eitaa logo
اروانه نیوز
643 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
72 ویدیو
10 فایل
بزرگترین پایگاه خبری و اطلاع رسانی روستای اروانه
مشاهده در ایتا
دانلود
خوشا آنان که با شهادت رفتند... گوشه‌ ای از مراسم تشییع پیکر پاک شهید محمدرضا یاسی در روستای اروانه 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه
خاطرات شهید محمد رضا یاسی - من در پارچین کار میکردم که انقلاب شروع شد در این موقع برای من مشخص نبود که چه کسی اینکارها را انجام می دهد. بعلت اینکه پارچین تا تهران قدری فاصله بود و ما کمتر می آمدیم لذا از جریانات اطلاع کافی نداشتم در یکی از روزها که وفات یکی از امامان بود مسئول شرکت که یکنفر یهودی بود به من گفت روز وفات باید سرکار بیایی و من اعتراض کردم و دیگر سرکار نرفتم و به تهران آمدم و مشغول بکار شدم و چون عصرها بیکار بودم و در تظاهرات شرکت می کردم و در این مدت به انقلاب ئو امام عجیب علاقمند شدم. -در تاریخ 18/6/64 مجددا به جبهه اعزام شدم اینبار به تیپ سید الشهدا فرستادند چند روزی در دو کوهه بودیم تا اینکه ما را مامور کردند به گردان تخریب. در طول این مدت خیلی خوش گذشت چون با انسانهایی وارسته و مخلص سروکار داشتیم. در شب 21 بهمن عملیات شروع شد. ساعت 30/10 شب بود که صدای تیر بارها شدید می شد و گلوله های قرمز و آتشین به دو سمت پرتاب می شد چه شبی بود در هنگام عملیات هوا به مدت یک ساعت شروع به بارندگی کرد. چه شبی بود... -با اینکه دارای زن و دو فرزند در خانه استیجاری بود بعد از عملیات اورا دیدم گفتم فلانی خدا خیرت بدهد کمی به فکر زن و فرزند هم باش - گفت آقا خدا به فکرشان هست ما چه کاره ایم. من چگونه می توانم به فکر خودم باشم در حالیکه کیان اسلام در خطر است. من ضمن اینکه علاقه زیادی به خانواده ام دارم ولی حفظ اسلام از همه چیز واجب تر است. 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
استقبال از یادواره شهدای روستای اروانه صد شاخه گل صلوات هدیه به روح مطهر سردار شهید 🌺 سبز علی داودی 🌺 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه
امروز با نام و یاد سردار شهید سبز علی داودی 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه
🔷 برگزاری جلسه کارگروه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدا 💠قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
زندگی نامه شهید سبزعلی داودی او از خیل عاشقان حسینی بود ، که به عشق کربلا رفت و در راه کربلا جان داد و کربلای حسینی را ندید. او طالب معشوق بود و اشتیاق وصال که گرمابخش حب خدا بود و پیکر وجود او قائم به اعمال الهی و خلاصه ای بود از الی الله که در آن غرق شد و آب حقیقت را بر وجود خویش روانه ساخت و سبقت گرفت و به جمع یاران ابی عبدالله پیوست و کربلایی شد او همیشه معتقد بود که کربلا ام القری عشق و دیار خونبار یار است. هرکس در سینه اش قلبی کربلایی نتپد و شریانش با شریان بریده عاشورا پیوند نخورد از طواف کعبه عشق بازمانده و از قافله عشاق بریده است. معتقد بود کربلا قتلگاه ، سروهای باغ نبوت است اما خون سبز رستن از رگ سروها در جویبار رگ های تاریخ جریان یافته است. آری او عاشق حسین علیه السلام بود و اعتقاد داشت حسین روح تاریخ است و بی حسین علیه السلام تاریخ مرده است. سخن از شهید سبزعلی داودی است آن انسانی که هرگز با سکون و یکنواختی رفاقتی نداشته بلکه روح بلند و پرتلاش او همواره در جهت پالایش و صیقل روح و روان خود از او انسانی بسیار متحرک و پرتلاش ساخته بود و به اغراق می شود گفت قلم در وصف او صاف و ویژگی های اخلاقی این مرد فلکی از زبان ما خاکیان بسیار ناقص و الکن است. شهید سبزعلی داودی در سال 1341 در روستای زاهدکلا از توابع شهرستان بابل در یک خانواده