13.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 ویدئویی کوتاه از سردار شهید حاج ابوطالب داودی
با تشکر از نوجوان بسیجی جناب آقای محمد طاها حافظی
💠قرارگاه فرهنگی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام - ستاد استقبال به پرچمداری شهید محمدرضا یاسی
#کسب_و_کار
🌿مجموعه کابینت و دکوراسیون ناروَن
این مجموعه به منظور خدمات دکوراسیون عالی
برای زیبایی آشپزخانه و اتاق خواب بزرگ سال و نوجوان و میزtv.از بهترین طراحی ، نصب واجرا انواع کابینت آشپزخانه و دکوراسیون داخلی صورت میگرد.
🌿تمامی جنس های بدنه از ام دی اف درجه1
🌿 درها از جنس هایگلاس AGTترک
🌿 فراُمید،تیسان و شرکت های دیگرانجام میشود.درجه1
🌿اجرای کار کابینت در استان .....
تهران،مازندران ،سمنان،دماوند،
فیروزکوه پذیرفته میشود.......
❌۱۰ درصد تخفیف
تمام کارها باضمانت 🌿🌿🌿🌿
🌿آدرس کارخانه و دفتر مرکزی :
🌿تهران .جاجرود،سعید آباد ،خیابان رودخانه.پلاک ۱۰۰.کابینت ناروَن
آدرس اینساگرام:
🔺️🔺️🔺️narvan.cabin🔻🔻🔻🔻
📧narvan.cabin@yahoo.com
شماره تماس :
📳09117180998
📳09021437358
☎️021,76200174
☎️021,76200175
⭕به مدیریت:مهدی حافظی
✅اروانه نیوز ↙️
@arvanenews
استقبال از یادواره شهدای روستای اروانه
صد شاخه گل صلوات به همراه قرائت یک صفحه از کلام الله مجید هدیه به روح مطهر سردار شهید
🌺 سبزعلی داودی🌺
امروزمان را با نام و یاد این شهید مزین میکنیم...
💠 قرارگاه فرهنگی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام -, ستاد استقبال به پرچمداری شهید محمدرضا یاسی
🌹زندگینامه شهید سبزعلی داودی🌹
او از خیل عاشقان حسینی بود ، که به عشق کربلا رفت و در راه کربلا جان داد و کربلای حسینی را ندید. او طالب معشوق بود و اشتیاق وصال که گرمابخش حب خدا بود و پیکر وجود او قائم به اعمال الهی و خلاصه ای بود از الی الله که در آن غرق شد و آب حقیقت را بر وجود خویش روانه ساخت و سبقت گرفت و به جمع یاران ابی عبدالله پیوست و کربلایی شد.
او همیشه معتقد بود که کربلا ام القری عشق و دیار خونبار یار است. هرکس در سینه اش قلبی کربلایی نتپد و شریانش با شریان بریده عاشورا پیوند نخورد از طواف کعبه عشق بازمانده و از قافله عشاق بریده است.
معتقد بود کربلا قتلگاه ، سروهای باغ نبوت است اما خون سبز رستن از رگ سروها در جویبار رگ های تاریخ جریان یافته است. آری او عاشق حسین علیه السلام بود و اعتقاد داشت حسین روح تاریخ است و بی حسین علیه السلام تاریخ مرده است.
سخن از شهید سبزعلی داودی است آن انسانی که هرگز با سکون و یکنواختی رفاقتی نداشته بلکه روح بلند و پرتلاش او همواره در جهت پالایش و صیقل روح و روان خود از او انسانی بسیار متحرک و پرتلاش ساخته بود و به اغراق میشود گفت قلم در وصف او صاف و ویژگیهای
اخلاقی این مرد فلکی از زبان ما خاکیان بسیار ناقص و الکن است.
شهید سبزعلی داودی در سال
1341 در روستای زاهدکلا از توابع شهرستان بابل در یک خانواده مستضعف و مذهبی به دنیا آمد.
دوران کودکی و نوجوانی را در همان روستا به امر تحصیل پرداخت. سپس جهت ادامه تحصیل به شهرستان بابل عزیمت کرد و در جریان شکل گیری انقلاب اسلامی روح پرتلاطم او موج وسیعی را در سطح منطقه به وجود آورد.
