eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.7هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
5.8هزار ویدیو
81 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 بچه سوسول و خوشگلی که فرمانده تیپ شد. 🔹 بار اولی که صادق به جبهه می‌رفت، تازه جنگ شروع شده بود. در حال و هوای آن دوران، بعضی از رزمنده‌هایی که او را نمی‌شناختند، ◇ به دلیل ظاهر خاص و موهای بلند مزدستان به دوست و همراهش میرمحمد موسوی می‌گفتند: «این سوسول و بچه خوشگل کیه اومد به جبهه؟» ◇ چند ماه نگذشت که همین بچه خوشگل شد فرمانده تیپ دوم لشکر ویژه ۲۵ کربلا 🌷 شادی روح مطهر سردار شهید صادق مزدستان صلوات ‎‎‌‌‎‎
🌿 ✨ نــمــاز اول وقــت ✨ «قله‌ي نماز با ياد شهداء» خداوند زمين و آسمان را آفريد و آنها را مسخر بشر قرار داد: «سخر لكم» (لقمان/20) و بشر را براى عبادت و بندگى آفريد: «الا ليعبدون» (ذاريات/56) و قلّه‏ عبادت نماز است و قلّه نماز سجده است كه در سجده بهتر است بر خاك كربلا و تربت شهيد سجده كنيم تا شهدا فراموش نشوند.. ⚘️شهیدعارف یوسف الهی 🆔@shahid_aref_64
🍂از زمان رفتنتان، جنگ برای شما تمام شد...! اما... ما... همچنان داریم می جنگیم...! خسته نیستیم ولی... دعایی...! نگاهی...! برای قوت قلبمان کافی ست....✨ 🌹🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم
قَلب‌ِزَمِـین‌گِرِفتِہ،زَمـٰان‌راقَـرارنِیست اِۍبُـغضِ‌مـٰاندِھ‌دَردِلِ‌هَفـت‌آسِمـٰان‌بِیـٰا..!
••🌿🌸 ما خِرِ دشمن رو در دیواره‌هاے بیت المقدســـ گرفتیم، داره دستــــ‌ و پا میزنه، داره خفه میشه، سر انگشتاے پاشـــ کـه داره جونــــ میکنه، گرد و خاکــ به پا کرده و جلوے چشمـــ دختر و پسر مـا رو گرفته، تبدیل شده بـه فتنه! حسین یکتا ••🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕋 نــمــاز اولـــ وقــتـــــ ✨ ✨پيامبر اڪرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: 💠 همانا نمازگزار درب خانه خداوند را مى كوبد و هركس پيوسته درى را بكوبد عاقبت به روى اوبازخواهد شد.🙏🏻 📚نهج الفصاحه ص ۸۲۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"صَلَّىٰ اللَّهُ علَيْكَ يا أبا عَبّدِ اللَّه" " صَلّىٰ اللَّهُ عَلَيْكِ يا فَاطِمة الزَّهراء" " السَّلامُ عليكَ يا صَاحبْ الزْمان"
🙂🌷 ابراهیم جلو رفت و گفت:"کجایی پهلوون، مغازت چرا بسته‌ است؟! عمو عزّت آهی از سَرِ درد کشید و گفت: ای روزگار، مغازه رو از چنگ ما درآوردن. آدم دیگه به کی اعتماد کنه، پسر خود آدم که بیاد مغازه‌ی پدر رو بگیره و بفروشه، آدم باید چیکار کنه؟! بعد ادامه داد: من یه مدّت بیکار بودم تا اینکه یکی از بازاری‌ها این ترازو رو برام خرید تا کاسبی کنم. الان هم دیگه خونه خودم نمی‌رم تا چشمم به پسرم نیفته. منزل دخترم همین اطرافه، می‌رم منزل دخترم. ابراهیم خیلی ناراحت شد. گفت: "عمو بیا برسونیمت منزل." با موتور عمو عزّت را به خانه دخترش رساندیم. وضع مالی‌شان بدتر از خودش بود.ابراهیم درآمدِ کارِ خودش را به این پیرمرد بخشید. اصلا برایش مهم نبود که برای این پول یک ماه در بازار کار کرده و سختی کشیده. 📚 برگرفته از کتابِ سلام بر ابراهیم۲ 🌱
17.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹ببین تیپ شخصیتی‌ات به کدوم شهید شبیه‌تره... 🔸 آرمان تو به کدوم روضه بیشتر گریه کردی؟ 🎥 روایتگری مشترک وکیل‌پور و موسوی‌زاده در گلزار شهدای بهشت زهرا