بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام خدمت اعضای محترم کانال🌹
✅ به جهت جستجوی راحتتر در کانال ، مباحث مورد نظر خود را در عناوین لینکشده زیر 👇 پیگیری بفرمایید.
پیش گفتار :
(نظم)
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
(انواع قالب شعر)
(رباعی)
(دوبیتی)
(غزل)
(قصیده)
(مثنوی)
(قطعه)
(چارپاره)
(مسمط)
(قافیه)
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
(عروض)
ادامهی آموزش عروض
(هجای کشیده)
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
(اختیارات شاعری)
(اخیارات وزنی)
(اضطرارات وزنی)
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
(تعریف زحافات)
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
قاعده حرف (ت) ، (د) ، (ک) و...
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
(پرکاربرد ترین اوزان شعر فارسی)
(اوزان دوری)
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
(منظومه اجمالی عروض)
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
(بدیههسرایی چیست؟)
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
(همقافیهها)
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
آرایههای ادبی
تشبیه و انواع آن
آرایهی حسآمیزی
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
تمرین 1
تمرین 2
تمرین 3
تمرین 4
تمرین 5
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
مطابقت نهاد و فعل
آشنایی با علائم نگارشی
انواع (ی) در زبان فارسی
درستنویسی 1
درستنویسی 2
درستنویسی 3
غلطهای رایج در زبان فارسی
آیا واژهی کاندید درست است یا کاندیدا؟
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
مطروحه چبست؟
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
مادهتاریخ 1
مادهتاریخ 2
مادهتاریخ 3
مادهتاریخ 4
مادهتاریخ 5
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
شرح بلاغی بیتی از مولانا
دکتر محمدی مبارز
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
#درست_نویسی_3
یک روزی ❌
یک روز ✅
روزی ✅
اعتلاف ❌
ائتلاف ✅
سئوال ❌
سؤال ✅
حیز ❌
هیز ✅
دوست گرام ❌
دوست گرامی ✅
ناچاراً ❌
بناچار ✅
گاهاً ❌
گهگاه ، گاهی ✅
خواهشاً ❌
خواهشمندم ✅
پیشنهادات ❌
پیشنهادها ✅
گزارشات ❌
گزارشها ✅
فرمایشات ❌
فرمایشها ✅
حواسها ❌
حواس ✅
نواقصات ❌
نواقص ✅
نذورات ❌
نذور ✅
شؤونات ❌
شؤون ✅
وجوهات ❌
وجوه ✅
بوالهوس ❌
بلهوس ✅
امور مربوطه ❌
امور مربوط ✅
سِره وَ ناسِره ❌
سَره وَ ناسَره ✅
برحان ❌
برهان ✅
برحه ❌
برهه ✅
مطمعن ❌
مطمئن ✅
ملقمه ❌
ملغمه ✅
عایا ❌
آیا ✅
مشمّا ❌
مشمع ✅
توجیح ❌
توجیه ✅
بیافتاد ❌
بیفتاد ✅
بیافکند ❌
بیفکند ✅
بیاندیش ❌
بیندیش ✅
بیانداز ❌
بینداز ✅
شاعره ❌
شاعر ✅
معلمه ❌
معلم ✅
اینجانبه ❌
اینجانب ✅
آذوقه ❌
آزوقه ✅
اطاق ❌
اتاق ✅
اطو ❌
اتو ✅
باجناق ❌
باجناغ ✅
باطلاق ❌
باتلاق ✅
طپیدن ❌
تپیدن ✅
رطیل ❌
رتیل ✅
ذغال ❌
زغال ✅
ذباله ❌
زباله ✅
ذکام ❌
زکام ✅
عرابه ❌
ارابه ✅
ازدهام ❌
ازدحام ✅
بی مهابا ❌
بی محابا ✅
اقلاً ❌
حداقل ، دست کم ✅
اکثراً ❌
حداکثر ، غالباً ✅
چرخ و فلک ❌
چرخِ فلک ✅
درد و دل ❌
دردِ دل ✅
سلامتی ❌
سلامت ✅
اشگ ❌
اشک ✅
سرشگ ❌
سرشک ✅
لشگر ❌
لشکر ✅
عسگری ❌
عسکری ✅
استعفا داد ❌
استعفا کرد ✅
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
✅ انواع (ی) در زبان فارسی:
در دستور زبان فارسی حرف (ی) انواع مختلفی دارد که به برخی از پرکاربردترین آنها اشاره میشود.