همراه با انقلابمان در جهت روشنگری مردم تلاش بی حدی را انجام داد به طوری که خوانین منطقه از تلاش های او بسیار عصبانی بودند. اما او با عزمی راسخ و اهداف مقدسی که داشت همه این فشارها را تحمل می کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی به کمک جوانان متعهد و انقلابی روستا در جهت تاسیس انجمن اسلامی و بسیج روستا نقش به سزایی داشت.
در جریان غائله کردستان شهید داودی با وجودی که مشغول به تحصیل بود و در سال دوم دبیرستان بود به کردستان عزیمت کرد و در مریوان با گروهک ضد انقلاب جنگید. شهید داودی در بازگشت از جبهه غرب بعد از مدتی به عضویت سپاه پاسداران شهر بابل در آمد و چند بار به جبهه جنوب عزیمت نمود.
آخرین بار در عملیات بیت المقدس در جریان آزادسازی خرمشهر حضور می یابد و پس از خلق حماسه ها و رشادت ها در تاریخ 10/12/61 به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
شادی روح مطهرش صلوات
💠 قرارگاه فرهنگی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام-ستاد استقبال به پرچمداری شهید محمدرضا یاسی
برگزاری جلسه شورای برنامه ریزی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام با حضور جناب سرهنگ شوقانی جانشین محترم سپاه قائم آل محمد (عج) استان سمنان
💠 قرارگاه فرهنگی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام - ستاد استقبال به پرچمداری شهید محمدرضا یاسی
✅اروانه نیوز ↙️
@arvanenews
🌹وصیتنامه شهید سبزعلی داودی🌹
الله اکبر (۲) اشهد ان لا اله الله (۲) اشهد ان محمد رسول الله (۲) اشهد ان علی ولی الله حقا حقا
« یا ایها الذین امنوا ان تنصرالله ینصروکم و یثبت اقدامکم »
ای کسانیکه ایمان آوردید اگر خدا را یاری کنید خدا نیز شما را یاری می کند و شما را ثابت قدم می گرداند.
در حالی این وصیت نامه خوانده می شود که دیگر من در میان شما نیستم . برایم دعا کنید و امیدوارم مرا ببخشید که این وصیت نامه را طولانی کردم .
اصولا وقتی امام هست و وقتی امام پیام می دهند دیگر نیازی به گفتار ما نیست .
پروردگارا تو خودت اگاه هستی که تنها برای تو و برای اسلام تو قدم در این راه نهاده ام و لباس سبز شهادت سپاه را بر تن کرده ام و برای اینکه جامعه را زمینه ساز حکومت مهدی عج گردانیم به پا خواستیم و نه برای هوا و حوس و نه برای مقامی یا چیزی دیگر.
بارالها تو خود اگاه هستی که هدفم جز تو نیست و یاری امامت و لبیک به هل من
ناصر ینصرونی حسین زمان که همانا نفس کشیدن او برای اسلام است و می باشد...
پس خداوندا آگاهانه انتخاب کردم راهم را ، نه تحت هیچ شرایطی ، و این منافقان بدانند که ما چشم بسته از روی احساسات اطاعت نمی کنیم. خداوندا از لطف تو در حقم سپاسگزارم.
خداوندا تو را از اینکه امروز من در صف منافقان و مشرکان و کافران در بازارهای گرم خطاها و منیت ها نیستم و امروز می توانم در صف مجاهدان فی السبیل الله.. باشم و پیروی از رهبری که تمام وجودش به خاطر اسلام و نائب بر حق امام زمان شاکرم.خداوندا نعمت وجود امام را چگونه شکر گذاریم که ما یوغ بندگی رژیم سر سپرده پهلوی با آن عمق جنایاتش بیرون آورد. خدایا اگر گاهی مواقع کفر نعمتت را می گوییم مارا ببخش چون ما فهم آن را نداریم و به قول برادی واثقی ما هنوز در الف امام هستیم و امام خمینی این نعمت الهی به موقع بداد رسید و از سقوط جامعه و بد نام کردن جهان در اسلام جلوگیری کرد و ارزشهای انسانی را دوباره زنده نمود و معیاری اسلامی را در جامعه پیاده کرد و به ما فهماند که چگونه باید حرکت کنیم تا به کمال مطلوب برسیم. واقعا ما از
شکر نعمت خداوند که در این شرایط زمان و مکان برای ما فرستاد عاجز هستیم.