مستضعف و مذهبی به دنیا آمد. دوران کودکی و نوجوانی را در همان روستا به امر تحصیل پرداخت. سپس جهت ادامه تحصیل به شهرستان بابل عزیمت کرد و در جریان شکل گیری انقلاب اسلامی روح پرتلاطم او موج وسیعی را در سطح منطقه به وجود آورد. همراه با انقلابمان در جهت روشنگری مردم تلاش بی حدی را انجام داد به طوری که خوانین منطقه از تلاش های او بسیار عصبانی بودند. اما او با عزمی راسخ و اهداف مقدسی که داشت همه این فشارها را تحمل می کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی به کمک جوانان متعهد و انقلابی روستا در جهت تاسیس انجمن اسلامی و بسیج روستا نقش به سزایی داشت. در جریان غائله کردستان شهید داودی با وجودی که مشغول به تحصیل بود و در سال دوم دبیرستان بود به کردستان عزیمت کرد و در مریوان با گروهک ضد انقلاب جنگید. شهید داودی در بازگشت از جبهه غرب بعد از مدتی به عضویت سپاه پاسداران شهر بابل در آمد و چند بار به جبهه جنوب عزیمت نمود. آخرین بار در عملیات بیت المقدس در جریان آزادسازی خرمشهر حضور می یابد و پس از خلق حماسه ها و رشادت ها در تاریخ 10/12/61 به درجه رفیع شهادت نایل آمد. خصوصیات شهید سبزعلی داودی - بسیار اهل مطالعه بود خوب به یاد دارم در دوره راهنمایی که مشغول به تحصیل بود کمتر کتابی از کتابخانه مدرسه و محل بود که نخوانده باشد و می گفت آقا عمر کوتاه و مطالب بیشمار.هر چه بخوانیم تازه میفهمیم که هیچ نخوانده ایم و نمی دانیم همواره به دوستان و رفقا سفارش موکد می کرد. اگر بخواهی در جامعه حرفی برای گفتن داشته باشی و از قافله عقب نمانی دوستم بخوان و بخوان - واقعا روح بیقراری داشت همچون پرستوهای مهاجر میل داشت در حال هجرت و انتقال باشد. دوست داشت در عین حال که به دبیرستان می رود کردستان هم باشد از جنوب هم سر دربیاورد. از جنوب لبنان هم باخبر باشد و واقعا هم سعی میکرد فاصله نظر تا عمل را پل مستحکم بزند - کمتر اتفاق می افتد او را بیکار ببینی اصلا استراحت و اوقات فراغت برای او واژه های غریبی بود. روزها در ایام برداشت محصول و کشاورزی به پدرش کمک می کرد. شهید سبز علی داودی بخشی از وقت را به مطالعه کتب مفید اختصاص می داد- شبها با وجودیکه روحانی در محل نبود- اقدام به برپایی نماز جماعت روشنگری جوانان- و از موسسین بسیج و انجمن اسلامی محل بود. -روزی تلفن زده بود به مرکز تربیت معلم گفت فلانی بیا میخوام ببینمت.گفتم :فلانی کجایی؟ گفت پادگان امام حسن ع تهران.هنگام غروب بود جلو درب پادگان امام حسن ع پس از کمی انتظار و معطلی بالاخره دیدمش. واقعا دیدنی بود. محاسن بلند و سیمای ملکوتی و نورانی- از دئر دیدمش آن وقار و متانت و گامهای بلندی که بر میداشت کاملا قابل پیش بینی بود که انگار این عزیز در این دنیا سیر نمی کند بلکه از ارض به سما رسید و فرشتگان رحمت خداوند در اطراف او پرسه می زنند.خیلی صحبت کردیم.آخرین وصیت ها و سفارش ها را از جمله اینکه فلانی - دوست عزیزم اسلام نیاز به خون دارد . انقلاب اسلامی با سرعت فوق العاده در حرکت است. مبادا خدای ناکرده با اعمال خودمان این حرکت بالنده و پر شتاب انقلاب را کند و امام را تنها بگذاریم و در قیامت شرمنده شهدا باشیم. دوستم مطمعنم این سفر آخر است. دیدارمان به قیامت. 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
