون با گریه هایی که می کرد همراه شده بود، نمی فهمیدم.
🔸ادامه دارد ......
💐 شادی ارواح طیبه ی شهدا صلوات 💐
--------------------------------
4_5904363379434194386.mp3
5.59M
🎧 #شور سوزناک و شنیدنی🖤
🎼 بر مشامم میرسد بوی جانان...
🎤کربلایی #جواد_مقدم
🌙 #السلام_علیک_یااباعبدالله
🔹34 روز #تا_محرم 🏴
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
#شهیدانه
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093