وقتی برادر واثقی صحبت از اینکه عده ای به جبهه اعزام می شوند را نمود رعشه عجیبی بر دلم افتاد انگار سردم باشد و بلرزم گفتم باز این فرشته رحمت لطفی در حق بچه های سپاه بابل خواهد
کرد و اینکه خون سرخ ما مانند شهدای کربلا و کربلای ایران هم نثار اسلام خواهد گشت.
این فرصتها کم پیش می آید و کم می بینی در آسمانها گشوده می شود عده ای را به وعده گاه موعود میبرند و مسافران اتوبوس زوار.
در رفته و متعفن دنیا را با سریع السیر و مطمعن ترین موشک ها به مقصد نهایی می رسانند.
باید بشتابیم تا از زندان تن و امیال نفسانی به سئی بی نهایت ها پر بگشاییم.
پدر و مادر عزیزم: خداوند به شما صبر زیاد عطا فرماید و در این صبرتان حتما اجری است.
هیچگاه برای من ناراحت نباشید و خدا را شکر کنید که امانت را به این طریق به او گرداندند و امیدوارم مرا ببخشید...
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
💠قرارگاه فرهنگی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام-ستاد استقبال به پرچمداری شهید محمدرضا یاسی
✅اروانه نیوز ↙️
@arvanenews
خاطره ای از شهید به زبان مادرش
مادرم تمام فرزندانش را دوست داشت به خصوص سبزعلی انگار نظر کرده بود بیشتر شبها بدون مزاحمتی برای شهید درست کند از لای سوراخ کلید اتاق نظاره گر خواندن نماز شب فرزندش بود
مادر میگفت موقع خواندن نماز و قنوت نماز وتر یک پایش را بلند میکرد .
یک روز از شهید سبزعلی سوال کردم که مادر فدای تو شود موقع نماز گریه میکنی قبول ولی چرا پایت را بلندمیکنی؟
شهید گفت مادرتمرین حضور در صحرای محشر را دارم.
شهید سبزعلی داودی از سن نوجوانی نماز شب ش ترک نمی شد.
💠قرارگاه فرهنگی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام - ستاد استقبال به پرچمداری شهید محمدرضا یاسی
✅اروانه نیوز ↙️
@arvanenews
🔷 خاطره ای از دوست و همکلاسی شهید سبزعلی داودی (دکتر حسن فلاح)
دکتر میگفت یک سال قبل از انقلاب در شب محرمی سبزعلی با لباس قرمز به تکیه آمد و من اولین نفر به ایشان اعتراض کردم و گفتم سبزعلی یزید شدی این چه لباسی هستش پوشیدی مگر یزید شدی؟
شهید در جوابش گفت این لباس یزید نیست این لباس شهادت هست ما همه آماده حرکت بزرگی هستیم و بایستی تمرین شهادت و آماده باشیم.
💠قرارگاه فرهنگی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام - ستاد استقبال به پرچمداری شهید محمدرضا یاسی
✅اروانه نیوز ↙️
@arvanenews
مادر می گفت اون قدیما در زمین پنبه زار کارمیکرد. سبزعلی نوزادی بود که در قنداق بود و معمولا چاله کوچکی درست میکردیم و نوزاد درآن میگذاشتیم تاغلط نزند.
هر ده یا بیست متر دوباره نوزاد را به نزدیکی خودمان میاوردیم.
در یکی از روزها که سخت مشغول به کار بودم سه نفر تقریبا لباسهای سبز رنگ داشتند و یکی خانم و دو آقا بودند به طرف من میامدن ،وقتی به من نزدیک شدند سلام کردم ،جواب دادند و یک خسته نباشید کوتاه گفتند و به راه افتادند وقتی به جایگاه نوزاد رسیدند ایستادند(مادر شهید میگفت همینطور که مشغول به کار بودم حواسم به غریبه هابود) و کمی به نوزاد نگاه کردند مثل اینکه از نوزادم خوششان آمد ،نشستند یکی عرق پیشانی و یکی پاهای نوزاد و یکی قسمست شکم نوزاد را نوازش میدادند.
خیلی حساس شدم و دقت بیشتری کردم .یکی میگفت سربازهای آینده ما این نوزاد هست آینده درخشانی دارد.
ترس عجیبی بر من مستولی شد خواستم به آن سه بزگوار نزدیک بشوم که به یک لحظه سرم را متوجه نهال پنبه کردم دیگر کسی را ندیدم .ترس عجیبی تمام وجود مرا گرفت هرچه دور و برم را نگاه کردم و جستجو کردم دیدم اثری از آنها نبود.