وصیت نامه شهید سبزعلی داودی الله اکبر (۲) اشهد ان لا اله الله (۲) اشهد ان محمد رسول الله (۲) اشهد ان علی ولی الله حقا حقا . « یا ایها الذین امنوا ان تنصرالله ینصروکم و یثبت اقدامکم » ای کسانیکه ایمان آوردید اگر خدا را یاری کنید خدا نیز شما را یاری می کند و شما را ثابت قدم می گرداند در حالی این وصیت نامه خوانده می شود که دیگر من در میان شما نیستم . برایم دعا کنید و امیدوارم مرا ببخشید که این وصیت نامه را طولانی کردم . اصولا وقتی امام هست و وقتی امام پیام می دهند دیگر نیازی به گفتار ما نیست . پروردگارا تو خودت اگاه هستی که تنها برای تو و برای اسلام تو قدم در این راه نهاده ام و لباس سبز شهادت سپاه را بر تن کرده ام و برای اینکه جامعه را زمینه ساز حکومت مهدی عج گردانیم به پا خواستیم و نه برای هوا و حوس و نه برای مقامی یا چیزی دیگر ، بارالها تو خود اگاه هستی که هدفم جز تو نیست و یاری امامت و لبیک به هل من ناصر ینصرونی حسین زمان که همانا نفس کشیدن او برای اسلام است و می باشد... پس خداوندا آگاهانه انتخاب کردم راهم را ، نه تحت هیچ شرایطی ، و این منافقان بدانند که ما چشم بسته از روی احساسات اطاعت نمی کنیم. خداوندا از لطف تو در حقم سپاسگزارم. خداوندا تو را از اینکه امروز من در صف منافقان و مشرکان و کافران در بازارهای گرم خطاها و منیت ها نیستم و امروز می توانم در صف مجاهدان فی السبیل الله.. باشم و پیروی از رهبری که تمام وجودش به خاطر اسلام و نائب بر حق امام زمان شاکرم.خداوندا نعمت وجود امام را چگونه شکر گذاریم که ما یوغ بندگی رژیم سر سپرده پهلوی با آن عمق جنایاتش بیرون آورد. خدایا اگر گاهی مواقع کفر نعمتت را می گوییم مارا ببخش چون ما فهم آن را نداریم و به قول برادی واثقی ما هنوز در الف امام هستیم و امام خمینی این نعمت الهی به موقع بداد رسید و از سقوط جامعه و بد نام کردن جهان در اسلام جلوگیری کرد و ارزشهای انسانی را دوباره زنده نمود و معیاری اسلامی را در جامعه پیاده کرد و به ما فهماند که چگونه باید حرکت کنیم تا به کمال مطلوب برسیم. واقعا ما از شکر نعمت خداوند که در این شرایط زمان و مکان برای ما فرستاد عاجز هستیم. وقتی برادر واثقی صحبت از اینکه عده ای به جبهه اعزام می شوند را نمود رعشه عجیبی بر دلم افتاد انگار سردم باشد و بلرزم گفتم باز این فرشته رحمت لطفی در حق بچه های سپاه بابل خواهد کرد و اینکه خون سرخ ما مانند شهدای کربلا و کربلای ایران هم نثار اسلام خواهد گشت. این فرصتها کم پیش می آید و کم می بینی در آسمانها گشوده می شود عده ای را به وعده گاه موعود می برند و مسافران اتوبوس زوار. در رفته و متعفن دنیا را با سریع السیر و مطمعن ترین موشک ها به مقصد نهایی می رسانند. باید بشتابیم تا از زندان تن و امیال نفسانی به سئی بی نهایت ها پر بگشاییم. پدر و مادر عزیزم: خداوند به شما صبر زیاد عطا فرماید و در این صبرتان حتما اجری است. هیچگاه برای من ناراحت نباشید و خدا را شکر کنید که امانت را به این طریق به او گرداندند و امیدوارم مرا ببخشید... 💠قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
از خصوصیات شهید سبز علی داودی: 🔷کمتر اتفاق می افتاد او را بیکار ببینی، اصلا استراحت و اوقات فراغت برای او واژه های غریبی بود. روزها در ایام برداشت محصول و کشاورزی به پدرش کمک می کرد. 🔷بسیار اهل مطالعه بود و می گفت: آقا عمر کوتاه و مطالب بیشمار است. هر چه بخوانیم تازه می فهمیم که هیچ نخوانده ایم و نمی دانیم 💠قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
#نوستالوژی عکس اعضای سپاه شهرستان بابل که بجز یک نفر همه شهید شدند شهید سبزعلی داودی ایستاده از چپ نفر سوم 💠قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