1- ی #نکره مانند: کتابی (یک کتاب) ، کودکی (یک کودک) ناشناس
2- ی #وحدت (علامت یکی بودن، که بر یک نفر یا یک چیز یا مقدار دلالت دارد)
مانند: نصیحتی کنمت. یعنی یک نصیحت
یا مثلا پسته کیلویی(؟!) یعنی هر یک کیلو...
3- ی #مصدری مانند: خستگی، زیبایی، مردی (مردانگی)
#مردی نبوَد فتاده را پای زدن
گر دست فتادهای بگیری مردی
4- ی #لیاقت، به آخر مصدر افزوده شده و صفت لیاقت میسازد.
مانند: رفتنی، خوردنی، دیدنی
5- ی #نسبت مانند: تهرانی، مشهدی
(ی نسبت گاهی مفهوم فاعلی دارد مرد جنگی، گاهی معنی مفعولی دارد، تیرِ پرتابی، ارسالی، رازِ نهانی)
6- ی #بدل یا جانشین فعل (هستی) مانند: حاضری، خوبی، مردی
مردی نبوَد فتاده را پای زدن
گر دست فتادهای بگیری #مردی
7- ی #تعجب مانند: چه برف شدیدی!
8- ی #احترام مانند: مقام رهبری، نورچشمی، حضرت استادی
9- ی #شناسه فعل دوم شخص مفرد ماضی و مضارع
مانند: دیدی، خواندی، مینویسی و...
✅ توجه داشته باشید واژگانی که #قافیه میشوند اگر در اولین قافیه از یای #نکره و یا #وحدت استفاده شود انواع (ی) میتواند در قافیهها استفاده شود اما عکس آن خیر.
#نکره مانند: یاری، خاری، ماری، بهاری، چناری و ... که همه یای نکره هستند.
اما در قافیههای مانند: قناری، زاری، جاری، خماری، بردباری، اختیاری، و... نباید از #یای_نکره و #وحدت استفاده شود چون الحاقی هستند.
آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
(پرکاربرد ترین اوزان شعر فارسی)
✅ این 31 وزن شامل حدود 80% کل اشعار ادبیات فارسی است؛ در این قسمت برای هر وزن یک نمونه شعر همراه با نام شاعر آورده شده است.
1ـ اهلی شیرازی
الا ای ساقی گلرخ که گشتی شمع محفلها
ز غیرت عاشقان کشتی ز حسرت سوختی دلها
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
هزج مثمن سالم
2 ـ وحشی بافقی
الهی سینهای ده ، آتش افروز
درآن سینه دلی وآن دل همه سوز
مفاعیلن مفاعیلن فعولن
هزج مسدس محذوف یا وزن ترانه
3 ـ مولوی
زهی عشق زهی عشق که ماراست خدایا
چه نغزست و چه خوبست و چه زیباست خدایا
مفاعیل مفاعیل مفاعیل فعولن
هزج مثمن مکفوف محذوف
4 ـ عطار
دوش از سر بیهوشی و ز غایت خودرایی
رفتم گذری کردم بر یار ، ز شیدایی
مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن
هزج مثمن اخرب
5 ـ شیخ بهایی
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف
6 ـ رودکی
تقدیر که بر کشتنت آزرم نداشت
بر حسن و جوانیات دل نرم نداشت
مفعول مفاعیل مفاعیل فَعَل
هزج مثمن اخرب مکفوف مجبوب
7 ـ مسعود سعد
از کردهی خویشتن پشیمانم
جز توبه ، ره دگر نمیدانم
مفعول مفاعلن مفاعیلن
هزج مسدس اخرب مقبوض
8 ـ نظامی
غافل منشین نه وقت بازی ست
وقت هنر است و سرفرازی ست
مفعول مفاعلن فعولن
هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف
9 ـ حافظ
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن
مضارع مثمن اخرب
10 ـ مولوی
امروز روز شادی و امسال سال گل
نیکوست حال ما که نکو باد حال گل
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف
11 ـ قائم مقام فراهانی
روزگار است اینکه گه عزت دهد گه خوار دارد
چرخ بازیگر ازین بازیچه ها بسیار دارد
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن
رمل مثمن سالم
12 ـ خواجو
خرقه رهن خانهی خمّار دارد پیر ما
ای همه رندان مرید پیر ساغرگیر ما
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