✅اروانه نیوز ↙️
@arvanenews
از خصوصیات شهید سبز علی داودی
🔸کمتر اتفاق می افتاد او را بیکار ببینی، اصلا استراحت و اوقات فراغت برای او واژه های غریبی بود. روزها در ایام برداشت محصول و کشاورزی به پدرش کمک می کرد.
🔸بسیار اهل مطالعه بود و می گفت: آقا عمر کوتاه و مطالب بیشمار است. هر چه بخوانیم تازه می فهمیم که هیچ نخوانده ایم و نمی دانیم.
💠قرارگاه فرهنگی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام - ستاد استقبال به پرچمداری شهید محمدرضا یاسی
✅اروانه نیوز ↙️
@arvanenews
🔴 اطلاعیه مهم
با سلام و احترام حضور ارزشمند کلیه اهالی روستای اروانه در جای جای کشور عزیزمان
همان طور که مستحضرید قریب به یک ماه تا فرارسیدن ایام محرم و عزاداری حضرت سید الشهدا باقی است و ستاد برنامه ریزی روستا از هفته ها قبل اقدام به برگزاری جلسه در این خصوص نموده که بحمدالله ساماندهی امور به بهترین شکل ممکن در حال انجام میباشد.
نکته اینکه متاسفانه چند سالی است که با مستعمل شدن دستگاه صوت و عدم کارایی امسال دیگر قادر به استفاده از آن نبوده و لزوما میبایست دستگاه جدیدی خریداری گردد.
با توجه به جمیع جهات و پیگیریهای بعمل آمده خریداری یک سیستم در حد مطلوب نزدیک به ٧٠ میلیون هزینه در برداشته که نیازمند مساعدت همگانی میباشد.
درخواست عاجزانه از همه بزرگواران اینکه هر کس به هر مقداری که مقدور هست از کمکهای کوچک گرفته تا بزرگ به انجام این امر که مایه آبروی روستا هست کمک کرده تا بتوانیم این بخش مهم از کار را نیز به سرانجام برسانیم.
جهت هماهنگی کمک با آقایان
شعبانعلی حافظی ٠٩١٢٢٣١٠۶٧۵
قاسم داودی ٠٩١٢٧٣١٠١۵٢
احمد رهبر ٠٩١٩٢٣١۵٣٣٠
تماس حاصل فرمایید.
ضمنا شماره کارت
5859831035403483
بنام قاسم داودی نزد بانک تجارت آماده دریافت کمکهای شما به هر میزان میباشد.
خواهشمند است پس از واریز وجه در صورت امکان تصویری از آن را به شماره 09127310152 ارسال فرمایید.
با تشکر و احترام
💠 شورای هماهنگی برنامه های ایام محرم و هیات امنا حسینیه روستای اروانه
استقبال از یادواره شهدای روستای اروانه
صد شاخه گل صلوات به همراه قرائت یک صفحه از کلام الله مجید هدیه به روح مطهر طلایه دار شهدای روستا شهید
🌺 قربانعلی حافظی 🌺
امروزمان را با نام و یاد این شهید مزین میکنیم...
💠 قرارگاه فرهنگی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام -, ستاد استقبال به پرچمداری شهید محمدرضا یاسی
زندگی نامه شهید قربانعلی حافظی
او رفت تا بماند. از جمع حاضران غایب، تا در دل تاریخ حضور جاودانه داشته باشد او بقاء را در فنا یافته بود و هستی را در نیستی گوارایش باد آن حیات معنوی و جاودان.
شهید بزرگوار قربانعلی حافظی در سال ۱۳۴۶ در روستای اروانه از توابع شهرستان سمنان پا به عرصه وجود نهاد روح بلند و پاکش در محیط پر از صفا و سر سبز روستا در دامان پرمهر پدر و
مادر به رشد و بالندگی می رسید. دوران ابتدایی را در مدرسه روستا به پایان رساند. جهت ادامه تحصیل به علت نبود مدرسه راهنمایی چون با مشکل مواجه شده بود از ادامه تحصیلی باز ماند. لذا
جهت کمک به معاش خانواده راهی تهران شد و مشغول کار شد و با پشتکار و جدیت به فعالیت پرداخت.
با شروع انقلاب اسلامی چه ایامی که در تهران بودند و چه اوقاتی که به اروانه می آمدند در تظاهرات و راهپیمایی ها نقش فعالی داشت و از وفاداران به انقلاب اسلامی محسوب می شد.
سخنان حضرت امام و تحولات اجتماعی که به وجود آمد دگرگونی عظیمی در او به وجود آمد به حدی که با شروع جنگ تحمیلی و حمله ددشمنشانه دشمن
زبون به خاک کشورمان شهيد قربانعلى حافظی بهترین راه کمک به کشور را پوشیدن لباس مقدس سربازی میدانست ولی به علت سن کم او از اعزام شدن وی ممانعت به عمل آمد.
از آنجائیکه وی قصد رفتن به جبهه را کرده بود میخواست به هر نحو ممکن به جبهه برود لذا با تلاش فراوان و تحمّل مشکلات به خدمت اعزام می شود و بعد از گذراندن دوره آموزشی دارد سرپل ذهاب «منطقه عملیاتی بازی دراز» میشود و پس از رشادت و ایثارگری فراوان در جریان عملیاتی که در ۱۱ شهریور ماه سال ۶۰ در حمله ای تحت عنوان «شهیدان رجایی و باهنر» دعوت حق را لبیک میگوید.
و به فیض عظمای شهادت نایل می آید و جنازه مطهر او در دشت بازی دراز باقی می ماند و پس از ۹ ماه انتظار جسم پاکش بر روی دستان مشتاقان راهش در روستای اروانه تشییع و در گلزار شهیدان روستا دفن می گردد.
او اولین شهید سرافراز روستای اروانه بود. و شهادت او تأثیری عمیق در همه انقلابیون و دوستداران انقلاب به وجود آمد مخصوصاً دو شهید عباسی داودی - شهید حاج غلامرضا داودی.
💠 قرارگاه فرهنگی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام-ستاد استقبال به پرچمداری شهید محمدرضا یاسی
در بحبوحه نبرد ودر تک دشمن گروهان مجبور به عقب نشینی شد همه برگشتند الا قربانعلی
هر چه گفتند قربانعلی برگرد قبول نکرد گفت الان اگر برگردم فردای قیامت جواب مادرم زهرا را نمیتوانم بدهم ...
و عاقبت در منطقه بازی دراز به آرزویی دیرینه خویش رسید و کربلایی شد
💠قرارگاه فرهنگی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام - ستاد استقبال به پرچمداری شهید محمدرضا یاسی
✅اروانه نیوز ↙️
@arvanenews
خاطرات شهید قربانعلی حافظی
مشغول کاری بودم، عباس سراسیمه آمد نزد من فلانی خبر داری که قربانعلی شهید شده؟
آهی از دل کشیدم و ناراحت که همان از قافله عقب ماندیم.
اولین شهید روستا بود تشییع جنازه باشکوهی بود مردم از کوچک و بزرگ پیر و جوان آمده بودند.
عباس آمد کنارم گفت فلانی دیگر روی ماندن در روستا را ندارم چرا؟ آخر ما رفتیم سپاه که راه سرخ شهادت را
ترسیم نمائیم، نه اینکه بمانیم و دیگران از ما سبقت بگیرند.
من سر و پا گوش بودم از منطق قوی او
حرفی برای گفتن نداشتم به ناچار سکوت کردم حرفش را ادامه داد این بار هر طور شده باید موافقت رفتن به جبهه را از مسئولین بگیرم...
*همیشه یار و یاور خانواده بود و از علاقمندان به امام امت همیشه می گفت سعی کنید ضمن دعا برای امام در جبهه ها حضوری مستمر داشته باشید و بدانید که ما برای خدمتگزاری به اسلام و مسلمین آفریده شده ایم و به مادرش می گفت: مادر خوشحال و سربلند باش که فرزند حقیرت در راه اسلام و خدا گام برداشته و عاشق شهادت است و بر این راهی را که انتخاب کرده همواره افتخار کن
💠قرارگاه فرهنگی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام
مادرش میگفت :
یک بار در سنین کودکی بیماری سختی گرفت تا جایی که دکترها از او قطع امید کردند و در عین ناباوری گفتند که او از دنیا رفته
ما به خانه یکی از اقوام در سمنان امدیم و اماده مراسم خاکسپاری او شدیم ولی فردای ان روز که برای تحویل جنازه به بیمارستان رفتیم در کمال ناباوری دیدیم که پرستاران میگویند فرزند شما شفا گرفت و ما را به اتاقی راهنمایی کردند و ما دیدیم قربانعلی عزیزمان با لبی شکوفا از گل لبخند با ما نگها میکند ...
