eitaa logo
حوزه هنری استان مرکزی
699 دنبال‌کننده
2هزار عکس
238 ویدیو
7 فایل
اخبار و فعالیت‌های حوزه هنری استان مرکزی آدرس:اراک، خیابان جهاد، ابتدای فاز۲، خیابان وحدت اسلامی، جنب بوستان غدیر شماره تماس: 42-08634032640 📌ارتباط با ادمین کانال: @rezazn54 @Public_Relations_art 📌 ارتباط با حوزه هنری: 🌐 https://zil.ink/artmarkazi
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 هر روز چشمم می شود با ناز شبنم باز هر روز می گردد به سویم بابی از غم باز دارد به روی گونه هایم عشق می بارد یا بر مشامم می رسد بوی محرم باز در واژگانم رستخیزی می شود برپا وقتی زبانم باز می گردد به ماتم باز شاعر شدم شاید دمادم محتشم گردم شاید بیارم شورشی در قلب عالم باز انگار پژواک صدایش را سکوتی نیست انگار دارد می رسد بر گوش آدم باز سرهای عاشورائیان بر نیزه ها جاری سرهای ما جا مانده ها بر رانوی غم باز یک سوی عاشورا یزید و سکه بازی هاش یک سوی عاشورا حسین و لشکری کم باز برخواستم با بانگ هل من ناصر ساقی خود را کشاندم تا در میخانه بردم باز عشق است عاشورا دفاع از حرم هم عشق یعنی بساط عشق بازی شد فراهم باز بعداز هزاروچار صد سال از تو می گویند بعد از هزار و چارصد سال دگر هم باز 🖍 شاعر: علی احدی ┄┅═✧❁ 🍃🌸🍃 ❁✧═┅┄ 🍃 با حوزه هنری در شبکه های اجتماعی همراه باشید: 🆔 @Artmarkazi 🌐 https://zil.ink/artmarkazi
🏴 پدر غریب است آغوش پدر را در آغوش عمو احساس می‌کرد و رضایت پدر را در چشم‌های عمو جستجو. می‌دانست که عمو هم وقتی دلتنگ برادرش می‌شود، او را نگاه می‌کند. زمانه‌ اندک اندک پسر را شبیه پدر می‌کند. وجب‌ به وجبش را می‌بوسد تا بوسه‌هایش‌ راه‌ را در پیش بگیرند و به گلستان یاس‌ برسند، جایی کنار مادرش‌ زهرا‌(س) و پدرش. شب‌هایی که زیر نورِ ماه می‌نشست و رخ ماه را نگاه می‌کرد، نسیم با رایحه‌ای از یاس عبایش را به پرواز در می‌آورد و دستان و سینه‌اش را نوازش می‌کرد. سال‌ها گذشت و گذشت. روزی‌ رسید که شب بود و تاریک. روزی رسید که خورشید گرمایش را بی‌امان به اهلِ زمین می‌تاخت. روزی رسید که عمو را در وسط معرکه دید. یک دست‌ در دست‌ بی‌تاب عمه‌ می‌لرزید و دست‌ دیگرش عبای سفیدش را محکم گرفته بود. با عمه به وسط معرکه خیره بودند. ناگهان آسمان شروع به باریدن کرد و خورشید از داغ تازه‌ای که دیده بود داغ‌تر شد. زمین از صدای‌ قدم‌های عبدالله‌بن‌حسن به لرزه در آمد! عبدالله نام پدر را‌ بر زبان آورد و دوید تا بغل بگیرد رایحه‌ی پدر را و عمو دست‌هایش‌ را باز کرد برای یادگارِ برادر! برق‌ شمشیر چشم‌های عمه را بست و چیزی شبیه باران بر صورت کویری عمو بارید. حال رایحه‌‌ای از یاس‌ دستِ جداشده‌ی او را نوازش می‌کرد. تیری زمخت قلب عبدالله را به قلب عمو پیوند زد. نگاهش را به چشم‌های‌ عمو انداخت و زمزمه کرد: سلام بابا‌ی غریبم! گویا قلبِ دو برادر به وصال هم رسید و قلبِ پسر به پدر! ✍🏼محدثه‌ اسماعیلی ┄┅═✧❁ 🍃🔸🍃 ❁✧═┅┄ 🍃 با حوزه هنری در شبکه های اجتماعی همراه باشید: 🆔 @Artmarkazi 🌐 https://zil.ink/artmarkazi