رمل مثمن محذوف
13 ـ مولوی
هر کسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
رمل مسدس محذوف
14 ـ خواجو
برو ای باد بهاری! به دیاری که تو دانی
خبری بر ز من خسته به یاری که تو دانی
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن
رمل مثمن مخبون
15 ـ حافظ
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شدهام بیسر و سامان که مپرس
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
رمل مثمن مخبون محذوف
16 ـ جامی
بت خود را بشکن خوار و ذلیل
نامور شو به فتوت چو خلیل
فعلاتن فعلاتن فعلن
رمل مسدس مخبون محذوف
17 ـ سعدی
بسَم از هوا گرفتن که پری نماند و بالی
به کجا روم ز دستت که نمیدهد مجالی
فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن
رمل مثمن مشکول
18 ـ مولوی
به قرار تو او رسد که بوَد بیقرار تو
که به گلزار تو رسد دل خسته به خار تو
فعلاتن مفاعلن فعلاتن مفاعلن
خفیف مثمن مخبون
19 ـ سنایی
همه را در محلّ خویش بدار
هیچکس را ز خوی بد مازار
فعلاتن مفاعلن فعلن
خفیف مسدس مخبون محذوف
20 ـ مولانا
فصل بهاران شد ببین بستان پر از حور و پری
گویی سلیمان بر سپه عرضه نمود انگشتری
مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن
رجز مثمن سالم
21 ـ سعدی
دانی چه گفت مرا ، آن بلبل سحری
تو خود چه آدمِیی کز عشق بیخبری
مستفعلن فعلن مستفعلن فعلن
بسیط مخبون
22 ـ جامی
ای که به شیرین سخنی نرخ شکر میشکنی
حبک اضنی بدنی شوقک افنی وسنی
مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن
رجز مثمن مطویّ
23 ـ سعدی
ای نفس خرم باد صبا
از بر یار آمدهای مرحبا
مفتعلن مفتعلن فاعلن
سریع مطوی مکشوف
24 ـ سعدی
از نظرت کجا رود ور برود تو همرهی
رفت و رها نمیکنی آمد و ره نمیدهی
مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن
رجز مثمن مطویّ مخبون
25 ـ منوچهری
کرده گلو پر ز باد قمری سنجاب پوش
کبک فرو ریخته مشک به سوراخ گوش
مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن
منسرح مثمن مطویّ مکشوف
26 ـ سعدی
ماه فروماند از جمال محمد
سرو نروید به اعتدال محمد
مفتعلن فاعلات مفتعلن فع
منسرح مثمن مطویّ منحور
27 ـ حافظ
سلامی چو بوی خوش آشنایی
بدان مردم دیدهی روشنایی
فعولن فعولن فعولن فعولن
متقارب مثمن سالم
28 ـ فردوسی
ز مادر همه مرگ را زادهایم
به ناچار گردن بدو دادهایم
فعولن فعولن فعولن فَعَل
متقارب مثمن محذوف
29 ـ بیدل دهلوی
بر شعله تا چند نازیدن کاه
در دولت تیز مرگیست ناگاه
فع لن فعولن فع لن فعولن
متقارب مثمن اثلم
30 ـ سعدی
تو هیچ عهد نبستی که عاقبت نشکستی
مرا بر آتش سوزان نشاندی و ننشستی
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن
مجتثّ مثمن مخبون
31 ـ حافظ
صبا تو نکهت آن زلف مشکبو داری
به یادگار بمانی که بوی او داری
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
مجتثّ مثمن مخبون محذوف
آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
(غلطهای رایج در زبان فارسی)
متأسفانه بسیاری از فارسی زبانان بر خلاف دستور زبان فارسی که #مؤنث و #مذکر نمیشناسد به تقلید از زبان عربی شکل #مؤنثی برای بسیاری از اسمها و صفتها ساخته و در فارسی به کار میبرند.
در زبان عربی، برای ترکیب وصفی، قانون ویژهای وجود دارد و آن این که صفت با موصوف خود همجنس است، یعنی موصوف مذکر، صفت مذکر و موصوف مؤنث (و نیز جمع بی جان)، صفت مؤنث میپذیرد.