آری خدا خواست قربانعلی زنده بماند تا در مسلخ عشق به قربانگاه رود
خدا اورا برای خودش سوا کرد و نگاه داشت
ناخدا گاه یاد حبیب ابن مظاهر افتادم که او هم یک بار در سنین کودکی مرد و زنده شد و در کربلا قربانی حسین شد
عجب کربلایی داری ایران
و چه زیبا حبیب هایی دارد این مکتب
شادی روح شهید قربانعلی حافظی صلوات
💠قرارگاه فرهنگی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام-ستاد استقبال به پرچمداری شهید محمدرضا یاسی
✅اروانه نیوز ↙️
@arvanenews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 ویدئویی کوتاه از شهید قربانعلی حافظی
با تشکر از خواهر بسیجی سرکار خانم نرگس حافظی
💠قرارگاه فرهنگی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام - ستاد استقبال به پرچمداری شهید محمدرضا یاسی
استقبال از یادواره شهدای روستای اروانه
صد شاخه گل صلوات به همراه قرائت یک صفحه از کلام الله مجید هدیه به روح مطهر جهادگر شهید
🌺 محسن داودی🌺
امروزمان را با نام و یاد این شهید مزین میکنیم...
💠 قرارگاه فرهنگی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام -, ستاد استقبال به پرچمداری شهید محمدرضا یاسی
🌹 شهید محسن داودی 🌹
در سال 1348 در یک خانواده مذهبی در شهرستان بابل دیده به جهان گشود.
ایشان دوران ابتدایی و راهنمایی را در شهرستان بابل گذراند. با وجودی که دانش آموز زرنگ و باهوشی بود به جهت علاقه ای که به کار مکانیکی و فنی داشت در یک کارگاه مکانیکی مشغول به کار می شود.
با شروع جنگ تحمیلی به واسطه عشق و علاقه ای که به جبهه داشت تصمیم می گیرد که از طریق جهاد سازندگی اعزام شود.
بعد از ثبت نام و تکمیل پرونده به جهت اینکه دو برادر بزرگوار وی در جبهه بودند، مادر ایشان موافقت خود را منوط به بازگشت برادرنش می نماید ولی دو ماه بعد وقتی که مادر محترمشان جهت زیارت آقا امام رضا (ع) به مشهد می روند از فرصت استفاده می کند و از طریق جهاد شهرستان بابل به جبهه اعزام می شود و به عنوان راننده لودر مشغول به خدمت می شود.
پس از گذشت 75 روز به آغوش خانواده باز می گردد.
بعد از مدتی به جهت علاقه زیاد به جبهه های جنوب به عنوان خدمت مقدس سربازی از طریق گردان مهندسی رزمی جهاد اعزام می شود و حدود 11 ماه از سرزمین اسلامی ایران پاسداری می نماید و سرانجام در تاریخ 13 دی 66 در جاده اهواز خرمشهر دعوت حق را لبیک می گوید و به دیدار معشوقش میشتابد.
شادی روح مطهرش صلوات
💠 قرارگاه فرهنگی بیست و چهارمین یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام - ستاد استقبال به پرچمداری شهید محمدرضا یاسی
خاطرات شهید محسن داودی
شبی محسن به خوابم آمده بود دیدم در جبهه هستم داخل سنگر شدم ناگهان محسن را دیدم که مشغول باز و بسته کردن تفنگ است.
به او گفتم محسن جان تو به عنوان راننده لودر آمدی ولی اکنون تفنگ در دست داری؟ بیا و برگردیم.
محسن نگاهی به من انداخت و گفت شما بروید.
هر چقدر اصرار کردم نیامد تا اینکه گفت من فرمانده دارم باید از او اجازه بگیرم. گفتم باشد مرا پیش فرمانده ات ببر.
گفت سرت را بالا بیاور و نگاه کن ناگهان دیدم یک پرچم سبز رنگی آن بالاست از خواب بیدار شدم....
قرارگاه فرهنگی بیست و چ یادواره شهدای روستای اروانه و دو لاله خوشنام-ستاد استقبال به پرچمداری شهید محمدرضا یاسی