🔸عرفه روز نهم ذی‌الحجه را عرفه می‌گویند. عرفات نام جایگاهی است که حاجیان در روز عرفه در آنجا توقف می‎کنند و به دعا و نیایش می‎پردازند. عرفه جایگاه بلندی در میان مسلمانان دارد و نیایش و عبادت در شب و روز آن بسیار سفارش شده است. سفره های جُود و احسان پروردگار برای انسان گسترده و شیطان خشمناک‎ترین اوقات را خواهد داشت. توبه در آن مقبول و دعا مورد استجابت است. روایت شده که حضرت امام زین العابدین (ع)در روز عرفه صدای سائلی را شنید که از مردم تقاضای کمک مى‎نمود. امام به او فرمود: واى بر تو آیا در این روز از غیر خدا تقاضا مى‎کنى؟ حال آن که در این روز امید مى‎رود که بچه‎هاى در شکم هم از فضل خدا بی نصیب نمانند و سعید شوند. 🌷برخی از اعمال شب و روز عرفه شب عرفه: -زیارت امام حسین(ع) -دعاء اللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاَ وَ تَهَیَّاَ را که در روز عرفه و شب و روز جمعه نیز وارد است، خوانده شود روز عرفه: -روزه -غسل قبل از شروع اعمال -زیارت امام حسین(ع) که افضل اعمال این روز است و برای آن ثواب هزار حج و هزار عمره نوشته شده. -دو رکعت نماز زیر آسمان بعد از نماز عصر. رکعت اوّل بعد از حمد، توحید و در دوم بعد از حمد، قُل یا اَیُّهَا الْکافِروُنَ خوانده شود. تسبیحات حضرت رسول صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله در روز عرفه -دعای امام حسین(ع) در روز عرفه التماس دعا ✅ اروانه نیوز↙️ @arvanenews
استقبال از یادواره شهدای روستای اروانه صد شاخه گل صلوات هدیه به روح مطهر عالم مجاهد، سردار شهید 🌺 حاج ابوطالب داودی 🌺 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه
امروز با نام و یاد سردار شهید حاج ابوطالب داودی 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه
🌹شهید حاج ابوطالب داودی🌹 فرزند:حاج ابوالفضل داودی «جانباز،عارف،شاعر،معلم» ایشان در سال 1327در خانواده مذهبی،عالم،پیشرو،مبارزاتی و از هر حیث موثر در اطرافیان و مردم بزرگ روستای اروانه متولد شد. دروس.پایه و ابتدایی خود را نزد پدر بزرگوار خود گذراند.در سنین نوجوانی به تشویق پدر و علاقه خود به مشهد مقدس برای تحصیلات علوم حوزوی مشرف شد.در مشهد با سختی های فراوان معیشتی،دوری از خانواده، ظلم دستگاه حکومتی،تنهایی و مبارزات انقلابی روبرور بود اما با این حال علاوه بر دروس حوزوی به تحصیلات دروس کلاسیک نیز پرداخت و پس از اخذ دیپلم ریاضی به دانشگاه فردوسی رفت و لیسانس خود را در رشته فلسفه و در زمان حکومت طاغوت گرفت و بدین صورت در هر دو عرصه حوزه و دانشگاه حضور یافت. در زمان حضور در مشهد که تا پیروزی انقلاب ادامه داشت علاوه بر تحصیل،تبلیغ ،در کنار استاد خود آیت الله امام خامنه ای به مبارزات گسترده با رژیم شاهنشاهی پرداخت و در این مدت علاوه بر تهدید هایی که از سوی ساواک میشد بارها تا مرز زندانی شدن هم پیش رفت و سختی ها و فرار های فراونی را متحمل شد.با پیروزی انقلاب و ورورد حصرت امام خمینی به مدت دو ماه در تهران بود به طوری که در این مدت حتی خانواده و همسر ایشان از ایشان خبری نداشتند. در دوران انقلاب از نشهد به قم هجرت کردند و به ادامه دروس حوزوی و خصوصا فلسفه نزد اساتید و مراجع بزرگ از جمله آیات عظام حسن زاده آملی،جوادی آملی،شیخ جواد تبریزی،فاصل لنکرانی،صالحی مازرندرانی و... پرداختند.طبیعتا پس از انقلاب وظیفه ایشان محدود به تحصیل و تبلیغ نمیشد و لذا برای خدمت به انقلاب،اسلام و مردم ایران اسلامی دست به کار شدند.ابتدا از تبلیغ در زندان های تهران از جمله زندان قصر آغاز نمودند. پس از مدتی وارد جهاد سازندگی شده و تحت عنوان سنگر ساز بی سنگر به خدمت به محرومان و ستمدیدگان پرداخت و تا سال60در آنجا مشغول خدمت بود.با آغاز کار سپاه وارد سپاه پاسدارن شد و به عنوان نماینده حضرت امام در سپاه استان سمنان و لشکر علی بن ابی طالب قم حضور یافت و در کنار شهید زین الدین قرار گرفت. در دوران دفاع مقدس به گفته خود ایشان و شهادت دوستان در همه عملیات ها حضور داشت به طوری که حدود70ماه حضور در جبهه برای ایشان ثبت بود.در دوران دفاع مقدس به گفته دوستان و همرزمانش بارها مجروح شده و حتی در کمر ایشان ترکشی قرار گرفت،که تا زمان شهادت این مطلب را به کسی اطلاع نداد و خانوده توسط یکی از دوستان ایشان از مجروحیتشان مطلع شدند. شهید حاج ابوطالب داودی تا سال 1370 در سپاه سمنان،و از سال70 تا 77 سال در سپاه شهر ری،و تا سال 1383 در سپاه شرق تهران و سال آخر با حفظ سمت نماینده ولی فقیه در آماد و پشتیبانی سپاه بودند. یکی از مشخصه ها و خصوصیات ایشان علاقه مفرط به ائمه معصومین بود،به طوری که این عشق سبب میشد ایشان هر ماه به پابوس حضرت رضا بروند که این برنامه را تا جایی که در آخرین ماه حیاط خود به زیارت امام رضا رفتند و با وداعی جانسوز در این دنیا از ایشان جدا شدند.همچنین ایشان مقید بودند هر زمانی که در قم بودند حداقل روزی یک مرتبه به زیارت بی بی فاطمه معصومه بروند و همگان را هم به این مطلب دعوت میکردند،علاوه بر زیارت این حضرات ایشان علاقه خاصی به سفر حج و زیارت حضرت رسول و ائمه مظلوم بقیع داشتند و همواره عشق و علاقه خود را در لین زمینه ابراز میکردند به گونه ای که اگر سالی می گذشت و ایشان به حج نمی رفتند،با دیدن تصاپیر حج خصوصا حج تمتع بی اختیار جلوی همگان و حتی بر سر سفره غذا اشک می‌ریختند.البته لطف ائمه معصومین شمال حال ایشان بود و در سال آخر به صورت عجیبی سه مرتبه به این سفر مشرف شدند.علاقه عجیب ایشان به حضرت امام حسن نیز مثال زدنی بود و این نیز منجر شد که شهادت ایشان نیز در روز میلاد آن حضرت در نیمه ماه رمضان باشد.شهید حجا ابوطالب اکثر روزها را روزه بودند که غالبا بی سحر و با افطار بسیار مختصر بود و هر ساله ماه های شعبان و رجب را در کنار ماه رمضان روزه بودند.یمی لز برنامه های ایشان که تا آخرین روز حیاط شان ادامه داشت و در سفر و در حضر به آن مقید بودند تلاوت قرآن بود. 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه
ایشان بسیار ساده زیست ،خون گرم،صمیمی،مهربان،کم غذا،کم خواب،پر کار،اهل رعایت شدید در حفظ بیت المال،صمیمی و مهربان با کودکان،احترام به سالمندان،صله رحم با همه اقوام،گذشت،اقتدار،ولایت پذیری بسیار،دلسوز،احترام بسیار خاص به پدر و مادرشان،یتیم نوازی بسیتر خاص خصوصا نسبت به فرزندان شهداو...بود که مورد شهادت و اقرار هر کسی که با ایشان ارتباط و برخورد داشت می باشد. ایشان ذر سال 1382پس از بازگشت از سفر حج دچار سرفه های شدیدی شدند و کلیه ایشان نیز دچار نارسایی شد،پس از مراجعه به پزشک تحت درمان قرار گرفت.در سیر درمان پزشکان آنها متوجه مشکل خونی در ایشان شدند،که با اقراری که پزشک ایشان از وی گرفت و آزمایشاتی که از ایشان گرفته شد،پی به اینکه بیماری ایشان ناشی از عوارض شیمیایی است برده شد.شهید داودی با تحمل حدود دوره یکساله بیماری و تحمل زجر و درد فراوان در آبان ماه سال 1383مصادف با پانزده رمضان روز میلاد امام حسن در بیمارستان بقیت الله تهران جان شهادت را سر کشیدند و همانند سرور شهیدان پس از سه روز در شب نوزدهم رمضان و شب قدر در گلزار شهدا قم ،در جوار خانم حضرت معصومه به خاک سپرده شد. روحش شاد و یاد و نام اش ماندگار و راهش پر رهرو باد.انشاالله 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
شهید حاج ابوطالب داودی در جمع رزمندگان اسلام 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
شهید حاج ابوطالب داودی در جمع رزمندگان اسلام 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
شهید حاج ابوطالب داودی در محضر مقام معظم رهبری 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
شهید حاج ابوطالب داودی در کنار سردار محسن رضایی 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
شهید حاج ابوطالب داودی در کنار شهید مهدی زین الدین 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
استقبال از یادواره شهدای روستای اروانه صد شاخه گل صلوات هدیه به روح مطهر شهید 🌺 محمد علی رضایی مقدم 🌺 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه
امروز با نام و یاد شهید محمدعلی رضایی مقدم 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه
🌹زندگی نامه شهید محمدعلی رضایی مقدم شهید محمدعلی رضایی مقدم بسیجی پاک باخته دلیر اسلام،در سال 1347 در یکی از روستاهای شهرستان بابل بنام زاهد کلا دریک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود دوران طفولیت خود را همچون سایر کودکان در زادگاهش سپری کرد. دوران ابتدایی و راهنمایی را در آموزشگاه محل به پایان رساند سپس جهت ادامه تحصیل در دوره دبیرستان راهی شهرستان بابل شد. شهید رضایی مقدم در خانواده مؤمن و اهل تقوی پرورش می یابد و از همان دوران نوجوانی نسبت به انجام فرائض دینی اهتمام می ورزد در دوران تحصیل نیز دانش آموز فعال-کوشا و اهل مطالعه بود زمانی که وارد دبیرستان می شود در رفتار و گفتار چهره ای خود ساخته از خود بروز می دهد و در مسجد و نماز جماعت حضور جدی می یابد.با فرمان امام مبنی بر تشکیل بسیج مستضعفین به عضویت گروه مقاومت در می آید. شهید رضایی مقدم در تابستان 63 به همراه طلبه شهید ولی الله داودی ازطرف جهادسازندگی شهرستان بابل به جبهه اعزام شدند و بعد از مدتی به آغوش گرم خانواده اش بر میگردد. و طی این مدت در برنامه های عبادی نقش فعالی را ایفا می نماید. از آنجایی که شهید رضایی مقدم دل به این سرای خاکی نبسته بود رفتن به جبهه و شوق دیدار وصال به حضرت حق در وجودش موج میزد در آذر ماه سال 65 به جبهه اعزام می شود و در منطقه عملیاتی کربلای 4 در جزیره ام الرصاص در گردان مالک اشتر انجام وظیفه می نماید که در این عملیات سه تن از همرزمانش به نام های حسنعلی حافظی، شیخ ولی الله داودی، رجبعلی داودی به شهادت می رسند که این موضوع اورا مصمم می کند دیگر به خانه بر نگردد حدود 20 روز را در هفت تپه می ماندند و به انتظار عملیات نشست. انتظار به سر رسید به همراه دوستش خلیل قاسم زاده به عنوان خط شکن وارد عرصه کارزار شدند و در عملیات کربلای 5 « منطقه شلمچه » در بهمن 65 به خیل شهدا ملحق شدند. 💠قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
🌹وصیت نامه شهید محمدعلی رضایی مقدم بسم الله الرحمن الرحیم « و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الذین لله » « سوره بقره آیه 192» وبا کافران جهاد کنید تا فتنه و فساد ازروی زمین برطرف شود و همه را آئین خدا باشد. سلام بر مهدی قائم آل محمد (ص)بهترین یاور رزمندگان اسلام و حامی مستضعفان جهان و درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلام که با رهبریهای پیامبر گونه اش محرومین را از ظلمت به سوی نور بحرکت در آورده است خدایا تو شاهد باش که من هدفی جزء تو و مقصودی جز راهی که تو خودت توسط پیامبر اکرم (ص)و امامان معصومت به من نشان دادی ندارم و عشقی جز شهادت در راه تو ندارم و امیدم به توست و غیر تو پناهگاهی ندارم هر چند بنده ای معصیت کارم و بار گناهانم بردوش سنگینی می‌کند واز درگاه لطف و کرمت نا امید هم نیستم و به فضل و کرمت چشم دوخته ام و امیدوارم این بار هدیه ای را که خودت به من ارزانی داشته ای تقدیمت کنم و شما ای امت عزیز ایثارگر از یاری ابراهیم زمان ، این بت شکن تاریخ امید مستضعفان جهان حضرت آیت‌الله العظمی امام خمینی مدظله العالی و روحانیت آگاه و هوشیار به رهبریت آن امام بزرگوار دست بر ندارید و این نعمت بزرگ خداوند را که در این برهه از زمان به ما ارزانی داشته است ، غنیمت شمارید و گوش به فرمان او باشید و دستورات پیامبر گونه اش را مو به مو اجرا نمایید یار و یاور انقلاب باشید و از دستور های آن تا سر حد جانبازی،پاسداری نمائید زیرا این انقلاب به این ارزانی بدست ما نرسیده و تابحال خون دهها هزار جوان و زن و مرد و کودک ریخته شده تا امروز میتوانید با آزادی کامل فریاد حق طلبی خود را به گوش جهانیان برسانید به هوش باشید و هوشیاری کامل و اطاعت از راهنمائیهای امام امت و مسئولین مملکت، توطئه‌های شوم خائنین را خنثی نمائید و لحظه‌ای از خطر دشمن مکر غافل نشوید مادر عزیزم میدانم شنیدن شهادتم شما را ناراحت و افسرده خواهد کرد ولی شما باید خشنود و شاد باشید، خدا را سپاس گوئید زیرا که با شهادتم افتخار بزرگی نصیبم گردیده است هر چند میدانم که برای من زحمات زیادی کشیدید و یاد دارم که برای پرورش من چه خوابهایی را بر خود حرام کرده ای و از چه خوشی هایی گذشتی و چه غم و غصه هایی خوردی در هر صورت مرا بزرگ کردی ولی از تو می خواهم که مرا ببخشید از اینکه نتوانستم حق فرزندی را خوب ادا کنم و برای من از خداوند طلب مغفرت بنما مادر عزیزم،ای مادری که در طول عمر برایم راهنما بودی اگر جسدم بدستت نرسید هیچ ناراحتی به خود راه مده که جسد مشتی خاک بیش نیست و سزاوار نیست که آدم خود را برای مشتی خاک ناراحت کند در این صورت اندوهی به خود راه نده که در روز محشر همدیگر را ملاقات خواهیم کرد، پدر عزیزم مرا ببخشید از اینکه نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم و حق فرزندی را خوب ادا نمایم در هر حال مرا ببخشید و هم چنین وصیت می کنم که مراسم تشیع جنازه مرا بسیار ساده و به دور از تشریفات برگزار کنید و هم چنین وقت امت عزیز در این مورد گرفته نشود از برادرانم می خواهم بعد از شهادتم سلاح افتاده ام را بردارند و نگذارند بدست دشمنان بیافتد و به اسلام ضربه بزنند و از خواهرانم نیز میخواهم که مانند کوه استوار باشند و با سیاهی چادر خود که کوبنده تر از خون سرخ من است حجاب اسلامی را کاملاً رعایت نمایند و برای من گریه و زاری نکنند و از تمام دوستان و برادران و خواهران و اقوام و خویشاوندانم می خواهم اگر بدی از من دیدند و یا زیانی از طریق من بر آنها وارد شده مرا ببخشند و هم چنین میخواهم که برای من از خداوند بزرگ طلب عفو و بخشش نمایند و از خداوند بخواهند که اعمالم را قبول، و مرا با شهدای راهش محشور گرداند. خدایا،خدایا،تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگهدار بنده خدا پاسدار اسلام محمدعلی رضایی مقدم- 9/9/65 💠قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
استقبال از یادواره شهدای روستای اروانه صد شاخه گل صلوات هدیه به روح مطهر شهید 🌺 قربانعلی حافظی 🌺 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه
امروز با نام و یاد شهید قربانعلی حافظی 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه
زندگی نامه شهید قربانعلی حافظی او رفت تا بماند. از جمع حاضران غایب، تا در دل تاریخ حضور جاودانه داشته باشد او بقاء را در فنا یافته بود و هستی را در نیستی گوارایش باد آن حیات معنوی و جاودان. شهید بزرگوار قربانعلی حافظی در سال ۱۳۴۶ در روستای اروانه از توابع شهرستان سمنان پا به عرصه وجود نهاد روح بلند و پاکش در محیط پر از صفا و سر سبز روستا در دامان پرمهر پدر و مادر به رشد و بالندگی می رسید. دوران ابتدایی را در مدرسه روستا به پایان رساند. جهت ادامه تحصیل به علت نبود مدرسه راهنمایی چون با مشکل مواجه شده بود از ادامه تحصیلی باز ماند. لذا جهت کمک به معاش خانواده راهی تهران شد و مشغول کار شد و با پشتکار و جدیت به فعالیت پرداخت. با شروع انقلاب اسلامی چه ایامی که در تهران بودند و چه اوقاتی که به اروانه می آمدند در تظاهرات و راهپیمایی ها نقش فعالی داشت و از وفاداران به انقلاب اسلامی محسوب می شد. سخنان حضرت امام و تحولات اجتماعی که به وجود آمد. دگرگونی عظیمی در او به وجود آمد به حدی که با شروع جنگ تحمیلی و حمله ددشمنشانه دشمن زبون به خاک کشورمان شهيد قربانعلى حافظی بهترین راه کمک به کشور را پوشیدن لباس مقدس سربازی میدانست ولی به علت سن کم او از اعزام شدن وی ممانعت به عمل آمد. از آنجائیکه وی قصد رفتن به جبهه را کرده بود میخواست به هر نحو ممکن به جبهه برود لذا با تلاش فراوان و تحمّل مشکلات به خدمت اعزام می شود و بعد از گذراندن دوره آموزشی دارد سرپل ذهاب «منطقه عملیاتی بازی دراز» میشود و پس از رشادت و ایثارگری فراوان در جریان عملیاتی که در ۱۱ شهریور ماه سال ۶۰ در حمله ای تحت عنوان «شهیدان رجایی و باهنر» دعوت حق را لبیک میگوید. و به فیض عظمای شهادت نایل می آید و جنازه مطهر او در دشت بازی دراز باقی می ماند و پس از ۹ ماه انتظار جسم پاکش بر روی دستان مشتاقان راهش در روستای اروانه تشییع و در گلزار شهیدان روستا دفن می گردد. او اولین شهید سرافراز روستای اروانه بود. و شهادت او تأثیری عمیق در همه انقلابیون و دوستداران انقلاب به وجود آمد مخصوصاً دو شهید عباسی داودی - شهید حاج غلامرضا داودی. 💠 قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
خاطرات شهید قربانعلی حافظی * مشغول کاری بودم. عباس سراسیمه آمد نزد من. فلانی خبر داری که قربانعلی شهید شده آهی از دل کشیدم و ناراحت که همان از قافله عقب ماندیم. انا لله و انا الیه راجعون. اولین شهید روستا بود تشییع جنازه باشکوهی - مردم از کوچک و بزرگ - پیر و جوان آمده بودند عباس آمد کنارم - فلانی دیگر روی ماندن در روستا را ندارم - چرا؟ آخر ما رفتیم سپاه که راه سرخ شهادت را ترسیم نمائیم، نه اینکه بمانیم و دیگران از ما سبقت بگیرند- من سر و پا گوش بودم از منطق قوی او حرفی برای گفتن نداشتم به ناچار سکوت کردم - حرفش را ادامه داد - این بار هر طور شده باید موافقت رفتن به جبهه را از مسئولین بگیرم. *همیشه یار و یاور خانواده بود و از علاقمندان به امام امت همیشه می گفت سعی کنید ضمن دعا برای امام در جبهه ها حضوری مستمر داشته باشید و بدانید که ما برای خدمتگزاری به اسلام و مسلمین آفریده شده ایم و به مادرش می گفت: مادر خوشحال و سربلند باش که فرزند حقیرت در راه اسلام و خدا گام برداشته و عاشق شهادت است و بر این راهی را که انتخاب کرده همواره افتخار کن . * همواره لبی خندان و قلبی مالامال از عشق به اسلام و امام امت داشت . در هر جمعی که حاضر می شد سعی می کرد با شوخ طبعی جمع را خوشحال و حاضران را به وجد و می گفت مسلمان که نباید محزون باشد بلکه باید به انرژی و بشاشیت در نبرد با ظالمین و ستمگران غالب باشد . 💠قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
حضور ارزشمند دکتر گلرو نماینده محترم مردم شریف سمنان در مجلس شورای اسلامی و جمعی از مدیران دستگاه‌های اجرایی استان در روستای اروانه و بررسی مشکلات روستا ✅اروانه نیوز ↙️ @arvanenews
شهید قربانعلی حافظی در جوار حرم شریف حضرت معصومه ‌‌(س) 💠قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
مادرش میگفت یک بار در سنین کودکی بیماری سختی گرفت تا جایی که دکترها از او قطع امید کردند و در عین ناباوری گفتند که او از دنیا رفته ما به خانه یکی از اقوام در سمنان امدیم و اماده مراسم خاکسپاری او شدیم ولی فردای ان روز که برای تحویل جنازه به بیمارستان رفتیم در کمال ناباوری دیدیم که پرستاران میگویند فرزند شما شفا گرفت و ما را به اتاقی راهنمایی کردند و ما دیدیم قربانعلی عزیزمان با لبی شکوفا از گل لبخند با ما نگها میکند ... آری خدا خواست قربانعلی زنده بماند تا در مسلخ عشق به قربانگاه رود خدا اورا برای خودش سوا کرد و نگاه داشت ناخدا گاه یاد حبیب ابن مظاهر افتادم که او هم یک بار در سنین کودکی مرد و زنده شد و در کربلا قربانی حسین شد عجب کربلایی داری ایران و چه زیبا حبیب هایی دارد این مکتب شادی روح شهید 🌷قربانعلی حافظی🌷 صلوات 💠قرارگاه فرهنگی بیست و سومین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام