eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.7هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
5.8هزار ویدیو
81 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 بسم الرب الشهدا🌹 👈برگی از زندگینامه شهید محمد حسین 💚 👈شهادت پسر،به روایتگری پدر 👇 وقتی پسرم خبر داد که محمدحسین در بیمارستان خاتم الانبیا بستری است، خانه برایم مثل زندان شد😔 مادرش هم اصرار داشت که همین امروز برای دیدن محمدحسین به تهران برویم. این شد که با حاج خانم و دو پسرم، محمدعلی و محمد شریف، به طرف تهران حرکت کردیم .اینقدر نگران بودیم که نفهمیدیم مسیر راه کرمان تا تهران را چطور سپری کردیم. دلم هزار راه می رفت و افکار جورواجور ذهنم را خسته کرده بود. از طرفی نگران همسرم بودم، چون او بیماری قلبی داشت و بی تابی هایش بیشتر نگرانم می کرد. نزدیک بیمارستان که رسیدیم، تصمیم گرفتم طوری برنامه ریزی کنم که تا خودم محمدحسین را ندیدم، مادرش را بالای سرش نبرم، چون حدس میزدم حالش خیلی وخیم باشد . به او گفتم: «حاج خانم! شما خسته اید و این بیمارستان هم بزرگ است و ما نمی دانیم او دقیقا کجا بستری شده، ما می رویم داخل، اتاقش را که پیدا کردیم، محمدعلی را می فرستم دنبال شما.» او قبول کرد. من و برادر بزرگش رفتیم داخل پرس وجویی کردیم و خودمان را معرفی نمودیم.آنها ما را به یک اتاق که مجروحین شیمیایی در آن بستری بودند، راهنمایی کردند . از دور دیدیم که محمدحسین درون محفظه ای شیشه ای روی تخت خوابیده است.😢 سر و صورتش به خاطر مواد شیمیایی سوخته بود . نزدیک که شدیم فقط با اشاره سلام و علیکی کرد و با برق چشمان نیمه بازش محبتش را به ما رساند .معلوم بود که دیگر رمقی برایش نمانده است. اشک از چشمان من و برادرش سرازیر شد و ما بیشتر از او بی رمق شدیم . کمی بالای سرش ایستادیم که متوجه شدیم او دیگر نفس نمی کشد و با آرامش خاصی، جان را به جان آفرین تسلیم کرداو منتظر بود تا ما را ببیند و برود😭 . اول گمان کردیم اشتباه می کنیم، پرستارها را صدا زدیم. همه دورش جمع شدند و بعد از معاینه، شهادت او را تأیید کردند، 🌷 روپوش سفیدی روی او کشیدند و ما را هم به بیرون هدایت کردند💐 .دیگر قدرت راه رفتن نداشتیم. کنار دیواری نشستیم تا حالمان جا بیاید . یک لحظه یادمان آمد که مادرش بیرون منتظر دیدن فرزندش است😭 . نمی توانستیم این خبر را اینجا به او بدهیم. مطمئن بودیم بی تابی هایش در طول مسیر، هم برای خودش خطر ساز است و هم حال ما را دگرگون می کند.از بیمارستان که بیرون آمدیم، به او گفتم: «محمد حسین را برای مداوا به خارج از کشور فرستاده اند.» قرار شد او به همراه محمدعلی به کرمان برگردد.😔 من و محمد شریف برای پیگیری کارهای مربوط به انتقال پیکر محمدحسین در تهران ماندیم. پیکر مطهر محمدحسین را با هواپیما به کرمان منتقل کردیم.🖤 شادی ارواح بلند و ملکوتی شهدا صلوات🌷 _شهید_یوسف الهی -------------- ☆----------- 🦋@shahid_aref_64 --------------☆------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*با افکار زیبا, زندگیتان را تغییر دهید:* 🌸1- تصمیم بگیرید که شاکر و قدردان باشید. بارها و بارها این کار را انجام دهید. 🌸2- بیش از حد نگران اتفاقات پیش رو نباشید. شاید مدام فکر کنید که در گذشته باید کار دیگری انجام می دادید, اما به یاد داشته باشید نباید در این افکار غرق شویدو از لحظه اکنون غافل شوید. 🌸3- شما نمی دانید که آینده چه چیزی برایتان به ارمغان دارد, پس بهترین کار این است که بهترین استفاده را از زمان حال داشته باشید. 🌸4- دو چیز بیش از بقیه, روزتان را می سازد, صبر و شکیبایی و دومی دیدگاه شما به زندگی. 🌸5- صبر کردن به معنای انتظار کشیدن نیست, بلکه به این معنی است که در هنگام تلاش کردن برای رسیدن به خواسته خود, همواره نگرشتان را مثبت نگه دارید. ‌‌‌‌ ┄┅🍃🌸🍃┅┄ @shahid_atef_64
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃 🌸 🍃 🧕 🔸️این تصاویر مربوط به دختران ایتالیای حدود ۶۰ سال پیش است. ♦️سال‌ها بعد از کشف حجاب در این کشور دختران در یک فضای هنری، لباس‌های محلی پوشیدن تا فرهنگ ایتالیایی را زنده نگه دارند. ‌ ‌‌‌‌ ┄┅🍃🌸🍃┅┄ @shahid_atef_64
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 دمنوش آویشن يکی از پرخاصيت‌ ترين گیاهان دنياست که نوشيدن آن توصیه میشود و دارای خواص زیر است 🖱 چرک خشک کن 🖱 آرامش اعصاب 🖱 از بين بردن نفخ 🖱 بهبود گلو درد سرما خوردگی ‌‌‌‌ ┄┅🍃🌸🍃┅┄ @shahid_atef_64
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌🔸شرح عکس... تفحص شهدای والفجر ۶ چیلات دهلران پیکر پاک دو شهید رو پیدا کردیم یکی نشسته بود و تکیه داده به تکه سنگ پشتش و پیکر شهید دیگه ای رو که تو پتو پیچیده شده بود تو دامن گرفته بود ... نمی دونم شاید مرثیه ایی میخونده و اشکی میریخته... پیکر خوابیده مجروح بوده ... دنبال پلاک گشتم پلاک هارو برداشتیم گفتم شماره هارو بخونین تا یادداشت کنم پلاک ها را خوندن ۵۵۵ و ۵۵۶ معمولا رفقا پلاک پشت سر هم میگرفتند... اسناد را که بررسی کردن دیدن آره واقعا رفیق بودند... اما چه رفقایی پدر و پسر😭 اونی که نشسته پدر بود پدری که لحظه های آخر پسرش رو تو آغوش گرفته.... شهیدان سید ابراهیم و سید حسین اسماعیل زاده موسوی... اهل روستای باقر تنگه... بابلسر... شرمنده شهدائیم. 😭 ‌‌‌‌ ┄┅🍃🌸🍃┅┄ @shahid_atef_64
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃 🌸 🍃 آیت‌الله بهجت (ره): 🌸 ما [امام زمان را] نمی‌بینیم، او ما را می‌بیند؛ ما کلامش را نمی‌شنویم، او کلام ما را می‌شنود... عینک ما یک تاری دارد ‌‌‌‌ ┄┅🍃🌸🍃┅┄ @shahid_atef_64
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا