تعریف زبانی از کارگر کافی نیست
در کلام؛همه از کارگر تعریف میکنیم ولی تعریف زبانی کافی نیست.برای کارگران باید کارکرد.وقتی کارگر امنیت شغلی و رفاه داشته باشد و زندگی اش راحت بچرخد کیفیت کار و محصول بالا خواهد رفت.
رهبر انقلاب /۹اردیبهشت ۱۴۰۲
#شهدا_شر_منده_ایم ❤️
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج🤲
#روایَت_عاشقے
🌸 @arman134 🌸
🌸 روایَت عاشقے 🌸
نه اینکه سحـرخیز شده باشم، نه!
یاد تــــو
هر صبـــح
پیش از آفتاب
مرا به نظاره میبرد،
آنگاه که
سرمه ی نـور می کشد بر چشمان خورشیـد
تا مـن
مست و مخمور
و لبریز از هوای تـــو
آرام آرام
به نوازش زندگی برخیزم...
#سردار_شهیدم
#صبحتون_شهدایی🌷
🕊🕊
#شهدا_شر_منده_ایم ❤️
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج🤲
🌸 @arman134 🌸
🌸 روایَت عاشقے 🌸
<🤍🔗👀>
داشـتم فکر میکردم که،
این مصرع باید کامل شه
و این شد که قلم نوشت؛
صد پسر در خون بغلتد
گُم نگـردد دختـری،
کـاش، آن دختر بفهمد
غیرتِ آن صد پسر💔..."
#شهیدغیرٺ
#شهدا_شر_منده_ایم ❤️
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج🤲
🌸 @arman134 🌸
🌸 روایَت عاشقے 🌸
چندروز پیش توئیت یکی از طرفدارای "زن زندگی آزادی" رو دیدم که داشتن اعتراض میکردن به تذکر حجاب توی مرکز خرید پالادیوم،حالا امروز بنر #شهید_حمیدرضا_الداغی رو جلوی پالادیوم گذاشتن، کاش دخترای سرزمینم قدر این مدافعان امنیت زنان رو بدونن که نمیذارن چشمهی غیرت توی کوچههای شهر خشک بشه
🗣اعظم سادات سیدمومنی🇮🇷
#شهدا_شر_منده_ایم ❤️
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج🤲
🌸 @arman134 🌸
🌸 روایَت عاشقے 🌸
دوازده اردیبهشت؛ #روز_معلم، بر همه معلمان عزیز و شریف، شاغلین شغل انبیاء(ع)، خصوصا همه معلمان آسمانی، گرامی باد
اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم 🌷
#شهدا_شر_منده_ایم ❤️
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج🤲
🌸 @arman134 🌸
🌸 روایَت عاشقے 🌸
💢بچه خوشتیپ دانشگاه
مهدی عرفاتی در صفحه اینستاگرامش نوشت:
حمیدرضا الداغی همدانشگاهی من بود. اواخر دههٔ هفتاد. من ارتباطات میخوندم و حمید حسابداری(اگر اشتباه نکنم). من بچه مذهبی دانشگاه بودم و اون بچه خوشتیپ دانشگاه. ظاهراً هیچ صنمی باهم نداشتیم. ماجرای آشنایی ما برمیگشت به جنجال و نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، ۷-۸ نفر ریختن رو سر من و کأنه با قاتل پدرشون طرف هستن… زیر مشت و لگد و فحاشیها، حمید رو دیدم که به هواخواهی من وارد معرکه شده و داره یکی پس از دیگری رو مینوازه…
تا جایی که یادمه ورزشکار بود و حتی توی مسابقات رزمی هم اسم و رسمی داشت. دعوا که تموم شد متوجه شدم هر دوی ما رو با تیزی نشون کردن؛ من گوش راستم و حمید گوش چپ...
رفتیم بیمارستان و سهم هر کدوم سه چهارتا بخیه شد و گوشهامونو پانسمان کردن. از فردا توی دانشگاه معروف شدیم به گوشبریدهها…
شکایت کردیم و دادگاه برامون طول درمان برید و دیه. ۲۵۰هزار تومن برا ضارب دیه بریدن. بابای طرف اومد به التماس و خواهش که ببخشیمش. یه کارگر ساده بود که یحتمل ۲۵۰هزار تومن، حقوق چندماهش میشد. از دست پسرش شاکی بود. حمید با همون برخورد اول راضی شد و منم راضی کرد که ببخشیمش و بخشیدیمش…
این ماجرا شد دلیل دوستی منِ بچه مذهبی دانشگاه با جوان اول خوشتیپ و خوشگل دانشگاه.
پریشب یکی از رفقای دانشگاه بهم پیام داد که حمید الداغی به رحمت خدا رفته. دروغ نگم، اولش نشناختم تا اینکه عکسشو برام فرستاد.
حالا همون جوان خوشتیپ و خوشگل دانشگاه، پشت اسمش کلمه شهید نشسته و منِ بچه مذهبیِ پرادعا هیچ…😭🌱🥀🌱
#شهدا_شر_منده_ایم ❤️
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج🤲
🌸 @arman134 🌸
🌸 روایَت عاشقے 🌸