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید| فراخوان جذب همکار در حوزه هنری 🔸 انقلاب اسلامی به منظور تامین نیروی مورد نیاز در مراکز استانی و دفاتر عملیاتی خود تعداد ۳۶۰ نفر از واجدین شرایط را از طریق فراگیر استخدام می‌کند. 🆔 @hozehonari_ir
🏴 أَمیرِی حُسَیْنٌ وَ نِعْمَ الاَْمیرُ ◾️درس ایستادگی و مقاومت را از امام حسین (ع) بیاموزیم ┄┅═✧❁ 🍃🔸🍃 ❁✧═┅┄ 🍃 با حوزه هنری در شبکه های اجتماعی همراه باشید: 🆔 @Artmarkazi
📌 ◾️اسم اعظم ■■■ شادی اگر که هست در عالم همین غم است نوروز سالنامه ی عاشق، محرم است حبل المتین به ضربه ی شمشیر نگسلد پیوند بین عاشق و معشوق محکم است شمشیر اگر بریده تو را، نیزه دوخته است جسمت جدا جداست ولیکن فراهم است یک زخم در وجود خود از عشق داری و بر آن هزار و نهصد و پنجاه مرهم است ذبح عظیم، ساخته یاسین ز یا حسین تعظیم خویش، خاصیت اسم اعظم است هفت آسمان به خاک درت بوسه میزند گر نه برای چیست که پشت فلک خم است آب حیات بر در تو خاک میخورد یعنی که خاک ترتب تو آب زمزم است هر کس که دید حسن تو را اشک شوق ریخت لبخند گل مقدمه ی اشک شبنم است عالم نداشت ظرفیت وسعت تو را شش گوشه ی حریم تو بیرون از عالم است پا مال شد تنت، سرت از دور ناله زد در مذهب تو وحدت و کثرت چه توام است زخم سرت به پاره ی معجر که بسته شد خندید خصم و گفت؛ به معجر معمم است عاشورای تو شب قدر است بی گمان تو حضرت امیری و شمر ابن ملجم است این دل که زیر تیغ هم از تو نمی برد انگار بوسه گاه نبی مکرم است از دست او اگر علم افتاد بر زمین آن چه بلند کرد علمدار، پرچم است بر تشنگان اگر که گوارتر است آب در انتظار وصل تو عمر ابد کم است با گریه در فراق تو مسرور میشوم ای آن که سوگ و سور برای تو در هم است دائم دم از تو میزنم و آه میکشم آدم هر آنچه دارد از این آه و این دم است وقتی حسین زنده و باقی است تا ابد باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است ■■■ شاعر: محمد زارعی، دلیجان ┄┅═✧❁ 🍃🔸🍃 ❁✧═┅┄ 🍃 با حوزه هنری در شبکه های اجتماعی همراه باشید: 🆔 @Artmarkazi
🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللّهِ الْحُسَیْن(ع) ◾️با چای روضه بود که دلها جلا گرفت ┄┅═✧❁ 🍃🔸🍃 ❁✧═┅┄ 🍃 با حوزه هنری در شبکه های اجتماعی همراه باشید: 🆔 @Artmarkazi
📌 🏴 ای اهل حرم میر و علمدار نیامد ◾️ فرا رسیدن ایام تاسوعا و عاشورای حسینی، شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و علمدار باوفایش حضرت ابوالفضل العباس (ع) تسلیت باد. 📸 عکس‌ها از : جابر غلامی ┄┅═✧❁ 🍃🌸🍃 ❁✧═┅┄ 🍃 با حوزه هنری در شبکه های اجتماعی همراه باشید: 🆔 @Artmarkazi 🌐 https://zil.ink/artmarkazi
◾️سوگواره ملی آبروی آب موضوع: حضرت ابوالفضل«ع» در بخش های: ✍شعر 📷عکس 📹فیلم کوتاه 🎬تئاتر انفرادی مهلت شرکت در سوگواره: ۱۵ شهریور ۱۴۰۳ 🔸ارسال آثار به شماره ۰۹۱۱۶۰۰۲۳۳۵ در پیام‌رسان ایتا ┄┅═✧❁ 🍃🔸🍃 ❁✧═┅┄ 🍃 با حوزه هنری در شبکه های اجتماعی همراه باشید: 🆔 @Artmarkazi