عربها برای مؤنث کردن صفت، به پایان آن " تای " تأنیث میافزایند که در عربی به صورت "ة" نوشته میشود.
مانند: قیادة السیاسیة (رهبری سیاسی) و مجالس الحاصة (نشستهای ویژه).
در فارسی تای تٱنیث را به صورت "ه" (های غیرملفوظ) مینویسند.
ایرانیان در زبان فارسی که مؤنث و مذکر نمیشناسد، به ویژه در گذشته به تقلید از این قاعدهی زبان عربی به کارهایی بسیار جالب و البته نادرستی دست زدهاند که خوشبختانه بخشی از آنها امروز به دلیل خودآگاهی آنان کاربرد خود را از دست داده است، ولی بخش دیگر آن هنوز در زبان ما باقی مانده و همچنان از زبانها شنیده و در نوشتهها دیده میشود.
در زیر با برخی از آنها آشنا میشویم:
مشهورترین ترکیب وصفی ساختهی ایرانیان استفاده از صفت عربی #مربوطه است که در عربی صفتی مؤنث است و همانگونه که گفته شد در این زبان فقط برای موصوف مؤنث به کار میرود؛ ولی ایرانیان و برخی دیگر از فارسی زبانان، هر واژهای را که بخواهند (چه عربی باشد، چه فارسی، چه در عربی مؤنث باشد چه مذکر، چه مفرد باشد و چه جمع) در ترکیب با "مربوطه" به کار میبرند و به گمان خود خیلی هم فصیح و بلیغ سخن گفتهاند.
مانند: رئیس مربوطه، قانون مربوطه، پروندهی مربوطه، گزارش مربوطه، دستگاه مربوطه، و امور مربوطه.
کار مؤنث کردن صفات به تقلید از زبان عربی در زبان فارسی که مذکر و مؤنث نمیشناسد به آنجا رسیده است که ایرانیان هر صفتی را (برای هر موصوفی، چه فارسی و چه عربی، چه مؤنث و چه مذکر، چه مفرد و چه جمع) به راحتی و بر خلاف دستور زبان فارسی و عربی مؤنث میکنند.
مانند: تحصیلات عالیه، دورهی متوسطه، متون قدیمه، قانون مصوبه، پروندهی مختومه، بانوی محترمه، نامهی شریفه، کاغذ باطله، هیأت تحریریه، هیأت حاکمه، وسایط نقلیه، اعمال شاقه، امور خارجه، روابط حسنه، ارواح خبیثه، احترامات فائقه، قوهی مقننه، قوهی مجریه، قوهی قضاییه، مکهی معظمه، زن سلیطه، گناهان کبیره و انبوهی از ترکیبهای وصفی نادرست دیگر...
مؤنث کردن کلمات که در زبان فارسی محلی ندارد چنان شکلی یافته است که کار از مؤنث کردن صفات گذشته و ایرانیان دیگر نه فقط صفات، بلکه با استفادهی نابجا از تای تأنیث عربی نوع مؤنث بسیاری از کلمات را نیز اختراع کرده و آنها را نیز در کنار نوع مذکر آن در زبان خود به کار میبرند.
مانند: جدّ و جدّه، حاجی و حاجیه، خال و خاله، دلال و دلاله، رئیس و رئیسه، رقاص و رقاصه، زوج و زوجه، عم و عمه، مدیر و مدیره، شاعر و شاعره، مرحوم و مرحومه، مغفور و مغفوره، محبوب و محبوبه، معشوق و معشوقه، مَلک و ملکه، ندیم و ندیمه، والد و والده، کنیز و کنیزه، نجیب و نجیبه و بسیاری دیگر...
با همین قاعده اسمها و صفاتی نیز در فارسی پیدا شدهاند که فقط برای زنان به کار میروند.
مانند: ضعیفه، سلیطه، معروفه، مخدره و غیره.
همانگونه که گفته شد، بخشی از این واژهها و ترکیبهای من درآوردی، اکنون دیگر به کار برده نمیشوند و ایرانیان میکوشند با به کار گرفتن برابرهای امروزی و درست برای باقیماندهی آنها، از کاربرد آنها نیز در زبان فارسی خودداری کنند تا اصالت زبان فارسی را پاس دارند.
آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie